شهید بسیجی مدافع امنیت دانیال رضازاده فروردین ۹۸ سیل پلدختر
🍃🌹🌸🌹🍃
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهل_امت #ظهور
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
┄┅┅┅✿✾❀✾
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ افسر موساد:
📍برای ترور #فخری_زاده به مدت چندین ماه اجزای یک سلاح خودکار به وزن یک تن را در قطعات کوچک و مجزا به داخل ایران قاچاق کردیم...
.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهل_امت #ظهور
🆔 @ahlolbasar1913
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
┄┅┅┅✿✾❀✾
✅️ تمدید کارتهای ملی تا ۱۴۰۵/ دریافت کپی کارت ملی توسط دستگاهها؛ ممنوع
🔹رئیس سازمان ثبت احوال کشور با اشاره به تمدید اعتبار کارتهای ملی هوشمند تا سال ۱۴۰۵ از احتمال اعمال تغییر در کارتهای ملی هوشمند خبر داد و گفت: دریافت کپی کارت ملی و شناسنامه از سوی دستگاههای خدماترسان بر خلاف قانون است.
🍃🌹🌸🌹🍃
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهل_امت #ظهور
🆔 https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
🆔@ahlolbasar1913
🆔 https://rubika.ir/ahlolbasar1913
┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄
؛🌸﷽🌸
🕊برزخ تکریت ۲۰۰
خاطرات اسارت /حکیمی مزرعهنو
📌 بالاتر از عمار۲
.... گر نصیب ما نشد آن مرگ سرخ با شرف .
در اسارت اینچنین غوغا و محشر میکنیم.
گر به زیر چکمهی دشمن شویم آزرده جان
یادی از آن درد دندان پیامبر میکنیم.
گر دل ما را برنجانند به درد روزگار
سر به چاه صبر چون سلطان خیبر میکنیم.
گر شود از ضربت سیلی کبود رخسار ما
یاد سیلی خوردن زهرای اطهر میکنیم.
گر شود مهر خموشی مونس لبهای ما
نهضتی چون مجتبی فرزند حیدر میکنیم .
گر زند دست نوازش خیزران بر پشت ما
یاد لعل تشنه سبط پیامبر میکنیم.
نیمه شب گر بشنویم ما ناله و فریاد و آه
یاد یارب یارب موسی ابن جعفر میکنیم*
... ما ده پانزده نفر را نگه داشتند و بقیه اسرا را داخل آسایشگاهها فرستادند
نگهبان های بعثی که تعدادشان کمی کمتر از ما بود ، کابل به دست آمادهی شکنجه ما شدند.
گروهبان ماضی جلو آمد و گفت ؛ اگه نویسندهی این شعر جلو بیاد ما کاری به بقیه نداریم و الّا همه شما را شکنجه میکنیم . حتی اجازه داریم. چند نفرتون رو بکشیم.
نادر از او وقت خواست تا کمی فکر کنیم . او هم رفت و ما را تنها گذاشت. بعد از رفتن او ، نادر که مسوول بند بود رو به بچهها کرد و گفت : باید یکی خودش رو فدای بقیه بکنه و نوشتن شعر را گردن بگیره . البته این رو هم بدونه که ممکنه سالم به آسایشگاه برنگرده و شهیدش کنند.
یکی از اسرای بی سر و صدا که به خاطر آرامش خاصش کمتر به چشم میآمد بلافاصله بلند شد و گفت ؛ من گردن میگیرم.
او کسی نبود جز قهرمان دوران اسارت یعنی علی قزوینی پاسدار. او چون اهل قزوین بود به این نام معروف شده بود.
صحنه ای که او دستش را به سرعت بالا برد تا رقیب دیگری برایش در این عملیات شهادت طلبانه پیدا نشود ، تا خود شکنجه شود و ما شکنجه نشویم ، به قدری باشکوه بود که تا سالهای سال از خاطرم نمیرود.
این صحنه من را به یاد روزهای عملیات میانداخت که برای عبور از میدان مین ، بچهها از هم سبقت میگرفتند.
عراقیها ....
.....ادامه دارد
* این شعر توسط یکی از آزادگان در یکی از اردوگاههای صلیبی (احتمالا بچههای عملیات خیبر) سروده شده و در ملاقاتی که بعضاً بچههای همه اردوگاه ها در بیمارستان یا زندانهای اختصاصی بغداد با هم دارند به یکدیگر منتقل و در حافظه خود نگهداری نموده و هرگاه قلم و کاغذی گیر می آمده اقدام به مکتوب نمودن آن مینمایند و بدین شکل در اغلب اردوگاهها انتشار مییابد و شور و شعف و انرژی مضاعفی به اسرا تزریق مینماید.
اولین روز آزادی که یک جلد قرآن کریم هدیه دادند و در صندلی اتوبوس جای گرفتیم آقای محمد رضا مظفری دوست و همسنگرم که آن را از حفظ بودند در صفحه اول همان قرآن این قطعه شعر را یادداشت نمودند.
کانال برزخ تکریت👇
🆔 @barzakh_takrit
؛🌸﷽🌸
🕊برزخ تکریت ۲۰۱
خاطرات اسارت /حکیمی مزرعهنو
📌 بالاتر از عمار۳
.... عراقیها برگشتند:
یالله بهشون بگو کی شعر رو گفته؟
(وقتی آقای دکتر چلداوی مصرع دوم از بیت دوم را میخواند «در اسارت اینچنین غوغا و محشر میکنیم » حتما عمار قصه ما درنگ را جایز ندانسته و شجاعانه تصمیم تاریخی خویش را میگیرد تا عملا برای مزدوران بعثی تفسیر کند واژه غوغا و محشر را )
علی قزوینی گفت : من هستم
عراقی ها او را بردند و با صدای سوت ، ما را به آسایشگاه برگرداندند.
معمولا اوقاتی این کار را میکردند که میخواستند کسی را شکنجه کنند .
هیچ صدایی از آن قلعه با چند صد اسیرش نمیآمد . دلهره و اضطراب ، امان همه را بریده بود.
.... چرا صدای داد و فریاد علی نمیآید؟
بخاطر شکنجه باید داد و فریاد او بلند میشد . نکند در این مدت علی به شهادت رسیده باشد ؟!
گاهی صدای داد و فریاد بعثیها میآمد.
بعد از مدتی ناگاه صدای پایی در ، راه رو پیچید . خداخدا میکردیم از آسایشگاه ما عبور کنند و این دری که تنها حائل بین ما و آن قوم سفاک بود ، از میان برداشته نشود.،
اما با شدت ، درب آسایشگاه ۱۵ نفرهی ما باز شد و یک بعثی داخل آمد و فریاد زد:
احمد عربستانی* بیا بیرون.
از شدت اضطراب قلبم داشت میایستاد. احتمال دادم علی زیر شکنجه اسم من را برده باشد . وحشت زده به دنبال نگهبان راه افتادم.
مرا به دفتر که شکنجه گاه آنها بود برد
صحنهای که آن لحظه جلوی چشمانم ظاهر شد ، یک حماسهی جاودان از سربازان خمینی بود.
صحنه ای که به یقین فرشتگان الهی لحظه لحظههایش را با افتخار ضبط میکردند.
نمایشی الهی که بازیگرش علی بود . فرزند خمینی!. پاهای علی را به چوب فلک بسته و دو نفر عراقی آن چوب را بالا نگه داشته بودند.
ع.ک آن جاسوس نامرد هم بایک کابل برقِ سه فاز به پاهای علی میکوبید.
آن قدر زده بود که روکشهای کابل همگی باز شده بودند و سیمهای مسی آن ، ریش ریش و لخت شده بود.
با هر ضربهی کابل سیمهای مسی کف پای علی مینشست و خون بود که به اطراف میپاشید.
پوست پاهای علی...
...ادامه دارد
* بعثیها استان خوزستان را جزئی از خاک عراق میدانستند و آن را استان عربستان عراق مینامیدند لذا بچههای خوزستان را با پسوند عربستانی صدا میزدند.
کانال برزخ تکریت👇
🆔 @barzakh_takrit
6220085819.mp3
19.46M
#المستغاثُ_الامان_یاصاحب_الزمان_ارواحنا_له_الفدا
سلام علی آل یاسین...
🍃
زیارت #آل_یاسین
با سرعت مناسب برای قرائت روزانه
🍃
#التماس_دعای_فرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_حضرت_عباس_علیه_السلام
#جهاد_رسانه_ای_👇
🍃🌹🍃
┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅
#روشنگری #شاهچراغ #لبیک_یا_خامنه_ای
#اهلالبصر #پایان_مماشات
🍃🌹🌺🌷🍃
🆔 @ahlolbasar1913
روبیکا
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 الهی عظم البلا | نماهنگ ویژه دعای فرج الهی عظم البلا با صدای دل نشین علی فانی
🍃أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج🍃
🍃🌹🌸🌹🍃
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهل_امت
#ظهور
⬅️ ایتا👇👇
🆔 @ahlolbasar1913
⬅️ روبیکا👇👇
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄
هنوز عضو کانال نیستید / روی "پیوستن" کلیک کنید تا عضو کانال ما شوید🤞
استاد فرهمند - دعای عهد.mp3
1.78M
#قرار_روزانه
#دعای_عهد
#سلام_مولای_مهربامم💔
به تمنای ظهورت، به فدای قدمت
میتپد در طلبت، ثانیه بر ثانیه دل
⛅️ اللهم عجل لولیک الفرج
#جهاد_رسانه_ای👇
🍃🌹🍃
┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅
#روشنگری #شاهچراغ #لبیک_یا_خامنه_ای
#اهلالبصر #پایان_مماشات
🍃🌹🌺🌷🍃
🆔 @ahlolbasar1913
روبیکا
🆔https://rubika.ir/ahlolbasar1913
┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄