eitaa logo
گلـبرگ ســرخ
1.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
890 ویدیو
6 فایل
«ڪانـال گلـبرگ ســرخ» 🕊️🌹هـدیـہ بـہ شـهداے استـان مـرڪزے کانال نائب الشهید: @nayeboshahid 📱ارتبـاط بـا ادمیـن: @Khademshohadiran حرفاتون، نظراتتون، پیشنهاداتتون رو اینجا بهمون بگید.😊 📎لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17025832207590
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدمهدی_حسینی_یه_گوشۀ_خیمه،_لالایی_می‌خونم_.mp3
21.12M
🔊 | 📝 یه گوشۀ خیمه، لالایی می‌خونم... 👤 سیدمهدی 🌱یا باب الحوائج علیه‌السلام 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پنجِ پنج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 سرکشی از آخرین بیمار که تمام شد به اتاقم برگشتم. خسته بودم. گرمای مرداد کلافه‌ام کرده بود. نگاهی به ساعت انداختم. از ده گذشته بود. صفحه تقویم روی ۵/۵/ ۱۳۶۵ مانده بود. دیدن سه ۵ کنار هم، لبخند را کنج لبانم نشاند. صدای مهیبی گوش شهر را کر کرد. همهمه‌ای به راه افتاد. خبر بمباران کارخانه‌ها در بیمارستان پیچید. همه جا شلوغ شد. هر کسی به طرفی دوید. فوری به حیاط رفتم. وسط جمعیتی که به سوی بیمارستان سرازیر شده بودند، چشم چرخاندم. حیاط پر از اتوبوس‌ها و تاکسی‌هایی بود که پشت به پشت هم زخمی می‌آوردند. انگار آن روز همه ماشین‌ها آمبولانس شده بودند. صدای ناله‌ها بیمارستان را پر کرد. رد پاهایم روی خون‌های کف راهرو نقش انداخت. همشهری‌هایم را می‌دیدم که در خون نشسته و درد می‌کشند. دوباره به حیاط برگشتم. وانتی به حیاط پیچید. خودم را به آن رساندم. انگار کسی پاهایم را به زمین چسباند. خشکم زد. کاش زمین دهان باز می‌کرد و مرا می‌بلعید. عرق سردی روی پیشانی‌ام نشست. -خانم پرستار این‌ها را کجا ببرم؟ برایم سخت بود لب بجنبانم. زبانم قفل شده بود. چشمانم روی بار وانت دوخته شد. دست و پاهای قطع شده خون آلود روی هم تلمبار شده بودند. -ببرشون سردخونه. جاشون توی بیمارستان نیست. 🔻بر اساس خاطره‌ای از خانم جباری پرستار یکی از بیمارستان‌های اراک در روز بمباران ۵/ ۵/ ۱۳۶۵ ✍ فرشته عسگری 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 ۲ روز مانده تا..... روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽🕊 🍃أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده.💞
ܢ̣ܢܚܩܢ ܝ‌ܢ̣ߺ ߊ‌ܠܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ ࡐ‌ ߊ‌ܠࡎܥ‌‌ࡅ࡙ܧࡅ࡙ࡍ߭ 🗓 🌱شهید بهمن شمس کلاهی 📅تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۰۱/۰۱ محل تولد: اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۳ محل شهادت: رودخانه کرخه - شوش 💎نشانی: اراک، قطعه۹، ردیف۵، شماره۱ 📜برشی از خاطرات شهید: "خوش‌اخلاق و صبور و مهربان و بسیار متواضع و متدین بود. هیچ موقع کاری نمی‌کرد که من ناراحت شوم و شوخ‌طبع و باذکاوت بود. بعد از شهادتش در عالم خواب دیدم که به من گفت: مادر، گریه نکن. " 🗣راوی: مادر شهید 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید. و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
هدایت شده از پنجِ پنج
🔻به مناسبت فرا رسیدن « پنجِ‌پنج سال ۱۳۶۵» سالروز بمباران پنج کارخانه شهر اراک 🔻 پنجِ پنج منتشر شد. شهدای بمباران کارخانه ها کلیپداستانک 💌با کلیک بر روی لینک‌های زیر متن مورد نظر خود را مطالعه کنید. 💢درباره پنجِ‌پنج ۱۳۶۵ و بمباران پنج کارخانه شهر اراک بیشتر بدانیم https://eitaa.com/panj_panj/264 💢اینفوگرافی بمباران پنج کارخانه شهر اراک https://eitaa.com/panj_panj/283 💢زمان و مکان های بمباران شده استان مرکزی https://eitaa.com/panj_panj/26 💢روزی که رژیم بعث صنایع اراک را به خاک و خون کشید https://eitaa.com/panj_panj/30 💢بخش اول شهدای بمباران https://eitaa.com/panj_panj/25 💢بخش دوم شهدای بمباران https://eitaa.com/panj_panj/32 💢بخش سوم شهدای بمباران https://eitaa.com/panj_panj/34 💢بخش چهارم شهدای بمباران https://eitaa.com/panj_panj/35 💢بخش پنجم شهدای بمباران https://eitaa.com/panj_panj/36 💢بخش ششم شهدای بمباران https://eitaa.com/panj_panj/39 💢بخش هفتم شهدای بمباران https://eitaa.com/panj_panj/46 💢خاطره آقای سجادی https://eitaa.com/panj_panj/53 💢آلبوم تصاویر https://eitaa.com/panj_panj/180 💢چرا شهر اراک در ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ بمباران شد https://eitaa.com/panj_panj/183 💢نقش کارخانه‌های شهر اراک در جبهه https://eitaa.com/panj_panj/186 💢خاطره آقای محمدی از بمباران کارخانه واگن پارس https://eitaa.com/panj_panj/218 💢یادواره خانگی شهید محسن عبدی https://eitaa.com/panj_panj/222 💢خاطره همسر شهید پرویز عباسی https://eitaa.com/panj_panj/223 💢داستانک شهید گمنام https://eitaa.com/panj_panj/57 💢داستانک بدون یک روز تعطیلی https://eitaa.com/panj_panj/37 💢داستانک شهید جواد اسدی https://eitaa.com/panj_panj/63 💢داستانک دربست تا بهشت https://eitaa.com/panj_panj/60 💢داستانک آرزوی لباس دامادی https://eitaa.com/panj_panj/106 🔴با ارسال پست یاد و خاطره شهدا را زنده نگه داریم. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
هدایت شده از کتاب طلائیه
26.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتشار برای اولین بمناسبت پنجم مرداد قسمتی از وصیتنامه شهید که آیا شما فرزندانتان، خانه و کاشانه‌تان و دوستانتان را بیشتر از خدا و بیشتر از جهاد در راه خدا دوست دارید. من متوجه شدم که حتماً باید به سوی جبهه حرکت کنم، پس از دیشب تابه حالا مدام به فکر این هستم که چطور وسایلم را آماده کنم و از آنجایی هم که رسول اکرم (ص) تأکید موکد کرده‌اند که حتماَ وصیت نوشته شود لازم دانستم که چند کلام صحبت کنم. https://eitaa.com/booktalaeieh
🏴 بسم رَبَّ الحُسین عَلَیه السَّلام 🏴
🏴 📝 امام آمد به خیمه‌ها. پسرش علی‌اصغر را خواست تا خداحافظی کند. تشنگی‌اش را که دید برش داشت و برد سمت میدان. گفت: ای مردم! برادرم و بچه‌هایم و یارانم را کشتید. غیر از این بچه که از عطش به خودش می پیچد، کسی برایم نمانده بیایید بگیرید و آبش بدهید. حرمله تیری به سمت علی نشانه گرفت و تیر گلویِ پسرِ کوچکِ امام را پاره کرد. امام خون علی را به آسمان پاشید؛ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ.... 🌱یا باب الحوائج علیه‌السلام 📕کتاب قصه کربلا 📌اگر می خواید رفیق شهید اراکی خودتون رو انتخاب کنید و یا با ۲۸۰۰ شهید شهر اراک آشنا بشید کانال گلبرگ سرخ را دنبال کنید. ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا