eitaa logo
سالن تطهیر یزد
2.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
2 فایل
من یک غساله هستم🌷 با افتخار♥️ ساختمان تطهیر سازمان آرامستانهای شهرداری یزد 📌 یزد-انتهای خیابان امام خمینی(ره)-میدان شهدا-بلوار ملکوت ☎️ ۰۳۵۳۶۲۵۸۰۰۰ __ ۱۵۳۰
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 واسطه گری خداوند در قیامت، برای مسأله حق الناس رسول خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه نشسته بودند، ناگهان لبخندى بر لبانشان نقش بست ، به طورى كه دندان هايشان نمايان شد! از ايشان علت خنده را پرسيدند، فرمود: - دو نفر از امت من مى آيند و در پيشگاه پروردگار قرار مى گيرند؛ يكى از آنان مى گويد: خدايا! حق مرا از او بگير! خداوند متعال مى فرمايد: حق برادرت را بده ! آن دیگری عرض مى كند:خدايا! از اعمال نيك من چيزى نمانده، متاعى دنيوى هم كه ندارم . آنگاه صاحب حق مى گويد:پروردگارا! حالا كه چنين است از گناهان من بر او بار كن ! پس از آن اشك از چشمان پيامبر صلى الله عليه و آله سرازير شد و فرمود:آن روز، روزى است كه مردم احتياج دارند گناهانشان را كسى حمل كند. خداوند مهربان به آن كس كه حقش را مى خواهد مى فرمايد: چشمت را برگردان ، به سوى بهشت نگاه كن ، چه مى بينى؟ او سرش را بلند مى كند، آنچه را كه موجب شگفتى اوست - از نعمت هاى خوب مى بيند، عرض مى كند: پروردگارا! اينها براى كيست ؟ پروردگار مى فرمايد:براى كسى است كه بهايش را به من بدهد. عرض مى كند : چه كسى مى تواند بهايش را بپردازد؟ مى فرمايد: تو. مى پرسد: چگونه من مى توانم ؟ مى فرمايد: به گذشت تو از برادرت. عرض مى كند: خدايا! از او گذشتم . بعد از آن ، خداوند مى فرمايد: دست برادر دينى ات را بگير و وارد بهشت شويد! آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: پرهيزكار باشيد و مابين خودتان را اصلاح کنید.. 📚بحارالانوار،ج7،ص89 ‌‎‌‌‌‎لینک کانال سالن تطهیر https://eitaa.com/ghassalkhaneyazd https://eitaa.com/joinchat/4252500991C3388bfe281
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا. سلام صبحتون بخیر
امروز سالن تطهیر کلی شلوغ بود ، پشت سرهم متوفی اومد، ۶ تا متوفی غسل و کفن شدن ،. امروز سکته قلبی داشتیم، تصادف داشتیم ، میت از خانه سالمندان داشتیم که هیشکی رو نداشت ، خودمون از آمبولانس گذاشتیمش رو سنگ ،. و بعد از غسل بردیمش توی سردخانه ،. جنین کوچولو هم داشتیم ، ۲ تا ، ولی پسر بودن ماهم فرستادیمشون سمت مردانه ، زندگی همینه ..... زندگی همینقدر میتونه کوتاه و بلند باشه ،. واسه دو تا جنین هنوز شروع نشده تموم میشه ،. واسه یکی هم با سختی و حسرت تو خونه سالمندان میگذره و بعدشم تو تنهایی تموم میشه ، برای یکی یهویی و ناگهانی با یه تصادف تموم میشه ، مرگ خبر نمیکنه ، کوچیک و بزرگ نداره ،. هممون باید آماده باشیم ،. نگیم هنوز زوده ،. نه زود نیست ، هرروز کلی بچه و نوجوون و جوون داریم میبینیم که رفتن ، مرگ واسه ما هم هست ، میاد ، امروز نشد ...فردا ، ولی میاد ، پس آماده باشیم که با دست پر بریم