eitaa logo
#منتظران گل نرگس(۷)
178 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
6هزار ویدیو
291 فایل
آگاهی به روز ودرست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 ﷽ 🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن 🍃🌹🍃 السلام علیک یا علی ابن موسی: اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهیدانه 🥀🕊 🔶️دانش آموزان محترم،شما در مدرسه ها درس بخوانید و پایه های مملکت را از نظر اقتصادی محکم کنید.. 🌹شهید علی اصغر خالقی مقدم ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌹🍃 ⚠️ آرامش دنیوی ما در حال زندانی بودن پدرمان! 🎤 حجت الاسلام شجاعی ⭕️ من چطور میتونم تو دنیا آرامش داشته باشم درحالی که پدرم، امام زمانم در آوارگی، طرد شدگی، تنهایی، مظلومیت و غربت هست (عج) 🌹🇮🇷https://eitaa.com/gol_nargas
مراقباتِ لیله‌القدر.mp3
10.31M
تقدیری که شب قدر رقم می‌خورد برای شما را؛ خود شما می‌نویسید! فرمول‌های جذب تقدیرات عالی را در این پادکست بشنوید! 🌹🇮🇷https://eitaa.com/gol_nargas
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | چشمان عقاب! 🍃🌹🍃 🔻شهید علی پرورش دارای دان ۵ هنرهای رزمی بود و قهرمانی تیراندازی ارتش‌های ایران و قهرمانی آمادگی جسمانی ارتش‌ها را نیز در کارنامه ورزشی خود داشت. 🔸توانایی‌های خارق العاده و هوشیاری زیاد و دید بسیار عالی او در عملیات‌های شناسایی در مناطق کوهستانی باعث شد تا همرزمانش به وی لقب " چشمان عقاب " را بدهند. 🔹علی پرورش همرزم شهیدان چون سردار نورعلی شوشتری، سردار شهید شفیع پور، شهید زلفی و دیگر شهیدان عزیزی بود که در آبان ماه سال ۱۳۸۸ در منطقه «سرباز» سیستان و بلوچستان بر اثر انفجار تروریستی به شهادت رسیدند. اما آن‌روز سرنوشت طوری برای پرورش رقم خورد که وی از یاران شهیدش جا بماند؛ ماجرا از این قرار بود که ایشان به خاطر تولد پسر کوچکش (امیررضا) جایش را با دیگر شهید سرافراز پاسدار یعنی شهید زلفی عوض کرد، بعد از مراجعت به تهران، جهت تولد فرزندش و هنگامی که مشغول انجام کارهای بستری شدن همسرش در بیمارستان بود، خبر شهادت همرزمانش را می‌شنود. 🔺بعد از این حادثه بود که دیگر کسی علی را آن علی سابق ندید و این امر آخرین دلبستگی‌های او را با این دنیا و زندگی برید و پاره کرد تا اینکه معبر دیگری برای پیوستن به قافله شهدای کربلا، این بار در شمال غرب باز شد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با 🌹🇮🇷https://eitaa.com/gol_nargas
امام صادق (ع) : «الصَّدَقَةُ لَیْلَةَ اَلْجُمُعَةِ بِأَلْفٍ وَ اَلصَّدَقَةُ یَوْمَ اَلْجُمُعَةِ بِأَلْفٍ» 👈ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است. 🌹🌹بزرگواران شب وروز جمعه احسان کردن اجر بسیار دارد پس صدقه فراموش نشه ودر کنارش مردم غزه را هم فراموش نکنید
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ و من همه احساسم را با پرسشی پنهان کردم _زحمتتون نمیشه؟ برای اولین بار حس کردم با چشمانش به رویم خندید.. و او هم میخواست این خنده را پنهان کند که نگاهش مقابل پایم زانو زد و لحنش غرق محبت شد _رحمته خواهرم! در قلبمان غوغایی شده و دیگر میترسیدیم حرفی بزنیم مبادا آهنگ احساسمان شنیده شود... که تا آمدن ابوالفضل🕊 هر دو در سکوتی ساده سر به زیر انداختیم. ابوالفضل که آمد،.. از اتاق بیرونش کشیدم و التماسش کردم _چرا میخوای من برگردم اونجا؟ دلشوره اش را به شیرینی لبخندی😊 سپرد و دیگر حال شیطنت هم برایش نمانده بود.. که با آرامشی ساختگی پاسخ داد _اونجا فعلاً برات امنتره! و خواستم دوباره اصرار کنم که هر دو دستم را گرفت و حرف آخرش را زد _چیزی نپرس عزیزم، به وقتش همه چی رو برات میگم.😊 و دیگر اجازه نداد حرفی بزنم، لباس مصطفی را تنش کرد و از بیمارستان خارج شدیم... تا رسیدن به داریا... سه بار اتومبیلش را با همکارانش عوض کرد،... کل غوطه غربی دمشق را دور زد و مسیر ١٠ دقیقه ای دمشق تا داریا را یک ساعت طول داد.. کسی دنبالمان نیاید و در اجازه داد از ماشین پیاده شوم...😟😥 حال مادرش🌷 از دیدن وضعیت مصطفی به هم خورد..😥 و ساعتی کشید تا به کمک خوش زبانی های ابوالفضل🕊 که به لهجه خودشان صحبت میکرد، آرامَش کنیم... صورت مصطفی به سفیدی ماه میزد،.. از شدت ضعف و درد، پیشانی اش خیس عرق شده بود و نمیتوانست سر پا بایستد... که تکیه به دیوار چشمانش را بست. کنار اتاقش.. ادامه دارد.... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄