❇️شب قدر براى اين است كه ما فرصتى براى جمع بندى از خود و كارهاى خود داشته باشيم. محاسبه و حسابرسى داشته باشيم، كه آيا از خاك و چوب كمتريم؟!
❇️عظمت حق، لطف حق، غيرت حق و عنايت حق، در اين است كه قبل از اين كه تو سر بلند كنى، به تو مى دهد، اما وقتى تو ديوار بستى، وقتى ظرفت را برگرداندى، سيلان رحمت حق در وادى محدود تو، در وعاء برگشته تو اثرى نخواهد داشت، كه سيلان رحمت حق به قدر ظرف و وادى توست و آن را در برمى گيرد: «فسالت أودية بقدرها».
✳️اين وجل، اين اخبات و اين ذلت باطنى است كه باعث مى شود نفس طلبكار نباشد؛ «الهى لا ترفعنى فى الناس درجة الا حطتتنى عند نفسى مثلها و لا تحدث لى عزا ظاهرا الا أحدثت لى ذلة باطنة عند نفسى بقدرها».
❇️سعى كنيم اگر چيزى از كسى مى خواهيم، به خاطر خودش باشد. اگر يكى مى دهد، ده برابر پس بدهيم يا لااقل دو برابر پس بدهيم و يا نه، همان قدر پس بدهيم؛ كه وارد شده است: «و اذا حييتم بتحية فحيوا بأحسن منها أو ردوها». بناى نامردى نداشته باشيم. نخواهيم از خلق الله بخوريم. هميشه عزم اين داشته باشيم كه اگر از كسى مى گيريم، برايش زيادتى شود.
🌿خدا شاهد است كه ما نه خدا را شناخته ايم و نه قدر خود را و اين گله خداست كه انسان را خيلى ذليل مى كند: «و ما قدروا الله حق قدره»؛ كه قدر حق را نشناخته ايد.
❇️در شب قدر، بايد انسان در خود توسعه اى به وجود آورد و محدود فكر نكند كه نان و آب و ... نداريم. بايد به نيروهاى باطنى خود فكر كند. آنها را بررسى كند و ببيند كه با آنها چه كرده؟ با ذهنى كه خدا به او داده، با قلبى كه داده، چه كرده؟ با تخيل و توهم و تفكر و تعقل خود، چه كرده؟ با اينها چگونه برخورد كرده است؟
❇️جامعه اى كه در آن، هر كس بايد شب قدر و برنامه ريزى داشته باشد، تا «سلام هى حتى مطلع الفجر» را داشته باشد، در اين جامعه، ديگر نمى توان نشست و دست روى دست گذاشت. اين تقدير را از تك تك من و شما خواسته اند.
❇️بايد در شب، طرحى بريزى تا در طلوع فجر قدم بردارى! به خاطر همين است كه «ليلة القدر خير من ألف شهر» مى شود. به خاطر همين است كه شب قدر از هشتاد و سه سال بهتر است.
❇️در شب قدر، در حالى كه انسان خودش را مىبيند كه منكسر، ذليل، مسكين، مستكين، مستجير و منيب است، با همه اين حالت ها، باز طالب فضل حق و منتظر عنايت اوست. در اين شب،👈 بايد براى كار خود برنامه ريزى كند، دستى بلند كند تا شايد عنايت حق دستگير باشد، كه رحمت حق وسعت دارد،👈 اما بايد حجاب ها را برداشت تا قرب حق واصل شود. تا اين حجاب باشد، قرب كفايت نمى كند.
❇️درك شب قدر، در حدى كه ما مى فهميم، اين است كه بنشينيم و مسائل را جمع بندى كنيم. از پدر، مادر، از انبياء و اولياء خدا و از آنهايى كه اين آب و اين دين خدا را با هزار سختى به ما رساندند، ياد كنيم كه: «شرع لكم من الدين ما وصى به نوحا و الذى أوحينا اليك و ما وصينا به ابراهيم و موسى و عيسى أن أقيموا الدين و لا تتفرقوا فيه كبر على المشركين ما تدعوهم اليه الله يجتبى اليه من يشاء و يهدى اليه من ينيب»؛ 👈انبياء براى شما اين شريعت را آوردند و اين آب را از آنجا تا به اينجا كشيدند؛ از نوح (ع) و ابراهيم (ع) گرفته تا موسى (ع) و عيسى (ع)، همه بار برداشتند تا من روشن شوم تا من از آتشگاه هاى خود بيرون بيايم و از آتش هاى خود جدا شوم.
✳️وحی و معرفت دینی
👈وحى، بينات و كتاب و ميزان را در بر مى گيرد. وحى، روش ها و اهداف و احكام را در بر مى گيرد، وحى در اين نگاه، همراه رسول و تربيت او و روش هاى اوست و👈 رسول با توجه به قدر و استمرار و ارتباط انسان و 👈با توجه به ارزش ها و اهداف انسان، به تقدير و تدبير و تربيت و تشكل انسان روى مى آورد. رسول به انسان سه گونه مى آموزد: علم الانسان ما لميعلم؛ علم الانسان ما لايعلم؛ علم الانسان ما لميكن يعلم آنچه را كه نمى دانست، آن چه را كه نمى داند و آن چه را كه نمى تواند بداند. اين همه در حوزه ى معرفت دينى قرار مى گيرد.