eitaa logo
کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
6.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
105 فایل
بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇 ایتاوتلگرام 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🍃🌼🍀💐🌿#"میلادیه حضرت رضا سلام الله علیه" یک سلام از ما جواب از سمت مرقد با شما فطرس نامه بر تهران به مشهد با شما باز هم میل زیارت کرده ایم از راه دور نیت از ما، قصد از ما، رفت و آمد با شما ما کبوترهای بی بالیم اما آمدیم لذت پرواز در اطراف گنبد با شما نمره ی ما صفر شد از بیست اما در عوض زندگی ما همه از صفر تا صد با شما خطّه ی ما تشنه ی آب حیات و نور بود خشکسال خاکمان اما سر آمد با شما این دیار، این سرزمین، این زادگاه، این مرز و بوم برکتش از توست «یا من یکشفُ کلَّ الهُموم» سرپناه نا امیدان مأمن مأیوس ها ایستگاه آخرِ ای کاش ها، افسوس ها گرم در رویای صحن و گنبد و گلدسته هاست زائر دلخسته و بی خواب از کابوس ها نور گیرد ماه، تا شب های جمعه در حرم می طراود نغمه ی یا نور و یا قدوس ها می رسند از راه زائرها، ملائک گردشان فرش زیر پایشان هم شه پر طاووس ها در ازای قطره هایی اشک با خود می برند از اجابت، از کرم، از لطف... اقیانوس ها هر که صید توست دیگر در قفس محبوس نیست در گل ایرانیان خاکی بغیر از طوس نیست من اگر از دست خود آزاد باشم بهتر است طائر پر بسته صیاد باشم بهتر است زاده ی هر جای این دنیا که باشم خوب نیست از اهالی رضا آباد باشم بهتر است هرکه کنج دنج خود را در حرم دارد ولی من اگر در صحن گوهرشاد باشم بهتر است راستی با خود مریضی لاعلاج آورده ام پس کنار پنجره فولاد باشم بهتر است عقده ی کورم به لبخند ملیحت باز شد دست های بسته ام پای ضریحت باز شد عاقبت یا ساکن خاک خراسان می شوم یا شهید جاده ی مشهد به تهران می شوم زاغکی زشتم ولی نزد تو چشمم روشن است یا کبوتر یا که آهو یا که انسان می شوم در زیارت ها سرم پایین تر از قبل است و من پشت ابر گریه ها از شرم پنهان می شوم بازدید هرکه هربار آمده پس می دهی و من از کم آمدن هایم پشیمان می شوم خواب دیدم در حریمت شعرخوانی می کنم روزی آخر شاعر دربار سلطان می شوم پاسخ این خواهشم در بند امضای شماست الغرض یک حرف دارم باتو آن هم کربلاست بیابانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
http://goo.gl/59TZRD 💫🌿 التماس دعا🤲🌿🌸🌿
4_5944801033396946845.mp3
9.1M
🌿🌼 سلطان قلبم 🌿🌼جانم علی بن موسی الرضا 🎤
🌿🌼🍀🌸"علیه السلام باز امشب به جهان؛ ولوله برپا شده است شب میلادگل ؛حضرت زهراسلام الله علیها شده است خبر از عرش خدا؛آمده بر روی زمین هشتمین غنچه از این باغ ؛شکوفا شده است تا سرشتند گِلم را ز ازل با عشقش حب مولا به ابد؛ در دل ما جا شده است شده سلطان جهان؛ بس که سخاوت دارد تشنه لب در حرمش ؛وارد دریا شده است گنبد و صحن و سرایش ؛ چه تماشادارد نطق نرگس ؛به غزلخوانی او وا شده است منم آن عاشق دلخسته ی محتاج حرم درد یک عاشق دلخسته؛مداوا شده است خواب دیدم که شبی؛ در کفِ ایوان طلا صله ی شاعراین شعر؛هم امضا شده است 🌿🌼🍀🌸🌿🌼🍀🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بن موسي الرضا خسته از دنیا ی پر رنگ و ریا سر نهادم خاک پاکت یا رضا (ع) امدم با كوله باري از گناه من تمام عمر خویش کردم تباه رحم کن بر حال زار این فقیر دست خالی امدم دستم بگیر اشک ریزان با دلي اندوه بار امدم بر در گه ات يعقوب وار دل كنم فرش رهت با افتخار تا به فريادم رسي یوم الکبار بادوچشمانم نگاهت من كنم مجنون وار با دلی زار و پریشان سینه ای اندوه بار دوس دارم پر گشايم بر فرازت اشكبار با دو ديده اشك ريزم تا سر ايد انتظار 🍀🍃# عباس-زرين کفش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام🍃🌸 هر کسی دلش شکست مارو هم از دعای خیرش محروم نکنه🤲
🌸🍃 فارسی از میِ عشق جانانه بزنید دو سه پیمانه  پیاله به پیاله  شب شبه سلطانه اومده شاه طوس اومد انیس النفوس برا هر دو دنیا اومده شمس الشموس مددی یا رضا جانم **** 🍃🌸 دوم لری (ملایری) شُوِ جشنه تو مِخونِم علی موسی الرضا جونِم دِشُوِ ولادتِ تو ابر بارونِم مِ وِ تو دخیلِم ای شاهِ بی بدیلِم علی موسی الرضا،دِ محضرِت ذلیلِم مددی یا رضاجونِم ****** 🍃🌸 لری (ملایری) موسم جشن مولامهَ دوسِش دارِم او آقامهَ پسرِ موسی ابن جعفر،وِ خدا شامهَ هَمهَ کَسِم علی تونی نَفَسِم علی وقتی دورِم زِ تو،کُنجِ قَفَسِم علی مددی یارضا جونِم **** 🍃🌸 خراسانی دِلوم اِمشو چه آزادَه دمِ پِینجِره ی فولادَه دِخیلِ اسمال طِلا،صحنِ گُهر شادَه دیوَنه ی رِضایوم عاشقِ کِفتِرایوم به قول (رفیعا) خادما رِ مِپایوم مددی یارضا جانم 🌱🔸🌸🍀🌱🔸🌸🍀
41549_1397431000637_3107718.mp3
3.11M
میلاد امام رضا علیه السلام های فارسی#خراسانی بارو بارو 🍃🌸 عشق جانانه بزنید دوسه پیمانه 🌱🔸🌸🍀🌱🔸🌸🍀
✨🍃خدایا... 🌙🍃هر شب به آسمان نگاه می کنم 🍃و می اندیشم... 🌙در این آرامش شب 🌿چه بسیار دلها که 🍂غمگین و پر اضطرابند ✨🍃خدایا‌ تو آرام دلشان باش ✨🍃خدایا... 🌙🌿شب مارا با یادت بخیر کن
✨🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ پنجشنبہ 3 تیر ماه را آغاز میکنیم🍃🌼 پروردگارا امروز اُمید مان بہ رحمت توست🍃🌼 هر آنکہ چشم گشود قلبش سرشار از امید و زندگیش سرشار از رحمت و برکت تو باد🍃🌼 اخر هفتہ تون سرشار بهترین ها🍃🌼
🌿🌹امام زمان(علیه السلام) : در حق یکدیگر کنید اگر طلب و آمرزش برخى از شما براى يكديگر نبود ، تمام اهل زمين هلاك می گشتند. 📖 دلائل الامامة ، ص297 🌿🌹 عجل لولیڪ الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾🌸🍀 علی علیه السلام سَر سِلسِلة عشق به موی ِتو گره خورد چرخی زد و آمد سرِ کویِ تو گره خورد لبهایِ ترک خوردة مستان زخماری در بوسة اول به سبویِ تو گره خورد عشق آمد و آنقدر به دورِ سرِ تو گشت تا بر گِرهِ «لام» زرویِ تو گره خورد عیسی نَفَسَش قدسی از آن بود که گاهی آهِ جگرش با دمِ هویِ تو گره خورد داود اگر مردِ خوش الحان خدا شد یک تار گلویش به گلویِ توگره خورد آن آب حیاتی که چکیده به لبِ خضر بی شک به نمِ آبِ وضویِ تو گره خورد تو ظاهری وباطنی وسِرِّ وجودی با رویِ خداوندیِ خود جلوه نمودی عمری به رَهَت بود دو چشمِ ترِ توحید تاکعبة گِل را بِکنی مظهرِ توحید تاپای نهادی تو در این عالمِ خاکی شد نام علی نقش، به تاجِ سرِ توحید دیدند همه جایِ قدمهایِ شمارا بر شانة عرشیة پیغمبرِ توحید حُبِّ تو جگر داده به ما تاکه بیاییم بااین دلِ آلوده به دور وبرِ توحید یک سوّم اوصافِ تو این است علی جان تنها تو کنی همسری دخترِ توحید حق است،، بِنامیم اگر« بنت اسد» را با آمدن تو پس این مادرِ توحید باید که بدوزم لبِ خود با نخ وسوزن شایدکه توان گوشه ای از مدح تو گفتن ما عاشقت از صبح اَلَستیم علی جان ازبویِ سبویت همه مستیم علی جان تاروزِ قیامت به همه فخر نماییم ماساختة دستِ تو هستیم علی جان هر بار که طوفِ حرم ِ کعبه نمودیم درراهِ خروجِ تونشستیم علی جان کردیم اگر سجده سویِ رکنِ یمانی دل از همه اغیار،گُسَستیم علی جان دانند همه سجده کُنِ صاحبِ بِیتیم ما کعبه خالی نَپرَستیم علی جان قربانی اگر خواست نگاهِ تو، بفرما ماطایفه ای سر روی دستیم علی جان بر آدم اگر اشرف مخلوق خطاب است بی نورِ ولای تو همان مُشت تراب است حالا که چنین طبعِ غزل خوان سرِحال است در کفر نَیُفتم سرِ مدحِ تو محال است اصلا به کسی ربط ندارد تو خدائی وادیِ خرابات کجا جایِ جدال است ای سِرِّ «هوالهو» و «هوالحیُّ» و«هوالحق» روی تو تجلیِّ« هوالعِزُّ »جلال است این نُطقِ اِلاهیّه جبریل مُقَرُّب تنها اثر ِ خوردنِ یک غورة کال است مِی کوثر و ساقی علی و میکده کعبه شب تا به سحر مستیِ عشاق حلال است ما با تو مدحِ تو شناسیم خدارا آئینه نمایشگرِِ کامل ز جمال است زلفت دلِ آشفته به رنجیر کشیده کارم سرِ عشقِ تو به تکفیر کشیده ماصاحبِ اشکیم که گریانِ تو باشیم هرنیمة شب زائرِ چشمان تو باشیم زلفِ سرِ دوشیم که در دستِ نسیمیم پشتِ سرِ تو بی سروسامانِ تو باشیم مارا زسرت باز مکن لیلیِ لیلا بگذار همه عمر، پریشانِ تو باشیم ما پایِ کمیلِ سحرِ جمعه نشستیم تاریزه خورِ سفرة احسان توباشیم سوگند به یک بوسه ز انگورِ ضریحت عمریست که در حلقة مستانِ توباشیم یا حضرت سلطان ِ نجف حیدرِ کرار بگذارگدایِ دمِ ایوان تو باشیم ابرویِ کَجَت را بدهی گر توتکانی حق است که ما کشتة چشمانِ تو باشیم از چلة چشمان ِتر ای شیر بزن تیر چون آهوی سرگشته به جولانِ تو باشیم بیهوده نبوده ست نبی مستِ تو بوده نازم به خدائی که علی خلق نموده هر گوشة میدان ، نظرافتاد توبودی هر جاکه نبی در خطر افتاد تو بودی آن لحظة که در حلقة پُر فتنة کُفار ازدستِ پیمبر سپر افتاد توبودی در آخر معراج که جبریل درآنجا تهدید شد، از بال و پر افتاد توبودی درشهر مدینه که نمودند جسارت بر دامنِ زهرا شرر افتاد توبودی باورکن علی جان که چه سخت است بگویم ناموسِ خدا پُشت در افتاد توبودی در کرببلاهم که عطش باهمة سوز چون گرگ پیِ هر جگر افتاد توبودی وقتی سرِ ششماهه رویِ بازویِ بابا باضربة تیرِ سپر افتاد توبودی آندم که رباب آمد و بامویِ پریشان چشمش به گلویِ پسر افتاد توبودی امشب شبِ عیداست بیا رحم به ما کن این قافله را در به در کرببلا کن نعمتی
علیه السلام 🔸🍀🍃🔸🍀🍃🔸 باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست بعد از خدا و بعدِ رسول خدا، علی ساقی است گر شراب نداری بیا که هست گیرم که با علی دل ما نیست آشنا اما دل علی به غریب آشنا که هست مشکل گشا علی است و لشکرگشا علی فرمانروا که بود و شه لافتی که هست ما سائل رکوع علی نیستیم اگر او إنّما ولیّکم اللهِ ما که هست محشر صفی به وسعت آغوش مرتضاست ای عاشقان هجوم نیارید، جا که هست! عاشق گناهکار اگر شد در آتش است اما حسابش از همه عالم جدا که هست... آن بی نشانه ای که نشان داشت از علی دل بی قرار یافتنش، هرکجا که هست جهاندار
علیه السلام 🍂🌿🌾💫🍂🌿🌾💫 حالا بگو به گوش زبانها که قاصرند در این بیان که وصف تو افتاده شاعرند یک بار اشتباه زچشم تو سر نزد تا حق دهم به جانب آنها که منکرند آنها که در نبرد گریزان شوند و باز وقتی که نان گرم تو پخته ست حاضرند تو اوّلی ّ و اوّل بسم اللّهی «علی» سبقت گرفته گان همه نزد ِ تو آخِرند همسایه ی قنوت تو عرش است و شانه هات با دست بیقرار یتیمان مجاورند آری اگر قیاس مسلمان شدن علی ست بی شک تمام مردم این شهر کافرند حیدری آل کثیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام 🌿🔸🌾🍃🌿🔸🌾🍃 خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد کلاف شعر دارم، سالها کارم غزل بافی ست دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی... نوشتم شمس... دیدم گنبدش زیباتر از آن است نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است به قرآن سر زدم دیدم علی گویا تراز آن است نوشتم عرش...دیدم مرتضی اعلی تر از آن است شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی داند علی نادیده می بیند،علی ننوشته می خواند چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی... گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی.... ...به چشم حاجیان شور تماشا می رسید آنروز کنار برکه ای دریا به دریا می رسید آنروز نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس ها حبس شد...، در سینه ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شتر ها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه باخویش می گفتند آیا حج آخر بود؟! نبی فرمود بسم الله،ای ارض و سما بشنو! گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت میکنم آری تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است؟ بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است؟ نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم! نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم! نبی همدوش مولا آسمان ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رو نمایی کرد نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جزاو نگینی نیست شهادت می دهم جز او امیرالمومنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟ طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول)) الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی ها الهی که بسوزد پنبه ی در گوش بعضی ها پیمبر گفت آری انتظار آمد به سر دیگر ازین دنیای فانی بسته ام بار سفر دیگر وصیت می کنم هرکس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عقبی بی علی فانی و دنیا باعلی باقی غدیر خم به جوش آمد...الا یا ایها الساقی! امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر ((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب... یعنی... جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی... ...خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟ علی بی تاج و مسند نیز بر دلها حکومت داشت برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دلِ مسکین به دست آوردنش فتح الفتوحات است میان جنگ هم شمشیر او چون تیغ جراحی ست اگر خون ریخت،درمان کرد،اعجازش یداللهی ست ریاضت دیده هم از خاک با جادوگری، زر ساخت هنر او داشت که از خاک پای خود ابوذر ساخت عوالم را ببین،آتش علی دریا علی گفته که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته... علی هرگز نمی بندد به روی هیچ کس در را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را تال
علیه السلام 🍁🔸🌱🍁🔸🌱🍁🔸🌱 دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد بردن نام تو هم حکم عبادت دارد در مقام تو همین نکته کفایت دارد که خدا نیز به نام تو ارادت دارد حالمان خوب نبوده است ولی خوب شدیم تا که خواندیم کمی نادعلی خوب شدیم کوهی از عشق نه، اما پر کاهی دارد سینه ای کز غم دوری تو آهی دارد نوکر شاه نجف منصب شاهی دارد دل ما نیز به ایوان تو راهی دارد ما گرفتار تو هستیم ولی آبادیم پای ایوان طلای نجفت افتادیم ما که هستیم گدای تو و فرزندانت پشت ما هست دعای تو و فرزندانت مقصد ماست خدای تو و فرزندانت جان عالم به فدای تو و فرزندانت ای دو عالم نخی از تار عبایت حیدر خلق عالم شده یک کار عبایت حیدر ما که هستیم فقط بنده ی سلطان نجف اعتکاف دل ما هست به ایوان نجف زنده شد خاک زمین با نم باران نجف حسرت ماست فقط آب نجف نان نجف ما خدا را وسط صحن تو پیدا کردیم چِقَدَر در حرمت گریه به زهرا کردیم از نفس های تو هر لحظه خدا می ریزد از قنوت سحرت عطر دعا می ریزد از قدم های تو هم گرد شفا می ریزد از دو دست کرمت آب بقا می ریزد بس که اوصاف تو هم جلوه ی پیغمبر داشت جبرئیل آب وضویت به تبرک برداشت شاه، هم سفره ی پیران و فقیران بشود؟ مرکب بازی اولاد شهیدان بشود؟ رازق نیمه شب خان یتیمان بشود؟ این فقط با هنر دست کریمان بشود عالمی مست از این شیوه ی سلطانی توست ما همه مور و جهان ملک سلیمانی توست قنبرت باشم اگر ملک سلیمانم چیست؟ نوکرت باشم اگر بوذر و سلمانم چیست؟ غیر نام تو مگر ذکر فراوانم چیست؟ غیر این عشق مگر برکت ایمانم چیست؟ تا ابد ذکر لب این دل آگاهم باش اشهد ان علیا ولی الله ام باش غیر تو کیست کسی جان پیمبر بشود یا که با حضرت صدیقه برابر بشود یا که نامش همه جا زینت منبر بشود ابداَ هیچ کسی حضرت حیدر بشود تو فقط آمده ای ساقی کوثر باشی جانشین نبی از بعد پیمبر باشی قصد اگر وصل تو، هجران وطن می چسبد گر چه شیرینی اسمت به دهن می چسبد ذکر این جمله به دل ها عملاً می چسبد: بعد نام تو فقط ذکر حسن می چسبد بعد از این قافیه حیران حسن خواهد شد عین ایوان تو ایوان حسن خواهد شد حرم و گنبد و باران! چقدر رویایی گوشه ی خلوت ایوان! چقدر رویایی وسط صحن، چراغان! چقدر رویایی گفتن ذکر حسن جان! چقدر رویایی می رسد آنکه امید تو و من خواهد بود او همان بانی ایوان حسن خواهد بود محمدی
علیه السلام 💫🌱🌾🌿🍂💫🌱🌾🌿🍂 با جامِ نامِ خود دهانم را شراب‌آلود کن در «عین و لام و یا» الفبای مرا محدود کن یک‌دم اگر دَم مرتضی و بازدم حیدر نشد با دستِ خود راهِ نفس‌های مرا مسدود کن هر شب طوافت می‌کنم؛ پروانه‌وار اسپند‌وار هر شب مرا دورِ سرِ شمعِ خیالت دود کن از آسمان انداختم خود را به شوقِ دیدنت این قطره را تا مرزِ دریایت سوار رود کن درگیر کن بود و نبودم را به بودن پای تو آنی اگر فعلم نبودن شد مرا نابود کن غسلِ شهادت کردم از بس مدحِ باده گفته‌ام مثل مناره اشهدم را ایستاده گفته‌ام ای کاش، جبرائیل با صد مثنوی نازل شود تا بیتی از مدحِ عبایت لااقل کامل شود هر شاعری که دفترش خالی‌ست، از نام علی هذیان‌سرایی می‌کند؛ حتی اگر دِعبل شود یک ذره بغضِ قنبرت هم در دلی باشد اگر ... کافی‌ست، تا هر چه عبادت می‌کند باطل شود باید بیاموزد الفبای گدایان تو را ... هر کس که می‌خواهد بیاد در حرم سائل شود باید دهان را پاک، با خاکِ کفِ پایت کنم آنقدر، اشکم را بنوشم تا گِلِ من دل شود دورم؛ زمین تا آسمان از دستِ عالم‌گیرِ تو باید دخیلم را ببندم بر دَمِ شمشیرِ تو نامت گره می‌خورد، در جنگاوری با ذوالفقار دم «یاعلی» می‌شد مسیحِ بازدم «یاذوالفقار» هر تشنه‌ی دستِ نوازش آمد و سیراب شد از دست‌های چاه‌آلودِ تو؛ حتی ذوالفقار از بس نمی‌شد گفت از تو از دَم شمشیر تو گفتیم، هذا حیدر کرار، هذا ذوالفقار گفتیم، بعد از «قل‌هوالله‌احد» این آیه را «قل لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار» نامِ مرا بنویس، پای دفترِ قربانیان دستی بکش بر گردنم؛ بنویس، «امضا ذوالفقار» ذبحِ منایت کن مرا؛ هر چند، قابل نیستم وقتی که مالک می‌شود قربانِ تو؛ من کیستم ؟! من چیستم ؟! خاری نشسته در گلستان نجف یک سنگ‌ریزه زیر کوهی در بیابان نجف من چیستم ؟! شاید غباری روی بالِ بادها ای کاش، بنشینم به کاشی‌های ایوان نجف من چیستم ؟! بذری که دور افتاده از دستِ کویر با التماس افتاده‌ روی پای باران نجف من چیستم ؟! کفری که پنهان بود، پشتِ دین خود سلمان به من آموخت، تا باشم مسلمان نجف من چیستم من کیستم ؟! در حدّ گفتن نیستم حتی به لب‌های غلامانِ غلامان نجف جلد توام؛ افتاده‌ام از بام، دستم را بگیر بابای دنیا؛ یاابالایتام، دستم را بگیر ! قاسمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهاران طی شد و یارم کجایی تو ای یارِ وفادارم کجایی کجایی لاله ی دامانِ نرگس نسیمِ عطرِ گلزارم کجایی تو را می خواهم ای گل در کنارم دلی خون از زمان دارم کجایی نَمی باران بزن بر انتظارم که بی تو اشکِ خون بارم کجایی بیا ای رازِ شور انگیزِ هستی کلیدِ مشکلِ کارم کجایی من و جمعه من و بوی فراقت طبیبِ جانِ بیمارم کجایی شبِ بی حاصلِ ما را سحر کن طلوعِ فجرِ دیدارم کجایی نسیمِ صبح از بوی تنِ توست سحرها کرده بیدارم کجایی تو مثلِ عطرِ باران دلربایی نشاطِ رنگِ رخسارم کجایی بیا از چشمِ تو حاجت بگیرم چنان از درد سرشارم کجایی تویی حاتم منِ مسکین به پایت اسیرِ کوچه بازارم کجایی مرا آهِ فراقِ سینه سوزت ز عالم کرده بیزارم کجایی شرارِ خون نشسته در دلِ من ببین این اشکِ تکرارم کجایی من هر شب در دلِ تنگم به یادت نهالِ عشق می کارم کجایی بیا آرامِ جانِ بی قرارم به هجرِ تو گرفتارم کجایی میانِ صحن‌ها و هر رواقی به دنبالِ رُخِ یارم کجایی همی ترسم بمیرم از جدایی نبینم روی دلدارم کجایی؟! گنجینه اشعار امام زمان (عج) ((صلوات))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
  🍃🌸🍃تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد 🔸سلامتِ همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخصِ تو دردمند مباد 🌱در این چمن چو درآید خزان به یغمایی رهش به سرو سهی قامت بلند مباد 🍀در آن بساط که حسنِ تو جلوه آغازد مجالِ طعنهٔ بدبین و بدپسند مباد 🍃هر آنکه رویِ چو ماهت به چشمِ بد بیند بر آتشِ تو به جز جانِ او سپند مباد 🌿شفا ز گفتهٔ شکرفشان حافظ جوی که حاجتت به علاجِ گلاب و قند مباد 👊🏼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا