eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4هزار دنبال‌کننده
666 عکس
162 ویدیو
19 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها 7 آیه قرآن با كلمه " سلام " (دقیقا با خود كلمه " سلام " آغاز می شود نه " وسلام " و ..... )شروع می شود كه به هفت سین قرآنی معروف است ، می توان این هفت آیه را با زعفران بر روی یك ظرف چینی نوشته و سر سفره هفت سین قرار داد . پس از تحویل سال آن ظرف را با آب شسته و با آب آن شربت درست كرده و مقداری از آن را برای تبرك خانه و شفای چسمی و روحی میل فرمایید . التماس دعا 1-سوره رعد آیه 24 : سلام علیكم بما صبرتم فنعم عقبی الدار 2-سوره یس آیه 79 : سلام قولا من رب الرحیم 3-سوره صافات آیه 79 : سلام علی نوح فی العالمین 4- سوره صافات آیه 109 : سلام علی ابراهیم 5-سوره صافات آیه 120 : سلام علی موسی و هارون 6-سوره صافات آیه 130 : سلام علی آل یاسین 7-سوره قدر آیه 5 : سلام هی حتی مطلع الفجر توجه : برخی از سایتها بجای آیه ۲۴ سوره @karimegharib
السلام یا ربیع الانام و نضره الایام یاصاحب الزمان عج بمناسبت تحویل سال نو با نام ویادِ تو امامِ مهربانی پیچیده در عالم نسیمِ زندگانی از راه می آید بهاری با ترنّم هر غنچه ای دارد به رویِ لب تبسّم تو باعثِ پیدایشِ کُـون و مکانی آقایِ عالم مهدیِ صاحب زمانی تو نیل ُ تو زمزم، تو دجله، تو فراتی تو جوشش ِ هر چشمه ای ، آبِ حیاتی باران به اذنِ توست ، بارِش دارد آقا بر سبزه ها دستِ نوازش دارد آقا هر برگِ گل با یادِ تو زیباست آقا چون مادرت انسیه الحوراست آقا مانندِ خورشیدی به پشتِ ابر هستی تو انتقامی در لباسِ صبر هستی قلبِ همه ذراتِ هستی بی قرارت زهرایِ مرضیه بُوَد چشم انتظارت ای از تبارِ احمدِ مختار برگرد با ذوالفقارِ حیدرِ کرار برگرد ما با فسادِ این زمانه قهر هستیم با جُرمِ دین داری غریبِ شهر هستیم با تلخی وشیرینی اش یک سال سر شد صبحِ ظهورِ تو کمی نزدیک تر شد امسال آغازش چو دُرّی در صدف شد تحویلِ سالم رو به ایوانِ نجف شد آغازِ هر سالم امیرالمومنین است چون احسن ُ الحالم امیرالمومنین است تقدیر واقبالم امیرالمومنین است امضایِ اعمالم امیرالمومنین است حُبِّ علی در سینة ما جا گرفته دستانِ مارا حضرت زهرا گرفته فریادِ مظلومانِ عالم یا علی شد معراجِ ما تا عالم ِ بالا علی شد مثلِ نجف بر خاکِ مشهد سر گذاریم سلطان علی موسی الرضا را دوست داریم شاهِ خراسان سایه اش روی سر ماست الطافِ او پشت وپناهِ رهبر ماست سلطانِ به رعیت روزیِ سالانه دادست بابِ عنایاتِ به ما باب الجواد است ما در تمامِ عمرمان در زیرِ دِینیم از کودکی خاکِ کفِ پایِ حسینیم در سختی ایامِ فتحِ باب داریم مثلِ حسین بن علی ارباب داریم نسلِ جوان را در طریقِ عشق بُردیم دستِ علیِ اکبرِ لیلا سپُردیم یادی کنیم از لاله هایِ سرخ،نوروز جایِ شهیدانِ بین مان خالیست امروز فرزند هایی که پدرهارا ندیدند با قابِ عکسی هفت سینِ عید چیدند باعمة سادات عهدِ عشق بستیم یادِ شهیدانِ حریمِ یار هستیم آنانکه اطرافِ حرم صف می کشیدند با «کُلُنا عباسکِ» در خون طپیدند جا مانده های فکه و والفجرِ هشت اند گمنا م هایی که به خانه برنگشتند رفتند تا دیگر حرم آتش نگیرد چادر سیاهی محترم آتش نگیرد رفتند تا آقایشان تنها نماند در زیر لبها أینَ عمار»ی نخواند رفتند تا ما امنیت یابیم مردم در غفلت از آنان چرا خوابیم مردم رفتند تا دیگر زنی مقتل نبیند جان دادن یارش زروی ِ تل نبیند رفتند تا دیگر زنی آغازِ پیری بر تن نپوشد لحظه ای رختِ اسیری رفتند تا دیگر زنی در بین گودال در بین آغوشش نگیرد جسمِ پامال با دردِ سر یک حنجرِ پاره نبوسَد با چشمِ تر یک حنجرِ پاره نبوسَد این دردها یکجا به جانِ زینب افتاد دیدار او با یار بر نیمه شب افتاد آمد کنارِ پیکیری که سر ندارد بوسید دستانی که انگشتر ندارد هنگامِ بوسه از گلو تا رفت از حال آمد به گوشش ناله ای از بین گودال مادر صدا می زد «بنی» یا «بنی» ای قطعه قطعه در دلِ صحرا «بنی» ای یوسفِ عریان بدن، پیراهنت کو پامالِ مرکب ها شدی اصلاً تنت کو تاصبح گریه می کنم ،این حرفِ آخر دیر آمدم خولی سرت را بُرد مادر ... @karimegharib
💎 السلام علیک یا ربیع الانام و نضرة الایام 💎 امسال خدا فیضِ دوچندان دارد دامان کویر، شوقِ باران دارد ای کاش شود سال ظهورِ آقا امسال دوتا نیمهٔ شعبان دارد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 آغاز سال نو و تقارن آن با ایام سرور ماه شعبان را به شما و خانواده محترمتان تبریک و تهنیت عرض می نمایم. انشاءالله در تحت عنایات حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه سالی پر خیر و برکت داشته باشید . ⚜الهم عجل لولیک الفرج⚜ ارادتمند شما قاسم نعمتی 💐 @karimegharib
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سال_۱۴۰۰ 🎉سال نو و عید نوروز مبارک باد. یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ آغازِ هر سالم امیرالمومنین است چون احسن ُ الحالم امیرالمومنین است تقدیر واقبالم امیرالمومنین است امضایِ اعمالم امیرالمومنین است حُبِّ علی در سینة ما جا گرفته دستانِ ما را حضرت زهرا گرفته ☑️كانال رسمى #حاج_منصور_ارضى @hajmansourarzi
با سلام و عرض تبریک به مناسبت سال جدید و اعیاد شعبانیه لطفاً از اشعار کانال بیت یا ابیاتی که خیلی دوست دارید کامنت بگذارید🌹
شب جمعه پائین پای ارباب ... شکر خدا زره زتنت در نیامده با چنگ گرگ پیرهنت درنیامده میخواستم باز ببوسم لبت ولی دیدم که تیراز دهنت در نیامده یک دشت اکبروپدری پیرویک عبا حتی زعهده کفنت در نیامده دارم زروی خاک جگرم را جمع میکنم این چند نیزه از بدنت در نیامده با یک فضع محاسن بابا خضاب شد حرفی زدست و پا زدنت در نیامده برخیز جانم امده از گریه برلبم مدیون گیسوی پریشان زینبم پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم @karimegharib
شعر مدح و روضه حضرت (ع) ما گرفتار آفريده شديم عاشق ِيار آفريده شديم خاک ما را ز باده گِل کردن مست دیدارآفريده شديم به اميدى که ذبح مان بکنند نذر دلدار آفريده شديم نسل در نسل عاشقت هستيم آبرو دار آفريده شديم خوب شد چون تو دست ميگيرى ما گنهکار آفريده شديم چون که آخر تو ميخرى ما را سرِ بازار افريده شديم لذتى دارد اين اسير شدن پاىِ اين خانواده پير شدن روزگاريست در تمنائيم مثل قطره ميان دريايیم پسرِ ارشد امام حسين (ع) ما همه نوکرو تو آقايیم هر کجا بوى زلف تو آيد سر گرفته به دست مى آییم کاش مادر بزرگ تو بود همه امشب به ياد زهرایيم بى جهت نيست عاشقت شده ايم بى جهت نيست مست و شيدايیم در ميان عروس هاى على ما گرفتار ام ليلايیم ريشه دارد کسى که نوکر توست مادر ما کنيز مادر توست خوش بحالِ دلی که ساغر شد گریه ها کرد تا مطهر شد هرکسی دید ابروانِ تو زائر صورت ِ پیمبر شد راه می رفتی و به دنبالت دلِ سادات تنگ ِ مادر شد همه گفتند پنج تن یک جا رویِ دستِ حسین اکبر شد دست پروردة امام حسن چه کسی نا امید از این در شد نمکِ سفرة علی خوردی طرز جنگیدنت چو حیدر شد با تو شش گوشه شد ضریح حسین چون مقامِ تو فوقِ باور شد ما همیشه حرم که آمده ایم قبل از ارباب بر تو رو زده ایم از پسرها جگر درست شده از جگرها پسر درست شده چقَدَر باغبان خميده تا پيش چشمش ثمر درست شده وقت نقاشىِ سرِ زلفت شاهکار هنر درست شده قد کشيدى و زير ساية تو بهر عمه سپر درست شده وقت جان دادنِ جوان انگار دردها در کمر درست شده با تماشاى دست و پا زدنت قتلگاه پدر درست شده بهر يک پيرِ مرد ِخورده زمين چقدر درد سر درست شده از على ِ حسين بر دستش صد و ده تا پسر درست شده زود عباس با عبا آمد کار بدست قمر درست شده عمه مضطر شده زجا بر خيز حرف معجر شده ز جا برخيز خواستم تا بغل کنم بدنت ريخت از لاى پنجه ها تنت آبرويم ميان لشگر رفت از جگر لحظة صدا زدنت يوسفم گير گرگ افتادى پنجه پنجه شدست پيرهنت جگرم ريخته بهم چه کنم با تماشاى دست و پا زدنت چه کنم تا کمى نفس بکشى چه کنم وا شود کمی دهنت از لبت خون لخته مى پاشَد مثل جان دادن عمو حسنت مثل کوچه تو گير افتادى همه با هر چه بود ميزدنت پشت در يک عبا روى مادر کربلا اين عبا شده کفنت قد خميده يکى يکى ازخاک در عبا جمع ميکنم بدنت @karimegharib
شعر مدح حضرت قدري مِيِ طهور ز ته مانده سبو بر لب زدم به نيت تر كردن گلو تا آتش و شراره آن بر دلم نشست بابى ز عشق وا شد از اين دل به سوى او ديدم صداى هاتفى از غيب مى رسد أُدخل الي الحرم كه شده وقت گفتگو بالا بزن به عزم تقرب تو آستين با اشك ديده وقت سحر ساز يك وضو صورت بمال بر حرم و خاكِ پاى يار تا از غبار مقدم او يابى آبرو بر مِنبرى ز تور نشين ، وصفِ عشق كن بي خود ز خویش گشته فقط از على بگو امشب فقط به سوى حرم سجده جايز است مستانه رو به روى حرم سجده جايز است با يك سلامْ دل به هوايت روانه شد تسبيح اشك پاره شد و دانه دانه شد بر روى آب عكسِ ضريحى كشيده ام درياى گريه هام عجب بى كرانه شد گشتم دخيل گوشه اى از كَشتى نجات ديدم كه صاحبش پسرى ناز دانه شد از جانب بهشت نسيمى وزيد و بعد با عطر سيب موى كمندِ تو شانه شد بر بوسه هاى ممتد مولا ز صورتت اين روزها نبودنِ زهرا بهانه شد آهسته گفت گريه كنان اَيْنَ فاطمه؟ دردِ نبودنت به دلم جاودانه شد تو آمدى و دوباره پيمبر ظهور كرد قنداقه تو كعبه سيّارِ خانه شد نازم به اين جمال و كمال و خصالِ تو عاشق كُشَ است يك سحرى شرح حالِ تو مرآتِ كبرياست جمالِ خدائى ات بَدرُ المُنيرِ عشقْ رُخِ مصطفائى ات چشم تمام اهل حرم خيره مى شود بر شكل راه رفتنِ خير النسائى ات كردى حقوق حضرت استاد را ادا نازم به بخشش و كرمِ مجتبائى ات گم كرده راه بودم و تا خانه كريم من را كشانده جلوة نارُ القرائى ات صاحب دعا حسين ، مُريدانه تا سحر دل داده پاى زمزمه ربنائى ات الگوى هر چه عابد لله مى شود با اين وجود غرق به نور و خدائى ات بِيْنِ خطوط روی جبينت پُر از خداست اِبْنُ الحسينْ ليلى ليلاى كربلاست گيسو به باد مى دهى و دلبرى على پا در ركاب مى كنى و حيدرى على ابرو نهان كن از نظر خيره حسود آئينه دارِ صورت پيغمبرى على قامت نگو قيامت زهراست قامتت از بس كه قد كشيده اى و محشرى على گرم طوافِ روى تو آلِ بوتراب غرق عبادتى و خدا منظرى على وصف تو اين بس است كه وقت تجلى ات شه زاده حرم على اكبرى على در كربلا تجلّى فتاح خيبرى همنام شهريارِ عرب حيدرى على برقِ عرق به روى تو الماسْ اكبرا ای هم نشین حضرتِ عباسْ اكبرا از باده تو مستى دلها فراهم است كارِ دلم چو زلفِ تو پيچيده دَرهَم است لشگر كشيده ام به هوا خواهى ات على اين قطره اشكها چو سپاهي منظم است تو وارث تمام اولوالعزم ها شدى وصف تو امتداد رسولِ معظم است تركيبى از حسن و حسين است رُوى تو ريحانه بهشت بگويم به تو كم است من نذر كرده ام كه بميرم براى تو خونين شدن به پاى تو سِرِّ مُحرّم است هر جا كه حرفِ پيرِ جوان مُرده مى شود تصوير دست و پا زدنِ تو مجسم است بالاي نعشِ تو پدرت پير شد على دنبال تكه هاى تنت با قدى خم است ديدند همچنان بدن پاره پاره ات فريادهاى يا ولدي ، نا منظم است امروز قدرتى به صدا جمع مى كند فردا تو را ميانِ عبا جمع مى كند @karimegharib
دوبیتی های حماسی برای شوروذکر جلسه در کربلا شمیم گل یاس آمده لرزه به جان دشمن خناس آمده از میمنه به میسره طوفان به پا شده شاگرد رزم حضرت عباس آمده -------- هردم که لب به لعل لبت واکنم علی اسرارعشق خویش هویداکنم علی از بس شبیه مادرمان راه میروی قدری قدم بزن که تماشا کنم علی ------- در سرزمین عشق تو سامان عالمی جان حسین فاطمه جانان عالمی ارباب زاده ای و همه نوکر توییم تو سرور تمام جوانان عالمی ------ امشب سخن ز جام می ناب میکنم کی اعتنا به صورت مهتاب میکنم نذر قدوم یوسف لیلائی حسین خود را ذبیح خانه ارباب میکنم @karimegharib
آی جوونا به پا شده محشر گل بپاشید که شب شب غوغاست خون بریزید و نعره ها بزنید چون که میلاد اکبر لیلاست اونکه سر تا قدم شبیه حیدره ، صورتش مثل صورت پیمبره وقتی راه میره پیش چشمای حسین ، میگه زینب این اکبره یا مادره عاشقا سینه چاک اونن همیشه ، آخه مستی بی علی اکبر نمیشه هر کی عشقش عشق علی اکبریه ، آخرش پای شش گوشه خونی میشه عالم آرا ، یابن لیلا ، ای تپشهای قلب زهرا زیر ابروی ، تو دیدم ، صورت کامل علی را یا علی اکبر ****** در جنون دربدر شدن عشق است همچو لاله پرپر شدن عشق است در مسیر عبور این یوسف چون شهیدان بی سر شدن عشق است ای شهیدان بیآن که شب شب صفاست، بین ما خالی بخدا جای شماست اومده حیدر بین الحرمین ، شب عشق موءذن کرببلاست عاشقا سینه چاک اونن همیشه ، آخه مستی بی علی اکبر نمیشه هرکی عشقش عشق علی اکبریه ، آخرش پای شش گوشه خونی میشه شور و شینی ، نور عینی ، پور سلطان عالمینی تو امیر ، سینه زنها ، پسر ارشد حسینی یا علی اکبر ****** ما گداییم و کاسه بر دستیم جلوه ی نور هل اتایی تو دست خالی نمیرود سائل چونکه شاگرد مجتبایی تو رزم تو همتا نداره روی زمین ، خون رگهات خون امیرالمومنین از دم تیغ تو همه فرارین ، میزنی نعره چون یل ام البنین عاشقا سینه چاک اونن همیشه ، آخه مستی بی علی اکبر نمیشه هر کی عشقش عشق علی اکبریه ، آخرش پای شش گوشه خونی میشه شاه عالم ، نقش پرچم ، ابروها تو میکشی در هم از همین شب ، وعده ی ما ، تا شب هشتم محرم بیقراری ، تکسواری ، همچو حیدر همتا نداری مثل عباس ، اشجع الناس ، تو خودت تیغ ذوالفقاری یا علی اکبر @karimegharib
سرود حضرت علی اکبرعلیه السلام سبک بازدوباره یابن لیلا جوونا همه شهید یک نگاتن پدرامون همه نوکره باباتن عاشقه بوسه ای از پایین پاتن همگی فداتن روی دست حسین؛میدرخشه رخت؛دلبری بی نظیری چون عموحسنت؛هرکی سائلته،دستشو زود میگیری یابن الزهرا شبه پیمبری توهم اسم فتاح خیبری سرتا به پا مانند مادری یابن الزهرا جانم علی علی. دلربایی همهء هستیه شاه کربلایی بعدعباس تو ستون خیمه هایی چونکه شاگرد امام مجتبایی معدن سخایی باتکون لبات؛تاکه واشه چشات؛ عمه زینب میخنده زنجیره نقره با؛حرز یا فاطمه دور بازوت میبنده پورلیلا لیلاترین شدی مربی روح الامین شدی پیغمبر این سرزمین شدی یابن الزهرا جانم علی علی غم سراومد میبوسه علی لبای تورو ممتد نمکی داره آخه نوهء ارشد توشدی خلاصهء آل محمد آئینه احمد ازهمون بچگی؛هیبته ابروهات؛جلوهء ذوالفقاره هیچکسی جرات؛روبرو گشتنه؛باعلی رو نداره از دشمنها نداری واهمه سربندتو ذکر یا فاطمه هواتو داشت چون شیرعلقمه یابن الزهرا جانم علی علی @karimegharib
ترکیب بند ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام دل حرم می شود سحرگاهی که شود صحن دیده تر گاهی قطر? آب در مرور زمان می کند در حجر اثر گاهی دل من سخت تر ز سنگ که نیست امتحان کن بر این جگر گاهی ای خریدار بر رضای خدا جنس پس مانده را بخر گاهی یعنی آن قدر بی بها هستم نیستم لایقِ نظر گاهی بین سجاده دیده بر راهم نیمه شب می شود خبر گاهی بنده ای را که دست و پا گیر است همرهت تا خدا ببر گاهی قتلگاهی به پا کنی با ناز گر ازین جا کنی گذر گاهی پسری که کریم زاده بود می کند جلو? پدر گاهی تاج اصحاب یا علی اکبر یابن ارباب یا علی اکبر تو مطهر شدی ز هر چه بدی تا بگوئی ز نسل لم یلدی صد و ده بار هو کشم ز جگر که تو با کعبه زاده هم عددی همه دلگرمی ام محبت توست یابن لیلا «علیک معتمدی» گر تو شاگرد مجتبی هستی دست خالی نمی رود احدی ناز تو فاطمی تر از همه است راه دل بردن از علی بلدی نو? ارشد دو دریایی موجی از عشق گاه جذر و مدی جای مادر بزرگ تو خالی زود پر زد به وادی ابدی تو ز هر پنج تن نشان داری تو حدیث کسای مستندی جز برای دل ابوفاضل پرده از روی خویش پس نزدی تا خدا پرده از رخ تو کشید چشم عباس مرتضی را دید تا که بابا تو را صدا می کرد محشری در حرم به پا می کرد با نگاهی به قد و بالایت یاد پیغمبر خدا می کرد تو که هستی که پیر میخانه با مناجات تو صفا می کرد ای دل آرام خوش صدای حجاز مأذنه بر تو اقتدا می کرد آتش روی بام خان? تو کوچه ها را پر از گدا می کرد هر کسی داشت نذر پیغمبر به در خانه ات ادا می کرد دور از چشم شور مردم شهر از رخ تو نقاب وا می کرد بوسه ای از لب تو هر دردِ پدری پیر را دوا می کرد گوشه ای می نشست و با زینب نظری سوی مجتبی می کرد بعد می گفت این پسر غوغاست چقدر شکل مادرم زهراست تو ز اجداد خود چه کم داری نسبی پاک و محترم داری وارث آدم و کلیم و مسیح بهر احیای مرده دم داری گشته شش گوشه این حرم یعنی تو جداگانه یک حرم داری تو ز پایین پا ولایت بر کرسی و نون و والقلم داری ما به نام تو سینه زن شده ایم حق شاهیِ بر عجم داری تو که باب الحوائجی بی شک بس که آقایی و کرم داری یک قدم تو عقب تر از عباس بر سر دوش خود علم داری شانه هایت ز بس مودب بود دومین تکیه گاه زینب بود خیز و شمشیر مرتضی بردار بزن ای شیر بر دل کفار زره مصطفی بپوش علی در رکاب عقاب پا بگذار نعره ای زن منم علی اکبر نو? حق حیدر کرار هم چو شیری بزن به قلب سپاه تا بریزی به هم یمین و یسار ضج? کوفه را در آوردی ای ابر مرد عرص? پیکار هر طرف تاب می دهی تیغت پشته سازی ز کشت? بسیار تشنگی را بهانه فرمودی رو نمودی به جانب دلدار لب نهادی بر آن لبان خشک گفتی آهسته این سخن با یار کی محاسن سپید در بندم دست خود از محاسنت بردار تا که دل کنده از تو بابا شد بال های شهادتت وا شد ناگه از دشت یک صدا آمد نال? ای پدر بیا آمد پدر آمد ولی چه آمدنی چه کسی گفته روی پا آمد پیرمردی کنار نعش جوان با سر زانو از قفا آمد روضه ات گشته شرح موت حسین وسط هلهله نوا آمد آن چنان نعره زد علی ولدی ناله اش بین که تا کجا آمد دست خود را گرفته روی سر زینب از سوی خیمه ها آمد شد حسین زنده با دم زینب پای معجر میان تا آمد با تن ریخته به هم چه کند نوبت یاری عبا آمد شب جمعه است بس کن ای شاعر چون که مادر به کربلا آمد هر شب جمعه کربلا غوغاست فاطمه روضه خوان کرب و بلاست @karimegharib