غزل ۲
کسی خبر نشد از غربت نهانی من
نیامده به سرم بهر همزبانی من
فقط غریب مدینه غم مرا فهمد
که همسرم شده در خانه خصم جانی من
کجایی ای پدرم؟حال و روز من بینی
کمی تو گریه کنی بهر ناتوانی من
برای مادرم انقدر گریه کردم تا
غم جوانی اش امد سر جوانی من
بیا و خوب ببین کوچه ی بنی هاشم
به جلوه آمده در وقت قد کمانی من
بیا و در رخ من روی مادرت را بین
کبود گشته چو او روی ارغوانی من
میان هلهله ها گمشده نوای دلم
ز بسکه کف زنند وقت روضه خوانی من
چگونه جسم مرا تا به روی بام کشید
عیان بود ز مچ پای ریسمانی من
هزار بال کبوتر نیابتا ز حسین
رسید تا که کند کار سایه بانی من
سلام بر بدن بی عزیز خدا
سلام بر تن عریان سیدالشهدا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
غزل ۱
امام جواد(ع)-شهادت
برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیده ای پر خود بر زمین مکش
ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
بر تار گیسوان تو جای لب رضاست
این گیسوی مطهر خود بر زمین مکش
اسباب رقص و شادی زن ها شدی چرا
صورت به پیش همسر خود بر زمین مکش
اینان ز دست و پا زدنت کیف می کنند
طاقت بیار و پبکر خود بر زمین مکش
بر روی نازنین لب تو خاک و خون نشست
پس آیه های کوثر خود بر زمین مکش
شکر خدا که نیست تماشا کند رضا
گوید دو دیده ی تر خود بر زمین مکش
در کربلا پدر به پسر التماس کرد
برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش
بس کن حسین آبروی خویش را مبر
زانو کنار اکبر خود بر زمین مکش
کار عباست بردن این جسم زینبا
با گوشه های معجر خود بر زمین مکش
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
غزل ۳
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید
به پریشان شدن بال و پرش خندیدند
درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف
دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند
آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین
همگی جمع شدند دور سرش خندیدند
یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد
بر نفسهای بدون اثرش خندیدند
زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است
بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند
دست پا می زند و نیست کنارش پدری
تا ببیند به عزای پسرش خندیدند
کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود
لشگری دور تن مختصرش خندیدند
هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی...
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
شیخ مفید در کتاب خویش، پیام جامع، آموزنده و جالبی را از امام رضا علیهالسلام آورده است. امام(ع) این پیام را به وسیله حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) فرستادهاند.
بسم الله الرحمن الرحیم
ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.
و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان.
و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد.
جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم.
این پیام را برای تمام دوستان عزیز خود بفرستید
#امام_رضا_علیه_السلام
@karimegharib
نوحه امام جواد
گل ياس رضا پرپر شد
در جوانى چونان مادر شد
واويلا واويلا واويلا
ميان حجره از پا افتاد
بى کس و يارو تنها افتاد
انقدر کف زدن نامردان
تا که اقا ز اوا افتاد
واويلا واويلا واويلا
کو پدر بوسد اين لبها را
بشنود ناله اى زهرا را
دست و پا ميزنم لب تشنه
بسته دشمن بر او درها را
واويلا واويلا واويلا
خون لبهاى او ميديدند
براى ناله اش خنديدند
تا برند پيکرش را تا بام
ريسمان دور پا پيچيدند
واويلا واويلا واويلا
کبوترها که پر وا کردند
سايه بانى مهيا کردند
بعد از ان گريه بر جسمى که
مانده بر خاک صحرا کردند
واويلا واويلا واويلا
نيزه از هر طرف بالا رفت
بر سر نيزه ها سرها رفت
بعد از ان ايه هاى قران
اى خدا زير دست و پا رفت
واويلا واويلا واويلا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
نوحه شهادت جواد الائمه علیه السلام
گوشة حجره ،جان سپاری
یک نفر یاور،هم نداری
تو علیِ اکبر رضایی
می زنی ناله باباکجایی
یادِ مظلومِ کرببلایی
آه و واویلا
همچنان مادر ،درجوانی
پیکرِخودرا،میکشانی
میکش خودرا باناله هرسو
همچنان مادرآشفته گیسو
هردوست تو مانده به پهلو
آه و واویلا
بال وپرهاشد،سایه بانت
کس نداده با،پا تکانت
کربلا درپیشِ چشمِ زینب
پیکرِ جدت شد نامرتب
زیرو ورو میشد با سُمِ مرکب
آه و واویلا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
نوحه جوادالائمه به سبک منم آواره بین کوفه
توآرامِ جانِ رضایی*عزیزِ آل مرتضایی
جوادی و مشگل گشائی *واویلا
بهاری همرنگ خزانی*زپا افتادی درجوانی
شبیهِ مادر قدکمانی*واویلا
واویلا-تو درخانه هم بی کس وبی یاری
به خاک غریبی سرت بگذاری- چرا بی قراری
زکنج حجره *آید صدایِ تو
فتاده لرزه *بردست و پایِ تو
گوشة خانه*شدکربلایِ تو
واغریبا*آه و واویلتا
در حجره بسته به رویت*گرفته خون راه گلویت
شده خیلی آشفته مویت*عزیزم
مگر جان دادن خنده دارد*زدیده اشکِ خون ببارد
یکی رفته آبی بیارد*عزیزم
واویلا- زسوزِ عطش خسته و بی حالی
فقط یادِ تشنه لبِ گودالی-توآشفته بالی
جدا نگشته *باضربه هاسرت
نرفته غارت*یک عضو پیکرت
نخورده سیلی*درکوچه دخترت
واغریبا*آه و واویلتا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
نوحه به سبک من واشکی مثل بارون
تمام هستِ رضایم*شهیدِ زهرِ جفایم
به کامِ عطشان بیادِ*ذبیحِ کرببلایم
جوادم-قرارِ قلبِ بابا
دهم جان – ولی تنهایِ تنها
شدم در-جوانی مثلِ زهرا
گرفته آتش سر تا به پایم
غریب وبی یار وآشنایم
میانِ خنده ها گم شده دیگر صدایم
واویلا جوادابن الرضا
عطش افتاده به جانم*ترک خورده این لبانم
ولی چون جدِ غریبم*نخورده ضربه دهانم
امان از –شهی که بین گودال
تمام تنِ –اوگشته پامال
رود با-شتابِ ضربه ازحال
به پیش چشمان ِ خواهر او
بریده میشد از تن سرِ او
اسیرِ گرگ کوفه شده بود پیکراو
واویلا جواد ابن الرضا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
یاجواد الائمه(علیه السلام)
مهر شما در دل عاشق فتاد
خیر دو دنیا به من این فیض داد
باب کرم هستی و باب المراد
اسئَلُکَ بحودک یا جواد
تا که توسل به تو آغاز شد
هر گرهی داشت گدا باز شد
ای نمک سفرۀ سلطان طوس
محضر تو خیل ملک خاک بوس
آینۀ صورت شمس الشموس
دلخوشیِ عمر انیس النفوس
ای علی اکبر ملیح رضا
حلقۀ موی تو ضریح رضا
جود تو شد مظهر کُلِّ صفات
نام تو فتاح همه مشکلات
نازترین تک پسر کائنات
حق بده بابات بمیرد برات
بوسه زلبهای تو کار رضا
ای همۀ دار و ندارِ رضا
گوشۀ حجره شده جایت چرا ؟
مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟
بسته شده راه صدایت چرا ؟
آب نیاورده برایت چرا ؟
شعله به جان و دل زهرا مکش
جان رضا روی زمین پا مکش
ضربه به حیثیت افلاک خورد
رنگ کبودی به رخی پاک خورد
موی به هم ریخته ات خاک خورد
داد زدی دورِ لبت چاک خورد
با جگر سوخته پرپر زدی
بر دَرِ حجره چقدر سر زدی
خون ز لب خشک تو پاشید وای
لحظۀ پرپر زدنت دید وای
چشم به چشمان تو خندید وای
تشت زنان دورِ تو رقصید وای
شعله به جان تو چنین ریخته
آب به پیش تو زمین ریخته
آب نخوردی ... بدنت پا نخورد
یک نخی از پیر و هنت پا نخورد
در ته گودال تنت پا نخورد
مثل حسین بر دهنت پا نخورد
یاد حسین دیدۀ تر داشتی
هر چه سرت آمده ، سر داشتی
چنگ به موی سرش انداختند
روی تن بی سر او تاختند
خیل زنان رنگ ز رخ باختند
پیکر غارت شده نشناختند
عمۀ سادات زمین گیر شد
بر سر بوسیدن رگ پیر شد
طول کشید از نَفَس افتادنش
حنجر پاشیده روی دامنش
عده ای اعراب دَمِ رفتنش
با کتک از کرب و بلا بُردنش
عمه از آن لحظه گرفتار شد
ناقه نشین راهی بازار شد
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
💠اسئلک بجودک یا جواد💠
🚩اقامه عزای شهادت جوادالائمه علیه السلام
سخنران:شیخ محمدحسین طوغانی
مداحی ذاکرین اهل بیت
🕰 یکشنبه ۲۸خرداد ساعت۱۸
(دوساعت قبل از اذان مغرب)
🕌 شهرری سه راه ورامین خیابان ابن بابویه کوچه شهید صادقی و ۹۶
کهف الحسن علیه السلام
«جلسه ویژه برادران »
♦️به ساعت جلسه دقت بفرمایید
🌹برای جوانترین امام جهت تسلای دل امام رضا علیه السلام با شاخهٔ گل می آییم
ارادتمند شما
قاسم نعمتی
@ghasemnemati
🔴 #معارف حضرت #امام_جواد سلام الله علیه:
🔸عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ إِنِّی لَعِنْدَ #الرِّضَا سلام الله علیه إِذْ جِیءَ #بِأَبِی_جَعْفَرٍ سلام الله علیه وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِينَ . فَضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ ، فَأَطَالَ الْفِكْرَ ، فَقَالَ لَهُ #الرِّضَا سلام الله علیه بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ ؟
فَقَالَ فِيمَا صُنِعَ بِأُمِّی #فَاطِمَة سلام الله علیهاَ .
أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِيَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْيَمِّ نَسْفاً .
فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا ، يَعْنِی الْإِمَامَة .
🔸زكريّا بن آدم گفت من خدمت حضرت #امام_رضا سلام الله عليه بودم كه حضرت #امام_جواد سلام الله علیه را آوردند ، حضرت آن وقت كمتر از چهار سال داشت .
دست خود را بر زمين زد و صورت به آسمان بلند نمود و مدتى در انديشه بود ، حضرت #امام_رضا سلام الله علیه فرمود جانم بقربانت در چه فكرى چنين فرو رفته اى ؟
عرض کرد در فكر ستمى كه به مادرم #فاطمه سلام الله علیها روا داشتند .
بخدا قسم #آن_دو را خارج ميكنم (یعنی خلیفه اول و دوم) و ميسوزانم و خاكسترشان را بباد ميدهم و بدريا ميريزم.
حضرت #امام_رضا سلام الله عليه او را پيش كشيد و پيشانى مباركش را بوسيد ، سپس فرمود پدر و مادرم فدايت ، تو شايسته امامتى .
📚بحار الانوار ۵۰ / ۵۹ . ابواب الامام التاسع ، باب ۳ ، حدیث ۳۸ .
@ghasemnemati
🔴 فضایل و مصایب #امام_جواد صلوات الله علیه
🔸عَنْ کَلِیمِ بْنِ عِمْرَانَ قَالَ قُلْتُ #لِلرِّضَا سلام الله علیه ادْعُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَکَ وَلَداً!
فَقَالَ إِنَّمَا أُرْزَقُ وَلَداً وَاحِداً وَ هُوَ یَرِثُنِی .
فَلَمَّا وُلِدَ #أَبُو_جَعْفَرٍ سلام الله علیه قَالَ #الرِّضَا سلام الله علیه لِأَصْحَابِهِ قَدْ وُلِدَ لِی شَبِیهُ #مُوسَی_بْنِ_عِمْرَانَ فَالِقِ الْبِحَارِ ، وَ شَبِیهُ #عِیسَی_ابْنِ_مَرْیَمَ ، قُدِّسَتْ أُمٌّ وَلَدَتْهُ قَدْ خُلِقَتْ طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً ،
ثُمَّ قَالَ #الرِّضَا سلام الله علیه یُقْتَلُ غَصْباً فَیَبْکِی لَهُ وَ عَلَیْهِ أَهْلُ السَّمَاءِ ، وَ یَغْضَبُ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی عَدُوِّهِ وَ ظَالِمِهِ فَلَا یَلْبَثُ إِلَّا یَسِیراً حَتَّی یُعَجِّلَ اللَّهُ بِهِ إِلَی عَذَابِهِ الْأَلِیمِ وَ عِقَابِهِ الشَّدِیدِ .
🔸کلیم بن عمران میگوید به #امام_رضا سلام الله عليه عرض كردم دعا كنيد تا خداوند فرزندى به شما عنايت فرمايد!
حضرت فرمود تنها يك فرزند روزى من خواهد شد و او از من ارث مى برد .
وقتى #امام_جواد سلام الله عليه متولّد شد ، #امام_رضا سلام الله عليه به يارانش فرمود فرزندى براى من متولّد شد كه همانند #موسى_بن_عمران است كه درياها را مى شكافد ،
و همانند #عيسى_بن_مريم است كه مادر مقدّسه ای دارد ، و به راستى كه طاهره و مطهّره آفريده شده است .
آنگاه #امام_رضا سلام الله عليه فرمودند:
اين فرزندم از روى ستم و خشم كشته مى شود ،
اهل آسمان بر او مى گريند ، و خداوند متعال بر دشمن ستمگرش غضب مى نمايد و اندكى نمى گذرد كه خداوند دشمن او را به عذاب دردناك و كيفر شديدِ خود گرفتار مى نمايد .
📚بحارالانوار ج ۵۰ ص۱۵ .
@ghasemnemati