بخش دوم در شرایط کنونی و با توجه به وضعیت اقتصاد داخلی و مشکلاتی که در معیشت مردم پدید آمده، اولویت دادن به تعامل اقتصادی سازنده و اثربخش با محیط بیرونی با اولویت همسایگان در قالب دیپلماسی اقتصادی که از ظرفیت بهره‌گیری از منافع اقتصاد جهانی برخوردار می‌باشد، به یک ضرورت اجتناب‌ناپدیر تبدیل شده است، زیرا در شرایط فعلی که کشور تحت فشارهای بین‌المللی از طریق اعمال تحریم‌های اقتصادی است، اتخاذ سیاست خارجی اقتصادی گرا توسط دولت جدید در سطوح منطقه‌ای و خاصه همسایگان می‌تواند از طریق اعتمادسازی در روابط خارجی، منجر به ثبات در مناسبات تجاری و جذب سرمایه‌گذاری خارجی شود و با افزایش کارایی اقتصادی از طریق انتقال فن‌آوری‌های نو و دانش‌بنیان، اثری مثبت بر روند رشد و توسعه کشور داشته باشد. دولت سیزدهم بایستی عقب ماندگی¬های فراوان ایجاد شده در این عرصه را در مسیر بهبودی قرار دهد. نکته پایانی بر اساس آن¬چه که بیان شد و مطالبی که واقعیت و تجربیات سال¬های گذشته است و مجال طرح آن در این متن مسیر نشد، دولت سیزدهم باید در عرصه سیاست خارجی به بازسازی روابط منطقه¬ای و همسایگی بپردازد. تاکید بر اقتصاد مقاومتی، اقتصاد درون¬زا و بهره¬گیری از ظرفیت¬های داخلی که حزء سیاست¬های نظام و مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی است، هیچ گاه به معنای نایده گرفتن فرصت¬های محیط منطقه¬ای و همسایگی نیست. از قضا آن¬چه در این باره اهمیت دارد این است که تجربه نشان داده نمی¬توان اقتصاد و معیشت کشور را معطل غرب و مذاکره با چند کشور اروپایی کرد، بلکه ضمن کوشش برای حضور موثر و قوی در نظام جهانی و ادامه مذاکرات در خصوص احیای برجام، اما به طور قطع در سیاست و روابط خارجی باید اولویت را به همسایگان داد و سیاست نگاه به شرق را با اعتقاد و جدیت بیشتری در دستور کار قرار داد. حتی اگر احیای توافق هسته ای عزتمندانه مد نظر باشد باز راه تحقق آن از مسیر گسترش و تعمیق روابط با همسایگان می گذرد. در این باره لازم است بازسازی روابط خارجی با تاکید بر توازن¬گرایی و اولویت¬گرایی مطابق با منافع ملی به سرعت دنبال شود و اقتصاد بایستی در هسته مرکزی همه طراحی¬های سیاست خارجی قرار بگیرد. @ghazanfari58

امروز آقای باقری کنی در جلسه ای چند ساعته ابعاد مختلف متن مذاکرات هسته‌ای را تشریح کردند درباره فرآیند و جزئیات موضوع، بحث زیاد است. اینجا اما در چند خط برداشت خودم را از فضای نشست امروز و گزارش مفصل و مستند دکتر باقری عرض می کنم. ۱_نقش تفکر انقلابی در تحقق منافع ملی و از جمله اهداف ایران در سیاست خارجی، نقشی تبلیغاتی نیست، بلکه نقشی حقیقی و موثر است. ۲_همان گونه که قبلا گفتم، متن روی میز، متنی قابل دفاع و دارای مزایای متعدد نسبت به متن های گذشته است. ۳-آقای باقری کنی در تراز یک کارگزار جمهوری اسلامی ایران ظاهر شدند. برای من واکنش علاقمندان دولت گذشته به گزارش و عملکرد تیم مذاکره‌کننده و کلا دولت جدید مهم بود. کنجکاو شدم و در این باره از آنها پرسیدم. آنها عملکرد آقای باقری کنی و دولت را تحسین کردند. ۴- قدرت سیاسی و هسته ای کشور و دیگر جنبه های راهبردی قدرت جمهوری اسلامی ایران نقش تعیین کننده در پیشبرد مذاکرات و تحقق خواسته های جمهوری اسلامی ایران داشته است. از این به بعد نیز همین عوامل نقش اساسی در حفظ منافع کشور و از جمله پایبندی طرف غربی به تعهداتش دارد. ۵-آقای باقری کنی صراحتا گفتند بدلایل منطقی نمی توانم بگویم توافق می شود یا نمی شود، اما حقیر با فضای حاکم بر جلسه و نیز طرح یک سوال از دکتر باقری و معاون دبیرخانه شورای عالی دریافتم توافق قطعی است و آمریکا با شروط جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به طرح پیشنهادی هماهنگ کننده اتحادیه اروپا موافقت خواهند کرد. @ghazanfari58

اصل ۲۷؛ ضرورت ها و ظرفیت ها اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جزو اصولی از قانون اساسی به حساب می آید که در دوره تصویب اصول قانون اساسی توسط مجلس خبرگان بیشترین بحث ها و اختلافات را به خود اختصاص داده است. شدت اختلافات بین اعضای خبرگان درباره این اصل به حدی بود که در نهایت این اصل در جلسه65 بررسی اصول قانون اساسی یعنی دو جلسه مانده به آخر تصویب شد. بررسی بخش هایی از مذاکرات مربوط به اصول قانون اساسی گویای آن است که اختلاف نظرها درباره چگونگی گنجاندن این اصل در متن قانون اساسی بسیار جدی و با فاصله زیاد از نظر فکری بوده است. در بین اعضای خبرگان قانون اساسی دو دسته افراد در این باره دیدگاه خودشان را ارائه کرده اند. دسته اول بر این اعتقاد هستند که متاثر از فضای پدید آمده ناشی از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران به موضوع آزادی تجمعات و اعتراضات نگاه حداکثری دارند و معتقد هستند که هیچ قید و شرطی را نباید برای آزادی تجمعات گذاشت. دسته دوم اعضای خبرگان قانون اساسی نگاه دولت محور دارند و بر این عقیده اصرار می ورزند که درست نیست دولت را در عرصه مدیریت و اداره جامعه و حفظ نظم عمومی دچار محدودیت کنیم و در نهایت این گروه قیود متعددی را در جهت ایجاد محدودیت بر این اصل مطرح می نمایند. به هر ترتیب پس از بحث های مفصل و طولانی و در آخرین جلسات بررسی پیش نویس قانون اساسی این دو رویکرد در قالب اصل27 قانون اساسی تجمیع شد و به این شکل در قانون اساسی قرار داده شد. «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است». ‏‏ یک نگاه که که موافق با آزادی کامل تجمعات و اعتراضات است و نگاه دیگر مقید و محدود کردن اعتراضات را دنبال می کرد. هر چند در بین برخی از اعضای خبرگان این تفکر نیز وجود داشته که به طور کلی این اصل بایستی از قانون اساسی حذف شود. نکته مهم در این باره آن است که یکی از دلایل اجرا نشدن کامل این اصل قانون اساسی در دوره های بعدی نظام جمهوری اسلامی را بایستی ناشی از رهیافت های مختلفی دانست که در زمان تصویب این اصل قانون اساسی بین اعضا ی خبرگان پدید آمده بود. در حقیقت باید این گونه موضوع را تکمیل کرد که هر چند با تجمیع دو نگاه مسئله نحوه گنجاندن اصل27 در قانون اساسی فیصله پیدا کرد، اما اختلاف نظر بین دو دیدگاه که بعضا نسبت به هم فاصله زیادی نیز داشتند همچنان باقی ماند و اثر وضعی این اختلاف نظر در حوزه اجرای این اصل به طور کامل خود را نشان داده است. این واقعیت غیر قابل انکار است که مضاف بر اختلافات گذشته که بر سر اصل تصویب اصل 27 قانون اساسی پدید آمد و کار اجرای این اصل را دشوار ساخت، بدلیل دشمنی سرسختانه و تهاجم فرهنگی و عملیات روانی بسیار سنگین نظام سلطه با کشور ما فضای سیاسی امنیتی حاکم بر جامعه ایرانی کاملا متفاوت با کشورهایی مانند کشورهای اروپایی است که هیچ دشمنی ندارند. شاید پتانسیل تجمع اعتراضی چندصد هزار نفره در کشورهای اروپایی برای تبدیل شدن به اغتشاش بسیار نازل تر از پتانسیل تبدیل شدن یک تجمع صد نفری به اغتشاش در ایران است دلیل آنهم مشخص است در فضای عمومی ایران چندین سرویس جاسوسی و اطلاعاتی برای سواستفاده از این تجمعات است که در کشورهای غربی اساسا چنین مسائلی موضوعیت ندارد. جنگ روانی که بر روی ملت ایران انجام می شود بر روی هیچ ملتی انجام نمی شود و این باعث می شود اعصاب و روان ملت ایران مملو از تشویش ها و اضطراب ها و سرشار از نگرانی های متراکم و ناامید کننده شود. از این رو کوچکترین تجمعی در ایران از سوی دشمنان تبدیل به اغتشاش می شود؛هرجا اعتراض به حقی هم صورت بگیرد سریعا توسط برخی عوامل مزدور و برخی فریب خوردگان به انحراف کشیده می شود و سریعا اعتراض به اغتشاش مبدل می گردد. لذا مسئولین کشور به راحتی نمی توانند به راحتی برای هر تجمعی مجوز صادر کنند چون شرایط ایران اسلامی در جهان کاملا شرایط متفاوتی است؛ اگر شرایط سیاسی امنیتی ایران را هر یک از کشورهای غربی داشتند حتی اجازه تجمع ۱۰ نفره هم نمی دادند چنانکه در شرایط بحرانی به هیچ عنوان مجوز نمیدهند. در هر حال عدم اجرا و استفاده از ظرفیت نهفته در اصل 27 قانون اساسی را بایستی در آن ریشه و اختلاف نظر تاریخی بین اعضای خبرگان و امتداد آن اختلاف در سال های بعدی و نگرانی های ناشی از تحرکات و طراحی های خشونت آمیز دشمنان جستجو کرد. @ghazanfari58

بخش دوم در پایان بایستی به نقش دولت ها در عدم اجرای اصل 27 نیز اشاره کرد. دولت های گوناگون در کشور که خود برآمده از تفکرات گوناگون سیاسی کشور بوده اند، مادامیکه در قدرت نیستند اجرای این اصل را مطالبه می کنند. اما زمانی که قوه اجرایی در اختیار آن ها قرار دارد با محاسبه اینکه تحقق این امر زمینه نقد و اعتراض به آن ها و جریان سیاسی متبوع آن ها را فراهم می کند لذا فراهم ساختن تمهیدات اجرای این اصل قانون اساسی را پیگیری نمی کنند. اگر هم در مواردی در زمان استقرار دولت همفکرشان بحث آزادی تجمعات و یافتن ساز و کارهای اجرایی آن را مطرح می کنند، بیشتر به ژست سیاسی دموکراتیک شباهت دارد، تا اینکه به صورت واقعی دیدگاه خود را ابراز کرده باشند. شاهد مثال اینکه در کشور حتی دولت های با گرایش اصلاح طلبی درباره اجرای اصل27 قدمی برنداشته اند. در هر حال امید آن است که موضوع فراهم ساختن اجرای اصل 27 که اخیر از سوی آقای رئیسی عنوان شده است، با بررسی همه جانبه و در نظر گرفتن همه ابعاد کار در عمل به یک نقطه مطلوبی برسد و دولت سیزدهم برای نخستین بار در این زمینه اقدام اولیه را بردارد و دولت انقلابی پیشگام حرکت جدی و اصولی درباره عملیاتی سازی این امر مهم و ضروی باشد. در پایان لازم است این نکته را نیز مد نظر قرار داد که سامان دادن به وضعیت احزاب، تشکل های صنفی و برخی گروه های واسط، نقش کلیدی و تعیین کننده در حرکت به سمت تحقق اصل 27 قانون اساسی دارد. عزیز غضنفری @ghazanfari58

⬅️ بلا و خیانتی که تلویزیون پادشاهی سعودی (اینترنشنال) و تلویزیون پادشاهی انگلیس (بی بی سی) در حق مردم ایران کردند👆

⭕️سنتکام رسانه ای این روزها در لابه لای اخبار و وقایع مرتبط با اغتشاشات اخیر، نقش رسانه های فارسی زبان خارج از کشور درخور توجه ویژه است. در نگاه اول برای آن که بدانیم موضوع گردش آزاد اطلاعات در غرب که سیاستمداران بیگانه و برخی در داخل بدان اهمیت می دهند تا چه اندازه طنز آلود است، آمریکا یک شبکه انگلیسی زبان پرس تی وی را حاضر نشد تحمل کند و این شبکه را از دسترس خارج ساخته است. شبکه ای که صرفا با رویکرد خبری و تحلیلی به نقد سیاست های سلطه طلبانه غرب و خاصه آمریکا می پردازد. از این موضوع بگذریم. خواستم بگویم که در اغتشاشات اخیر، ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی همه ظواهر دموکراتیک که مدعی آن هستند را نیز کنار گذاشتند و رسما به ترویج تخریب و اقدامات تروریستی و حتی آموزش های مرتبط با این اقدامات روی آوردند. ایران ثابت کرده که در جای خودش و به روش خودش تهدید را با تهدید پاسخ خواهد داد. ایران نشان داده که هیچ گاه دست بسته نیست و گزینه های متعددی را برای پاسخ به اقدامات خصمانه دشمنان در قالب فعالیت های رسانه ای در اختیار دارد. در کنار این موضوع ضرورت دارد که بخش حقوقی و قضایی کشور با اقناع افکار عمومی این دو شبکه که مدت هاست عملا و علنا روش های براندازی نظام جمهوری اسلامی را دنبال می کنند به عنوان شبکه های تروریستی معرفی نماید. به نظر می رسد کار به همین جا نباید متوقف شود و افرادی نیز که با این دو شبکه از در همکاری وارد می شوند تحت تعقیب قضایی و حقوقی قرار گیرند. با گذشت چند سال از آشوب های سال۹۸ و نقش مخرب رسانه های لندن نشین هنوز ایران از رسانه های یاد شده در اداره ارتباطات بریتانیا موسوم به آفکام شکایتی نکرده است. جالب تر اینجاست ایران هنوز از سازمان منافقین در مجامع بین المللی طرح شکایت حقوقی قوی و موثر و در نهایت پی گیری خاصی به عمل نیاورده است. این در حالی است که منافقین بارها به دلائل واهی از ایران شکایت های مختلف ثبت کرده اند. همین مدتی پیش بود که دادگاه منطقه استکهلم سوئد بخاطر شکایت منافقین حمید نوری را دستگیر و زندانی و به حبس ابد محکوم کرد. از نقش غرب در همراهی با منافقین و ضدیت با ایران بی اطلاع نیستم، اما این ها دلیل نمی شود که ما از ظرفیت های موجود استفاده نکنیم و فعالانه در این عرصه وارد نشویم. عجالتا جمهوری اسلامی کاری که پس از ترور سردار سلیمانی صورت داد و سنتکام را در لیست گروه های تروریستی قرار داد، ضرورت فوری دارد ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی را در لیست رسانه های تروریستی جای دهد و پس از آن اقدامات حقوقی لازم را نیز به گونه موثر و مستمر در پیش بگیرد. عزیز غضنفری @ghazanfari58

💢چهارشنبه انفجاری! رسانه های بیگانه مخصوصا رسانه های فارسی زبان لندن نشین روز چهارشنبه ۲۰ مهرماه را روز انفجار ایران نامیدند! تبلیغات صورت گرفته برای آشوب و ناامنی در ایران در ۲۰ مهر در نوع خود بی سابقه ارزیابی می شود. ایران اینترنشنال رسانه ای که با دلارهای رژیم صهیونیستی و آل سعود اداره می شود رسما پوستر اطلاعیه اغتشاشات چهارشنبه را منتشر کرد. همین خط را به شکل انبوه با رباط ها در توئیتر دنبال کردند. بررسی تحولات روز چهارشنبه اما نشان می دهد با همه تبلیغات سنگین مخالفان ایران در کمتر از ۳۰ نقطه ایران جمعیتی اندک به ایجاد اقدامات خشونت آمیز مبادرت کردند. بررسی های بعدی نشان می دهد خطی که رسانه های بیگانه به داخل کشور منتقل می کنند آن است که با هدف بر هم زدن تمرکز و برنامه کنونی بخش امنیتی و انتظامی کشور، محله محور شدن اغتشاشات مد نظر قرار گرفته است. نیز انجام اقدامات تخریبی و خشونت آمیز و بلافاصله متواری شدن از محل آشوب، آموزشی است که به رابطین خود در داخل منتقل می کنند. برنامه کنونی دستگاه انتظامی برای امنیت و آرامش شهرها حضور در مراکز و خیابان های اصلی است. این احمق ها نمی دانند که با این کار از چاله به چاه خواهند افتاد و مردم محلات کار آن ها را یکسره خواهند کرد. از همین حالا واضح شده تیر دشمنان ملت ایران به سنگ خورده با این حال از طریق ابزارهای رسانه ای خود همچنان ویدئوهای جنگ شهری را منتشر می کنند! عناصر مخالف ایران در خارج از کشور به مدد رسانه های وابسته به خود می کوشند تا فرا رسیدن روز چهلم خانم مهسا امینی و اتصال آن به مناسبت های آبان و آذر برنامه های آشوب طلبانه خود را ادامه دهند. این ها را گفتم تا طراحی های دشمنان ملت ایران آشکار شود و الا درک ناکامی دشمنان ملت ایران در این مقطع به مثابه دوره های گذشته کار دشواری به نظر نمی آید. عزیز غضنفری @ghazanfari58

✅چند نکته در تحلیل نبرد روسیه و اوکراین در خصوص تحولات اخیر در درگیری میان فدراسیون روسیه و اوکراین نکات تحلیلی زیر دارای اهمیت است. ۱- علی رغم کمک های نظامی برخی کشورها به اوکراین، جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه تسلیحاتی به روسیه برای استفاده در جنگ علیه اوکراین ارسال نکرده و نخواهد کرد و موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران مخالفت با تسلیح هر یک از طرفین با هدف توقف جنگ و یافتن راه حل سیاسی برای این بحران است، چرا که هرگونه حمایت تسلیحاتی از طرفین، فرصت صلح را به تأخیر می اندازد. ۲- جمهوری اسلامی ایران تنها راه حل بحران اوکراین را از طریق سیاسی و گفتگو میان دو طرف، بدون دخالت و فشار از ناحیه کشورهای فرامنطقه ای می داند. ۳- موضع جمهوری اسلامی ایران در زمینه برگزاری همه پرسی در مناطق لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپروژیا در اوکراین و الحاق این مناطق به روسیه همچون همیشه و بر مبنای مواضع اصولی خود، تاکید بر ضرورت رعایت کامل اصل تمامیت سرزمینی کشورها به عنوان یک قاعده بنیادین حقوق بین الملل و احترام به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد است. ۳- متاسفانه آتش جنگ خانمانسوز اوکراین که بر اثر اقدامات تحریک آمیز ناتو با محوریت آمریکا، بوجود آمد، همچنان شعله ور است و تلاش های صورت گرفته به منظور کاهش تنش و منازعه، به خاطر اقدامات برخی طرف های ذینفع که منافع خود را در تداوم بحران و تنش دنبال می کنند، به نتیجه ای نرسیده است لذا جمهوری اسلامی ایران، از هرگونه تلاشی که برای حل و فصل صلح آمیز منازعه اوکراین صورت می گیرد، حمایت نموده و همواره آمادگی خود را برای کمک و مساعدت به این روند اعلام نموده است. @ghazanfari58

❇️اغتشاشات؛ پیش بینی یا غافلگیری؟! این روزها برخی این سئوال را می پرسند که در قضیه اغتشاشات اخیر آیا خیابانی بخش های اطلاعاتی و امنیتی کشور دچار غافلگیری شدند؟ آیا نمی توانستند از وقوع اغتشاشات پیشگیری کنند؟ در این باره توجه به چند نکته حائز اهمیت است. نخست اینکه دستگاه های متولی در اردیبهشت ماه سال جاری با رصد تحرکات دشمنان، برآورد اطلاعاتی خود را از وقوع اغتشاشات به مسئولین کشور اعلام کردند. در آن برآورد آغاز مهر و یا آبان ماه همزمان با فصل بازگشایی مدارس و دانشگاه ها دوره آغاز اغتشاشات پیش بینی شده بود. جدای از این برآوردها که متکی به رصد و اخبار درونی جبهه دشمنان به حساب می آید، مقداری جستجو در برنامه های آشکار دشمنان گویای آن است که تمرکز بر اغتشاشات خیابانی با هدف مهار یا براندازی نظام جمهوری اسلامی به برنامه قطعی دشمنان خارجی تبدیل شده است. در پی رصد و پایش صورت گرفته توسط بخش اطلاعاتی کشور رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ به موضوعی اشاره کردند که در آن مقطع از سوی افکار عمومی و حتی بخش های زیادی از گروه های مرجع جامعه مورد اعتناء جدی واقع نشد؛ در آن مقطع رهبری فرمودند: «من درباره‌ی همین مسئله ‌ طمع های دشمنان، نقشه ‌های دشمنان، توطئه‌ های دشمنان، خواب های آشفته‌ ای که دشمنان برای ملّت ایران می‌بینند، یک نکته‌ مهمّی را عرض بکنم که به نظر من مهم است... امروز مهم‌ترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور، امید بستن به اعتراضات مردمی است. امیدشان به این است که بلکه بتوانند با کار روانی، با فعّالیّتهای اینترنتی و فضای مجازی و انواع و اقسام این ها، با پول، با مزدور‌پروری، مردم را در مقابل نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قرار بدهند». در صحبت های رهبری در ۱۴ خرداد دقت بفرمایید. روش هایی که ایشان بر آن تاکید دارند را دوباره مرور کنید که دقیقا همان ابزارهایی است که این روزها دشمن از آن بهره برداری می کند: کار روانی؛ فعالیت های اینترنتی؛ فضای مجازی؛ پول؛ مزدورپروری؛ قرار دادن مردم در مقابل با نظام. بنابراین بخش اطلاعاتی و امنیتی و مسئولین کشور از برنامه قطعی دشمنان برای ایجاد ناآرامی و اغتشاش در خیابان مطلع بودند. هر چند فوت مرحومه مهسا امینی این پروژه را به جلو انداخت و آن ها تصور کردند که هم اینک بستر مناسبی برای آغاز اغتشاشات خیابانی در ایران محسوب می شود. از این روست که گفته می شود فوت مرحومه امینی بیش از همه دشمنان و دنباله های داخلی آنان را شادمان ساخت. نقش دشمنان ملت ایران در راه انداختن اغتشاشات این روزها دیگر موضوعی نیست که به بررسی عمیق و گسترده اسناد پیدا و پنهان نیاز داشته باشد. مستند دستگیری جاسوسان فرانسوی که تلویزیون پخش کرد تنها یکی از این اسناد مهم و تاریخی به حساب می آید. @ghazanfari58

آمریکایی‌ها و ناآرامی‌ها در ایران؟! کارین ژان پی یر سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد اگرچه دولت بایدن، دیپلماسی را بهترین راه برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته‌ای می‌داند اما اکنون تمرکز واشنگتن بر حمایت از ناآرامی‌ها است نه مذاکرات. بایستی برای آمریکایی ها مختصر عقلی قائل شویم که بدانند جمهوری اسلامی ایران با اغتشاشات اخیر دچار براندازی نمی شود. اما سئوال اساسی این است که آمریکایی ها از این که صراحتا می گویند بر نا آرامی های ایران متمرکز شده ایم و نه مذاکرات بدنبال چه هستند؟ ان شاالله بزودی در این باره نکاتی را تقدیم خواهم کرد. @ghazanfari58

♻️‏‎آمریکایی ها و ناآرامی ها؟! کارین ژان پی یر سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد اگرچه دولت بایدن، دیپلماسی را بهترین راه برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته‌ای می‌داند اما اکنون تمرکز واشنگتن بر حمایت از ناآرامی‌ها است نه مذاکرات. بایستی برای آمریکایی ها مختصر عقلی قائل شویم که بدانند جمهوری اسلامی ایران با اغتشاشات اخیر دچار براندازی نمی شود. اما سئوال اساسی این است که آمریکایی ها از این که صراحتا می گویند بر نا آرامی های ایران متمرکز شده ایم و نه مذاکرات بدنبال چه هستند؟در این باره توجه به نکات زیر گره گشا خواهد بود. مذاکرات هسته ای هم اکنون در نقطه ای قرار دارد که بر اساس آن ایران به دنبال تحقق دو هدف اساسی است: اولا،هیچ موضوعی نباید به‌عنوان‌ اهرم فشار در آینده علیه ایران باقی بماند. به این معنا که مباحث پادمانی به طور کامل حل و فصل شود. یکی از مسائلی که تیم مذاکره‌کننده بر آن تاکید دارد آن است که توافق به‌گونه‌ای ‌بسته شود تا اطمینان یابد مسئله‌ای به عنوان اهرم فشار در آینده باقی نمی‌ماند. برای ایران قابل پذیرش نیست که با مبهم گذاشتن مباحث پادمانی برجام گروگان ادعاهای غرب برای اعمال فشار علیه ایران باشد. ثانیا،رفع تحریم‌ها بایستی باثبات و پایدار باشد. به گونه ای که شرکت‌ها و فعالان اقتصادی از روابط و انعقاد قرارداد با ایران اطمینان خاطر پیدا کنند. تیم مذاکره‌کننده بر اثربخشی پایدار رفع تحریم‌ها اصرار دارد.شرکت‌ها و شرکای خارجی و فعالان اقتصادی در ایران بایستی اطمینان یابند که قراردادهای منعقده با ایران از ثبات و پایداری منطقی برخوردارند و تحت تأثیر تغییرات احتمالی دولت‌ها و سیاست‌ها در آمریکا قرار نمی‌گیرند. عدم پذیرش خواست منطقی ایران مبنی بر حفظ پایداری رفع تحریم‌ها معنای دیگرش آن است که آمریکا بدنبال حفظ اثربخشی تحریم‌ها حتی پس از انعقاد توافق است. جمهوری اسلامی ایران با قاطعیت چنین چیزی را نخواهد پذیرفت. اینکه نهاد عالی امنیت ملی و در کل عقلانیت موجود در کشور تاکنون به دولت آقای رئیسی نیز مجوز نداده است احیای برجام، بدون شرط مهم و غیر قابل اغماض یعنی انتفاع اقتصادی ایران، تحقق پیدا کند معنایش آن است که منطق این مخالفت ها ماهیتِ «منافع ملی»دارد و نه جناح بندی های سیاسی. طرف مقابل بایستی میان گذشته و آینده یکی را انتخاب کند.انتخاب ایران آینده است.نمی توان از یکسو مدعی حل و فصل مسائل گذشته شد و ادعای حرکت به سمت آینده را داشت و از دیگر سو ادعاهایی واهی مربوط به گذشته را برای اعمال فشار در آینده علیه ایران باقی گذاشت. به طور خلاصه امروز مهم ترین موانع موجود بر سر راه احیای برجام مسائلی است که در بالا به آن اشاره کردم. این مخالفت آمریکایی ها با پیشنهادات منطقی ایران را بگذارید در کنار بازی پنهان آن ها و پیام های متعددی که سران آمریکا با واسطه برخی کشورهای همسایه برای ایران فرستاده اند که حرف اصلی همه آن پیام ها نیز یک چیز است؛ علاقه مندی کامل آمریکا به احیای برجام. در باره علت توقف مذاکرات هسته ای باید انتخابات میان‌دوره‌ای در آمریکا که قرار است روز هشتم نوامبر (۱۷ آبان) برگزار شود و آمریکا خواستار ادامه مذاکرات پس از آن انتخابات شده را نیز باید در نظر گرفت. به هر ترتیب آمریکایی ها به درستی دریافته اند که اغتشاشات خیابانی تاثیری بر اقتدار و پایداری جمهوری اسلامی نخواهد داشت. خاصه آن که مردم ایران علیرغم مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی با اغتشاش گران کمترین همراهی نکردند. این را هم در نظر باید گرفت که در سطح منطقه مخصوصا محور مقاومت تاکنون هیچ یک از ترتیبات مد نظر آمریکا پیش نرفته است. بنابراین تنها یک گزینه برای غرب و مخصوصا کاخ سفید برای مواجهه و کنترل ایران قوی باقی می ماند و آن این است که آمریکایی ها با دمیدن در آتش ناآرامی های داخلی مسئولان کشور را دچار تغییر در محاسبات کرده تا در نهایت گزینه دشوار را برگزینند. آن ها در پی آن هستند تا فشار اجتماعی و تشدید نارضایتی های اقتصادی و معیشتی مسئولان ایران را به نقطه ای برسانند که از یکی دو شرط باقی مانده خود و خاصه اصرار بر حل و فصل مباحث پادمانی و گنجاندن آن در متن توافق احیای برجام صرف نظر کنند. چنانچه جمهوری اسلامی دچار عدول شود اغتشاشات اخیر بزرگترین منفعت را برای آمریکایی ها در مذاکرات هسته ای و موضوع احیای برجام تولید کرده است. @ghazanfari58

♨️توطئه دشمنان ایران و هوشیاری ما! تصور می کنم توطئه ای که برای سال ۱۴۰۱ پیش بینی شده بود، از پیچیده ترین و حساس ترین توطئه های پس از انقلاب به حساب می آید. در اینکه اغلب وقایع بعد از فوت مهسا امینی ارتباطی با این رخداد غمبار نداشت جای کمترین تردیدی وجود ندارد. کافی است در نظر بیاورید طراحان این توطئه تصمیم داشتند بعد از فوت مرحومه مهسا امینی سلبریتی های ایرانی را در کشورهای دیگر ترور کرده و این اقدام هولناک که به شدت افکار عمومی را وادار به تحریک و تهییج می کند و فوران خشم و نفرت به همراه دارد به جمهوری اسلامی نسبت دهند. البته پیشنهاد اخراج سفرای ایران از برخی کشورها بخش بعدی این طراحی، در نظر گرفته شده بود. چنین افکار و طراحی های خباثت آلود، که از ذهن سرویس های امنیتی و اطلاعاتی مانند موساد برمی خیزد باید همه چهره ها و گروه های سیاسی و اجتماعی را از خواب غفلت بدر آرد. نقطه کانونی و هدف گذاری شده در اغتشاشات خیابانی به جان هم انداختن مردم در سراسر کشور و اجرای پرژه سوریه سازی ایران است. @ghazanfari58

درباره دیدار وزیر ورزش با خانم رکابی بحث‌های گوناگونی در جریان است. فعلا قضاوت قطعی نمی‌کنم، اما فکر کنیم بر چه اساسی وزیر تصمیم به این کار گرفته است؟ اگر در نظر داشته باشیم جریانی در کشور دنبال چهره سازی از این خانم ورزشکار، برای تقابل با نظام بودند، قدری موضوع و قضاوت ما متفاوت می شود. در این باره دو راه در پیش هست؛ یا اینکه باید دست روی دست گذاشت تا این خانم با آن کارش در طراحی جریان مخالف نظام قرار بگیرد. که خودتان خوب می‌دانید چه شرایط و اوضاعی در عرصه اجتماعی و سیاسی برای کشور پدید می آمد. کما اینکه اخبار نشان می‌دهد برای خانم رکابی برنامه و طراحی مشخص کرده بودند. راه دوم این بود که به او پیام برسانید که کارش به طور کلی و مخصوصا در این شرايط نادرست بوده و در نتیجه عذرخواهی نماید. و بعد وقتی که برگشت با وزیر دولت دیدار کرده و راه فرصت طلبی های بعدی را ببندید. بارها گفته ام سیاست عرصه صرفا مطلوبیت ها نیست، بلکه عرصه امکان ها و مقدورات نیز هست؛ سیاست عرصه ای نیست که شما همیشه بین دو گزینه خوب و بد قرار گرفته باشید و آن چه خوب است را انتخاب کنید. گاهی اوقات سیاست مدار و کنش گر لازم است بین دو اقدام هزینه ساز، آن چه هزینه کمتری دارد آن را برگزیند. شما اگر جای وزیر بودید کدام یک از دو راهی که برشمردم را انتخاب می کردید؟ @ghazanfari58

توضیح تکمیلی امروز صبح که در پاسخ به پرسش برخی دوستان این چند نکته را نوشتم، از اخبار پنهان این قضیه اطلاع نداشتم و صرفا بر اساس قضاوت خودم و تحلیلی چند سطری نوشتم. امروز عصر که با یک مقام آگاه و مسئول در دولت درباره موضوع خاصی صحبت می کردم، بحث به دیدار وزیر ورزش با خانم رکابی کشیده شد. ایشان گفتند که در روزهای گذشته و پس از آن اقدام خانم رکابی پیشنهاد پناهندگی و حتی تابعیت جدید از سوی دشمنان به خانم رکابی داده شد. خانم رکابی همه آن پیشنهادات را رد می کند و با بیان این نکته که می خواهد به ایران برگردد، فضایی که دشمنان در پی ساخته شدنش علیه جمهوری اسلامی بودند را به آنان نمی دهد. در عین خانم رکابی پس از عذرخواهی درخواست ملاقات با وزیر را می کند تا پس از بازگشت به ایران دیدار با وزیر پوششی باشد در برابر فشارهایی که برخی نیروهای سیاسی علیه او وارد می سازند. وزیر هم به او وقت ملاقات می دهد و هم به او پیام می دهد که نگران بازگشت به ایران نباشد و از او حمایت خواهد کرد. البته آن فرد مطلع و مسئول در خصوص نحوه اطلاع رسانی این دیدار و یکی دو موضوع مرتبط پیشنهادات دیگری داشتند که اجمالا من هم با آن پیشنهادات موافق بودم. @ghazanfari58