eitaa logo
•ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا•
1.9هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
6.8هزار ویدیو
442 فایل
#پروفایل_دخترونه_پسرونه #بازیگر_شناسی #عکس_نوشته #بیوگرافی #استوری #بکگراند #مذهبی #آهنگ #گیف #تم اصکی آزاد✌🏻 آیدی جهت تبادل☜ @Samaneh_Aliabadi محافظ👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2281111717C73e5723d74 تولد کانال: ۱۴۰۰/۲/۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الهـی🦋 ✨تو این ✨شب زیبـا🦋 ✨هیـچ قـلبى 🦋 ✨گرفته نباشه ✨وهرچى خوبیه 🦋 ✨خداست براى همه ✨خـوبان رقم بخوره 🦋 ✨آرامـــــش مهمـــــون ✨همیشــــگى دلاتـــــون 🦋 ✨امشب بهترینها را براتون آرزو دارم🦋 🦋شبتون بخیر🦋 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 •ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا• 👑ادمین سمانه👑 https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌
🍁بر صبح 🧡دل انگیز خداوند سـلام 🍁برعشق و 🧡مهر و لبخند سـلام 🍁نقاش ازل 🧡چه خوش زده نقش سحر 🍁بر خالق قادر هنرمند سـلام 🍁سـلام صبحتون بخیر 🧡امروزتون سرشار از عشق و مهربانی 🍁بر صبح 🧡دل انگیز خداوند سـلام 🍁برعشق و 🧡مهر و لبخند سـلام 🍁نقاش ازل 🧡چه خوش زده نقش سحر 🍁بر خالق قادر هنرمند سـلام 🍁سـلام صبحتون بخیر 🧡امروزتون سرشار از عشق و مهربانی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 •ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا• 👑ادمین سمانه👑 https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6
•ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا•
«آغوش ترس» #پارت47 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 گوشی روی بلندگو بود و این همه چیز رو شنید. ♡♡هانیه ♡♡ یاد حرف اون
«آغوش ترس» 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 حلیه اومد پیش ما و بعد از احوالپرسی گفت:« بچه ها یکی با مامانم کار داره و مامانم داره طالع بینی میکنه. بعدش هم باید یکم استراحت کنه و فکر می کنم دیرتون بشه. درضمن نفر جدید را معرفی نکردید.» بهش گفتیم که چرا اومدیم اینجا و بعد سمانه را به شما معرفی کردیم. بعد از یکم گپ زدن مینو خانوم اومد بیرون و داشت با اون خانومه حرف میزد. تا مارو دید حرفش رو نصفه کاره گذاشت و اومد طرف ما. بعد از سلام و احوالپرسی گفت:« من کار احضار نمیکنم فقط بلدم طالع‌بینی کنم. دفعه قبلی هم بهتون گفته بودم که کار احضار رو بلد نیستم.» بعد کار مشتری که قبل ما اومد رو راه انداخت و اون خانمه هم رفت. با تعارف مینو خانم همگی نشستم روی مبل و من بعد از تعریف کردن خوابی که دیده بودم گفتم:« آرشا هم دکتر داداشمه و هم دوست ماست. من ازش سوال کردم که حامد میمیره یا زنده میمونه، اون هم گفت دلیلی نداره بمیره. چه کسی این حرف هارو بهت زده، منم گفتم که شما این حرفها رو زدید و ما اومدیم اینجا که حرفامون رو یکی کنیم تا وقتی آشا میاد همه چی منظم باشه.» مینو خانم با یکم مکث گفت:«باشه. شما آقا آرشا را ساعت ۵عصر بیار. البته سمانه و شراره جان نباشند بهتر، آخه آرشا شک میکنند. الان فعلا سمانه رو میگذاریم جای آرشا و شراره هم کمکش باشه، همگی بیاید تمرین کنیم تا شک نکنن. حلیه کسی رو فعلا راه نده.» خیلی خوشحال بودم که قشنگ متوجه شد بود که نمیخوام آرشا از اون خوابم بویی ببره. بعد از یک لیوان چای گرم شروع به کار کردیم. ساعت ۱۳ بود که به آرشا زنگ زدم: «هانیه: سلام آرشا: سلام. کارت رو زود بگو کار دارم. هانیه: مینوخانم... همون رَماله گفت ساعت ۱۷بهمون وقت داد که بریم حرفم رو بهت ثابت کنم. آرشا: باش میبینمت.» شراره از اونطرف رفت خونشون و من و سمانه رفتیم خونه. رفتم توی اتاقم و به صبح فکر کردم. یاد حرف آرشا افتادم، حامد چیکار کرده بود؟! تصادف عمدی؟! عفو سربازی؟! باید به سمانه میگفتم. فوری رفتم توی اتاق و همه ماجرا براش تعریف کردم. بهت زده بهم نگاه کرده بود. سمانه: بیا همین الان بریم بیمارستان. باشه ای گفتم و حاضر شدیم و رفتیم. وقتی رسیدیم فوری رفتیم توی اتاق VIP حامد که از قضا آرشا هم اونجا بود. سمانه خیلی عصبانی گفت:«حامد واسه چی بخاطر عفو سربازیت با جونت بازی کردی؟؟!» منم از فرصت استفاده کردم و یقه ی آرشا رو محکم گرفتم. حامد به حرف اومد و گفت:« با بچه ها قرار گذاشتیم حالا که داریم میریم با سرهنگ جوری خداحافظی کنیم که فراموش نکنه. بعد همه باهم قرار گذاشتیم که آب و ترقه بیاریم و بریم سر وقت سرهنگ. شب آخر که قرار بود فردا سربازی مون تموم شه و برگردیم خونه شروع به کار کردیم. من و پارسا و یکی دیگه هر کدوم ای سطل بزرگ آب برداشتیم و یه نفر دیگر هم ترقه آورد. رفتیم تو اتاق سرهنگ و اون هم غرق خواب. روی دیوار یه جا دیدم که نوشته بود هر کس تصادف کند عفو میخوره. ما رفتیم بالای سرش و با یک دو سه من بچه آب ریختن روی سر سرهنگ و اون یکی هم ترقه ها را روشن کرد و همشون در رفتن به جز من که داشتم اون متن عفو سربازی رو میخوندم. و حالا من موندم و چهار ماه اضافه خدمت بدون مرخصی. با کلی التماس و خواهش و قسم من و پارسا مرخصی گرفتیم و اومدیم که من تصادف کنم. همه ماجرا همین بود. حالا اون بدبخت رو ول کنید.» 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 🧡ادمین سمانه🧡 کپی از رمان ممنوع‼️ https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 •ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا• 👑ادمین سمانه👑 https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 •ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا• 👑ادمین سمانه👑 https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 •ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا• 👑ادمین سمانه👑 https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 •ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا• 👑ادمین سمانه👑 https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 •ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا• 👑ادمین سمانه👑 https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6
🦋 ادمین محدثه 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 •ᴳʰᵃᵃᵗⁱ ᵖᵃᵃᵗⁱᵃقاطی پاتیا• https://eitaa.com/joinchat/337903718C245a82cef6