eitaa logo
گُلابَتون
3.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1هزار ویدیو
38 فایل
اینجا پاتوقِ مجازیِ ماست🏡📱 حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم🇮🇷 اولین مجموعه‌ی فرهنگی_تربیتیِ مردمی و خودجوش و کاملا دخترانه در کل کشور...✌️🏻 ما عادت داریم اولین و جذاب‌ترین کارهای بزرگ و دخترونه رو تو کل شهر برپا کنیم😊 💌 ارتباط با ما: @hs_qom
مشاهده در ایتا
دانلود
گُلابَتون
🔻قسمت اول: روایت معدن گلگهر دانه های درشت خاک بود که لای مژه ها، گوشه چشم و ابرو هایم جا خوش می‌کردند. چشمان و حلقم درامان نماندند. هول خوردم اصلا. پیش چشمانم دو کامیون همزمان بارِ سنگ های درشت و خاک را سرازیر کردند. ولی از جایم تکان نمی‌خوردم. مثل یک هیولای خشمگین و گرسنه، سنگ های بزرگ را می‌بلعید و صدای سختی ایجاد می‌کرد. صدا خرد شدن سنگ‌ها پاک حواسم را برده بود‌. به کلی فراموش کردم این ماسک ها را برای چه داده اند اصلا. آن سکو که کنار نرده هایش ایستاده بودم چند متری با سطح زمین و آن دستگاه خردایش سنگ معدن فاصله داشت. آن اول کار که رسیدیم، آدم ها را کنار زدم تا جا نمانم از اتفاقی که رخ می‌داد و دستگاه شبیه یک هاون بزرگ و آهنی به نظر می‌رسید. نمی دانستم چه اتفاقی رخ خواهد داد. از دو طرف دستگاه، کامیون ها سنگ ها را در داخلش خالی کردند. سنگ ها را مثل خمیر در خودش خرد می‌کرد و خاکی در هوا بلند می‌شد. غافلگیر شدم که نتوانستم از نرده ها فاصله بگیرم. انتظارش را نداشتم. مثل اول صبح که داخل ون تصور می‌کردم معدن چقدر تاریک است؟ چقدر قرار است داخل برویم؟ آیا اکسیژن کم نمی‌آید؟🤔 1⃣ 🍃@golabbaton95
گُلابَتون
🔻قسمت دوم: ادامه روایت معدن گلگهر اسم معدن آدم را یاد چیزی شبیه غار می‌اندازد. شکافی در دل کوه، کارگرانی که با کلاه های چراغدار وارد معدنی تاریک می‌شوند. اما آنجا همه چیز فرق داشت! یک حفره وسیع، در فضای باز بود. حفره چند صد کیلومتری که دیواره هایش مثل مارپیچ کنده شده بود تا پایین. می‌گفتند اسمش معدن روباز و پلکانی است. تصویرش را قبل تر در مناظره ریاست جمهوری دیده بودم! یکی از کاندیداها نمی‌دانست این گودال پله ای همان معدن روباز است! پس مهم است که آدم بداند در این معدن روباز، ۳۰۰۰ هزار کارگر زحمت کش کار می کنند.✨️ پلکم را با انگشت به سمت پایین کشیدم تا نجمه در چشمم فوت کند. سمانه آمد کنارمان و با ذوق گفت اینجا رو ببینید. - یه قسمت از صفحه گوشیم آهن ربا داره. آهن های معلق رو جذب کرده.🤩 ادامه دارد... 2️⃣ 🍃@golabbaton95
گُلابَتون
ادامه‌ی قسمت دوم با چشم تر نگاه کردم. بعد در دلم گفتم کورشدی و هنوز از اکتشافات جدید دست بردار نیستی! نبین حالا نمیمیری که! آقایی ایستاد بود به توضیح و من درگیر چشم و چالم بودم. نزدیک تر شدم تا صدایش را بشنوم. می‌گفت آمریکایی ها که از اینجا رفتند، روی دیوارها نوشته بودند ما دوباره بر می‌گردیم آن هم به درخواست و التماس شما... از آن جمله سه دهه می‌گذرد و خیال خامشان هرگز رنگ حقیقت نگرفته است. خانمی جلوتر رفت و به آقای مهندس گفت: 《خداقوت به شما و همه زحمت کش هایی که پای کار ایستادند. شما عمرتون رو برای ما در این کارخانه و معدن گذاشتید.》 تشکرش به جان بقیه هم نشست و در تایید جمله ای گفتند. جلوتر رفتم که با چشم تارم نامش را از روی کلاهش بخوانم. نتوانستم.🙃 2️⃣ 🍃@golabbaton95