16.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬اهمیت توجه به امام زمان در عزاے سید الشهدا علیه االسلام
🚩از عاشورا تا اربعین
📕چهل روز قرائت زیارت عاشورا
🌱[در ثواب نشر سهیم باشید]
@ghasem_solaymani
؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞
ټٰایـمِـ⏰ــ #پروفایلـ #اښټـــــوري📿
؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞
#شبششممحرم🖤
••پسرارشدشیرجملاندازمنم⛓💔
#حضرٺقاسمبنالحسن🥀
@ghasem_solaymani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاعجانانهیشهابحسینی|😎|
|🌿♥️| از #حجاب ؛)😉🌱
➖ دمت گرم،بچه سید🖐🏻💚
.
.
#کلیپ^^
@ghasem_solaymani
#مولاےماآقاےما💚
°وَقتـئمـئگؤیَـم: مَـنلـٕئغَیرُڪیَعنـئ
بُـریده ٱمٱزایـندُنیـٱیبـئأرزش😔
ٱزایـٓندُنیٱئبـئمهـٓدی...🥀°
❏اݪلھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج...❏
ماجرای اولین درگیری سردار سلیمانی با پلیس در 20 سالگی
محرم سال 55 اولین درگیری با پلیس را تجربه کردم، روز عاشورا بود که معمولاً در این وقت به امامزاده سید حسین در جوپار (شهری ییلاقی در بخش مرکزی شهرستان کرمان)می رفتیم، برای سر زدن به دوستم به هتل کسری آمده بودم، هوا گرم بود و هر دو ما از پنجره ساختمان پایین را نگاه می کردیم.
آن طرف خیابان در مقابل ما شهرداری و شهربانی کرمان بود، دختر جوانی با سرِ برهنه و موهای کاملاً بلند در پیاده رو در حال حرکت بود که در آن روزها یک امر طبیعی بود، در پیاده رو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد، این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفته ام کرد، بدون توجه به عواقب آن تصمیم به برخورد با آو گرفتم.
به سرعت با دوستم از پله های هتل پایین آمدم، آنقدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت، با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم، خون از بینی اش فواره زد! پلیس راهنمایی سوت زد، دو پاسبان به سمت ما دویدند، با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم، زیر یکی از تخت ها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند، قریب دو ساعت همه جا را گشتند اما نتوانستند مرا پیدا کنند.
زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود، حالا دیگر از چیزی نمی ترسیدم...»
حسین کیست؟
اگه دلت لرزید
پخشش کن💪
فوروارد لطفا
@ghasem_solaymani