eitaa logo
کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
7.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
109 فایل
بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇 ایتاوتلگرام 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
#حضرت رقیه سلام الله علیها مهدی اکبری ✨🌾🌱✨🌾🌱✨🌾🌱 با فقیرانِ زمین باز خدا راه آمد مژده ای آمده که سوگلی شاه آمد آمد از راه شبِ ذره نوازی حسین نمک سفره ی شاهانه ی این ماه آمد به دل سرد زمین باز امیدی داند یاس خوش عطر و گلاب حرمَ الله آمد همه ناخواسته گشتند نمک گیر حسین پیش از خواهش ما عیدی دلخواه آمد نیست در هیچ کجایی خبر از تنهایی قبله ی بی کسی هر دل آگاه آمد کوری چشم بخیل همه ی عایشه ها همه جا پر شده که فاطمه از راه آمد حضرت زُهره ی زهرای حرم آمده است زینت شانه ی سقای حرم آمده است رفت خورشید ز رو وقت درخشیدن تو ماه بیچاره شد از موقع تابیدن تو کاشف الکرب حسین بعد عموجان هستی می رود غم ز دلش در عوض دیدن تو چه قدر در دل دریای عمو جا داری نشود خسته ابالفضل ز بوسیدن تو خنده بر صورت زهرایی تو می آید عمه ات هست فقط عاشق خندیدن تو علیِ اکبر و عباس و حسین و زینب آب گردد دلشان موقع رنجیدن تو مهربان دختر ارباب، گدایی به خدا- دست خالی نرود موقع بخشیدن تو کودک و این همه اوصاف و جلال و جبروت به خدا نیست غلط معجزه نامیدن تو محشری، معجزه ای، بی بدلی غوغایی دختری نیست به اندازه ی تو بابایی تو طبیبی و به هر درد دوایی داری مرتضی زاده ای و دست شفایی داری به خداوند قسم فاطمه در فاطمه ای چه وقاری چه جلالی چه حیایی داری هر کسی هست کسی بندگی ات را کرده هر کجا ملک خدا هست گدایی داری نام تو معجزه ی حضرت عیسی دارد مثل بابا دم انگشت نمایی داری چشم ها خیره شد از گریه ی طوفانی تو مثل زینب، دلِ از ترس رهایی داری آن قدر ناله زدی تا پدر آمد با سر همه دیدند به ویرانه خدایی داری طعنه زد چشم پر از آب تو بر آب فرات پدر از گریه ی تو گشت قتیل العبرات حضرت فاطمه ی دوم این ایل و تبار مانده ام من تو کجا چادر پر گرد و غبار عاشقی را تو فقط یاد به مجنون دادی یک شبه پیر شدی پای غم دوری یار دم افطار به یاد شکم خالی تو می شود هر رمضان چشم همه ابر بهار دست سنگین همه شهر به جانت افتاد تا که آب آور لب های تو شد نیزه سوار دلم از بی کسیت آب شده ای بانو در دلِ بَرّ و بیابان به تو دادند مزار هر کجا حرف تو شد سوخت تمام جگرم اسوه ی کودک بحرین! فدای تو سرم ✨🌱🌾✨🌱🌾✨🌱🌾
Akbari-MiladHazratRoghaye1394[03].mp3
7.02M
حضرت سلام الله علیها مهدی اکبری ✨🌾🌱✨🌾🌱
حضرت سلام الله علیها 🌿🌱🔆🌿🌱🔆 من غنچۀ نشکفته بستان حسینم من نوگل پرپر به گلستان حسینم پژمرده گلی ریخته از گلبن زهرا من طفل نوآموز دبستان حسینم من کودک معصومم و مظلوم رقیه از جسم حسینم من و وز جان حسینم یک آه جگر سوز ز سوز دل زینب یک قطرۀ اشک از بُن مژگان حسینم من گنج نهان در دل ویرانۀ شامم من شمع شب افروز شبستان حسینم آن شب که به دیدار من آمد به خرابه وقتی پدرم دید پریشان حسینم همراه سر خویش مرا پای به پا بود تا جنّت فردوس به دامان حسینم جان بر سر سودای غمش دادم و شادم کامروز حسین از من و من زانِ حسینم قربانی حق شد پدرم شاه شهیدان فخر من از آن ست که قربان حسینم روشن کن این شام سیاهم که شعاعی از روی چو خورشید درخشان حسینم بر پادشهان فخر از آن کرد «ریاضی» کز لطف خدا بندۀ احسان حسینم 🌿🔆🌱🌿🔆🌱🌿🔆🌱
رقیه سلام الله علیها سید میرداماد ✨🌿🍃✨🌿🍃✨🌿🍃 دختری آمد از قبیله ی نور نذر راهش سبد سبد احساس صورتش مثل قاب نرگس بود سیرتش روح صد گلستان یاس هر فرشته که می رسید از راه یا اگر جبرئیل می آمد به پر روسریِ گلدارش تا ببندد دخیل می آمد تا که لب را به خنده وا می کرد دل هر ماه پاره را می برد هر دلی را به لطف لبخندش به خدا تا خود خدا می برد ساره آسیّه هاجر و مریم زائر هر شب نگاه او وَ شکوه تمام این دنیا گرد و خاک غبار راه او به صفات حمیده اش سوگند آینه دار حُسن زهرا بود خاک راهش شفای هر دردی او مسیحاتر از مسیحا بود در میان قبیله ی خورشید در دل هر ستاره جایی داشت وَ روی موج آبی دل ها مثل مهتاب ردّ پایی داشت آسمان است و گوشواره ی او خوشه های طلایی پروین مستجاب الدعاست این بانو عطر سبز قنوت او آمین عطر باغ بهشت دارد او که شبیه نسیم می آید یا به روی قنوت پروازش بال هر یا کریم می آید هر سحر بوسه می گرفتند از مقدمش کاروانی از خورشید یاس ها چلچراغ ایوانش با همان بالهای سبز و سپید خاک بوسش فرشته، تا می شد او برای نماز آماده بال پرواز ربنایش بود عطر سیب و ضریح سجاده آسمان مدینه ی دل را مهر و ماه و ستاره، کوکب بود بین این خانواده این بانو همه ی عشقِ عمه زینب بود آسمان ها ستاره می ریزد جبرئیل از جنان به پای او دسته گل می فرستد از جنت مادرش فاطمه برای او نه فقط عشق حضرت ارباب آرزو و امید عباس است زینت آسمان آبیِّ شانه های رشید عباس است جلوه دارد میان چشمانش همه ی مهربانی ارباب گل بریزید آمده از راه دختر آسمانی ارباب مریم است این وَ یا خود زهراست که حریمش پُر از کرامات است تا قیام قیامت این بانو افتخار تمام سادات است ✨✨🍃🌿✨🍃🌿✨🍃
9801186_930.mp3
14.51M
رقیه سلام الله علیها سید میرداماد 🌿✨🍃🌿✨🍃🌿✨
ولادت رقیه سلام الله علیها 🌸💫🌸💫🌸💫🌸 دامن شب ستاره باران است جلوه‌ای از خدا نمایان است کودکی آمده که گیسویش شرح والیل و قدر قرآن است لیلی ایل سبز حورشید است آیه‌های قدش فراوان است هرکسی دل نداده بر دستش روز محشر بدان پشیمان است برتر از فهم و درک انسان‌هاست خادم خادمش سلیمان است خشت اول به نام او نشود خانه از پایبست ویران است آمد آیینه‌ی جمال و جلال دستگیر ای محول ‌الاحوال 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 شاعر:مهدی گلشنی
@golchinmolodiarosimazhabi کانال گلچین مولودی وعروسی ✨🍃🌸🍃🌼✨🍃🌸🍃🌼
🍃✨ميخنده رو دستايِ عباس... #🍃🌸🍃سرود ویژۀ ایام ولادتِ حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاج سعید حدادیان 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 لالايي،بابايي تو پَريِ تو قصه هايي خدايي،تو انگار فاطمه اي،مادرِ مايي صورتِ ماهت،مثلِ عروسِ بذار بابا رويِ قشنگتُ ببوسه دلِ من و بُرده يك نگاهت منم اسيرِ زُلفِ سياهت دلِ من، مي خونه ترانه هاي عاشقونه گُلي كه شكفته شكلِ فرشته ها مي مونه نازِ نگاهش،چِشمه ي رازِ هر كي كه ميشنوه صداشُ،دل ميبازه بدو كه رسيد لحظه ي حساس ميخنده رو دستايِ عباس سُرودِ، دُرودِ كه بر لبِ بود و نبودِ هركسي، كه ديدش دستايِ خالقُ ستوده مژده بديد كه، هر كسي اينجاست مژدگوني ميگره از، دستاي عباس بدو كه رسيد لحظه ي حساس ميخنده رو دستايِ عباس دلِ من،اَسيرِ اسيرِ لبخندِ نگارِ جونِ تو، جونِ من اين ديگه باقيه نداره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کرامات حضرت 🌱🌱🍁🌱🌱🍁 زن فرانسوی در كنار قبر حضرت رقیه علیهاالسلام 🌱🌱🍁🌱🌱🍁 جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد مهدی تاج لنگرودی (واعظ) صاحب تالیفات كثیره، در كتاب توسلات یا راه امیدواران صفحه 161، چاپ پنجم چنین می نویسد: 🌱🌱🍁🌱🌱🍁 یكی از دوستانم كه خود اهل منبر بوده و در فن خطابه و گویندگی از مشاهیر است و مكرر برای زیارت قبر حضرت رقیه بنت الحسین علیه السلام به شام رفته است، روی منبر نقل می كرد: در حرم حضرت رقیه علیهاالسلام زن فرانسویی را دیدند كه دو قالیچه گران قیمت به عنوان هدیه به آستانه مقدسه آورده است. مردم كه می دانستند او فرانسوی و مسیحی است از دیدن این عمل در تعجب شدند و با خود گفتند كه چه چیز باعث شده كه یك زن نامسلمان به این جا آمده و هدیه قیمتی آورده است؟ چنین موقعی است كه حس كنجكاوی در افراد تحریك می شود. روی همین اصل از او علت این امر را پرسیدند و او در جواب گفت: همان گونه كه می دانید من مسلمان نیستم، ولی وقتی كه از فرانسه به عنوان ماموریت به این جا آمده بودم در منزلی كه مجاور این آستانه بود مسكن كردم. اول شبی كه می خواستم استراحت كنم صدای گریه شنیدم. چون آن صداها ادامه داشت و قطع نمی شد. پرسیدم این گریه و صدا از كجاست؟ در جواب گفتند: این گریه ها از جوار قبر یك دختری است كه در این نزدیكی مدفون است. من خیال می كردم كه آن دختر امروز مرده و امشب دفن شده است كه پدر و مادر و سایر بازماندگان وی نوحه سرایی می كنند. ولی به من گفتند الان متجاوز از هزار سال است كه از مرگ و دفن او می گذرد. بر شگفتی من افزوده شد و با خود گفتم كه چرا مردم بعد از صدها سال این گونه ارادت به خرج می دهند؟ بعد معلوم شد این دختر با دختران عادی فرق دارد؛ او دختر امام حسین علیه السلام است كه پدرش را مخالفین و دشمنان كشته اند و فرزندانش را به این جا كه پایتخت یزید بوده به اسیری آورده اند و این دختر در همین جا از فراق پدر جان سپرده و مدفون گشته است. بعد از این ماجرا روزی به این جا آمدم. دیدم مردم از هر سو عاشقانه می آیند و نذر می كنند و هدیه می آورند. متوسل می شوند. محبت او چنان در دلم جا كرد كه علاقه زیادی به وی پیدا كردم. پس از مدتی به عنوان زایمان مرا به بیمارستان و زایشگاه بردند. پس از معاینه به من گفتند كودك شما غیر طبیعی به دنیا می آید و ما ناچار از عمل جراحی هستیم. همین كه نام عمل جراحی را شنیدم دانستم كه در دهان مرگ قرار گرفته ام. خدایا چه كنم، خدایا ناراحتم، گرفتارم چه كنم، چاره چیست؟ و اندیشیدم كه، چاره ای بجز توسل ندارم، و باید متوسل شوم ... به ناچار دستم را به سوی این دختر دراز كرده و گفتم: خدایا به حق این دختری كه در اسارت كتك و تازیانه خورده است و به حق پدرش كه امام بر حق و نماینده رسولت بوده است و او را از طریق ظلم كشته اند قسم می دهم مرا از این ورطه هلاكت نجات بده. آنگاه خود این دختر را مخاطب قرار داده و گفتم: اگر من از این ورطه هلاكت نجات یابم 2 قالیچه قیمتی به آستانه ات هدیه می كنم. خدا شاهد است پس از نذر كردن و متوسل شدن، طولی نكشید برخلاف انتظار اطبا و متصدیان زایمان، ناگهان فرزندم به طور طبیعی متولد شد و از هلاكت نجات یافتم. اینك نیز به عهد و نذرم وفا كرده و قالیچه ها را تقدیم می كنم. 🌱🌱🍁🌱🌱🍁 معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه