نزدیڪـ
#عید هستیم
ولے این عید خالے از وجود
پـــدرانے است ڪـہ
ڪودڪانشان چشم براهند..😔
#مدیونیم،
بہ آن پدرانے ڪـہ،
گذشتند از زندگے و فرزندانشان
📎پ ن:
فاطمه خانم و ریحانه خانم نازدانه های شهید حاج محمدپورهنگ
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ🌷
دیدن #حضرت_زینب (ع) ✨
ما در منطقه خان طومان مستقر بودیم و تازه با این بزرگوار آشنا شده بودم🌹. که درست چند روز بعد دشمن به ما حمله کرد و این مرد در پشت خاکریز آروم و قرار نداشت با تیربار شلیک میکرد و میدوید این طرف با آرپیجی خودم دیدم دوتا تانک دشمن رو زد💥 خلاصه با هرچه دم دستش بود میجنگید اونروز باور بفرمایید با شجاعت ایشون ما پیروز شدیمو دشمن عقب نشینی کرد✌️.بعد چند روز که فرصتی دست داد از این دلاور که حالا نورانی تر شده بود✨پرسیدن چرا اینقدر با شوق وذوق میجنگی و آوم و قرار نداری جوابی داد که مو بر تنم سیخ شد 😮
گفت :من در موقع جنگ حضرت زینب ..سلام الله علیها.. را میبینم😳😯 که به من نگاه میکند و لبخند میزند!!!
من ابتدا باور نکردم تا اینکه آن روز آمد روز سقوط خانطومان😔من با همه ی شلوغی حواسم به "علیرضا" بود او باز شروع کرد به جنگیدن و چه جانانه میجنگید💪 و صحنه ای را که میدیدم باور نمیکردم ...این شهید بزرگوار وسط معرکه جنگ به پشت سرش نگاه میکرد و لبخندی میزد که اورا آسمانی تر میکرد🕊 این نگاه کردنش چند بار تکرار شد و من یقین کردم خود #بیبی نظاره گر ایشون هستند😭 من به فراخور کارم خودم را به جایی دیگر رساندم و در این حین مجروح شدم و دیگه چیزی نفهمیدم تا تهران ...در بیمارستان خبر #شهادت_علیرضا🕊 و چند تن ار رفقای نازنینم را دادند 😭💔
راوی: همرزم شهید مدافع حـرم
علیرضا بریری🌹
فاصــله ها
دروغ میگویند..
کہ بین ما و شما ایستادهاند...
وقتی گرمای #حضورت
را هرلحظه احساس میکنم...😔
سلام سردار چقدراین روزها جای خالیت بیشتر حس میشودنمیدانم چرا هروزکه از غمت میگذرد داغ دلمان تازه ترمیشودودلمان برایت تنگ تر این را
میدانم وبا تمام وجودم حس میکنم
شما اینجایید پیش ما ودرقلب های ما
برای همین با بردن نامت ویاد کردن ازشما
انگارپشتمان به کوه است به یادت هستیم به یادمان باش سردار
#ارسالی_اعضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 غمِ محله رو باید هیئت حل کنه، غصهی محله رو باید هیئت حل کنه. اگه تو حل نکنی، یکی دیگه حل میکنه و بعد آنکه نان دهد، فرمان دهد!!
🎙حاج حسین یکتا
🇮🇷شهیده مدافع سلامت
خانم نرجس خانعلیزاده:
" به مادرش همیشه میگفت: مامان! من دختر سردارم... میدونم #حاج_قاسم منو خیلی دوست داره❤️
شب شهادت حاج قاسم، بیمارستان شیفت بود. صبح که خبر رو شنید بغض کرد😢 تا چند روز تو خودش بود، به دوستاش گفته بود حالم خوب نیست....
چند روز بعد زن داییش رفته بود کرمان، مزار سردار
نرجس خانم فهمید به زن داییش پیام داد📲 که سلامم رو به سردار برسون، بهش بگو خیلی بهش ارادت دارم...."
#مدافعان_سلامت
#کرونا