یادی کنیم ازشهیدگرامیشهید محمودرضا ساعتیان فرزند محمّدحسین و معروف به «الهی» ۲۳ دی ۱۳۴۰ در یزد به دنیا آمد. ...
آنگاه برای فراگیری علوم دینی به قم رفت و همزمان با تحصیل بارها در جبهه حضور یافت و در عملیاتهایی مانند مجنون، فاو، والفجر ۲و ۸، حاج عمران و بیتالمقدس ۲ شرکت کرد. ...
«محمودرضا ساعتیان» سومین فرزند «محمد حسین» و «بیبیشمایل گلشن تفتی»، در بیست و سوم دی سال 1340 در شهرستان یزد متولد شد.محمودرضا ساعتیان در ششم خرداد ماه سال 1367 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت تركش در تک عراق به شهادت رسید.
شهید حسین شهید یزدانی
فرزند محمد ابراهیم
متولد 1346/10/20
محل تولد : نجف آباد
امشب یادی کنیم ازمفقودالاثر گرامی تاریخ شهادت : 1367/04/21
محل شهادت : زبیدات
مذهب : شیعه
دین : اسلام
درجه : سرباز
استان سکونت : اصفهان
شهر سکونت : نجف آباد
نوع استخدام : وظیفه
تاریخ حادثه : 1367/04/21
استان حادثه : عراق
محل دفن : مفقودالاثر
امشب هم یادی کنیم ازشهید دیگرباذکرصلوات وفاتحه
شهید : سیدمحمدکاظم حسینی زاده مهرجردی
نام پدر : سیدعلی اکبر
تاریخ تولد: 1-3-1337
محل تولد: یزد
آخرین مسئولیت: جانشین اطلاعات عملیات سیستان و بلوچستان
آخرین درجه: سرتیپ دوم
تاریخ شهادت: 10-9-1365 محل شهادت: زاهدانعضویت دزمان شهادت: سپاه
سن در زمان شهادت: 28
امشب هم یادی کنیم ازشهیدبزرگوارشهیدصیادشیرازی
یک روز در یکی از قرارگاه ها، صیاد از من پرسید: «فلانی! میزان شرکت رزمنده ها در نماز جماعت به چه صورت است؟»
گفتم: «اکثر رزمنده ها در نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرکت می کنند، ولی تعداد شرکت کنندگان در نماز جماعت صبح کم است.» ایشان گفت: «به همه اعلام کن که فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند.» و من این کار را کردم.
صبح همه در حسینیه حاضر شدند و صیاد بلند شد و گفت: «برادران! شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید، ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان، شما را به نماز جماعت می خواند، توجه نمی کنید!» این کار خیلی حاضران را تحت تاثیر قرار داد.
#شهید_صیاد_شیرازی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
امشب هم یادی کنیم ازشهیدگرامی شهیدمحمدعلی فتاح زاده
من شهید شدم
تا راه کـربلا باز شود
و شما در فردایی شیرین
در حرم امام حسین علیهالسلام
به یاد شهدا (باشید) و به یاد شهدا بگریید
#شهید_محمدعلی_فتاحزاده
امشب هم یادی کنیم باذکرصلوات وفاتحه ازشهیدگرامی شهید_محمود_کاوه
گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و تو سنگر ها جیره پخش میکرد!
بچه ها باهاش شوخی میکردن.
-اخوی دیر اومدی!
-برادر میخوای بکشیمون از گشنگی؟
-عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برا خودشیرینی دیگه..
گونی بزرگ بود و سر اون بنده خداپایین.
کارش که تموم شد.
گونی روگذاشت زمین .. همه شناختنش!
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼
✍ پیامبر اکرم (ص): هر كس از ترس فقر #ازدواج نكند به خداوند بدگمان شده است زيرا خداوند مىفرمايد: اگر تهيدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود، بى نياز مىكند.
📚 كافى، ج ۵، ص ۳۳۰
امروز یکشنبه
۵ شهریور ماه
۱۰صفر۱۴۴۵
۲۷ آگوست ۲۰۲۳
امشب هم یادی کنیم ازشهید بزرگوار
شهید_ابراهیم_همت
چند بار وضو می گرفت و نقشه ها را به دقت وارسی
میکرد . یک وقت می دیدی همان جا روی نقشه ها خوابش برده.
میگفت: من کیلومتری می خوابم. واقعا همین طور بود. فقط وقتی راحت می خوابید که باماشین می رفتیم.
عملیات خیبر، وقتی کار ضروری داشتند، رو دست نگهش می داشتند. تا رهاش می کردند، بی هوش می شد. این قدر بی خوابی کشیده بود.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄