من یک دهاتی هستم❗️ و به دهاتی بودنم افتخار می کنم❗️ 🍃 من دهاتی هستم : 🍃پس زمین دارم ؛ 🍃پس خاک دارم ؛ 🍃پس ریشه دارم ؛ 🍃پس وطن دارم ؛ 🍃پس اصل و نسب دارم ؛ 🍃 پس آبا و اجداد دارم ؛ 🍃پس قوم و قبیله دارم 🍃 پس اصالت دارم ؛ آری من یک دهاتی ریشه دار و اصیل هستم . 🍃من یک دهاتی تولید کننده هستم❗️ 🍃بر خلاف غیردهاتی ها ، که فقط مصرف کننده هستند ‼️با هزاران نارضایتی ‼️ البته اگر جریان نفوذ و نفاق و خود باختگی بگذارد‼️ و مرا آواره و سرگردان در حواشی شهرها نکند ❗️ 🕊 @modafezist

سلام برادر بزرگوار بنده هم مثل شما انتقاد از عملکرد اقتصادی مخصوصا بانک‌ها دارم اما این موضوعی است که از قبل از انقلاب اسلامی ایران تا کنون هیچ مدلی در تغییر ساختار های اقتصادی کشور داده نشده و شورای نگهبان قانون اساسی که مسئولیت شرعی قوانین به عهده آن است وقتی به بانک‌ها رسید تائید وضع موجود را صحع گذشته البته تا زمانی که اقتصاد بدون ربا و تولید محور نظریه پردازی و تبدیل به قانون نشده است ادامه وضع موجود را تائید کرده است مگر قرآن کریم نمی فرماید که ربا خواری چه و چه هست و مراجع عظام تقلید عملکرد بانک‌ها را ربوی اعلام کردند لذا چه باید کرد و این نشان از شکنندگی اقتصادی موجود کشور است در روایتی از امام صادق علیه السلام که می فرماید اقتصاد همانند شریان خون در بدن انسان است با انسداد آن بخشی از بدن فلج خواهد شد اگر دقت کرده باشید در چند سال اخیر نوسانات اقتصادی چقدر سفرهای مردم را تنگتر کرد و شما بهتر از بنده می دانید رئیس رژیم صهیونیستی اسرائیل انقلاب اسلامی ایران را زلزله‌ای تعریف کرد که اسرائیل را ویران خواهد کرد یعنی دشمن در شناخت انقلاب اسلامی ایران از ما جلوتر است و یا اینکه خبرنگار از خانم کلینتون سوال کرد شما چه سیاستی در مقابله با ایران اعمال خواهید کرد می گوید سیاست هوشمند. حضرت امام خمینی ره در دهه شصت وزیر اطلاعات وقت آقای محمدی ری شهری را احضار و به ایشان امر کردن که شما با تیم همکاران خود بروید مطالعه کنید ببینید که چگونه انقلاب اسلامی ایران در داخل و خارج کشور چگونه حفاظت شود آقای محمدی ری شهری وزیر اطلاعات وقت بعد از شش ماه مطالعه ماحصل گزارش خود را به امام خمینی ره می گوید وزارت اطلاعات باید منحل و تبدیل به سازمان اطلاعات زیر نظر رهبری قرار گیرد آقای هاشمی رفسنجانی با این استدلال که مردم از ساواک خاطرات خوبی ندارند با تشکیل سازمان اطلاعات مخالفت کرد و در حقيقت به ساختار های نظارتی حاکمیت خدشه وارد کرد و امام را در تردید قرار دادن و موضوع مسکوت ماند این ساختار شکنی سازمانی نظارت حاکمیت زمینه را برای وارد شدن عوامل نفوذی دشمنان باز کرد آقای سعید امامی معاون وزير اطلاعات از عوامل نفوذی و جاسوسی اسرائیل بود اگر خاطر شما باشد قتل های زنجیره ای قتل داریوش فروهر و غیره با این ساختار شکنی حاکمیتی شکل گرفت حال آقای احمدی نژاد و آقای روحانی که بیشترین نیاز به نظارت داشتن وزیر اطلاعات زیر مجموعه دولت بود و مشکلاتی که شما می فرمایید توسط دولت و سیاستگذاری های دولت انجام می شد و پاسخگویی آن بر عهده نظام بود و با این ساختار شکنی حاکمیتی نظارت تصمیمات برای نظام مقدس جمهوری اسلامی سخت شد و لذا امروز نظارت سران قوا و پرسنل تحت امر به مراتب بیشتر از آحاد مردم است جولان تمام عملکرد بانک‌ها با اصالت سود بیشتر با شبهه ربوی و کسی هم جرات ندارد در مقابل بانک‌ها عرض اندام کند در حقيقت با این ساختار شکنی حاکمیتی هوشمندی خانم کلینتون بر ساختار های نظارتی و اقتصادی مقدمه تحریم های اقتصادی ابزارهای کارآمد دشمنان شد شانتاژهای تبلیغاتی دشمنان در این بلبشو بازار مخصوصا در انتخابات ریاست جمهوری کشور قدرت فکر کردن مردم به انتخاب مدل‌های مختلف اقتصادی توسط کاندیداهای نامزد ریاست جمهوری که بالاترین جایگاه اجرایی کشور را در دست می گیرد اما مدل و برنامه ای از اقتصاد را نظریه پردازی نکرده است و کشور را در بلاتکلیفی و یا بی برنامگی اقتصادی دولت‌های گذشته موّید آن است لذا نظریه پردازان اقتصادی که بخش زیادی از تئوری اقتصادی را با ارائه برنامه هایشان از اقبال عمومی بی بهره بوده اند و مردم بی برنامگی را بر نظریه پردازی اقتصادی ترجیح دادند شاید جنابعالی تئوری فدرال های اقتصادی آقای دکتر محسن رضایی را نشنیده باشید و اطلاعاتی در این خصوص نظریه پردازی اقتصادی نداشته باشید شانتاژهای تبلیغاتی دشمنان با هوشمندی خود توانسته اند جهت دهی سیاستگذاری بی برنامگی در ساختارهای اقتصادی وضع موجود کشور را به نمایش بگذارند متاسفانه معاون اول رئیس جمهور بالاترین جایگاه تصمیم گیری اقتصادی را به عهده دارد که با الفبای اقتصادی و نظریه پردازی اقتصادی آشنایی ندارد و هنوز نم داند که ساختار های اقتصادی باید تغییر کند و اقتصاد دلالی به اقتصاد تولید محور با ایجاد ردیف حمايتی از تولید در بانک مرکزی که در قبل و بعد از انقلاب اسلامی تاکنون مغفول مانده است را اصلاح کند بعد از جولان دور تسلسل اقتصادی خارج شود و قرآن کریم نیز در آیه ۲۷۵ سوره بقره مراتب اجر وام قرض‌الحسنه را ۱۸ برابر صدقات عنوان کردن و در حقيقت اقتصاد تولید محور را برای تولید ثروت تائید نمودن ارادتمند دوستان عزیز گروه قدرت الله رمدانی

💢 سبیبه و ذوالفقار! اگر به برچسب "اقتصاد دستوری" رمی نشود؛ گوشه ای از مواجهه حضرت امیر(ع) با بازار فیزیکال عصر خویش است: - محیط بازار بدون اجاره توسط حاکم در اختیار مردم است؛ بدون اینکه همه کارکُن دولت و اجیر او باشند! این کارپردازی حاکمیت، قیمت تمام شده را برای مردم کم می کرد. - حکم بازار، حکم مسجد است؛ هرکس به غرفه ای سبقت گرفت تا شب از آن اوست؛ تا تحرک اقتصادی طبقات پایین را تامین کند و همه چیز برای برندگان تمام نشود. - بازار تخصصی (راسته های خاص)، شفافیت اطلاعات و مقایسه اش، موجب تنظیم طبیعی قیمت هاست. اینجا هم بدین بهانه، بازار آزاد رقابتی آدام اسمیت شکل نمی گرفت! - بر "احتکار منافع" کنار "احتکار کالا" نظارت می شود تا انحصار مجوزها و مانند آن شکل نگیرد. - بر"تحکم در بیوعات" نظارت می شود تا تبانی قیمت و دامپینگ ها شکل نگیرد. • ذوالفقار نماد جهاد با کفر و نفاق بود که زیاد از او شنیده ایم؛ #سبیبه نماد مبارزه با بغی اقتصادی و تجاوزهای بازار است که از آن کمتر شنیده ایم. * برشی کوتاه از جلسه۱۷ شرح نامه۵۳ است بحثی بسیار مهم که توصیه می کنیم کامل بشنوید محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian

توکلی: ✅ خلق پول همواره مذموم است دکتر رسول بخشی قسمت دوم؛ نقد به صفحه شماره ۸ توضیحات آقای جبرائیلی در برنامه جدال موضوع برابر بودن نرخ رشد نقدینگی با نرخ رشد تولید، همان قاعده‌مند بودن رباخواری است، قاعده‌مند بودن اکل مال به باطل است. ربا را دو جور می‌توان خورد: با قاعده بی قاعده مانند سرقت که دو نوع است: سرقت عالمانه سرقت جاهلانه سرقت عالمانه، دقیق است و هر کسی متوجه آن نمی‌شود برخلاف سرقت جاهلانه که سارق سریعا لو می‌رود. فرض کنید گسی در زیرزمین خانه‌اش دستگاه چاپ پول دارد و از شب تا صبح می‌تواند پول چاپ کند و روز که شد آن‌را در بازار خرج کند. اما او قاعده‌ای دارد که رعایت آن قاعده او را از دستگیر شدن مصون می‌کند: نرخ چاپ پول برابر باشد با نرخ رسد کالاهای فروشگاهها یعنی بی رویه پول چاپ نمی‌کند. دائما بررسی می‌کند چقدر کالای جدید وارد بازار شده است، متناسب با آن پول چاپ می‌کند. رعایت این قاعده تورم مشهود ایجاد نمی‌کند و کسی هم به این سادگی‌ها متوجه کمبود نمی‌شود. ( در پرانتز عرض کنم: حتی ایشون ممکن است مثلا خیرخواهی هم بکند و این پول را بین عده‌ای توزیع کند که آنها نیز بتوانند کالا بخرند به شرط آنکه بتوانند آن‌را به انضمام بهره پس بدهند. یا اینکه یک گام جلوتر برود و بگوید من این پول را به کارآفرینانی می‌دهم که بتوانند اساسا تولید را زیاد کنند. این دیگر باب  ماجرایی جدید در خلق پول و اکل مال به باطل را باز می‌کند که درجای دیگری باید بحث شود و ارتباطی به صفحه شماره ۸ آقای جبرائیلی ندارد) در دانش اقتصاد متعارف سرمایه‌داری، اقتصاددانان متعددی هستند که از برابر بودن نرخ رشد نقدینگی با نرخ رشد تولید حمایت می‌کنند. اینها امروزه در دو مکتب فکری مشهور نیوکلاسیک و پولگرا فعالیت می‌کنند. اما شاخ همه این‌ها شخص آقای میلتون فریدمن است که یک نوبلیست و یهودی زاده است. در آئین یهود اخذ ربا از غیر توصیه شده است (از برادرت ربا مگیر اما از بیگانه بگیر). ایشون قاعده‌ی بسیار مشهوری دارد که همه اقتصادی ها آن‌را با نام قاعده کا پرسنت (K Percent Rule)  می‌شناسند. براساس این قاعده باید نرخ رشد نقدینگی با نرخ رشد تولید برابر باشد تا تورم نداشته باشیم. ایشون همان میلتون فریدمنی است که خود آقای جبرائیلی عزیز ازش تنفر دارند و یادم هست چند وقت پیش در جایی گفته بود: این فریدمن نئولیبرال است که اقتصاد شیلی را نابود کرد؛ و یا: این فریدمن است که می‌گوید تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی است، درحالی که اینطور نیست و تورم ما در رشد نقدینگی ریشه ندارد بلکه در دلار ریشه دارد. فریدمن پدر نئولیبرالیسم دراقتصاد است. حال سؤال بنده از آقای جبرائیلی این است: چرا شما که از فریدمن فرار می‌کنید و نقدش می‌کنید باز به فریدمن پناه می‌برید؟ هارب من الیه؟ از بخشی از دامن سرمایه‌داری به بخش دیگر آن فرار می‌کنیم؟ ما باید بسیار مواظب باشیم در عرصه تحلیل‌های اقتصادی که مخلوط با ربا است، عجین با سرنوشت ملت است، عجین با سرنوشت مملکت اسلامی است... چه می‌گوییم! هر حرفی را نباید بزنیم قبل از آنکه خوب آن‌را مزه کرده باشیم. به برادر عزیزمان آقای جبرائیلی که الحق دغدغه انقلاب و مردم را دارند، متواضعانه توصیه دارم با تعمق بیشتر در حوزه پول و اقتصاد کلان تحلیل کنند زیرا ایشون صاحب رسانه هستند و معمولا صدای ایشان هم توسط بخشی از مردم انقلابی و هم توسط مسئولان شنیده می‌شود. نفوذ اندیشه لیبرالیسم در اقتصاد ریشه دار تر از آن چیزی است که ممکن است تصور شود انشاالله ایشان این نقد را به دل نگیرند و باب افتراق باز نشود و به‌جای آن بابی از گفتگو مفتوح شود. البته نقدهای دیگری نیز هم به این اسلاید و هم به دیگر توضیحات ایشان وارد است که درجای خود قابل ارائه خواهد بود. ارادتمند همه دوستان ضد ربا رسول بخشی دستجردی ۴ فروردین ✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2

چرا اسراییل شهرک سازی میکنه ؟ و روستا سازی نمیکنه چرا ؟ برای اینکه روستا سازی انجام شود نیاز به امکانات زیادی است وباید سرمایه‌گذاری زیادی انجام بدیم ان هم برای چند خانوار ، بنابراین باید شهرک سازی کرد و به همین خاطر باید مجتمعی از روستاها بنا بر آمایش سرزمینی انجام بشه ، شما با این طرح موافقید یا مخالف اید ؟ البته آقای حاجی‌بابایی وزیر آموزش و پرورش دولت دهم اومد و یک چنین طرح رو در مورد مدارس روستایی انجام داد مجتمع سازی انجام داد که بعضا این طرح به نتیجه نرسید یا با اشکالات زیادی ایجاد کرد و دلیلش این بود که می گفت من نمیتونم یک معلم بفرستم برای روستاهایی که مثلاً دوتا دانش آموزی ۵ تا دانش آموز داشته باشه من این بودجه را در اختیار ندارم بنده به این نتیجه رسیدم که یک مجتمع سازی احتیاج داریم ولی بعضی از روستاها را به دلایل خاص مثل آثار باستانی در آنها هست یا اینکه روستاهای باستانی هستند و یا اینکه روستای هستند که از نظر امنیتی حساس هستن اینها را نگه داریم ولی بقیه رو باید به دنبال مجتمع سازی روستا ها باشیم نظرتون رو بفرمایید

جناب شهیدی اگر روستا و اقتصاد روستا درآمد داشت دولت مجبور نمی شد چندمیلیون تن گندم وارد کنه هرسال اونم به قیمتی خیلی بالاتر از قیمت داخلی .... اگر روستا و مشاغل روستایی درآمد داشت دامدارها از فرط مشکلات تامین آذوغه دامهای مولد رو وارد کشتارگاه نمی‌کردند . اگر اقتصاد روستا درآمد داشت زمینهای کشاورزی به دلالها واگذار نمیشد که با رانت و رشوه تبدیل به ویلا کنند . اگر اقتصاد روستا درآمد داشت و شکوفا بود کسی به شهر مهاجرت نمی‌کرد و خودشو اسیر اجاره خونه و حلبی آباد و هزاران معضل و مشکل شهرها کنه .... اگر اقتصاد روستا دراین کشور مشکلی نداشت شما شاهد کاهش جمعیت جوانان و نوجوانان و تولدها نبودید . اگر اقتصاد روستا شکوفا بود زمینهای کشاورزی به افغانها اجاره داده نمیشد که سبزی کاری راه بندازند و حجم عظیمی از آب و کود رو وارد زمین‌ها کنند و شما به جای سبزی خوردن نیترات میل نمی‌کردید . تمام زمینهای اطراف تهران افتاده دست افغان‌هایی که نه روی منابع آب و خاک ما نه روی سلامتی مصرف کننده عرقی ندارند و فقط به درآمد فکر میکنند . اگر روستا شکوفا بود امروز اینهمه تشکل و سمن شکل نمی‌گرفت که مطالبه گر حقوق کشاورز باشند .

نرخ تورم در نرخ خودرو ....نرخ لوازم منزل .....نرخ کارخانجات لبنی .....نرخ پوشاک ....نرخ ارز ....نرخ سود بانکی وامها ....نرخ دستمزد کارمندان و کارگرها تغییر ایجاد کرده و اضافه شده . چرا دولت حاضره گندم رو به قیمت چندبرابر وارد کنه ولی حاضر نیست همون پول رو صرف خرید گندم مرغوب کشاورز داخلی به نرخ تورم کنه ؟؟؟ مگر تولید کننده برده مصرف کنندگان هست که با نهاده گران کشت کنه و با نرخ گران زندگی کنه ولی محصولش رو به نرخ مفت و زیر نرخ تورم به دولت تقدیم کنه ؟؟ نتیجه این تصمیم دولت از دوحالت خارج نیست : ۱_ کاهش تولید گندم مرغوب داخلی و افزایش واردات گندم نامرغوب به نرخ جهانی . ۲_ ادامه کشت گندم اما فروش گندم به دلالها و قاچاق گندم به کشورهای همسایه . چیزی که که هرروز داره اتفاق میفته

دوست عزیز یارانه رو چطوری به شما بده ؟؟ با کود ارزان ؟ با بذر ارزان ؟ با فرستادن کارگر رایگان ؟ با فرستادن تراکتور و ادوات کشاورزی رایگان ؟ مگه تاالان کود و بذر یارانه ای میداد به دست کشاورز می رسید ؟؟ همش توسط کارمندان جهاد در بازار آزاد فروش می‌رفت . چرا لقمه رو میپیچونبد دور سرتون ؟ دولت وقتی گندم شمارو به قیمت واقعی و منصفانه خرید کنه شما خودتون تصمیم گیرنده هستید که بااین پول مخارج تولیدتون رو مدیریت کنید .

سلام صبح بخیر،قبولی طاعات و عبادات انگلیسی‌ها ضرب‌المثلی دارند با این مضمون: کسی که فقط لندن را دیده باشد، لندن را هم نمی‌شناسد! منظورشان این است که شما باید پاریس و رم و برلین را هم ببینی تا بتوانی بگویی لندن شهر خوبی هست یا نه ..‌‌. تک منبعی بودن، انسان را متعصب و خشک بار می‌آورد و عمق فهم او را به طرز عجیبی کاهش می دهد...

ادمین عزیز به نظر من هیچ بحثی فایده نداره تو گروه بهترین وعزیز ترین کسان مملکتمون تو همین گروه عضو هستن که اگه جنگی علیه کشورمون اتفاق بیفته به خودمون میگیم اگه رفتیم وبر نگشتیم اینا هستن وتمام امیدمون به همین مسولان هست تو این گروه عضو هستن ما هم از همه دری دردها مونا گفتیم بنظر شما هیچ کس توجهی کرد ، میگه اگه کسی خواب باشه با یک صدا بیدار میشه ولی هر کس خودشا به خواب زده باشه هرچی میخوای صداش کن بیدار نمیشه خداییش من که دیگه هیچ امیدی به این مسولان ندارم آیا شده یک نفر دردشا بگه ویک مسولی یا تو گروه جوابشان بده ودلش را گرم کنه یا تو پیویش بره ودلش را گرم کنه در این حد هم ما چیزی ندیدیم ،پس بحث کردن فایده ای نداره هیچ گوشی برا شنیدن نیست ، این واقعیتی تلخ که دوست هم نداریم باورش کنیم ،وای کاش خواب باشیم وبیدار بشیم ببینیم که خواب بود واقعیت نداشت ،ولی حیف که اینگونه نیس

*💢انفجار ابله‌ها* *چرا انقدر مدیر نالایق داریم؟* وقتی یک مدیر با استاندارد و مهارت سطح بالا انتخاب میشه ،این مدیر اطرافش رو با نیروهای متخصص و استاندارد بالا پر میکنه، این مدیر بدنبال اینه که معاون و کارمندهایی پیدا کنه که از خودش باهوش‌تر و کارآمدتر هستند ،در نتیجه معاونانش هم بدنبال همین هستند یعنی تلاش می‌کنند تا کارمندان با کیفیت استخدام کنند. ‏ولی وقتی استاندارد رو برای انتخاب مدیر یک مجموعه پایین بیاریم و مدیران درجه دو استخدام کنیم چه اتفاقی میوفته؟ اون مدیر، یک معاون درجه سه انتخاب میکنه معاون درجه سه، کارمند درجه چهار و پنج انتخاب میکنه و همینطور سطح عملکرد پایین و پایین‌تر میاد و مجموعه پر میشه از کارمندان بی کیفیت! ‏این اتفاق به خاطر این میوفته که اون شخص در جایگاهی قرار میگیره که شایستگیش رو نداره ،پس نمیاد زیر دست بهتر از خودش یا کارمندای با کیفیت انتخاب کنه، چون میترسه جایگاهش رو از دست بده و یک نفر لایق‌تر از خودش بیاد جاش رو بگیره پدیده‌ای که منجر میشه به ‎انفجار ابله‌ها ‌پدیده انفجار ابله‌ها اولین بار در شرکت اپل مطرح شد، استیو جابز میگفت: اگه شما برای اداره یک مجموعه، یک دلقک استخدام کنید، احتمالا بعد از مدتی در اون اداره با اتوبوس‌هایی پر از دلقک مواجه خواهید شد. وقتی موقعیت شغلی مهم و بزرگی را به یک ابله میدید پس منتظر باشید موجی از ابله‌ها بر جامعه سوار بشن. ‏روایت هست که از امیرکبیر میپرسن چطور دزدی رو ریشه کن کردی؟ گفت من خودم دزدی نمیکردم و نمیذاشتم معاونم هم دزدی کنه، روی همین حساب اونم اجازه نمیداد معاونش دزدی کنه و همینطور این روند تا اخر ادامه پیدا کرد. اگه من دزدی میکردم تا آخرین سمت دزدی میکردند و کشور میشد دزدخونه!!! ‏چند نکته تکمیلی ۱.اگه مدیر یک مجموعه هستید بجای اینکه کارمند رو ضعیف نگه دارید یا کارمند ضعیف استخدام کنید، روی مهارت خودتون کار کنید و خودتون رو ارتقا بدید چون در غیر این صورت مجموعتون با ‎انفجار ابله‌ها مواجه میشه و اولین کسی که بازخواست میشه و عملکردش زیر سوال میره خود شمایید!! ‏۲.اگر سازمانی دارید و نگران این هستید که به ‎انفجار ابله‌ها دچار بشید باید حواستون باشه راس هرم رو درست کنید، تغییر باید از بالا به پایین باشه، بالاسری اصلاح بشه و آدم درست و کارآمدی بشه به توسعه و رشد زیردستاش کمک میکنه! ‏۳.در سازمان‌های دولتی به شدت پدیده ‎انفجار ابله‌ها زیاده چون اونجا عموما برای صندلی‌های ریاست جنگ قدرت خیلی شدیدی هست و افراد فارغ از توانمندی و تجربیات کاری در سمت‌هایی قرار میگیرند که شایستگیش رو اصلا ندارند پس خیلی تعجب نکنید اگر افراد ضعیف رو در جایگاه نامرتبط میبینید.