نوحه به سبک من واشکی مثل بارون
#نوحه_امام_جواد_علیه_السلام
#امام_جواد
#جوادالائمه
تمام هستِ رضایم*شهیدِ زهرِ جفایم
به کامِ عطشان بیادِ*ذبیحِ کرببلایم
جوادم-قرارِ قلبِ بابا
دهم جان – ولی تنهایِ تنها
شدم در-جوانی مثلِ زهرا
گرفته آتش سر تا به پایم
غریب وبی یار وآشنایم
میانِ خنده ها گم شده دیگر صدایم
واویلا جوادابن الرضا
عطش افتاده به جانم*ترک خورده این لبانم
ولی چون جدِ غریبم*نخورده ضربه دهانم
امان از –شهی که بین گودال
تمام تنِ –اوگشته پامال
رود با-شتابِ ضربه ازحال
به پیش چشمان ِ خواهر او
بریده میشد از تن سرِ او
اسیرِ گرگ کوفه شده بود پیکراو
واویلا جواد ابن الرضا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
نوحه جوادالائمه به سبک منم آواره بین کوفه
#نوحه_امام_جواد_علیه_السلام
#جوادالائمه
#امام_جواد
توآرامِ جانِ رضایی*عزیزِ آل مرتضایی
جوادی و مشگل گشائی *واویلا
بهاری همرنگ خزانی*زپا افتادی درجوانی
شبیهِ مادر قدکمانی*واویلا
واویلا-تو درخانه هم بی کس وبی یاری
به خاک غریبی سرت بگذاری- چرا بی قراری
زکنج حجره *آید صدایِ تو
فتاده لرزه *بردست و پایِ تو
گوشة خانه*شدکربلایِ تو
واغریبا*آه و واویلتا
در حجره بسته به رویت*گرفته خون راه گلویت
شده خیلی آشفته مویت*عزیزم
مگر جان دادن خنده دارد*زدیده اشکِ خون ببارد
یکی رفته آبی بیارد*عزیزم
واویلا- زسوزِ عطش خسته و بی حالی
فقط یادِ تشنه لبِ گودالی-توآشفته بالی
جدا نگشته *باضربه هاسرت
نرفته غارت*یک عضو پیکرت
نخورده سیلی*درکوچه دخترت
واغریبا*آه و واویلتا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
نوحه شهادت جواد الائمه علیه السلام
#نوحه_امام_جواد_علیه_السلام
#امام_جواد
#جوادالائمه
گوشة حجره ،جان سپاری
یک نفر یاور،هم نداری
تو علیِ اکبر رضایی
می زنی ناله باباکجایی
یادِ مظلومِ کرببلایی
آه و واویلا
همچنان مادر ،درجوانی
پیکرِخودرا،میکشانی
میکش خودرا باناله هرسو
همچنان مادرآشفته گیسو
هردوست تو مانده به پهلو
آه و واویلا
بال وپرهاشد،سایه بانت
کس نداده با،پا تکانت
کربلا درپیشِ چشمِ زینب
پیکرِ جدت شد نامرتب
زیرو ورو میشد با سُمِ مرکب
آه و واویلا
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#مصیبت_امام_جواد_علیه_السلام
#نوحه_امام_جواد_علیه_السلام
#جوادالائمه
#امام_جواد
ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن
رحمی به من سوخته بی سرو پا کن
ای تاج سرم یابن زهرا
من منتظرم یابن زهرا
در حجرۀ در بسته تنی در تَب و تاب است
جان می دهد و تشنۀ یک جرعۀ آب است
ناله ها زند کنج حجره
دست پا زند کنجِ حجره ...
چون مار گزیده تنم از کینه بسوزد
از لعلِ لبم تا جگرُ سینه بسوزد
از جفا شده خون دلِ من
همسرم شده قاتلِ من .... (آقا جانم ...)
نه مادرُ نه خواهرُ نه همدمُ یاری
تا بهرِ من خسته کند ناله و زاری
ای هم نفس نا نجیبم
کف نزن ببین من غریبم ...
جان می دهم اما پدرم نیست ببیند
بالای سرم با سر زانو بنشیند
کربلا ولی پیش بابا
شد تن علی اربا اربا
اندازه یک دشت علی روی زمین شد
لشکر همه دیدند حسین خاک نشین شد
آمد از حرم دیده گریان
عمه جان ما مو پریشان
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸 به مادرِ پسرت علی «علیهالسلام» بگو برایت آب بیاورد !
در نقلی آمده است:
🥀 از آن زمان که کنیز امام جواد علیهالسلام، (حضرت «سمانه» علیهاالسلام) امام هادی علیهالسلام را به دنیا آورد و از آن طرف هم «امّالفضل» ملعونه، از امام جواد علیهالسلام باردار نشد، کینهها و حسادتهای او روز به روز نسبت به امام جواد علیهالسلام و حضرت سمانه علیهاالسلام، شعلهور تر میشد.
🥀 تا اینکه با نقشه معتصم عباسی ملعون، دست به مسموم کردن امام جواد علیهالسلام زد. وقتی که زهر را به إمام علیهالسلام خوراند و مطمئن شد که دیگر حضرت به شهادت میرسد، در را بر روی امام علیهالسلام بست و او را تنها در حجره قرار داد و خود پشت در نشست.
📋 و هو یُنادِی وا عَطَشَاه اُسقینی ماءً فَتَقولُ لَهُ نادِ اُمّ عَلِیّ إبنِکَ تَسقیکَ ماءً
▪️در حالی که امام علیهالسلام ندای «واعطشاه» سر میداد و آب طلب مینمود، آن زن ملعونه از پشت در به إمام علیهالسلام میگفت: مادر پسرت علی (مادر إمام هادی علیهالسلام) را صدا بزن تا به تو آب برساند!
📚ناعی الطفّ،ص۵۶۸
@ghasemnemati_ir
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸جنازه مطهر امام جواد علیهالسلام را از بالای بامِخانه بر زمین انداختند و پیشانیِ آن حضرت شکست...
در نقلی آمده است:
🥀 گویا خبر سایبان شدنِ کبوترها بر بدن مطهر إمام جواد علیهالسلام، به گوش معتصم ملعون رسید و ترسید که این واقعه، اگر به گوش مردم برسد، بر علیه او شود؛ لذا به مأموران خود دستور داد به خانه امام جواد علیهالسلام بروند؛
📋 وَ قَد أمَرَهم اللّعینُ بِأنْ یَرمُوا جَسدَهُ مِن أعلَی السَّطحِ إلَی الأرضِ
▪️و به آنها دستور داد که بر بام خانه روند و جسد مطهر امام علیهالسلام را از بالاترین نقطه پشت بام، بر روی زمین بیاندازند.
📋 و لمّا وَقعَ جَسدُهُ عَلَی الأرضِ وَقعَ عَلَی جَبینِهِ فَکُسِرَ
▪️وقتی که جنازه مطهر امام علیهالسلام را از بالای پشت بام به زمین انداختند، با صورت به روی زمین افتاد و پیشانی آن حضرت شکست.
📚انوار الشهاده، ص۴۱۵
📚العبرة الساکتة، ج۲ ص۵۳۰
📚ناعی الطفّ، ص۵۶۸
✍ آه یا جواد الائمه...
چه کنیم که این مصیبت، خاطر ما را به همان ساعتی میکشاند که «مُقبل» آن ساعت دردناک را اینگونه سرود و «سیّد بن طاووس» اینگونه نوشت:
➖... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیهالسلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر میآمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیزهای بر پهلوی امام عليهالسلام زد،
📜 فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیهالسلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ.
▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیهالسلام از بالای اسب با گونه راست، بر زمین افتاد.
📚لهوف ص۱۹۳
@ghasemnemati_ir
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸امام جواد علیهالسلام در لحظات آخر عمر شریفشان با لبِتشنه و بدنی مسموم، رو به کربلا نمودند و صدا زدند: «السلامُ علیکَ یا اَباعبداللهِ»
در نَقلی اینگونه آمده است:
وقتی که سمّ در بدن مبارک حضرت جوادالائمه علیهالسلام اثر کرد،
📋 اِرتَعَشَتْ یَدُهُ و تَغَیَّرَ لَونُهُ و تَقَطَّعَتْ اَمعاؤُهُ. صارَ یَشعُرُ کَانَّمَا یُقَطَّعُ بِالسَّکاکینِ.
▪️دست مبارکش میلرزید، رنگش عوض شده بود و امعاء و احشاء او چنان پاره پاره شده بود که گویا کسی با تیغ آنها را تکه تکه کرده است!
📋 سَنَدَ ظَهرَهُ اِلیٰ الْحائِطِ عَطشانٌ فَیُنادِی جَدَّهُ الْحسینِ سَلامُ اللهِ علیهِ
▪️به دیوار تکیه داده بود و با لب تشنه جدش حسین علیهالسلام را صدا میزد.
📋 ثُمَّ صارَ یَتَمایَلُ یُمنَةً و یُسرَیٰ مِن اَثَرِ ذٰلِکَ السَّمِ اِلیٰ اَن هَویٰ عَلیٰ الْاَرضِ
▪️ تعادلش را در اثر آن زهر، از دست داده بود و به راست و چپ، تاب میخورد تا اینکه بر زمین افتاد.
📋 و صَعِدَ اِلیٰ سَطحِ الدَّارِ و هو یَضطَرِبُ اِضطِراباً شَدیداً اِلیٰ اَن نادیٰ بِضعیفِ صَوتِهِ «السلامُ علیکَ یا اَباعبداللهِ» و مازالَ کذلک حَتّیٰ قَضَیٰ نَحبَهُ
▪️ در حالی که در آشفتگی شدید به سر میبرد، خودش را به پشت بام خانه رساند و با صدای ضعیف ندا داد:
«السلامُ علیکَ یا اَباعبداللهِ»
و همین ذکر را بر لب داشت تا اینکه به شهادت رسید.
📚العبرة الساکتة، ج۲ ص۵۳۱
@ghasemnemati_ir
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸در حضور حضرت جوادالائمه علیهالسلام، ساز و دُهُل میزدند...
محمد بن ریّان گوید:
🥀 مأمون ملعون وقتی میخواست دخترش، امّالفضل را به خانه امام جواد علیهالسلام بفرستد، دویست دختر از زیباترین کنیزکان خود را طلبید و به هر یک جامی که داخل آن گوهری بود، داد تا وقتی در جایگاه نشست، از او استقبال کنند، اما حضرت به هیچ یک توجهی نکرد.
🥀 در آنجا مردی بود که "مَخارق" نامیده میشد و صاحب صدا و طنبور و ضرب بود و ریشی دراز داشت. مامون او را طلبید. در گفتگوی مامون و مخارق، مخارق گفت:
🔖 اگر به چیزی از امور دنیا مشغول باشد، من برای مقصود شما کفایت میکنم (یعنی او را به هر نحوی که باشد، به امور دنیوی متمایل میکنم) . آن گاه رو به روی امام علیهالسلام نشست، مانند الاغ، عرعری کرد و وقتی توجه همه را جلب نمود، شروع به نواختن کرد. امام علیهالسلام دقایقی بی توجهی کرد و ناگهان سر برداشت و فرمود:
📋 إتَّقِ اللهَ یا ذَا العُثْنُون
▪️ای ریشدراز ! از خدا بپرهیز.
🥀 مخارق چنان از فریاد امام وحشت کرد که ساز و دُهُل از دستش افتاد و تا لحظه مرگ دستش فلج ماند. وقتی مامون از دلیل آن حالت پرسید، گفت: از وقتی ابوجعفر محمد بن علی علیهماالسلام آنگونه مرا خطاب کرد، وحشتی مرا فرا گرفت که هرگز از جانم بیرون نمیرود.
📚 الکافی، ج١ ص۴٩۴
✍ آه یا جواد الائمه...
ای کاش دف و طنبور از دست شامیان حرامزاده نیز میافتاد... در همان ساعتی که مقاتل نوشتهاند:
📜 أَوقَفُوا أهلَ البيتِ عليهمالسّلام عَلَى بابِ الشّامِ ثَلاثة أيّامٍ حتّى یَزّيّنوا البَلدَة ، فَزيّنوها بِكلٍّ حُليٍّ و زينة و مِرآةٍ كانَتْ فيها
▪️و بر در شهر شام سه روز اسراء آل الله را نگه داشتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيينها بستند
📜 ثُمّ اسْتَقبَلَتْهم مِن أهلِ الشّامِ زِهاءَ خَمسَ مِائَة ألفٍ مِن الرّجالِ و النّساءِ
▪️قريب پانصد هزار مرد و زن از اهل شام، به جهت استقبال، بيرون آمدند.
📜 و كانَ فيهم أُلوفٌ مِن الرّجالِ و الشّبّان و النِّسوانِ يَرقُصونَ و يَضرِبونَ بِالدّفِّ و الصِّنجِ و الطّنبور،
▪️در بین این پانصد هزار نفر، چند هزار مرد و زن و جوان، رقصكنان با دف و صِنج و طبلزنان به استقبال آمدند.
📜 و قد تَزيّنَ جَميعُ أهلِ الشّام بألوانِ الثّيابِ و الكُحلِ و الخَضاب
▪️همه اهل شام دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سُرمه در چشم كشيده و لباسهای زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند.
📚كامل بهايى،ج۲ ص۲۹۲
📚نفس المهموم، ص ۴۳۲
@ghasemnemati_ir
🏴یا جوادالائمه ادرکنی
شام شهادت پاره قلب امام علی بن موسی الرضا امام جواد علیهما السلام
♦️سخنران :, شیخ محمد توحیدی
🕰زمان :جمعه ساعت ۲۰
🕌مکان :شهرری سه راه ورامین خ ابن بابویه ک ش علی اکبر صادقی پلاک ۹۶ منزل نعمتی
کهف الحسن علیه السلام
@ghasemnemati_ir
با سلام دوستانی که قصد دارند در هزینه های جلسه کهف الحسن علیه السلام مشارکت داشته باشند جهت دریافت شماره کارت به ادمین کانال پیام ارسال بفرمایند .@ghasemnemati
یاعلی مدد