#_احساس_پاک
دیروز دم ماهی فروشی دختر بچه هه👧 به مامانش میگفت🧕 مامان میشه اون ماهی دو رنگه که از همه زشت تره رو برداریم؟ آخه اونم باید یکی بخره دلش نشکنه دیگه.....🌹
#کمیقرآن
🔶 و تِلْکَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ
🔹قسمتی از آیه 140 سوره آل عمران
🌼 ترجمه: و ما این روزها[یِ پیروزی و ناکامی] را [به عنوان امتحان] در میان مردم می گردانیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 زوار قبرستان بقیع در غیاب نیروهای امنیتی آل سعود برای لحظاتی قبور ائمه علیهم السلام را زیارت کردند
" چقدر غریبه مدینه"😭
#فاطمیه
•┈┈••✾•|🍂|•✾••┈┈•
🍃♥️روز و شب ذڪر اضطرارم شده؛
أیـنَ فرجُـڪالقـریـب؟!
یابنالحسـن...♡|•
•┈┈••✾•|🍂|•✾••┈┈•
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
✅نوجوانی که می خواست حاج قاسم سلیمانی را فریب دهد!
✍بخشی از کتاب "آن بیست و سه نفر"؛ کتابی که مورد تمجید رهبر انقلاب قرار گرفت و خواندن آن را توصیه کردند. روز اعزام رسیده بود و قاسم سلیمانی که جوانی جذاب بود و فرماندهی تیپ ثارالله را به عهده داشت، دستور داده بود همه نیروها روی زمین فوتبال جمع شوند... قاسم میان نیروها قدم میزد و یک به یک آنها را برانداز می کرد. او آمده بود نیروها را غربال کند. کوچکترها از غربال او فرو می افتادند.
فرمانده تیپ نزدیک و نزدیک تر می شد و اضطراب در من بالاتر می رفت. زور بود که از صف بیرونم کند و حسرت شرکت در عملیات را بر دلم بگذارد. در آن لحظه چقدر از حاج قاسم متنفر بودم. این کیست که به جای من تصمیم می گیرد که بجنگم یا نجنگم؟ دلم میخواست حاج قاسم می فهمید من فقط کمی قدّم کوتاه است؛ وگرنه شانزده سال سنّ کمی نیست! دلم می خواست جرئت داشتم بایستم جلویش و بگویم: "آقای محترم! شما اصلا می دونید من دو ماه جبهه دارم؟.." اما جرئت نداشتم.
با خودم فکر می کردم کاش ریش داشتم. به کنار دستی ام که هم ریش داشت و هم سبیل غبطه می خوردم! لعنت بر نوجوانی! که یقه مرا در آن هیری بیری گرفته بود. هیچ مویی روی صورتم نبود... باید صورت لعنتی ام را به سمتی دیگر می چرخاندم که حاج قاسم نبیندش. اما قدّم چه؟ یک سر و گردن پایین تر بودم؛ درست مثل دندانه شکسته شانه ای میان صفی از دندانه های سالم. باید برای آن دندانه شکستی فکری می کردم... از کوله پشتی ام برای رسیدن به مطلوب، که فریب حاج قاسم بود، کمک گرفتم...
📸 تصویری از شهید سپهبد قاسم سلیمانی در کنار رهبر انقلاب
🌷 #سلیمانی_آسمانی
༻﷽༺
چه بگویم به چه حالی یل ما را کشتند
قبله باقیست ؛ فقط قبله نما را کشتند
عاقبت مست جنون خون به پر و بال کشید
روضه قاسم ما نیز به گودال کشید...
#شهادتت_مبارک💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بهترین تعریف از نام «قاسم سلیمانی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دو خواسته مهم شهید سپهبد سردار سلیمانی که مقام معظم رهبری سه بار جواب دادند و بازهم با عبارتهای متفاوت تاکیدش کردند
✨﷽✨
✍خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زینالدین دیدن :
هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش، توی جادهی سردشت...» حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندهن.» عجله داشت. میخواست برود. یك دیگر چهرهی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگهی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم»
همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زینالدین» نگاهی بهتزده به امضا و نوشتهی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت دادن.
🔹از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم»
📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران"
روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین...
💎چـــــادر چیستـــ؟
🔷چــــــــــادر:
یعنے آنچه پشتـــ در بر سر زهرا سوختـــ ؛
ولے از سر زهرا نیفتاد ...
♦️چــــــــــادر:
یعنے آنچه با میخ به بدن زهرا دوخته شد ؛
ولے از سر فاطمه نیفتاد ...
🔷چــــــــــادر :
یعنے آنچه زهرا با یڪ دستش او را گرفتــــ ؛
ڪه ازسرش نیفتد و با یڪ دستش ڪمربند علے
را گرفتـــ ڪه او را نبرند ...
و اگر قرار بود فقط یڪے از این دو را میگرفتـــ ؛
حتما چــــــادر بود ...
♦️چــــــــــادر :
یعنے آنچه ظهر عاشورا بر سر زینبـــ سوختـــ ؛
ولے از سرش نیفتاد ...
🔷چــــــــــادر :
یعنے زینبـــ راضے به تڪه تڪه شدن عباسش شد ؛ ولے راضے به دادن نخے از آن نشد …
♦️چــــــــــادر :
یعنے "حسین علیه السلام" در لحظاتـــ آخر در
گودال ڪه فرمود :
(حرامزاده ها) تا من زنده ام
سراغ حـــرمم نروید ...
🔷چــــــــــادر :
یعنے شبیه ترین حالتـــ یڪ بانوے شیعه به مادرش "زهراے مرضیه سلام الله"
#چادر_یادگار_حضرتـــ_مادر❤️
💮 #سردار دلها 🍃🌷🍃👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ در وصف سردار سلیمانی
❌ حتماً دور و بر خودمون آدمهایی رو دیدیم که دین رو مسخره میکنند..
❌ خدا و پیغمبر و قیامت رو مسخره میکنند..
❌ همه چیز رو مسخره میکنند...
⭕️⭕️ همه اینها در اثر چه چیز میتونه باشه؟!
🌸👇باهم ببینیم:
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌴 آیه 10 سوره روم 🌴
🕋 ثُمَّ كٰانَ عٰاقِبَةَ اَلَّذِينَ أَسٰاؤُا اَلسُّواىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيٰاتِ اَللّٰهِ وَ كٰانُوا بِهٰا يَسْتَهْزِؤُنَ.
⚡️ترجمه:
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ #گناه و ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﺠﺎﻳﻰ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ، #ﺁﻳﺎﺕ_ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺪﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍء ﻭ #ﻣﺴﺨﺮﻩ_ﻛﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ.
این آیه، مراحل سهگانه سقوطِ انسان رو بیان میکنه:🚶🕳↶
1⃣ گناه روی گناه👈 «أَسٰاؤُا السُّوایٰ»
2⃣ تکذیبِ آیاتِ الهی👈 «کَذَّبُوا»
3⃣ استهزاء و مسخره کردن👈 «یَسْتَهْزِؤُنَ»
❌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ...
👈 آيات الهى، انبياء عظام، ائمه اطهار، علماء اعلام، آيات قرآنى، معجزات انبياء، معاد و قبر و قیامت، دستورات الهى، احکام و... تمام اينها را تكذيب میکنند.😱
❌ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ...
👈 بعد همه اینها را مسخره مىکنند.😱
➖➖🚥➖➖🚥➖➖
✍ قرآن کریم میفرماید #ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺁﻟﻮﺩﮔﻰ، مثلِ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯِ ﺧﻮﺭﻩ ﺑﻪ جونِ آدم ﻣﻰافته، ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥِ آدم ﺭو میخوره ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻰﺑﺮه..😰😨
‼️ حتّی ﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻰ ﻣﻰﺭسه ﻛﻪ آدم ﺁﻳﺎﺕ ﺍﻟﻬﻰ رو تکذیب میکنه..😱
‼️ و گاهی اوقات ﺍﺯ اون ﻫﻢ ﻓﺮﺍﺗﺮ میره، ﻭ کار به ﺍﺳﺘﻬﺰﺍء ﻭ مسخره کردنِ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﺍﻟﻬﻰ میرسه..😱
✔️ اوّل میبینی طرف نماز خونه،
👈 بعد در اثر گناه، کم کم نماز رو تکذیب میکنه، میگه: نماز کیلو چند؟!‼️
👈 و بعد هم نماز و نمازخونها رو مسخره میکنه..‼️
✔️ اوّل میبینی طرف حجاب داره،
👈 کمکم در اثر گناهِ زیاد، حجاب رو تکذیب میکنه و میگه برو بابا! حجاب چیه؟! و حجابش رو کنار میذاره.‼️
👈 و بعد هم کار به استهزاء میکشه و باحجابها رو مسخره میکنه و بهشون میگه اُمُّل و بی کلاس...‼️
#کلام_شهید
یاد حـرف #حاج_قاسـم
افتـادم که میگفت:
باید به این #بلوغ برسیم
که نباید دیده شویم
آنکس که باید ببیند میبیند
#الحقکهراستمیگفت
🔴 شهید حاج #قاسم_سلیمانی نقل میکند یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سالها به دنبالش بودیم و هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت میکرد و هم تعداد زیادی از بچّههای ما را شهید کرده بود را با روشهای پیچیده اطّلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آنها به آنجا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار اعدام بود. در جلسهای که خدمت #مقام_معظم_رهبری رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکسالعمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند! من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم «آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمیشوم که چرا باید این کار را میکردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟» #رهبری گفتند: «مگر نمیگویی دعوتش کردیم؟» بعد از این جمله من خشکم زد. البته ایشان فرمودند:«حتما دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. مرام شیعه این است که کسی را که #دعوت میکنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی.
📙خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی در کتاب «ذوالفقار»
🍃❤️
مےگہڪہ؛
سعےڪُنیدهموݩمردےباشیدڪہ
آرزومےڪنیدواردِزندگےخواهرتوݩبشہ!
#چہقَشنگ (:🖤
تا که نامت بر زبان آمد، زبان آتش گرفت
سوختم، چندان که مغز استخوان آتش گرفت
حیدر آمد، خاک همچون باد، گرم گریه شد
خواست تا غُسلت دهد، آب روان آتش گرفت
هان! چه میپرسی چه پیش آمد، زمین را آب بُرد
بادبان کشتی پیغمبران آتش گرفت
یک طرف ماه مرا ابر سیاه فتنه کُشت
یک طرف از درد غربت، کهکشان آتش گرفت
رفت سمت آسمان، روحت، زمین از شرم سوخت
در زمین، جسم تو گُم شد، آسمان آتش گرفت
#علیرضا_قزوه
أَنَابِطُرُقِالسَّمَاءِأَعْلَمُ
مِنِّیبِطُرُقِالْأَرْضِ ...
شماڪهبهراههاےآسمان،
آشناٺرےٺاراههاےزمین،
دسٺمرابگیروبهآسمانببر!
·
·
🌺خواهر شهید ابراهیم هادی :
🛵یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
عده ای دنبال #دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و #دزد زخمی شده را بلند کرد.
نگاهی به چهره #وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت:
اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد #درمانگاه و خودش #پیگیر درمان زخمش شد.
😔آن بنده خدا از رفتار ابراهیم #خجالت زده شد.
ابراهیم از زندگی اش سوال کرد؟
🛠 #کمکش کرد و برایش #کار درست کرد! طرف #نماز خوان شد، به #جبهه رفت و
🦋بعد از ابراهیم در جبهه #شهید شد...
#مچ گرفتن آسان است!
#دست گیری کنیم
.
.
#شهدا_را_یاد_نمایید_حتی_با_ذکر_یک_صلوات
#شهید_ابراهیم_هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم
.
.