eitaa logo
قصه های مذهبی
10.7هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
887 فایل
در این کانال سعی شده قصه های مذهبی اعم از قصه های قرانی وداستان ها و سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام قرار داده شود، به همراه رنگ آمیزی های جدید و شعرها ،سوره مدیر کانال @yazahra267 آیدی پاسخگویی و ادمینهای بارگذاری مطالب @Yass_94
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ امروز پنجم ربیع الاول روز رحلت حضرت سکینه(علیها‌السلام)✨ است. ایشان دختر امام حسین(علیه‌السلام) ☀️هستند. روزی از روزها، در خانه‌ی امام حسین مهربان☀️ و حضرت رباب(علیها‌السلام)🌼 دختری به دنیا آمد. اسم دختر را آمنه گذاشتند. دختر روز به روز بزرگ‌تر شد. چون آرامش و وقارِ خاصی در چهره‌اش بود، مادرش به او سکینه✨ می‌گفت. امام حسین مهربان☀️ دخترشان سکینه را خیلی دوست داشتند. انقدر او را دوست داشتند که روزی از روزها برای او و مادرش شعری گفتند: 🏠 من خانه‌ای که سکینه و رباب در آن باشند، را دوست دارم. ♥️ حضرت سکینه ✨در دامان پدر و مادرش☀️ بزرگ شد. پدر همیشه او را نوازش می کرد، با او بازی‌های کودکانه می‌کرد. مادرش هم به تماشای آنها می‌نشست و می‌خندید🌼 او یکی از بانوان عالمه و نمونه‌ی زمان خودش بود. تا زمانی که حضرت سکینه(علیهاالسلام)✨ در کنار پدر و مادر بود، روزگارش خوش بود. اما ایشان با پدر و مادرشان به کربلا🕌 رفتند. تمام حوادث جانسوز کربلا را دیدند. در تمام مشکلات همراه عمه زینب مهربان ☀️بودند تا اینکه در روز پنجم ماه ربیع‌الاول از دنیا رفتند. 🖤 حضرت سکینه✨ فرمودند: زمانی که پدرم شهید شد، شنیدم که فرمودند: ✨شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید✨ @ghesehmazhbi
مدینه بود و غوغا بود            اسیرِ دیوِ سرما بود محمد سر زد از مکه             که او خورشیدِ دلها بود لا لا خورشیدِ من لا لا           گلِ امیدِ من لا لا  خدیجه همسرِ او بود              زنی خندان و خوش خو بود برای شادی و غم ها              خدیجه یارِ نیکو بود لا لا لا شادیم لا لا                غمم آزادیم لا لا  خدا یک دخترِ زیبا              به آنها داد لا لا لا به اسمِ فاطمه زهرا               امیدِ مادر و بابا لا لا لا کودکم لا لا               قشنگ و کوچکم لا لا علی دامادِ پیغمبر               برای فاطمه همسر برای دخترِ خورشید           علی از هر کسی بهتر چراغِ خانه ام لا لا             گلِ گلدانِ من لا لا  علی شیرِ خدا لا لا             علی مشکل گشا لا لا شبِ تاریک نان می برد       برای بچه ها لا لا لا لا مشکل گشای من          گل باغِ خدای من  حسن فرزند آنها بود           حسن مانندِ بابا بود شهیدِ زخم دشمن شد           حسن یک کوه تنها بود لا لا کوه بلند من               تو شیرین تر ز قند من  علی فرزند دیگر داشت      جوانی کوه پیکر داشت همیشه حضرت عباس        به لب نامِ برادر داشت لا لا نازک بدن لا لا          عصای دستِ من لا لا  گلِ پرپر حسینم کو            گلِ سرخ و گل شب بو کنار رود و لب تشنه          تمامِ غنچه های او لا لا لا غنچه ام لا لا         لا لا لا لا گلِ تنها  حسین و اکبرم لا لا          علی اصغرم لا لا کجایی عمه جان زینب      سکینه دخترم لا لا لا لا لا لا گل لاله            نکن گریه نکن ناله  شبی سرد است و مهتابی   چرا گریان و بی تابی برایت قصه هم گفتم         چرا امشب نمی خوابی لا لا لا جان من لا لا        گل باران من لا لا شعر: مصطفی رحماندوست 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @ghesehmazhbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا