⭕️ کاش ٧٠ میلیون ایرانی دو سال برای زندگی به غرب میآمدند!
علی جهانآرا فعال رسانهای ساکن آلمان نوشت:
🔹یکی از مزایای مهاجرت مخصوصا به آلمان این است که هموطن ایرانی بعد از چند سال میفهمد اون دنیای تخیلی دیگر وجود ندارد (حداقل در ضمیر خودشان) دیگر کسی برای غر زدنهای ساعتی آنها اصلا ارزش قائل نیست.
🔹کسی برای شما اینجا تره هم خرد نمیکند، در غربت غرور انسانها به طرز عجیبی شکسته میشود چون مجبورند کارهایی را انجام دهند که روزی در ایران برایشان فحش به حساب میآمد و روزانه به حدی تحقیر میشوند که هرگز چنین تحقیری را ندیده بودند.
🔹اینجا آدم میشوند، یاد میگیرند که سر ساعت باید حاضر در محل کار باشند، اینجا میفهمند که کار و پول درآوردن در ایران چقدر ساده بوده، البته که اینجا تورم ایران را ندارد ولی روزی میرسد که میبینند سه برابر ایران کار میکنند و هنوز سطح زندگیشان از سطح زندگی قبلی در ایران پایینتر است.
🔹همه این اتفاقات برای تمام مهاجران خواهد افتاد ولی شرف داشتن و اقرار کردن بحث دیگری است. دوست داشتم حداقل ٧٠ میلیون ایرانی برای مدت دو سال میآمدند غرب برای زندگی، تلخترین قسمت اینجاست که برای تمام موضوعاتی که ایران دائما به نظام و کشور فحاشی میکردند اینجا سکوت میکنند و نهایتا میگویند هر کشوری قانون خودش را دارد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕ او باید در انتخابات شکست میخورد
محمد زعیمزاده تحلیلگر سیاسی نوشت:
🔹 حسن روحانی میگوید در انتخابات مجلس خبرگان ردصلاحیت شده است. خبری که پیامدهایی را میتواند بر فضای کشور مترتب کند. از دو منظر میتوان به ردصلاحیت رئیسجمهور سابق پرداخت. نخست از جنبه استدلالهای حقوقی و ادله فقهی مورد نظر مرجع ردصلاحیت یعنی شورای نگهبان و دیگری از منظر آثار و پیامدهای سیاسی و اجتماعی چنین تصمیمی. نگارنده در حوزه نخست تخصصی ندارد و بررسی آن را به اهلش میسپارد اما از جنبه دوم چند نکته پراهمیت قابل ذکر است.
🔹در تحلیل یک رویداد دو ساحت تعیینکننده است، یکی متن رویداد و دوم بافتاری که رویداد در آن رخ میدهد. از دومی شروع میکنیم. تقریبا ۴۰ روز دیگر در این کشور انتخابات برگزار میشود، انتخاباتی که نخستین رایگیری پس از وقایع ۱۴۰۱ است. جریان اپوزیسیون خارج از کشور و صهیونیستها و آمریکاییها که یک پای غائله ۱۴۰۱ بودند طراحی روشنی برای انتخابات اسفندماه دارند. استراتژی حداکثری آنها تلاش برای برگزار نشدن این انتخابات است. وقوع ناامنیهای اخیر در سراوان و کرمان و... شاید از این جنبه قابل تحلیل باشد، استراتژیای که خود آنها هم خوب میدانند خیلی واقعی و شدنی نیست.
🔹استراتژی دوم حداقلی کردن انتخابات و ایجاد بیتفاوتی نسبت به صندوق رای میان مردم است. بیتفاوتی نسبت به انتخابات یعنی تثبیت این نکته که راهحل بهبود و اصلاح در امور کشور نه از مسیر صندوق بلکه از خیابان میگذرد. کاهش قابل توجه مشارکت، هدفگذاری بانیان وقایع ۱۴۰۱ در انتخابات پیشرو است. در چنین بافتاری رفتار ذینفعان انتخابات و پروژههای سیاسی هم نسبت به همین استراتژی دشمن باید سنجیده شود.
🔹در میان گروههای سیاسی داخل هم همین دوگانه مشارکتطلب و تحریمطلب قابل صورتبندی است. نحوه ورود حسن روحانی به انتخابات و کنشگری او تاکنون خبر از این میداد که او سعی دارد ضمن نقد دولت و مجلس، با جریان تحریمطلب مرزبندی داشته باشد. لذا نکته اول در ردصلاحیت او فارغ از سوابق این است که یک عنصر مهم در جریان مخالف تحریم انتخابات، ردصلاحیت شده است. این به یک معنا پاس گل به جریان تحریمطلب خواهد بود و سبب تقویت استدلال آنها در میان بدنه اجتماعیشان میشود.
🔹اما آیا ردصلاحیت روحانی در میزان مشارکت در انتخابات تاثیر دارد؟ این سوال با این سوال که آیا حضور روحانی میتوانست مشارکت را افزایش دهد؟ فرق میکند. نظرسنجی دقیق یا پژوهش قابل تاملی درباره اثر ایجابی حضور او نداریم و نمیتوانیم اثر میدانی حضور روحانی در انتخابات را سنجش کنیم اما در بعد سلبی حتما تصویری که ساخته میشود مهم است. از منظر برساختی و نمادین، رد او اثر نامطلوبی بر تصویر انتخابات میگذارد و بهانه به دست عدهای میدهد تا با چسب دوقلو برچسب لفظ انتخابات محدود را به رویداد اسفند ۱۴۰۲ بچسبانند. پس نکته دوم اینکه ردصلاحیت روحانی از جنبه مشارکت میتواند در تعارض با استراتژی کلان نظام و رهبر انقلاب، یعنی مشارکت حداکثری که بارها بر آن تاکید شده، باشد.
🔹نکته سوم اینکه این تصمیم احتمالا با راهبرد دولت هم در تعارض است. رئیسی بهعنوان رئیس دولت در جمع اهالی رسانه موضع دولت را حضور همه جریانها در انتخابات خواند. هرچند شاید این موضع جناب رئیسجمهور در اعمال صلاحیتهای نخستین توسط وزارت کشور ظهور و بروز پیدا نکرد و حتی ضد آن هم رفتار شد اما بالاخره موضع اعلامی رئیسجمهور این بود. رئیسی هم خوب میداند برای دولتی که میخواهد پروژههای بزرگ انجام دهد، فضای باز و گشودگی سیاسی ضروری است. از این منظر دولت یا حداقل رئیس دولت هم احتمالا با این دستفرمان مشکل خواهد داشت.
🔹نکته چهارم درخصوص تصویری است که از خود شورای نگهبان ساخته میشود. ردصلاحیت روحانی فارغ از دلایلش باز هم این سوال تکراری را طرح میکند که چطور فردی که همین الان عضو یک مجلس است و عضویت در آن نیازمند صلاحیت علمی است، به یکباره بیصلاحیت میشود؟ احتمالا دوستان شورا یا مشاورانشان از همین امروز در رسانههای مختلف در حال تلاشند تا برای این ماجرا استدلالهایی بتراشند اما خوب است درباره میزان نفوذ این شبهه و کارا بودن استدلالهای قبلی پژوهشی انجام دهند.
🔹نکته پنجم ضربهای است که به جایگاه خود مجلس خبرگان میخورد. ردصلاحیت فردی که همین الان هم عضو این مجلس است و لابد پیشتر صلاحیتهای علمیاش تایید شده این خطر را دارد که تصویر مجلس خبرگان را از یک نهاد علمی و تخصصی به یک مجموعهای که مقدمات تشکیلش با سیاستزدگی فراهم میشود، تنزل دهد.
🔹 نکته ششم به خود روحانی برمیگردد. او از این ردصلاحیت، هم میتواند خشمگین و ناراحت باشد و هم خوشحال. روحانی خشم و عصبانیتش را در بیانیهای که نوشته بروز داده است اما خوشحالیاش احتمالا به این بخش برمیگردد که شورای نگهبان اجازه اینکه او روی باسکول رای بر ود را نداد. طبق آخرین نظرسنجیها با اینکه وضعیت دولت سیزدهم از لحاظ اجتماعی ممتاز نیست اما همین حالا رئیس دولت سیزدهم چهار برابر روحانی مقبولیت دارد. رقبای سیاسی روحانی اگر مقداری تدبیر داشتند اجازه میدادند او به میدان رقابت بیایید. روحانی باید در انتخابات شکست میخورد، نه پیش از انتخابات که حالا برایش یک پیروزی تلقی شود.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ غلبه اراده و برنامه بر ظواهر توسعه؛ حالا حال زیباکلامها را چه کنیم؟!
تسنیم نوشت:
🔹هرجور که نگاه کنید با آن محاسباتی که به ما دیکته میکنند این وضعیت جام ملتهای آسیا نمیخواند؛ تا اینجا هم ژاپن حذف شده، هم کره جنوبی و هم استرالیا و هم عربستان و هر کشور دیگری که توسعه یا پولش را توی سر ما میزدند.
🔹و حالا ایران مانده و اردن و قطر! از قضا هر سه هم این سمت آسیا، یعنی غربش هستند!
🔹بالاخره یکی از اینها قهرمان میشود، اما هرچه هست، کره و ژاپن و استرالیا و عربستان دیگر رخ چنین مقامی را نمیبینند.
🔹خب حالا اینهمه تحقیرها و خودتحقیریها را چه کنیم؟ مگر نمیگفتند که با این وضعیت دیگر با گرد پای ژاپن و کره و ... هم نمیرسیم؟! بد شد که! مگر نمیگفتند یا ژاپن قهرمان است یا کره، و بقیه هم آمدهاند اردو؟! خب حالا آب و صابون از کجا برای شستن صورت این تحلیلها بیاوریم؟
🔹پیشرفت بد است؟ حتماً نه؛ آنچه بد است، خودتحقیری و انفعال است و این تصور که اگر در ظواهر توسعه عقب افتادی، پس انسان مادونتر و ضعیفتری هم هستی و اراده و همتت هم مثل توسعهات عقب مانده!
🔹انسان مساوی اراده است؛ اراده و برنامه که باشد، میشود ضعفهای توسعه را دور زد و از دیگران جلو زد؛ به شرط اینکه اسیر تحقیرگران و ذهنهای استعمارزده نشویم.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕ درباره نامه ۱۱۰ اصلاحطلب مشارکتجو؛ نه به خاتمی، سلام به واقعیت
محمد زعیمزاده تحلیلگر سیاسی نوشت:
🔹بیانیه ۱۱۰ فعال سیاسی اصلاحطلب را باید به فال نیک گرفت، نهتنها بهخاطر اینکه دعوت به حضور موثر در انتخابات را بهعنوان یک کنش مدنی ترویج میکند -که البته این هم مهم است- بلکه بهخاطر اینکه در حد خود جریان سیاستورزی در ایران را بهسمت چالش واقعگرایی سوق میدهد. امروز در عرصه سیاسی ایران کنشگران را میتوان از جنبه نوع مواجهه با واقعیت به دو دسته تقسیم کرد؛ واقعیتگریزان و واقعیتپذیران. در هر دو دسته کلاسیک سیاستورزان ایرانی یعنی اصولگرا و اصلاحطلب البته از هر دو نوع دیده میشود.
🔹نامه ۱۱۰ اصلاحطلب واقعیتپذیرانه است، چون از یک تجربه زیستی برآمده از واقعیتگریزی میآید. تجربه تاریخی فشردهای که در آن انباشتی از تجربههای شکستخورده و موفقیتآمیز از رادیکالیسم تا پراگماتیسم دیده میشود، از تحصن نافرجام مجلس ششمیها در زمستان ۸۲ و ترجیح خیابان به صندوق در تابستان داغ ۸۸ گرفته تا رای مخفیانه پای قله دماوند در اسفند ۹۰ و کمپین درست کردن برای آیتالله موحدیکرمانی و مرحوم ریشهری در سال ۹۴، اینها فراز و فرودهایی است که طیفی از اصلاحطلبان را به این نتیجه رسانده که مسیر تندروی بنبست است.
🔹روح حاکم بر بیانیه ۱۱۰ نفری دو نکته مهم دارد؛ اول اینکه مشارکتجویی فارغ از نتیجه، خودش موضوعیت دارد و نه صرفا طریقیت. ثانیا رسیدن به هدف چه در درازمدت و چه در کوتاهمدت راهی جز صندوق رای و مشارکت ندارد. بیانیه ۱۱۰ نفری موسوم به متن روزنهگشایی البته بندی محذوف و نانوشته هم دارد که ما مسیر تحریم را یکبار تا آخر رفتهایم و چیزی آخرش ندارد.
🔹امروز جبهه اصلاحات دو راهبر دارد؛ یکی در دانشگاه و دیگری در زندان، یکی در مسیر واقعگرایی و دیگری در بنبست رادیکالیسم. اگر بدنه اصلی و هسته سخت نامه ۱۱۰ مشارکتجوی اصلاحطلب جامعهشناسیخواندهها و روزنامهنگارها و عملگرایان تکنوکرات هستند، موتور محرک تحریمطلبی مصطفی تاجزاده است. تاجزادهای که آنقدر به انسداد کشاندن اصلاحطلبان برایش موضوعیت دارد که از همان زندان با اساتید دانشگاه ارتباط میگیرد تا آنها را قانع کند که برای افزایش مشارکت در انتخابات کاری نکنند، اما این ۱۱۰ نفر فعلا کاری را کردهاند که محمد خاتمی در زمستان سال ۹۰ انجام داد و ظاهرا در اسفندماه ۱۴۰۲ انجام نمیدهد. واقعیت این است که این ۱۱۰ نفر کاری سخت و پرریسک انجام دادهاند، ریسکی که ممکن است بگیرد یا نه، اما از جهت اینکه به سراغ واقعیت رفتن گامی به جلو است باید به فال نیک گرفته شود.
🔹واقعیتگریزی و تاجزادهبودن البته زمین بازی اختصاصی طیفی از اصلاحطلبان نیست، در میان رقبای آنها در جریان اصولگرا و بخشی از مسئولان دستگاههای اجرایی هم این روند دیده میشود. شاید این بخش دوم جدیتر هم باشد، واقعا اگر مسئولی بخش مهمی از واقعیت انتخابات را کمپین تحریم بداند که از اپوزیسیون خارج و داخل تا بخشی از متحجران داخلی را در بر میگیرد، آن وقت وضع اینترنت اینگونه میماند که این روزها هست؟ اگر کسی دلش بهحال مشارکت در انتخابات میسوخت بهخاطر یک لیوان، قیصریه استارتاپها را به آتش میکشید؟ اگر کسی نگران ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ بود جشنواره فیلم فجر را اینقدر محدود و حداقلی برگزار میکرد؟
🔹وضع سیاسیون اصولگرا هم از این بهتر نیست، به بازی اسم و فامیل و مسابقه کلمهسازی برای نام ائتلافها دقت کنید، تصور این جماعت از مردم همان ماشین رایی است که هر چه بگویند همه در صف هستند که به آن رای دهند. یا به جدالهای بیمحتوای توییتری اساتید خودخوانده این طیف نگاه کنید، واقعا وقتش نیست از این آقایان و حامیان پشتصحنهشان سوال کرد از این مبتذلتر هم میشود کار سیاسی کرد یا نه؟
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕ حمله گازانبری به مشارکت انتخاباتی
مسعود فروغی روزنامهنگار و فعال رسانهای نوشت:
🔹اگر سیاست در وضع طبیعی بود الان که با سرعت نور به انتخابات نزدیک میشویم، باید درباره تفاوت گروههای سیاسی حول مسائل اصلی کشور حرف میزدیم. درباره این حرف میزدیم که گروه الف نظرش درباره کنترل تورم و سیاستهای ارزی و... فلان است و گروه ب نظر مخالفی دارد. نظر این آقایان سیاسی درباره مسکن و عقبماندگی کشور در ساختوساز چیست؟ گره سرمایهگذاری در صنعت نفت کجاست؟ و دهها مساله دیگر.
🔹اما در واقعیت یک طرف سیاست بهخاطر سالها تندروی و ساختن یک تصویر غیرواقعی از نهادهای انتخابی در حال طنابکشی برای اصل مشارکت سیاسی هستند و در طرف دیگر رقابت خندهدار «لیستکشی» ادامه دارد. این بحثها را قبلا کردهایم و حرف جدیدی نداریم. اما مساله تازهتر ورود به ایام «افشاگری»های درونجناحی است که رایدهندگان مردد را از فکر کردن به انتخابات پشیمان و بدنه رای سنتی را هم متزلزل میکند.
🔹صورتمساله اینطور است: ائتلاف اصولگرایان که در مجلس فعلی جناب قالیباف را از میدان اجرایی به بهارستان آورد و رئیس کرد، با یک انشعاب بزرگ روبهرو شده است. انشعابی که هیچ معنابخشی کارکردی و اجتماعی ندارد و فقط به وزنکشی سیاسی چند گروه و نیروی سیاسی مشابه مربوط است.
🔹قبلا اجمالا نوشته بودیم «جمنا»ی سابق که به «شانا» تغییر نام داده همچنان میخواهد لیست قبلی تهران را با درصدی تغییر کم به میدان بفرستد. در مقابل ائتلاف جدیدی از «شریان» که نزدیکان بذرپاش هستند با چند چهره سابق پایداری و... «امنا» را راه انداختهاند. درحالیکه این دو گروه در هفتههای اخیر در شبکههای اجتماعی در حال زد و خورد شدید بودند، بهیکباره یک افشاگری بزرگ درباره سفر پسر محمدباقر قالیباف به کانادا فضایی شبیه ماجرای «سیسمونیگیت» برای او درست کرد.
🔹خبر جدید گویای این است که آقازاده رئیس مجلس برای تحصیلات میخواهد به یکی از مقصدهای مهاجرتی مهم ایرانیها برود. اگر فامیلی آقای «اسحاق» قالیباف نبود اتفاق خاصی از منظر سیاسی رخ نداده بود. او مثل یکی از هزاران جوان ایرانی میشد که به دلایلی درست و غلط قصد ترک وطن کردهاند اما او پسر رئیس مجلسی است که با صفت «انقلابی» شناخته شده و جناب قالیباف به این صفت افتخار میکند.
🔹شاید رئیس مجلس مثل آنچه در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن درباره ماجرای سفر اعضای خانوادهاش به ترکیه گفت را اینجا هم خرج کند. او گفته بود مگر سفر به ترکیه «گناه» است؟ مخاطبان این حرف فقیه نبودند، مثل ما! اما در شرایطی که کشور بهخاطر کمبود منابع ارزی تحت فشار سنگین اقتصادی است و مسئولان محترم هر روز از سختی مدیریت اقتصاد ایران برای جامعه سخنرانی میکنند، سفر اعضای خانواده ردهبالاترین مسئولان کشور به خارج از کشور برای امر غیرضروری، خلاف شعارها و ادعاهای دهانپرکن آنهاست.
🔹وقتی مجلس و دولت فعلی بهخاطر تجربه آبان ۹۸ جرات نزیک شدن به قیمت حاملهای انرژی را ندارند و مجبورند فشار سنگینی به بودجه عمومی وارد کنند، یعنی زندگی عموم مردم در شرایط سختی قرار دارد. سفر، مهاجرت، تحصیل در بهترین دانشگاههای دنیا و اصلا زندگی در بالاترین سطح هر شخصی جزئی از حقوق عادی فرد است اما هر مسئولیت سیاسی و اجتماعی بزرگی همانطور که مواهبی برای افراد دارد، محدودیتهایی برای آنها ایجاد میکند.
🔹هیچکدام از سیاسیون راست و چپ، اصولگرا و اصلاحطلب، عدالتخواه و آزادیخواه نمیتوانند صبح تا شب برای مردم سخنرانی کنند و دنده «نصیحت» چاق کنند اما خودشان و اطرافیانشان آن کار دیگر کنند. جناب قالیباف میدانند هر کسی با شعاری که میدهد سنجیده میشود. کاش رئیس مجلس جوابی قانع کننده برای ما داشت.
🔹از سوی دیگر اما برای اهل سیاست این سوال جدی وجود دارد که چه کسانی دسترسی به اطلاعاتی اینچنین دارند. و هدف از افشاگری آنها چیست؟ اگر در ماجرای سیسمونی فهمیدید، این بار هم میفهمیم! اگر آن بار معلوم شد که کجای «سیستم» از روش شفافیت «موردی» برای به گوشه رینگ بردن قالیباف استفاده کرد، این بار هم معلوم میشود.
🔹شاید کسی بگوید چه اهمیتی دارد؟ از منظر خطای خانواده جناب قالیباف اهمیتی ندارد، اما آنها که این اطلاعات را به این سبک و سیاق منتشر میکنند، میدانند این سبک ضد مشارکت عمومی و برای جامعه ناامیدکننده است. شاید برای پیروزی در انتخابات و تکیه کردن بر صندلی قدرت هر قدر رایدهندگان کمتر باشند، آنها راحتتر خواهند بود! روش این افشاگریها و نحوه ساختوساز این بمبهای سیاسی، علاوهبر صندلی رقیب «درونجناحی» به ساختار سیاست در ایران هم آسیب میزند.
🔹به چند سطر اول این یادداشت برمیگردم؛ اگر گروههای سیاسی حرفی برای گفتن دارند چرا مجبورند برای کسب رای دیگری را بترکانند؟ آن هم با اطلاعات «آنچنانی»! روزگاری در فضای انتخابات از کاندیداها خواسته میشد وعدههای قابل انجام بدهند، کار به جایی رسیده که کسی وعده نمیدهد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕️ درسهای انتخابات ۱۴۰۲
🔰 پروژه تحریم شکست خورد، جامعه در انتظار اقدامات تقویتکننده سرمایه اجتماعی
محمد زعیمزاده سردبیر روزنامه فرهیختگان نوشت:
🔹این چند سطر درحالی نوشته میشود که هنوز آرای صندوقهای مجلس دوازدهم شمرده نشده، پس طبیعی است که برداشتی اولیه باشد و با توجه به نتایج انتخابات، استدلالهای درون متن میتواند تقویت یا تضعیف شود. اما با مشاهدات اولیه از فرآیند رقابت و حالوهوای روز انتخابات میتوان روی چند نکته تاکید کرد:
🔹۱- آمارهای غیررسمی تا لحظه نگارش این مطلب نشان میدهد وضعیت مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم چیزی شبیه انتخابات دوره قبل مجلس است و این یعنی شکافهای اجتماعی طی ۴ سال اخیر نه ترمیم شده است و نه تشدید. این اتفاق از یک جنبه تهدید است و از جنبه دیگر فرصت، فرصت از این جهت که کمپینهای سلبی شکلگرفته علیه حکمرانی کشور نتوانست موثر باشد و تهدید از این جهت که سیستم حکمرانی هم نتوانسته است ایده رو به جلویی برای ترمیم شکافهای اجتماعی اتخاذ کند.
🔹۲- با وجود فضای اعتراضی حاکم بر طیفهایی از مردم که منجر به تحریم ۱۰ تا ۱۵ درصدی انتخابات از سال ۹۸ تا ۱۴۰۲ شده است (نسبت به مشارکت ۵۰ تا ۵۵ درصدی معمول در انتخاباتهای مجلس)، ایده تحریمخواهی تبدیل به یک نیروی سیاسی موثر نشده است. جریان اپوزیسیون خارجنشین علیرغم همه اقدامات و پشتیبانیهای خارجی در یک سال اخیر نتوانستند فضای اعتراضی را به یک نیروی سیاسی متصل کنند. اگر جریان تحریم موثری در داخل شکل میگرفت و معنای سیاسی پیدا میکرد با توجه به وقایع سال ۱۴۰۱ مشارکت در انتخابات میتوانست ۱۰ تا ۱۵ درصد کمتر از سال ۹۸ باشد.
🔹۳- حتما یکی از دلایل افت نسبی مشارکت خالی بودن میدان انتخابات از ایدههای جدی ایجابی است، فرآیند انتخابات مجلس دوازدهم حتی تا دقیقه ۹۰ به صحنه رقابت ایدهها تبدیل نشد، مردم از جنبه ایجابی نمیدانستند تفاوت این همه لیست رنگارنگ چیست و اگر به هر کدام از این لیستها رای دهند دقیقا قرار است چه ایدهای را دنبال کنند.
🔹۴- تا لحظه آخر رقابت انتخاباتی ۱۴۰۲ شاهد رقابتی سلبی بودیم، به این معنا که افراد به لیستها رای میدادند بهخاطر آنکه گفتمان رقیب رای نیاورد، نه اینکه گفتمان خودی رای بیاورد. رقابت سلبی به خودی خود ترمیمکننده شکافهای اجتماعی نیست و قدرت افقگشایی ندارد، دیو و دلبرسازی در سیاست ممکن است اثر مقطعی داشته باشد اما در درازمدت سم مهلک سیاستورزی و عامل رادیکالیسم است.
🔹۵- در جریان اصولگرا تعدد و تکثر لیستهای شبیه بههم با اشتراکات بسیار بدون یک خط ایده رو به جلو که همگی مولود شب انتخابات بودند، بیش از پیش نشان داد که این جریان در شرایط نبود رقیب جدی مستعد تبدیل صحنه سیاسی به رقابتهای مبتذل است.
🔹۶- جریان اصلاحطلب به سه شکل با انتخابات مواجهه داشت؛ یک جریان که با ایده روزنهگشایی مقابل جریان تحریمطلب قرار گرفت و تلاش کرد با معرفی کاندیدا در شهرستانها و حمایت از لیست صدای ملت در تهران وارد عرصه انتخابات شود، یک جریان که بدون دعوت به انتخابات یا تایید فهرست انتخاباتی صرفا رای داد و یک جریان که نه مشارکت انتخاباتی داشت و نه رای داد. بهنظر میرسد با توجه به شرایط بینالمللی و داخلی کشور اگر قرار است در آینده دور یا نزدیک شاهد برکشیدن دوباره جریان اصلاحات باشیم باید آن را در میان طیف روزنهگشا جست.
🔹۷- انتخابات مجلس دوازدهم از جنبه سیاستورزی حرفهای نمایشگاه استمداد ساخت حزبی در سیاست بود، به نحوه لیست دادن اصولگرایان و اصلاحطلبان تا آخرین لحظات نگاه کنید، تبدیل فرآیند سیاسی به آزمون استخدامی یا اقدامات شبهفرقهای همان بلیهای است که در جامعه بیحزب رخ میدهد.
🔹۸- اینکه حدود ۱۰ درصد مردم ترجیح میدهند در انتخابات شرکت نکنند و استمرار این وضع در ۴ سال، یک واقعیت است که سیستم حکمرانی کشور نباید نسبت به آن بیاعتنا باشد. این وضعیت اگر تبدیل به رخداد موثری برای ترمیم شکافهای اجتماعی و افقگشایی در سیاست و اقتصاد نشود، میتواند خسارتزا باشد، لذا فارغ از هر نتیجهای که در مجلس شکل گرفت و هر ترکیبی که وارد بهارستان شد، واقعی دیدن این موضوع و تلاش برای حل آن باید از اولویتها باشد، صحنه روشن است فقط نباید پشت به واقعیت کرد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕️ محمد خاتمی؛ یک بازنده بزرگ در انتخابات ۱۴۰۲
تسنیم نوشت:
🔹انتخابات مجلس دوازدهم روز گذشته به پایان رسید و علیرغم کمپین بینالمللی برای تحریم انتخابات مردم به اندازه دور قبل پای صندوقهای رای آمدند. این دوره انتخابات و نتایج حاصل از آن تاحدودی موجب شگفتی شد و شاید بیش از همه آنها که رای ندادند را غافلگیر کرد چراکه با رای خود میتوانستند دست به تغییرات بزرگی بزنند.
🔹اما در بین شخصیتهای داخلی که رای ندادند، بیش از همه سید محمد خاتمی رئیسجمهور اسبق برجسته شد و میتوان خاتمی را به دلایل متعددی بازنده انتخابات روز گذشته دانست.
🔹۱_ خاتمی اعتبار سیاسی خود در کسوت ریاستجمهوری را مدیون صندوق رای و انتخابات سال ۷۶ است؛ انتخاباتی که تا روز آخر او و اطرافیانش بعید میدانستند بر علیاکبر ناطقنوری غالب شوند. مرتضی حاجی رئیس ستاد خاتمی در سال ۷۶ در مصاحبهای میگوید "برآورد ما حدود ۷ الی ۸ میلیون رای بود و با شرایطی که ناطق نوری در ابتدای کار داشت احتمال موفقیت خاتمی را بسیار کم و بهتر بگویم مطلقا نمیدیدم."
🔹با این وجود فردای انتخابات او با رای ۲۰ میلیونی به سمت پاستور بدرقه شد؛ پیروزی روحانی در انتخابات سال ۹۲ هم شاید در ابتدا کسی تصور نمیکرد اما در نهایت با اختلاف ۲۵۰ هزار رای وی رئیسجمهور شد. پشت کردن خاتمی به صندوق رایی که در ادوار متخلف دولت، مجلس و شورای شهر نتیجه به نفع او و جریان مطلوبش بیرون آمده، نشان میدهد شکی در صحت و سلامت انتخابات در نظام جمهوری اسلامی نیست. با این وجود رابطه خاتمی و برخی اصلاحطلبان با صندوق رای بهگونهای است که انتخابات را خوب میدانند اما به شرط نتیجه! در حقیقت نوعی رفتار اپورتونیستی در رادیکالهای این جناح حاکم است که اگر نتیجه به نفعشان باشد هم خاتمی را مجبور به "تَکرار" میکنند و هم امضای وی را پای لیستشان میاندازند.
🔹۲_ خاتمی یک بار دیگر هم در معرض رای ندادن بود. انتخابات مجلس نهم بعد از فتنه ۸۸، احزاب اصلاحطلب حاضر به مشارکت نشدند و آن را تحریم کردند. صادق خرازی دبیرکل سابق حزب ندای ایرانیان میگوید شب انتخابات با خاتمی تماس گرفتم تا فردا رای بدهد و او هم در دماوند رای خود را به صندوق انداخت.
با این وجود قبح رای ندادن او در این دوره بیشتر از این بود که بخواهد در انتخابات مجلس نهم رای ندهد؛ جبهه ضد ایرانی متشکل از تجزیهطلبها، سلطنتطلبان، رژیم صهیونیستی و همه آنهایی که سال گذشته کشور را به اغتشاش کشاندند تلاش وافری برای تحریم این دوره انتخابات داشتند. همراهی با جریان تحریمطلب و پا گذاشتن بر وصیتنامه امام خمینی که انتخابات را وظیفهای الهی، ملی و انسانی برشمرده و فرمودند "همهمان باید در انتخابات شرکت بکنیم" انقطاع حداکثری وی را از ارزشهای انقلاب نشان میدهد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
🔹۳_ خاتمی از سالهای دوره اصلاحات تاکنون محصور طیف رادیکال این جریان است؛ گروهی که خود را جبهه اصلاحات مینامد و قرار است هماهنگی فعالیت انتخاباتی اصلاحطلبان بر عهده داشته باشد، از زمان پیشثبتنامهای انتخابات با تاختن بر قانون انتخابات، بنا بر انفعال و انتقاد گذاشت. این جریان متشکل از اعضای حزب منحله مشارکت نه تنها انتخابات را تحریم کرد بلکه حتی مانع از ورود احزاب و شخصیتها برای کنشگری شدند؛ در مقابل نامه ۱۱۰ نفره اصلاحطلبان ایستادند و با سکوت در برابر فهرست "صدای ملت" به سرلیستی علی مطهری باعث شدند تا هیچیک از اعضای این لیست در شمارش اولیه حتی در میان ۶۰ نفر اول تهران نباشد. در شهرستانها نیز کاندیداهای اصلاحطلب از سوی احزاب حمایت شدند و جبهه اصلاحات در سکوت کامل بهسر برد و اعضای آن نیز پای صندوق نیامده و حتی خاتمی هم تحت تاثیر آنها مشارکت نکرد. انفعال خاتمی در برابر خواست برخی احزاب و چهرههای مطرح امضاکننده بیانیه موسوم به روزنه گشایی، جایگاه او را در جناح اصلاحات بیش از پیش متزلزل خواهد کرد.
🔹۴_ نتایج انتخابات این دوره نسبت به ادوار قبل کمی شگفتانگیز بود؛ چهرههایی که شاید رای نیاوردن آنها زیر ۱ درصد احتمال داشت از راه یافتن به بهارستان بازماندند. محمدرضا باهنر و پورابراهیمی از کرمان، نوبخت از رشت، آیتالله آملی لاریجانی در خبرگان نشان میدهد مردم بهدنبال چهرههای جدید بودند.
🔹همچنین در برخی شهرها اصلاحطلبان و چهرههای نزدیک به این جناح توانستند بهرغم سکوت جبهه اصلاحات راهی مجلس شوند؛ مجید نصیرپور از سراب، فرید موسوی از مراغه، مسعود پزشکیان از تبریز، عبدالکریم حسینزاده از نقده، قسیم عثمانی از بوکان، حسن قشقاوی از رباط کریم، مهرداد لاهوتی از لنگرود و چند شهر دیگر که میتوانند اقلیتی کوچک در مجلس آینده باشند.
🔹با توجه به این نتایج، اگر اصلاحطلبان سکوت نکرده و در ثبتنامها فعال حاضر میشدند یا جبهه اصلاحات بهجای قهر و تحریم، نامزدهای تاییدصلاحیت شده را حمایت میکرد، اصلاحطلبان اقلیتی قویتر در مجلس آینده تشکیل میدادند و موازنه تاحدودی برهم میخورد.
🔹با این وجود رای ندادن خاتمی تحت تاثیر رادیکالها نه تنها به چشم نیامد و از عظمت حضور مردم نکاست، بلکه ضربه سختی به شخصیت وی چه از نظر سیاسی و چه ملی وارد کرد؛ ضربهای که سخت میتوان آن را جبران کرد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593
⭕️ عدم افزایش منصفانهی حقوق کارگران به ضرر کارفرمایان است!
شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا وسیما نوشت:
🔹اوایل سال ۱۴۰۱ که حقوق کارگران ۵۷٪ افزایش یافت، در محافل «نخبگانی» یک نگرانی عظیم وجود داشت که در این سال با یک بیکاری گسترده و تورم افسارگسیخته و بحران اجتماعی مواجه خواهیم شد. در کمال شگفتی اما در این سال تعداد افراد شاغل بیمه شده و تعداد کارگاهها افزایش یافت.
🔹از میان آن نخبگان نگران و استادان علم اقتصاد که بعضاً «به زبان ساده و شیوا» توضیح داده بودند که افزایش حداقل دستمزد کارگران موجب بیکاری، تورم و کاهش قدرت خرید میشود، کسی توضیح نداد که چرا آن بحران عظیمی که نگرانش بودند به وقوع نپیوست.
🔹پاییز ۱۴۰۱ که زمینهی یک بحران اجتماعی گسترده فراهم شد، برخلاف آبان ۹۸ شاهد حوادث چندانی در مناطق محروم و حاشیهی شهرها نبودیم. طبقهی کارگر به شکل گسترده در آن آشوبها ورود پیدا نکرد. چه بسا اگر آن افزایش ۵۷ درصدی حداقل حقوق در بهار نبود، وضعیت پاییز متفاوت میشد.
🔹رسم شده است که میگویند «افزایش حداقل حقوق کارگران به ضرر کارگران است». اتفاقاً با توجه به تجربیات اخیر باید گفت «عدم افزایش منصفانهی حداقل حقوق کارگران به ضرر کارفرمایان است». طبعا نباید فراموش کنیم که دولت بزرگترین کارفرما است.
🔹همه در قبال افزایش منصفانهی حقوق کارگران متناسب با تورم شدید این سالها مسئولیت اخلاقی و اجتماعی داریم. اما با توجه به تحولات احتمالی در عرصهی بینالملل در سال ۱۴۰۳، عقل اقتضا میکند که همهی کارفرماها و خصوصا کارفرمای بزرگ کارگران را متحد خود نگه دارند.
عضو کانال شوید🔻
@gofteman_ir
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بیرون از قدرت، دور از عمل!
علیرضا زادبر پژوهشگر تاریخ معاصر نوشت:
🔹اینکه اسلام میلی و تفسیر به رأی از اسلامِ جناب آقامیری بارها نقد شده است و به یقین میتوان گفت او "اسلامشناس" نیست بلکه براساس وقایع روز و ذائقه مخاطب(فالوئر) دین را به این طرف و آن طرف میکشاند، دیگر بر همگان مشهود است. آنچه در این ویدئو اهمیت دارد "موقعیت" است.
🔹اجازه دهید بگویم "موقعیت" یعنی چه؟ اساسا سنجش افراد، افکار و جربانها بدون قرار گرفتن در "موقعیت" امری ناقص و غیرعاقلانه به شمار میآید. موقعیت آقامیریها همیشه نقد یکطرفه بوده، موقعیت او و بسیاری مثل او در حکم همان املا نانوشته و نداشتن غلط است.
من آن زمان که دادگاه روحانیت حکم به خلع لباس او داد عرض کردم: چاره این نیست، چاره قرار دادن او در "موقعیت" است. از موقعیت سخنران یکطرفه و متکلموحده باید به موقعیت مناظره آورده شود. از موقعیت معترض و منتقد باید در موقعیت مسول قرار گیرد. شما همین چند ثانیه را ببینید. موقعیت تغییر کرد، خود او نیز تغییر کرد.
🔹موقعیت او را به سمت پاسخ دادن و دادن آزادی به مخاطب برد اما او عصبانی شد و اینگونه واکنش نشان داد. حال آنکه او در مقام قدرت سیاسی نیست، اگر در موقعیت قدرت سیاسی قرار گیرد چه خواهد کرد؟
🔹باید موقعیت ساخت! آدمها در موقعیتها شناخته خواهند شد. همه ما در آن موقعیتها ثابت میشویم. ادعا داریم یا بر آنچه میگویم عامل هم هستیم. خدا ما را در موقعیت، رسوا نسازد.
عضو کانال شوید🔻
https://eitaa.com/joinchat/350486776C9b48097593