عشق و عرفان
(قسمت سی و هفتم
وسی وهشتم)
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری
منزل ششم :حیرت
حیرت در لغت بمعنی : « سرگـردانی ، حیران و متحیر » میباشد و در اصطلاح عرفان امریست که وارد می شود برقـلب عــارف در موقع تامل و حضور و تفکر . در مـــرحله وادی « حیرت » ، در دل سالک « تامــل ، تفـكر ، حضور، حـيرت و سرگردانی » وارد میشود و او را متحير می سازد و در طــوفان فكرت و معرفت سرگـردان و غــرق می شود .
در اين مرحله در دل عاشق و اهل الله در وقت تامل و تفكر و حضور، حيرت و سرگرداني وارد مي شود و آنگاه او را متحير مي سازد و در طوفان فكرت و معرفت سرگردان مي شود و هيچ باز نداند.
در حقیقت سالک به وادی آزمایش وارد می شود . حیرت مر حله ای ست بسیار صعب و سهمگین ، و آن را تحمل کردن دو صد من استخوان می خواهد . در این وادی وقتی عارف در پرتو نور خداوندی قرار می گیرد و آن را مشاهده می کند دچار تحیر و سرگشتگی می شود چرا که خداوند در وهم ها و تصورات بشری نمی گنجد .
بعد از آن وادی حیرت آیدت
کار دایم درد و حسرت آیدت
هر نفس اینجا چو تیغی با شدت
هر دمی اینجا دریغی باشدت
در اينجا سالك از خود و تمام ما سوا بىخبر و غافل گردد و نمىداند كه هستند يا نيستند؟ فانى اند يا باقى؟ در اين مرحله دل سالك را امواج حكمت فرا گرفته و رازهاى غيبى و گنجينه هاى الهى، برايش پديدار مىگردد و اسرار معنوى- بدون تصرف انديشه و دخالت خيال- بر زبانش جارى مىشود.
ادامه دارد...
التماس دعا
صادقزاده
عشق و عرفان
(قسمت سی و نهم )
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری
منزل ششم :حیرت
ادامه...
این شراب مدام،که شرابش روی یار و پیاله اش چشم مست باده خوار است ،دم به دم سالک را در مستی و بی خبری و بی خویشی فرو می برد و هر لحظه حیرت بر حیرتش می افزاید و بدین سان سالک از منزل توحید به وادی حیرت می رسد.
وادی حیرت میخانه ای است که دو در دارد،دری به توحید باز میشود و در دیگر به منزل فنا راه دارد و سالک از در توحید بدین میخانه وارد می شود .
این حیرت چنان است که به مصداق حدیث "من عرف الله کل لسانه " یعنی هر که خدا را شناخت زبانش بند آمد ؛ از گفتار فرو می ماند.
در وادی حیرت جمله اضداد جمع ،و همه محالات حال می شوند .شب و روز آفتاب و ماه و زهر و شکر و بهار و خزان در هم می آمیزند و سالک را در خود گم می کنند. چنانکه
گر از او پرسند هستی یا نه ای
سربلند عالمی؟پستی ؟که ای ؟
گوید اصلا من ندانم چیز من
وین ندانم هم ندانم نیز هم
از سوی دیگر وادی حیرت تمام دریغ و حسرت است :
یکی دریغ و آه که چرا تاکنون از چنین باغ و بهاری محروم بوده است، و یکی دریغ که نمی تواند آنچه را چشیده بر زبان آورد و مردمان را خبر کند و هر دم می گوید :" یا لیت قوم یعلمون یعنی ای کاش قوم من می دانستند ". که :
چه شکرهاست در آن شهر که قانع شده اند
شاهبازان طریقت به مقام مگسی؟
در عین حال که سالک حضور معشوق را پیوسته احساس می کند و در لحظه هایی به درازی ابدیت او را می بیند اما معشوق میان ظهور و خفا و حقیقت و خیال در رفت و آمد است ،گاه ماه است و گاه عکس ماه،گاه در زمین گاه در آسمان ،و سالک هر دم چون طفل در پی گنجشک پریده بدین سوی و آن سوی می نگرد و او را می جوید .
و چون سالک در میخانه حیرت مست شد از در دیگر وارد بیابان فقر و فنا میگردد.
منبع :مقالات استاد حسین الهی قمشه ای
ادامه دارد
التماس دعا
صادقزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-👆قطعا خدا از کسانی که ایمان آورده اند دفاع می کند
- حج ایه ۳۸
️
#قرآن_تصویری_اخلاق
┏━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━ °•🍃•°━━━━┛
🍃🌸اولین
🍃🌸شنبه
🍃🌸بهمن مـاهتـون
🍃🌸عـالی و بـی نظیر
🍃🌸صبـح زیبـاتـون بخیر
🍃🌸روزتون پراز عشق و امید
🍃🌸و لحـظه لحـظه زندگیتون
🍃🌸پـر از خـیر و بـرکت و نیکی
🍃🌸الهی حـال دلتـون خـوب باشـه
سلام صبح بخیر
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
@ghoran_tasviri_akhlagh
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
🌸 #حدیث_روز 🌸
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند:
همانا در بهشت سرایی است بہ
نام دارالفرح ڪه تنها ڪسانی بہ آن درآیند
ڪه ڪودڪان را شاد ڪنند.
📙 ڪافى، ج ۶، ص۴۹
.•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•
♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
20.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
@ghoran_tasviri_akhlagh
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
💠سوخت جهنم💠
👈 هیزم آتش افروخته جهنم از چی هستش؟
استاد #انصاریان
.•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•
♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
عشق و عرفان
(قسمت چهلم )
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری
منزل هفتم : فقر و فنا
فنا در اصطلاح ادبیات عبارت از : فنا شدن ، نیست شدن، نیستی و زوال و در اصطلاح عرفان عبارت از آخرین مرحله در سیرالی الله است ، یعنی سیر تا رسیدن به حق.
فـــنا در اصطلاح عرفان عبارتست از :" سقوط اوصاف مـذمومه است از سالک ، که بوسیله کثرت ریاضت حاصل میگردد و عــدم احساس بعالم ملک و ملکوت و استغراق اوست در عظمت رب العزت و مشاهده حــق تعالی ." البته اين مرحله ، مرحله نيستی و محو شدن سالك است از خود و بــقای اوست در حــق تعالی .
در اين حال خود خواهی وی به همراه همه صفات مذموم و ناپسند نابود می شود و وجودش زنده می گردد به صفات پسنديده و محموده ذات یگــانه و بی نــیاز . عرفا به این باور هستند که « فنا » پايان راه سير و سلوک « هفت وادی » و شروع بقاء بالله و يا شروع سیر فی الله است.
در اين حال سالک چنان غــرق درگاه ذات حـق و حقیقت شده که فقط خودش ، آن مـرحله را دیـده و می تواند به آن ایمان کــامل برسد .
چنانچه شیخ عطار سروده است :
بعد از ایـن وادی فقر است و فنا
کی بــود اینجا سخن گفتن روا
عــین وادی فــراموشی بــــود
گنگی و کــری و بیهوشی بـــود
کلابازی در کتاب « التعرف » چنین نوشته است :
فنآ آن است که بنده از خواهشات و لذائذ و بهره فانی میشود و برای او در چــیزی خواهشی نباشد و حاسه تمــیز را از دست می دهد ،و بقای که به تعقیب آن می آید آن است که بنده از آنچه برای او است فانی میشود و به آنچه که برای خداوند سبحانه است باقی بماند ، و گفته است : « بعضی میگویند فنا و بقأ آن است که تمام حرکات بنده موافق حق باشد نه مخالف آن ، فانی از مخالفات بموافقات باشد و فانی از او صاف خود و باقی باوصاف حق شود.
ــ ابوالقاسم « قشیری » در رابطه به فناء و بقاء چنین گفته است : ( فنا سقوط او صاف مذمومه و بقأ قیام اوصاف محموده است ، یعنی کسیکه در دنیای خود به قلب خود زهد نماید « یعنی ترک دنیا را از روی قلب نماید » برای او گفته میشود که از رغبت و میل خود فنا شده است و وقتی در دنیا از رغبت خود فناء شود درتوبه و بازگشت خود بصدق باقی می ماند « پس مثل همچو یک انسانی که قلب او بدون ذکر پروردگارش چیزی باقی نماند کجا است » ؟! )
ــ خواجه عبدالله انصاری از چهار قسم فنا صحبت کرده است :
۱ــ فنا الخلق : آن است که سالک از هیچکس نترسد و به جز از ذات خداوند تبارک وتعالی ، به احدی دیگری رجا و امید نبرد .
۲ــ فنا الرغبه : سالک در این مرحله به جز از قرب خداوند سبحانه تعالی به هیچ چیز دیگر میل و رغبت نمیکند .
۳ــ فنا الاراده : هیچ آرزوی برای سالک باقی نمی ماند ، بلکه مانند مرده میباشد و هیچ چیزی را تقاضا نمی کند.
۴ــ فنا الافعال : برای سالک توانائی انجام هیچ فعلی باقی نمی ماند ، بلکه او انجام هر فعلی را از پروردگار خود اراده میکند .
بقـــا : بقا در اصطلاح ادبیات عبارت از ( زیست ، زندگانی ، پایــداری ، همیشگی و پایندگی ) است و در اصطلاح عرفا عبارت از مرحله اول در ( سیر فی الله ) میباشد ، که آن رسیدن بمراد و لمس
و لذت کمالات قرب است.
ادامه دارد..
التماس دعا
صادقزاده