eitaa logo
گوهرشاد قم
297 دنبال‌کننده
545 عکس
138 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویداد هایی ایجاد شده که در #انجمن_گوهرشاد قراره اتفاق بیفته. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا ☘☘☘☘☘☘☘☘☘ نذر قمر بنی هاشم کویر تشنه لب ازمرگ ابرها گله داشت ومشک تا شب باران،چقدرفاصله داشت! هواغبار عطش،آسمان دوباره عطش عطش که بادل وجان ها تب مقابله داشت شبیه ماه که نه،قرص ماه بود و زمین شبانه روز به گردش مدام هروله داشت گرفته بود دلش،گرچه مثل دریا بود همیشه کوه ادب بود، صبر و حوصله داشت بلند شد که مگر،فکر راه چاره کند برای آن عطشی که میان قائله داشت_ _به گریه کودک گهواره را تکان می داد کمی جلوتر ازآن، فرصتی که حرمله داشت... و آب قیمت جان بود.. اه! قیمت جان... و او دودست و تنی که سر معامله داشت! و مشک پاره شدوقطره قطره اه کشید نگاه غرق در اهی به سمت قافله داشت رسید بیت غمش، خون آب ها را ریخت و شمر آمده بود و تکان زلزله داشت_ _شروع می شد وآتش،درون شعر و حرم جفا میان هیاهو چقدر هلهله داشت ** صدای دخترکی گریه گریه می امد غروب در کف پایش چقدرآبله داشت زهرا سلیمی @shabenoghreie
صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد هزار معرکه دید و هزار کوفه خطر کرد صدا شدی و صدا از گلو بریده برآمد صدا شدی و صدا در سکوت تیغ اثر کرد به نیزه تکیه زد، از راه‌ مستقیم سخن گفت سوار باد شد، از کوچه‌های فتنه گذر کرد صدات خیمه به خیمه، صدات خانه به خانه گذشت و سینه‌زنان را برای روضه خبر کرد صدات بیرق هل من معین به بام شفق زد صدات یک‌تنه شب را به خون کشاند و سحر کرد صدات در همه‌جا، در تمام پهنهٔ تاریخ درون بتکده‌ها چرخ خورد و کار تبر کرد به داد کوخ‌نشیان رسید و سنگ بنا شد بنای کاخ ستم را به لحظه زیر و زبر کرد و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد و هرکجا که به بن‌بست خورد راه تکامل صدات معجزهٔ تازه‌ای برای بشر کرد صدا شدی و صدایت هزار حنجره جوشید صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد @fatemeh_arefnejad
هدایت شده از اشعار بانو نقیـبی
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 سلام و عرض تسلیت ظهر تاسوعا در جوار حریم نورانی ثامن الحجج علیه السلام نائب الزیاره‌ی همه دوستان هستم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آمده ام رزقِ محرّم دهی چشمِ مرا اشکِ دمادم دهی 😭 آمده ام در حرمت،یا رضا دردِ مرا بینی و مَرهَم دهی ۲۵ تیر ۱۴۰۳_ظهر تاسوعا ✒️ ͜͡‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @najvayebaran 🏴
چگونه می‌شود این ماجرا بدون ابالفضل ادامۀ غزل کربلا بدون ابالفضل شبیه حسرت آن مشک اشکبار می‌آید چراغ خیمۀ آل عبا بدون ابالفضل... بایستد سر پا باز با تمام حروفش چطور؟ با چه امیدی؟وفا بدون ابالفضل بگو پناه برد کوه صبر از نگرانی به شانه‌های کدام آشنا بدون ابالفضل صدای زخمی "هل من معین..." بریده... بریده... میان هلهلۀ اشقیا... بدون ابالفضل... نگو که می‌شود از دجله و فرات روان‌تر میان بادیه، خون خدا، بدون ابالفضل زبانه می‌کشد افسوس، خاطرات مدینه میان آتش در خیمه‌ها بدون ابالفضل @azam_saadatmand
تا میان روضه سهمم بی قراری می شود زمزم از چشمم به جای اشک جاری می شود دلخوشم که هر محرم مثل رقص پرچمت چادرم در باد وقف سوگواری می شود جان تازه می دهی بر قلب تشنه ،هر زمان چشم ها با اشک روضه آبیاری می شود از مصیبت های تو می سوزم اما چاره چیست؟ گریه هایم مرهم این زخم کاری می شود دل به روضه دادم و دیدم که در اوج خزان کربلا با لاله ی پرپر بهاری می شود صبرِ کوه استوارت در میان کاروان تا قیامت راه و رسم پایداری می شود این حدیث سر به داری های تو در کربلا خوب دانستی که رمز ماندگاری می شود ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
من این‌جا خوبم اما یک‌کمی دشوار می‌بینم حلالم کن اگر روی تو را هم تار می‌بینم حلالم کن اگر اصرار کردم تا که برگردی بدون تو من این‌جا دم‌ به دم آزار می‌بینم بدون تو تماما پشت هم کابوس می‌بینم خودم را دست‌بسته بین یک بازار می‌بینم ز سنگینی غم‌هایم، کمر خم کرده‌ام بابا به روی شانه‌ها انگار یک دیوار می‌بینم به خنده گفته‌اند دیگر عمویم برنمی‌گردد و این‌گونه جهان را روی سر آوار می‌بینم به جای اینکه گل بر صورتم آرام بنشیند پدر! من رد پای سنگ بر رخسار می‌بینم به پهلویم لگد تا خورد یاد مادر افتادم شباهت بین ضرب پا و آن مسمار می‌بینم میان مردها یک‌زن دوباره گیر افتاد و... میان ما بماند، عمه را بی‌یار می‌بینم ولی باور نکن این حرف‌هایم را پدر جانم که این‌ها را فقط در خواب‌ها بسیار می‌بینم 🖤
به تعداد نیست که .. به معرفته .. یوسف یازده تا برادر داشت حسین یڪ عباس ..🌙❤️‍🩹 - عمو عباس .
برای هرکه چشیده‌ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است... @shokoohsher 🍃
حسین است در بارش تیرها حسین است و آغوش شمشیرها تنش کهکشان کهکشان زخم و زخم که شیر است در دام تزویرها نمازی به پا کرده در دشت خون که در شرح آن مانده تفسیرها در این سمت پرواز تا رازها در آن سو هیاهوی زنجیرها سرش روی نی می‌رود کو به‌کو که سرْپا بمانند تکبیرها سنان بر سنان بر سنان می‌زنند به عرش معلّی، زمین‌گیرها مرا دور از یاری‌اش داشتند دریغا زمان‌ها و تقدیرها چرا ناتوانند تا بیش از این بگریند این واژه‌تصویرها... @azam_saadatmand ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر جا که بودم در هوایت گریه کردم عمری به یاد کربلایت گریه کردم کردم همه غم های عالم را بهانه با هر بهانه من برایت گریه کردم ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
_- جاریست خون تو به بلندای قرن ها ای خونِ زنده! ای غم عظمای قرن ها! آه ای قتیل اشک! ای اندوهِ بی زمان! دردا و حسرتا و دریغای قرن ها جان داده‌ای به پیکر بی جانِ یک جهان یحیای سر بریده مسیحای قرن ها! مایی که خسته‌ایم و شکسته حسین جان سمت تو آمدیم ز غوغای قرن ها یک روز می‌رسد کسی از راهِ رفته ات آری امید هست به فردای قرن ها🤍 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom