eitaa logo
قرآن‌ومعارف‌مدافعان‌حریم‌‌‌‌‌ولایت
321 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
82 فایل
اهداف 🔷 ترویج قرآن و معارف اهل بیت(ع) 🔷 تفسیر و تجوید 🔷 داستانگویی 🔷 روشنگری و بصیرت افزایی 🔷 تقوا و خوسازی آیدی مدیر @Mohamadjalili1 __________ ادمین پاسخگو @yakhoodaaaa _________________ http://eitaa.com/joinchat /3990290446C9b55326945 _______
مشاهده در ایتا
دانلود
خلایق هر چه لایق ! حتماً این ضرب المثل را هم استفاده کرده‌اید! وقتی با کسی قدرناشناس روبرو شدید که در پسِ از دست رفتنِ نعمتش به نکبتی مبتلا شد، با خود تکرارش کردید ! این رسم خداست! این قانون عالم است! لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم / وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ / ابراهیم ۷ قدرشناسی است که شکر می‌آورد، که نعمت را افزون می‌کند، که به آن برکت می‌دهد... ✿ و تمامِ اتفاق از دست رفتنِ نعمت، از همانجا شروع می‌شود، که نسبت به نعمتی که داریم، نادانیم، نابیناییم، و در بهره‌گیری از آن ناتوانیم ... آنجاست که نعمت از کف‌مان می‌رود و دیگر نداریمش!
☜ وقتی درماندگی به اوج خود می‌رسد؛ اهریمن که دشمنی دیرینه ای با نسلِ انسان دارد و آرزوی نابودی تمام انسانها را در سر می‌پروراند، خود را به شکل پزشک ماهری درآورده و به ضحاک توصیه می‌کند که برای رهایی از این رنج، هر روز دو نفر از جوانان را بکشند و مغز سر آنها را به خورد مارها بدهند تا بدین وسیله زمین را از  نژاد آدمیان خالی سازد! 🔻دوران حکومت اهریمنی ضحاک در نهایت بوسیله خروش کاوه آهنگر، دلیر مرد ایرانی به پایان می‌رسد و آرامش و امنیت به کشور باز می‌گردد.
«تمامیّت الله در یک زن، جلوه کرده است» که حبّ و بغض او، دقیقاً منطبق با الله است! این یعنی؛ عصمت مطلق! این عصمت مطلق، برای اینکه محور روضه‌های ما باشد؛ خلق نشده، بلکه هدف خداوند از خلقت این ذات معصوم، تعیین خط‌‌مشی انسانی تاریخ و الگوگیری امامان از ایشان، برای راهبری بشر بعد از رحلت آخرین پیامبر خدا بوده است. ※ الگوگیری؛ اساس و پایۀ هر حرکتی است! بدون الگوی صحیح، هیچ حرکتی نه درست، آغاز می‌شود، نه به سرانجامِ درست می‌رسد!
داستان حذف انقلاب داستان تکراری تاریخ است؛ داستان نبرد کبر و توحید همانجا که تنها در یک نقطه از زمین، یک ملّت تصمیم می‌گیرند روی پای خدا بایستند و ارزش‌های زندگی را با ارزش‌هایی منطبق کنند که خداوند به وسیلهٔ پیامبران و امامان معصوم، برایشان تدارک دیده است. داستان حذف انقلاب، داستان حذف دورنمای آن است. دورنمایی به وسعت قیام آخرین ذخیرهٔ خدا و گسترش عدالت الهی در گیتی.
اینکه دلمان این هدیه را می‌خواهد یا نمی‌خواهد، موضوع اول است: 🌟 مادری که امام الأئمه هستند و تدبیر امورات امامان معصوم ـ که خود مدبران امور عالمندـ بر عهده ایشان است، مادر من و شما و شما هم هستند ... دلمان برای مادرمان تنگ می‌شود؟ دلمان آغوش مادرمان را می‌خواهد؟ اصلاً به او فکر می‌کنیم؟ یا فقط ایّام فاطمیه در حال و هوای ماجرای آتش و میخ و در، می‌مانیم و تمام ...
مشکلات می‌آیند و احاطه‌ات می‌کنند! آدمها می‌آیند و هر کدام بخشی از تو را نشانه می‌گیرند، یکی قضاوتت میکند، یکی تهمت می‌زند، یکی آبرو و مالت را نشانه می‌گیرد، یکی ..... ※ و اینجاست که تو باید تقلّا کنی و سلطان قلبت را بالای قلّه‌ی دلخوشی‌هایت نگهداری! نه ترسی از هیاهوی مشکلات میان تو و لمس این عشق، فاصله بیندازد! و نه اندوهی از بی‌وفایی‌ها و قضاوت‌های دیگران ... حتی اگر عزیزترین‌هایت باشند، تو را از سرمستی و فرح داشتن چنین دلبری غافل کند! ※ اینجاست که معلوم می‌شود: ألیس الله بکافٍ عَبْدَه؟ آیا خدا برای شادی و آرامش و امنیت تو کافیست یا نه؟
※ و اولین شب قدر است، برای ادارک لیله‌القدرهایی که پیشِ رو داریم و قرار است بالاترین تقدیرها را از دستان واسطه‌ی فیض زمین دریافت کنیم. گام اول را محکم برداریم! گام اول را درست برداریم! گام اول را برایِ رسیدن به گامِ آخر برداریم؛ آخری به قدرِ بی‌نهایتی به نام الله ....
گمش کند باز ... شبیه روزهای گم کرده راه! شبیه روزهایی که چشمانش در شلوغی‌های دنیا، فقط شلوغی می‌دید! فقط شلوغی می‌شنید! شبیه‌ نعشی افتاده در کنجی، که نه قلبش می‌تپید، نه فهمی از عالم داشت ... ※ شبیه کودکی که دیگر یادش رفت روزی کس و کاری داشته و ریشه‌ای که علّتِ پادشاهی او بر عالَم است...
※ اهل یک خانه، در میان فتنه‌ها محک می‌خورند؛ وفادارها معلوم می‌شوند، آنان که با نداری و دارایی می‌سازند، و ثابت می‌کنند که؛ "دوستت‌دارم" هایشان، "میخواهمت" هایشان، "به پایت می‌ایستم" هایشان دروغ نبود... ※ ثابت می‌کنند اگر سنگ هم از آسمان ببارد؛ پای کسی که بزرگ خانه است، صبر میکنند! حرمتش نگه می‌دارند و کم و کاستش را ندید می‌گیرند. @ghoranmodafean
فقط جا مانده‌ها می‌دانند، فقط جا مانده‌ها می‌فهمند، لحظه‌ای را که به خود می‌آیی و می‌بینی همه رفتند و زمان تمام شده و تو مانده‌ای و توهمِ رسیدنی که اسیرت کرده بود و نافرجام مانده ... و آرزو می‌کنی:  که ای کاش یک مُشت خاک بودم! یا لیتنی کُنتُ ترابا.... و این روزها، حال زمین و زمان، برای شرح این رفتن‌ها و این جاماندن‌ها کافی است.