8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادش بخیر 😊
باز هم مرغ سحر بر سر منبر گل ....
🎙نوای ماندگار حسین زاهد
#دایرةالبروج
💫به مسیر حرکت ظاهری خورشید در زمینه آسمان در مدت یک سال خورشیدی، دایرةالبروج گفته میشود.
از آنجا که مدار زمین به گرد خورشید زاویه ۲۳/۵ درجه دارد، از دید ناظر زمینی ظاهرا اینگونه به نظر میرسد که #خورشید بر کره آسمان جابجا شده و نسبت به استوای سماوی این زاویه را مدار خورشید میسازد.
بسمه تعالی شانه
عيد نوروز
عالم ظاهر رقیقه و سایه ای از عالم حقیقت و انسانیّت است. بهار و تابستان و پاییز و زمستان طبیعت، سایه و رقیقه ای از بهار و تابستان و پاییز و زمستان عالم حقیقت و انسانیّت است و چنان که اهل معرفت گفته اند:
الظّاهِرُ عُنوانُ الباطِن: ظاهر نشانه ای از باطن است. عالم ظاهر، عالم مَجاز و عالم باطن، عالم حقیقت است و باز چنان که اهل معرفت فرموده اند:
المَجازُ قَنطَرَةُ الحَقیقَةِ : مَجاز پلی به سوی حقیقت است.
پس باید با مشاهده ی فصول عالم طبیعت، به فصل های جهان جان و عالم حقیقت و انسانیّت متوجّه شد و راه یافت.
تولّد جسمانی بشر بهار، جوانی او تابستان، میانسالی اش پاییز و کهنسالی و مرگ جسمانی او زمستان طبیعت بشری است.
سیر معنوی انسان نیز بهار و تابستان و پاییز و زمستانی دارد. بهار انسانیّت، پس از سرد و خاموش شدن شراره ها و تعلّقات نفسانی انسان آغاز می شود و روز آغاز چنین بهاری، به حق روز نوی است وإلاّ پیش از رسیدن به این روز، همه ی روزهای سال یکسان و تکراری و ملالت آور آورند و نوروز بی معنا و مصداق است.
نوروز روزی است که آنچه با رحمت رحمانیّه ی حضرت حق پدید آمده به مدد رحمت رحیمیّه حق متعال به عنایت کمال خود می رسد.
نوروز روز بسم الله الرّحمن الرّحیم است.
نوروز روز انسان کامل است و آن که به کمال انسانی راه یافت، حقیقت بسم الله الرّحمن الرّحیم در جانش محقّق شده و نوروزش فرا رسیده و حالش به أحسنُ الحال متحوّل گشته است. به چنین شخصی باید نوروز را تبریک گفت و جشن گرفتن و شادمانی کردن زیبنده و سزاوار چنین شخصی است.
آنچه به جبر در طبیعت رخ می دهد و انسان در وقوع آن نقشی ندارد، به انسان ربطی ندارد که انسان ها به خاطر آن جشن بگیرند و به یکدیگر تبریک بگویند. امّا آنچه به مدد حضرت حق، با حُسن اختیار و مجاهدت شخص، در جانش رخ می دهد، به حق جای شادمانی دارد و موفقیّت در آن را باید جشن گرفت و به یکدیگر تبریک گفت. عید فطر و عید قربان به همین خاطر عیدند و روز ولایت و غدیر به همین خاطر برای سرسپردگان به امیرالمؤمنین علیه السّلام برترین اعیاد است.
روز عید یعنی روز عود و بازگشت از مجاز به حقیقت، از ظاهر به باطن، از غفلت به ذکر، از معصیت به طاعت،از زندگی طبیعی به حیات طیّبه ی انسانی و نهایتاً از ماسوی الله به الله، که انّا لله و انّا الیه راجعون. این رجعت و عود به اصل، به راستی عید است.
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
همان طور که شب قدر شبی است که شخص به منزلت و قدر انسان پی می برد و معرفت می یابد و نایل می شود و برای هر کس ممکن است در زمان خاصی از سال محقّق شود، در ماه مبارک رمضان ، یا سایر ماه ها؛ نوروز هم یعنی روز نو، روز زنده شدن، روز شکوفایی و به گُل نشستن. روز نو عالم طبیعت اوّل بهار است ولی روز نو عالم انسانیّت وقتی است که شخص در حقیقت انسانی خود، بعد از موت اختیاری، به حیات طیّبه ی انسانی زنده شود و کمالات انسانی در او شکوفا گردد و درخت وجودش به گُل نشیند. با چنین روزی بهار عالم انسانیّت برای شخص آغاز می شود و به حق، چنین روزی را باید عید شمرد و شادمانی کرد؛ و لو در میانه ی تابستان یا پاییز و یا زمستان طبیعت باشد.
نوروز روز پدیدار شدن و به ظهور رسیدن انسان کامل است و همان طور که این امر برای هر کس به صورت فردی ممکن است رخ بدهد و شخص به ظهور باطنی و فردی راه یافته و حقیقت انسان كامل و حجّت خدا را در جان خویش ملاقات کند، روزی که جهان بشری از ماسوی الله رو برگرداند و به خدا رو کند، نوروز و ظهور عمومی فرا می رسد و انسان کامل و حجّت خدا بر همگان ظاهر و پدیدار می شود. آن روز است که علم و حلم و همه ی کمالات انسانی در جهان به اوج خود می رسد و همه ی گنج های پنهان درون جان انسان ها و همه ی اولیائی که همچون گنج هایی در بین انسان ها مخفی و ناشناخته اند، پدیدار و شناخته می شوند و صلح و عدالت و معنویّت و محبّت جهان بشری را فرا می گیرد.
پروردگارا حقیقت نوروز را به ما بشناسان و مدد فرما که به نوروزمان راه یابیم و عید عود ما به خودت را فرا رسان و ما را از برکات آن رخداد مبارک بهره مند گردان و توفیقمان ده که در نوروز سیر فردیمان، از دوستانمان با شیرینی های نیکی و احسان، خلق خوش و روحیّات والا، و معرفت و یقینمان پذیرایی کنیم و آنان را بر سر سفره ی دعاهای خیرمان مهمان کنیم.
خداوندا ، زمستان سرد و مرگبار جامعه ی بشری را به بهار ظهور حجّتت مبدّل فرما و عید نوروز جهان بشری را برسان و همه ی انسان ها را از برکات کمال آفرین زندگی در پرتو نظام مهدوی بهره مند فرما و در آن نوروز همگانی از همه ی انسان ها با شیرینی دیدار و وصال مولایمان حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنا فداه، پذیرائی نما.
انشاالله این دعا در حق شما اولیای خدا یارویاورش به حق اهل بیت ع به اجابت برسد
التماس دعا
صادقزاده
بسمه تعالی شانه
شرح مراتب نفس اماره
قسمت ۱۵
بنی اسرائیل از پرستش خدای یگانه به گوساله پرستی روی آوردند. «وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ». حضرت موسی به آنها تشر سنگینی میزند و میگوید شما به نفستان ظلم کردید. اینجا دیگر حضرت موسی همراه آنها نیست چون به نفس خودش ظلم نکرده است اما در کشتن نفس موسی همراه آنهاست و در واقع اول کسی است که نفس خود را ذبح کرده است. شما با پرستش یک گوساله همه چیز را خراب کردید و در واقع خودتان گوساله شدید. چون عابد و معبود با هم اتحاد وجودی دارند یعنی شما هر چیز که میپرستی، همانی. خب شما، بنی اسرائیل، گوساله را پرستش کردید یعنی خودتان را به گوساله بودن صیرورت دادید و گوساله شدید حال با گوساله چه میکنند؟ ذبحش میکنند. حضرت موسی به آنها میگوید که همه باید به سوی خالقتان برگردید و برای این که حق متعال توبهتان را بپذیرد باید همدیگر را بکشید. روایات متعددی پیرامون این موضوع است؛ در روایتی هفتاد هزار نفر از قوم موسی کشته شدند. حضرت موسی هم وقتی به کوه رسید هفتاد موسی دید، هفتاد جلوه از شئون و قوای خود دید که اینها باید ذبح شوند تا حقیقت دل آرای توحید در جان حضرت موسی آشکار شود. در روایتی دیگر داریم که ده هزار نفر را کشتند و خدا پس از آن گفت بس است. در روایتی دیگر داریم که حضرت موسی شب اینها را برد، گفت چشمانتان را ببندید و همدیگر را بکشید. جنگی شد و این میان خشک و تر باهم سوخت، آنهایی هم که گوسالهپرست نشدند باید بکشند چون که در غیاب امام اجازه دادند عدهای گوسالهپرست و سامریپرست شوند.
بعد از پیغمبر ما هم چنین شد و باید یک امام حسین علیه السلام بیاید. جناب حر جلوی امام معصوم را با آن کیفیتی که میدانیم گرفت. همان اول که مانع امام حسین علیه السلام شد تا به کوفه بروند امام حسین علیه السلام به او گفت که تو اصلا عمرت کفاف نمیدهد که جلوی مرا بگیری و همینطور هم شد. جناب حر چون عاقل است خودش را بین بهشت و جهنم مخیّر میبیند و توبه میکند. از امام علیه السلام میپرسد که آیا خدا توبهی من را پذیرفت؟ امام حسین علیه السلام دستش را زیر محاسن حر میگذارد و سرش را بالا میآورد و میفرماید خدا همین الان توبهی تو را پذیرفت. نشانهی آن چیست؟ «فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ». وقتی توبه میکند امام او را اولین نفر میفرستد تا نفسش را بکشد. این ظاهر عنوان باطن است. تا انسان در درون نفس خودش را ذبح نکند، در بیرون هم نمیتواند. موضوعیت و اصالت هم با ذبح باطن و نفس است. برای ما هزار مسئله و گناه پیش میآید اگر میخواهی توبه کنی در همان موضوع نفست را بکش. با صرف استغفرالله گفتن و غسل توبه کردن که گناه بخشیده نمیشود...
ادامه دارد
التماس دعا
صادقزاده
جز10.mp3
3.71M
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
@ghoran_tasviri_akhlagh
#قرآنتصویری
࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐
💠تند خوانی جزء دهم🌸
🎙استاد معتز آقایی🌸
تقدیم به ساحت مقدس امام عصر ارواحنا فداه❤️