.
#سرود_میلاد #امیرالمؤمنین علیه السلام
پروبالم علیه ، برکت سالم علیه
نوکر فاطمهام ، نقش مدالم علیه
پس جا داره
که بگم به سائل کرم راه داره
اون قطره که* *آقاش دل دریا داره
پس جا داره
زیبا داره
این جمله که تو بعضی کتابا داره
زهرا علی داره علی زهرا داره
پس جا داره
پروبالم علیه
نور ماهم علیه ،* *فانوس راهم علیه
دوزخم امنه برام ، چون که پناهم علیه
درمون داره
هر تبسمش برکت بارون داره
اسمش بهخدا رزق فراوون داره
درمون داره
ایوون داره
سفرهش همیشه پهنه و مهمون داره
جالب که توی عاقلا مجنون داره
مجنون داره
نور ماهم علیه فانوس راهم علیه
دوزخم امنه برام چون که پناهم علیه
پروبالم علیه
سر و جونم علیه ، روزیرسونم علیه
عفت زبونم و ، غیرت خونم علیه
پرچمداره
قدرت و جوون مردیو با هم داره
حتی ذوالفقارشم قدِ* *خم داره
پرچمداره
سردمداره
زیر قدماش چشمهی زمزم داره
لشکری که حیدر داره چی کم داره
پرچمداره
سر و جونم علیه روزیرسونم علیه
عفت زبونم و غیرت خونم علیه
پروبالم علیه
👇👇
یک نظــــرم گر بکند بوتراب
ذره ناچیز شود آفــــــــــتاب
حیدر کـــــــرار علیک السلام
عشق فقط حبّ علی والسلام
#یاعلیمولا 💕
@gholch🌹
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ بسیار
زیبای علیرضا روزگار
بنام پدر
تقدیم به همه پدر های دنیا
روح تمام پدرهای آسمانی شاد🌷
@gholch👈🌹🍃
#آیت الله جوادی آملی
درس اخلاق
⭕️ #امتحان
💠 و مستحضريد هر حادثه ای كه برای ما پيش بيايد امتحان الهی است؛ مثل كنكورها در اين دانشگاه ها و حوزه ها، گاهی امتحان سالانه است, گاهی نيم سال است، گاهی امتحان در کلاس هست. در بخشی از آيات قرآن كريم فرمود گرچه انسان در معرض آزمون هست؛ ولی آن امتحان های مهم، سالی يكی دو بار است (يُفْتَنُونَ في كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ)، حالا در صدر اسلام مربوط به غزوه بود، سالی يک يا دو مرتبه جنگ رسمی شروع می شد، اين آيه که مطلق هست و آن مورد هم که مخصص نيست. فرمود آن امتحان های مهم يا يك بار يا دو بار امتحان مهم است; ما موظف هستيم هر لحظه آزمون را خوب پس بدهيم.
💠 پس راه باز است و در همه موارد ذات اقدس الهی در كمين ماست كه دستِ ما را بگيرد: (إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) آن شيطان در كمين است كه پاي ما را بگيرد: (لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ)؛ خيلي فرق است. اگر خدا مرتب در كمين است كه ما نيفتيم و اگر شيطان مرتب در كمين است كه ما را بياندازد؛ خدا پيروز است، چرا ما آن طرف نرويم؟! هم (إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) است، هم (لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ) است كه ما اميدواريم به بركت قرآن و عترت جوامع بشری، جامعه ايران اسلامی و همه شما برادران و خواهران اسلامی مشمول دعای خير ولیّ عصر باشيد!
@gholch🌹
براي حذف آدم های سمی از زندگيتان هيچ گاه احساس گناه و خجالت و پشيمانی نکنيد...
فرقی نميکند،از بستگانتان باشد يا عشقتان يا يک آشنای تازه...
مجبور نيستيد برای کسی که باعث رنج و احساس حقارت در شما ميشود جايی باز کنيد..
جدايی ها تلخند و آزار دهنده!
اما از دست دادن کسی که باعث آزار شماست،
در حقيقت منفعت است نه خسارت...
@gholch🌼🌼🌼
افرادی که هم ارتعاش باتوباشند
همیشه درکنارت میمانند
افرادی که تضادفرکانسی باتودارند
اززندگیت حذف میشوند
روی خودت کارکن....
تابهترینهاراجذب کنی
@gholch🌼🌼🌼
یادمان باشد خــدا
میهمان قلبهای وسیع است
قلبت را از نفرت وکینہ پاک کن
تاسهم بیشتری ازحضور
خدا درقلبت داشتہ باشی
@gholch🌼🌼🌼
هیچکس بی درد و غصّه
و گرفتاری نیست،
اما قشنگیش به این که
تو اوج غم لبخند بزنی
و ببینی خدا خیلی بزرگه
الهی که دلتون همیشه بی غصه باشه
@gholch🌼🌼🌼
زیباس باتامل بخونید👇👇👇
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ
ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻧﺪ .
ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ....
ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩ
ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ
ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ
ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ . ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ
ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ .
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ
ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ
ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ .
ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ
ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ .
ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ
ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ
ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ
ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ.
وآن کسی نیست جز شهیدسید میرحسین امیره خواه
@gholch🌼🌼🌼