eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
12.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
17.3هزار ویدیو
63 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
. پلان اول: روز بعد از شهادت شهید شهریاری و ترور دکتر عباسی است. داریوش غمگین است. حرف نمی‌زند. اخبار را می‌بینیم. دوربین از پشت در شیشه‌ای خانواده‌ای را نشان می‌دهد. خبرنگار می‌گوید خانواده شهید شهریاری برای وداع با شهیدشان اجازه ورود خبرنگارها را نداده‌اند. احتمالا بیمارستان شهید چمران است. بغضم می‌ترکد. دارم تصور می‌کنم چه لحظات سختی را خانواده دارند میگذرانند. هری دلم می‌ریزد، نکند این اتفاق برای من هم بیفتد، نه نه ... نباید بترسم. دور از تصورم است روزی خانم شهریاری یا خانم علیمحمدی را ببینم. پلان دوم: داریوش رفته دانشگاه شهید بهشتی. زیاد می‌رود این سال‌های اخیر. برگشته بازهم غمگین است. می‌پرسم چه شده؟ می‌گوید برای شهید شهریاری مراسم گرفته بودند. همسرشان هم بود بی‌صدا اشک می‌ریخت. ناراحت شدم. دوباره با خودم فکر می‌کنم نکند من هم در این موقعیت قرار بگیرم. من خویشتنداری خانم شهریاری را نخواهم داشت. جز معدود مواردی است که با داریوش در موردش نمی‌توانم صحبت کنم. می‌ترسم حتی به زبان بیاورمش. پلان سوم: روز بعد از شهادت داریوش است. زخمی مختصر بر پهلو دارم که دردش را نمیفهمم اما زخم عمیقی بر دلم نشسته که هیچ چیز التیام نمیبخشدش. بیمارستان چمران را گذاشته‌ام روی سرم از شب قبل. به غیر از عمه فائزه و عمه آرزو و مهری دخترداییم یک یا دو محافظ زن هم در اتاق هستند. از پس من برنمی‌آیند. فقط فریاد می‌زنم و اشک میریزم. در باز می‌شود خانمی وارد می‌شود. چسب زخم کوچکی روی گونه چپش است. اثرات جراحت بر صورتش هست. کمی چشم چپش هم خوابیده. غمی عمیق بر چهره دارد. قبلا ندیده بودمش حتی در قاب تلویزیون. ولی می‌شناسمش. حتما خانم شهریاری است. بغلش می‌کنم، بغلم می‌کند. کمی احساس آرامش میکنم. در این برهوت بالاخره یک همدرد یافته‌ام که او هم در صحنه ترور همسرش بوده. زخم‌های عمیقی بر تن دارد و زخم‌های عمیق تری بر جان. به او می‌گویم خانم دکتر فقط شما درک می‌کنید چه حال و روزی دارم‌. می‌گوید هرچقدر دلت می‌خواهد فریاد بزن. میپرسم شما هم فریاد زدید؟ لبخند می‌زند... لبخندی غم‌انگیز ... خانم شهریاری را دیدم بالاخره اما چه دیدنی... کاش در این موقعیت ندیده بودمشان... ده سال از شهادت مظلومانه شهید شهریاری گذشت. خدا می‌داند فقط خدا می‌داند چه بر ما گذشت این سال‌ها. چه بر من که بیان می‌کنم چه بر خانم شهریاری که کمتر می‌گوید، چه بر خانم علیمحمدی چه بر خانم روشن... چه بر همه همسران شهدا... همیشه گفته‌ام ما جانباز جسمی نباشیم روحمان زخم برداشته، زخمی عمیق، ما جانباز روحی هستیم... یاد شهید شهریاری گرامی ✍ شهره پیرانی 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 رییس قوه‌قضاییه که شب قبل برای وداع با شهید فخری‌زاده قبل از عزیمت به مشهد به معراج شهدا رفت، با دعوت همسر شهید کنار پیکر شهید فخری‌زاده نشست؛ همسر شهید: بفرمایید حاج آقا! سادات اول ببینند. و باز هم عرض ارادت همسر شهید به مقام معظم رهبری 👌👌 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
+آهااااای دخترای بسیجی ✌ - .... +چــرا کسـی جواب نمیده؟!🤨 - آخه ماکه بسیجی نیستیم 😐 + پس کیا بسیجین ؟🧐 - همیشه پسـرا بسیجی بودن 🧑🏻🧑🏼👦🏼🧔🏽 +🙄😐😶😑 نخیرم ... دخترام بسیجین ✌ - وا مگه میشه ؟! + بعــ😍ــله مثل کلام اون شهــ🌹ـید که گفت : چـــادرِتـو از خــ❤️ــون سرخ من رنگیــن تر است ... ازون طــرف 👀 از دامن زن مرد به معــ💚ــراج میـرود😎 ۏ از سوی دگــر ...... - 😍😍😍 یوهووووووو مام بسیجییم 😄👌 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
😔تیغ طعنه‌زنندگان به شما هم زخم زده است⁉️ من در یک شرکت حسابدار بودم. بعد از مراسم همسرم که به محل کار برگشتم، اولین حرف رئیسم این بود که شما چرا به محل کار برگشتید، با پول‌هایی که به شما می‌دهند دیگر نیازی به کار ندارید. این حرف خیلی ناراحتم کرد. طوری که با عصبانیت گفتم خب شما هم بروید تا پول خوب گیرتان بیاید. متأسفانه یکسری از افراد بدون اینکه اطلاع درستی داشته باشند با این طور حرف‌ها دل خانواده شهدا را می‌سوزانند.😔 در حالی که ما نه پولی گرفته‌ایم و نه عبدالحمید برای این چیزها رفته بود. متأسفانه طعنه‌هایی که می‌زنند روی فرزندانم اثر خیلی بدی گذاشته است. من دیگر محل کارم نمی‌روم چون می‌خواهم بیشتر کنار بچه‌ها باشم. گاهی اقوام به آدم حرف‌هایی می‌زنند که باورپذیر نیست. من یکبار به یکی از آشناها که او هم دم از پول و این چیزها می‌زد گفتم: همه پول‌های دنیا برای شما، من فقط همسرم و پدر بچه‌هایم را می‌خواهم نه چیز دیگری را.💔 راوی:همسرشهیدمدافع‌حرم 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
•💔• ✨ عشق‌یعنے‌کھ‌وفا‌کنم ؛ توهمون‌عراق‌دستمو‌جدابکنن" تن‌زخمیمو‌نگاه‌بکنن ... تابوتم‌رو‌راهیھ‌کربُبلا‌بکنن (:"💔 | 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🕊🌷 🔻... من نگران مسائل خطرناک‌تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیده‌ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی‌شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم؛ آن شب اگر من جلو نمی‌رفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت و نیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی‌رسید… ✍🏻 بریده ای از 📝نامه شهید علی خلیلی به 💖 شهید غیرت 💟 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🌹خاطره دیدار با رهبر از زبان زهرا فرزند سالاری فرزند شهید مدافع حرم عبدالحمید سالاری : 🍃آقا صدا زد: فرزند شهید مدافع حرم ، زهرا سالاری، بعد من رفتم پیشش. آقا بهم گفت شما تکواندو کاری؟ منم گفتم بله، همین لحظه آقا یه سه چهار ثانیه خنده ای از ته دلش زد و منو تشویق کرد وگفت: آفرین! آفرین به خانم ها و دختر خانم هایی که از کوچکی ورزش های رزمی میرن ... .بعد پرسید: کلاس چندمی؟ گفتم ششم.گفت : چند سالته؟ گفتم دوازده سال. بهم گفت درست رو بخون و حجابت رو هم بکوش همین جور همیشه رعایت کنی. بعد یه هدیه به من داد .. 🍃احساس میکردم رهبرم رو هزار بار دیدم . یه دو بیتی روی کاغذ برایش نوشته بودم و یک نقاشی و یک نامه ، بهش دادم ، اون خوشحال شد و گفت بعدا این رو میخونم... دو بیتی من این بود: آهن آبدیده را زنگ عوض نمیکند/چهره انقلاب را جنگ عوض نمیکند به خیل دشمنان بگوبه کوری دو چشمتان /مطیع امر رهبریم رنگ عوض نمیکنیم 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سلام بر حاج قاسم... 🎥کلیپی بر اساس صوت منتشر نشده شهید محسن فخری زاده 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
مرزها سهم زمین اند و تو اهل آسمان آسمان شام یا ایران چه فرقی می کند؟ ❤️ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🦋 *شهید حسین پورجعفری به روایت خواهرش* 🌺حسین پورجعفری همراه همیشگی سردار سلیمانی بود؛ چه در زندگی و چه در شهادت. خواهر شهید حاج حسین پورجعفری، همرزم ۳۸ ساله سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی می گفت: صبح روز جمعه ۱۳ دی ماه بعد از اذان صبح برای گوش کردن دعای ندبه، تلویزیون را روشن کردم و متوجه خبر شهادت سردار سلیمانی شدم. برادرم در هر شرایطی با سردار سلیمانی همراه بود برای همین همان لحظه اول متوجه شدم برادرم نیز به فیض عظیم شهادت نائل آمده است. 🌺خواهر شهید پورجعفری گفته که برادرم هیچ زمان جلوی دوربین نمی آمد و هرگز از خودش برای کسی صحبت نمی کرد و کسی نمی دانست برادر ما همراه حاج قاسم سلیمانی است. بعد از شنیدن خبر شهادت برادرم، خیلی بی قراری و گریه کردم و عصر همان روز با هواپیما به تهران رفتیم. زهرا با اشاره به اینکه پنج خواهر و چهار برادر بودیم تصریح کرد: من حسین را خیلی دوست داشتم و به او وابسته بودم. حسین هر زمان به کرمان می آمد به من سر می زد و بر صله ارحام و دیدار با خانواده تاکید فراوان داشت و خودش نیز به این توصیه عمل می کرد. برادرم به اطاعت از ولی امر مسلمین، رعایت حجاب و اقامه نماز اول وقت تاکید فراوان داشت و خودش نیز این موارد را رعایت می کرد. حسین بسیار خاکی و خیلی مظلوم بود به حدی که حاضر بود حق خودش ضایع شود اما حاضر به ضایع شدن حق دیگری نبود. حاج حسین حجب و حیای خاصی داشت و در مجالس همیشه شنونده بود و کم تر صحبت می کرد. 🌺حاج قاسم، ابومهدی المهندس و شهید پورجعفری مردان خدا بودند که در روز جمعه سیزدهم دی ماه سال گذشته بعد از یک عمر مجاهدت در فرودگاه بغداد توسط تروریست‌های آمریکایی به شهادت رسیدند. 🦋 شادی روح شهدا صلوات 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
° اخلاق دفاع مقدس را در خود احیاء کنید ° ____________________ ● حاج قاسم : اگر این نگاه بسیجی در ما ضعیف شد دین ما ضعیف شده است. کسانی که بسیجی هستند باید اخلاقی که در دفاع مقدس وجود داشت در خود احیاء کنند، اخلاقی که مهدی باکری سردار ترک زبان دفاع مقدس داشت. 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🔺 تصاویری جدید از شهید فخری زاده 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
یکی از سربازان ولایت: خطاب به رئیس جمهور اگر همه به ژانویه ۲۰۱۷ برگردند جناب آقای رئیس جمهور ما بدون این با آمریکا به یک ساعت قبل هم برنمی گردیم چه برسد به ژانویه ۲۰۱۷ ! 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
❇️ ** ❇️ *دعایی که وسط گریه حاج قاسم را به خنده انداخت* بهمن ماه سال ۹۷ به مناسبت سالگرد شهادت پسرم از طرف لشکر فاطمیون ما را برای زیارت حرم حضرت زینب (س) به سوریه بردند. در هتلی که مستقر بودیم حدود ۲۵۰ خانواده دیگر فاطمیون هم حضور داشتند. یک روز داخل اتاق مان نشسته بودیم که در زدند. من و خانمم نشسته بودیم و عروسم بیرون بود. با صدای در، نوه ام که فرزند شهید بود دوید و در را باز کرد. در کمال تعجب دیدیم مردیست که تاکنون پیش از آن بار‌ها او را یا در تلویزیون دیده بودیم یا عکسش را مشاهده کرده بودیم. حالا او در چند قدمی ما آن هم در محل استراحتمان بود. بسیار شوکه شدیم. حاج قاسم سلیمانی با دو نفر دیگر وارد شد. با نوه ام که یک بچه حدود ۵ ساله بود طوری دست داد و احترام کرد که گویی با یک مرد بالغ هم کلام شده. سریع جلو رفتم و با همان حس هیجانی که در درونم ایجاد شده بود او را دیدم. سردار یا الله گفت و همان جلوی در ایستاد. گفتم بیایید داخل. حاج قاسم گفت: اختیار با شماست اگر اجازه دهید. خندیدم گفتم تا اینجا به اختیار خودتان آمدید از اینجا به بعد به اختیار من بیایید. تعارفش کردم به سمت تنها صندلی اتاق که بنشیند. حاج قاسم روی صندلی نشست و من هم مقابل او به دیوار تکیه دادم و ایستادم. از من پرسید اسم شما چیست؟ گفتم سید باقر حسینی هستم. در همین حین بدون حرف دیگری از روی صندلی آمد پایین و مقابل من روی زمین نشست. حال و احوالمان را پرسید و از اوضاع خانواده پسرم جویا شد. گفت نام پسرت چه بود؟ گفتم سید محمد صادق. نام پدرم را هم پرسید. گفتم حاج آقا نام پدرم هم ابوطالب است. بعد بلند شد که برود، پیشانی مرا بوسید. ناگهان دیدم اشک چشمان سردار را پر کرده. با خودم گفتم خدایا! من حرف بی تربیتی زدم یا چیزی گفتم که او ناراحت شد؟ در فکر خودم دنبال علت می‌گشتم که سردار گفت: شما پدر شهید هستی دعا کن من هم ردیف پسران شما باشم. بلافاصله پس از جمله سردار گفتم: الهی آمین. سردار خندید و گفت: هنوز دعایی نکردی که الهی آمینش را گفتی. گفتم خودم تا تهش را خواندم. می‌دانستم وقتی می‌گوید می‌خواهم هم ردیف پسرتان باشم یعنی شهادت می‌خواهد. از او خواهش کردم و شماره خانه مان را دادم. گفتم سردار تو را به آبروی حضرت معصومه هر وقت به اصفهان آمدید به خانه ما هم بیایید. ایشان هم شماره ما را در دفتری یادداشت کرد، اما هیچ گاه قسمت نشد قدم در خانه ما بگذارد. ۵-۶ دقیقه حاج قاسم پیش ما بود و رفت. پشتش رفتم که دیدم سردار از پله‌ها پایین رفت و حتی سوار آسانسور نشد. منبع: فارس ✅پایان. 🔰نشر دهید و همراه ما باشید 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🔸کسانی که بسیجی هستند باید اخلاقی که در دفاع مقدس وجود داشت در خود احیاء کنند،اخلاقی که مهدی باکری سردار ترک زبان دفاع مقدس داشت. 🔹سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
سلام بر حاج قاسم🖤 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انتشار نخستین‌بار 🎥 ببینید | سردار سلیمانی: اجازه نخواهیم داد در خاک کشور ما، خون فرزندان این ملت به سادگی توسط یک گروه تروریستی بر زمین ریخته شود/ ما صدها هزار نفر آماده هستیم برای عزت و حیثیت این ملت جان بدهیم اما این ملت عزتمند باقی بماند. 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
🍃شهید حمید سیاهکالی مرادی جبهه فرهنگی تداوم جبهه سخت است که توسط شما جوانان رعایت می شود و امید است که خواهران در این زمینه با حفظ حجابشان پیشگام این جبهه باشند. سالروز شهادت شهید حمید سیاهکالی مرادی🍂🥀 مناسب برای و 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صوت شهید فخری‌زاده درباره اختلاس و زندگی تجملاتی برخی مسئولان 🔹کسی شهید میشه که در زمان حیاتش شهید شده باشه 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
⬛ ** خاطره شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی از زبان همراه همیشگی او (سردار شهید حسین پور جعفری) سردار حسنی سعدی خاطره ای از زبان رئیس دفتر و همراه همیشگی سردار حاج قاسم سلیمانی نقل کرده است. ‌‌شهید حسین پور جعفری رئیس دفتر و همراه همیشگی سردار سپهبد پاسدار حاج  قاسم سلیمانی می‌گفت: روزی در منطقه‌ای در سوریه حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود. من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه. همین که گذاشتمش بالا، تک  تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما. حاجی کمی فاصله گرفت. خواست دوباره با دوربین دید بزنه که این بار، گلوله‌ای نشست کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت. بعد از شناسایی داخل خانه‌ای شدیم برای تجدید وضو، احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست؛ به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند. بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم، اما حیف... ▪️روایت کننده: سردار محمدرضا حسنی سعدی  در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۸ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹سخنان بغض‌آلود رهبرانقلاب در روايت از اخلاص رزمنده همدانی شهید علی چیت سازیان: 🔸اگر ميخواهی از سيم خاردار رد شوی، اول بايد از سيم خاردار نفست عبور كنی 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
من‌یڪ‌بسیجۍام🌱 ما‌بچه‌بسیجی‌های‌ڪوچه‌باغ‌انقلابیم.. نه‌چمرانها‌ر‌ادیده‌ایم ! و‌نه‌پای‌درس‌مطهری‌‌ها‌نشسته‌ایم ! نه‌باهمتها‌بی‌خوابی‌ڪشیده‌ایم ! و‌نه‌باآوینی‌ها‌در‌بیابانهای‌شلمچه‌و‌طلائیه‌قدم‌زده‌ایم.. ! ما‌‌ستم‌شاه‌پهلوی‌را‌در‌ڪ‌نڪرده‌ایم و‌معنی‌حضور‌بیگانگان‌را‌نچشیده‌ایم.. اما‌باز‌هم‌پای‌این‌انقلاب‌و‌آرمانهایش‌مانده‌ایم.. و‌با‌حججی‌ها‌سَر‌می‌دهیم با‌سیاهڪالی‌ها‌از‌عاشقانه‌هایمان‌‌دست‌می‌کشیم وبا‌بَلباسی‌ها‌از‌ڪودڪانمان‌می‌گذریم‌و‌می‌رویم.. آری! ما‌پیرو‌خط‌رهبریم‌ پای‌آرمانهایمان‌تاظهور‌ حضرت‌موعود(ارواحنافداه)❤️🍃 خواهیم‌ماند..! ジ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e