eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
875 عکس
305 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت_عباس علیه السلام ترکیب بند در قصه ی چشمان تو باران شده پیدا یک وجه دگر از دل انسان شده پیدا در رزم تو صد جلوه ی طوفان شده پیدا در ضربه تو عشق وَ ایمان شده پیدا کس مثل تو عباس سپه دار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد تو بی مثل و بی بدل و از همه برتر از هر چه که بالاست تو بالاتر و بهتر تو شیر نر بی مثل حضرت حیدر استاد ادب منتقم سیلی مادر هر کس به تو رو زد که گرفتار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد تو عشق حسن عشق حسین غیرت زینب تو زمزمه تا به ابد جاری بر لب ارامش هر طفل صغیری به دل شب ای که ادب تو شده تدریس به مکتب همچون تو به ارباب دگر یار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد تو ساقی لب تشنه که خود آب نخورده جز غصه ی مظلومی ارباب نخورده بر روی دلش حرفی از ارعاب نخورده جز غصه ی آن کودک بی تاب نخورده در حسن وفا مثل تو دلدار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد تو جز به حسین مهر خود ابراز نکردی بی اذن حسین کام و دهان باز نکردی جز پشت سر عشق تو پرواز نکردی تو راه بجز راه او آغاز نکردی جز آب ز ارباب تو اصرار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد رفتی و پس از تو به حرم همهمه آمد بعد تو دگر خصم چه بی واهمه آمد کار حرم فاطمه در خاتمه آمد داغ دگری بر جگر فاطمه آمد بر خیمه دگر معدن اسرار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد در دور و برت آیه ی قران شده پیدا قد خم و یک دیده ی گریان شده پیدا فریاد عمو جان و عمو جان شده پیدا مشک و علم و اشک فراوان شده پیدا سقای حرم سید و سالار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد @golchine_sher
به آسمان برسان که قمر نمی آید دم دعای عمو این سحر نمی آید چه انتظار عجیبی نشسته بر دل ما هماره منتظر و یک نفر نمی آید رباب فاتحه جای وان یکاد بخوان کسی که گفت می آیم دگر نمی آید به آن صنوبر بالا بلند ما هرگز قدی شکسته تنی مختصر نمی آید به پای بی ادبی نیست گر بلند نشد که ایستادن بی دست بر نمی آید چه ناتوان شده بابا پس از علمدارش که هرچه می کشد این تیر در نمی آید @golchine_sher
محرّم نمادی برای دل است هماورد مولا خط باطل است به ظلمت نباشد اگر نور ماه پریشان شود راه و تشخیصِ چاه ببین کربلا شد چو محراب عشق که مقبول شد حجِّ اصحاب عشق حسین آمد از کعبه تا کربلا که اسلام و دینش بگیرد بقا دل از خلق کوفی به درد آمده است که مولا نه بهرِ نبرد آمده است قلم شرم دارد از آن ماجرا نپرسم چه شد عاقبت کربلا چه گویم که مولا چه آمد سرش که شد قطعه قطعه تنِ اکبرش پیامی که فرموده شد در غدیر شنیدند آنجا که جمعی کثیر که هر کس محمّد(ص) چو مولای اوست علی (ع) بعد از این میر و آقای اوست علی را به تیغ جهالت زدند که در بهترین حال و حالت زدند ولایت اگر گم شود از مدار که صد کربلا باز آید به بار @golchine_sher
پیداست ماه و ابر شب تار نازک است امشب حجاب چهره‌ی دلدار نازک است سرمست می‌نوازی با زلف او خوشی آهسته‌تر نسیم! که این تار نازک است چون چشم بسته‌ام به جهان، دیده‌ام تو را! فهمیده‌ام که پرده‌ی اسرار نازک است می‌ترسم از هجوم غمت بشکند؛ دریغ! در سینه‌ام دلی‌ست که بسیار نازک است چیزی نمانده است که طوفان به پا شود بغضِ مرا ببین که چه مقدار نازک است! @golchine_sher
| شورِ فرات | بر سرِ نِی آمده‌ست، ماه به لیل‌البرات جامه‌دَران از حجاز، تشنه‌ی شورِ فرات ماه به خیزابِ خون، همنفسِ خیزران زخمه‌ی خونینِ اوست، بر جگرِ کائنات باز به دستانِ شمر، برقِ امان‌نامه است غیرتِ عباسی است، یکسره شرطِ نجات نِعم حُسینی اَمیر، نِعم حُسینی اَمیر از شکرستانِ کیست، این همه شهد و نبات؟ " اسلم ترکی" هنوز، گرمِ سر افشانی‌ است از نفَسش شعله‌ای‌ست، پرده‌ی کُرد و بیات گفت از این عرصه "جون"، جان ببَرد مُرده است سوخته‌ام تا مگر، پَر بزنم پیشِ پات شارحِ اوصافِ او، نیست به جز مصطفی مانده مَلَک تا دهد، شرحِ کدامین صفات قافله‌ی سر به نِی، آمده‌اید از کجا؟ ای شبِ گیسویتان، شرحِ دعایِ سمات خوانده به منبر سَنان، خطبه‌ی فقه‌الجهاد مانده به منبر شُریح، دست به شرح‌الصلات حرمله‌ها در پِی‌اند، دست به تیر و کمان زنده همین کُشتگان، جمله جهان در ممات جز که از این جاده نیست، راه به عین‌الیقین خاکِ شهیدانِ اوست، معنیِ عین‌الحیات @golchine_sher https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
روزِ زینب(س) شب شد از دلشوره؛ بر لب آه رفت از میانِ آسمانِ خیمه وقتی ماه رفت با حسين(ع) از "ضاق صَدري"گفت و دیگر إذن خواست آه از قلبِ حسین بن علی(ع) ناگاه رفت بی سپاهیِ برادر طاقتش را طاق کرد غربتش را بینهایت دید، پس آنگاه رفت مشکِ خالی را نگاهی کرده و شرمنده شد هرچه که این روزها پیش رقیه(س) راه رفت میرسید از کودکان هرآن صدایِ "العطش" پس علَم برداشت و با ذکر بسم الله رفت مشک را برداشت و شد مقصدش آبِ فرات حضرتِ سقایِ-مان با هیبتی دلخواه رفت موج زد در مشکِ تشنه سِیلی از آب فرات خود نخورد آب و دوباره با عطش همراه رفت عاقبت چشمش نظر خورد و به خون آغشته شد تیرِ نحسی از کمانِ عده ای بدخواه رفت بیهوا تیری اصابت کرد بر پهلویِ مشک ریخت آب و خنده بر لبهایِ صد گمراه رفت نالهٔ "أدرِک أخا"پیچید در گوش حسین(ع) مُنکسِر شد! داغ دید و با غمی جانکاه رفت اشک را با آستینِ گرد و خاکی پاک کرد از نهانِ علقمه تا عرش اعلی آه رفت! @golchine_sher
نذر_علمدار_کربلا رخصت از عشق گرفته است علم بردارد یاعلی گفته و شمشیر دو دم بردارد خیمه‌ها سوز عطش داشت، پریشان می‌رفت مشک بر شانه‌ی خود حضرت باران می‌رفت کوفیان بهت زده، محو رجزخوانی او هیبت حیدری‌اش طلعت پیشانی او لشکر از غرش این شیر به تنگ آمده است این جوان کیست که این‌گونه به جنگ آمده است؟ شده پر ولوله با هر قدمش قلب سپاه گفت: لا حول و لا قوة الا بالله رفت تا علقمه را ساقی کوثر گردد کودکان چشم به راهند، عمو برگردد کودکان چشم به راهند ولی آه، نشد آسمان تیره شد و صحبتی از ماه نشد آسمان تیره و سرها همه بر نیزه شدند سر خونین پسرها همه بر نیزه شدند دامن دختری از سوز چپاول می‌سوخت باغبان از نفس افتاد، ولی گل می‌سوخت @golchine_sher
حسین آمد به میدان و ز ماتم قامتش تا شد که پیش چشم خونبارش ، جوانش ارباً اربا شد چه کرده این جوان یارب؟نمی‌دانم گناهش چیست؟ که این سان بر سر قتلش؛میان کفر دعوا شد [برادرجان مرو بی من، بمان بابایمان تنهاست] زبان طفل شش ماهه؛ درون خیمه‌ها وا شد درون خیمه می گِریَد، به دور از دیده‌ی مولا خدا تنها خبر دارد، چه ها با قلب لیلا شد نگویم در پس پرده، که اکنون روضه مکشوف است برای روضه خوانان هم علی‌اکبر معمّا شد حسین آمد به میدان و درونش روضه ای برپاست؛ چه سان آن قامت رعنا؛ میان یک عبا جا شد؟ @golchine_sher
السلام علیک یا علی بن الحسین❤️ پدرت کاش نمی دید که پرپر شده ایی تکه تکه بدن از نیزه وخنجر شده ایی پدرت کاش نمی دید که در دشت جنون پایکوب هوس قوم ستمگر شده ایی عطر قرآن تنت در دل صحرا پیچید باداز شاخه ی توسوره ی یاسین میچید آیه های بدنت بس که تلاوت شده اند روی رحل پدرت مصحف پرپر شده ایی اشک لبریز شد از کاسه ی چشمانت ریخت در خرابات دلت عطر مناجات آمیخت سیب سرخ نفست پرشده از بوی خدا بی سبب نیست که اینقدر معطر شده ایی ریخت برروی زمین هرورقی از بدنت کربلا پرشده از رایحه ی پیرهنت جان خورشید به لب آمده الله الله روی گلدسته اذان گفت که اکبرشده ایی قطعه قطعه تن تو زیر سم چنگیزان برگهای بدنت حادثه ی پاییزان زخمه زخمه بدنت سوز قیامت دارد نفخه ی صور دمیده ست که محشر شده ایی؟؟؟!؟ عارض سبز تو را سوسن سرمد زده اند عطر گیسوی تو را شمه ی احمد زده اند روی آیینه ی تو مهر محمد زده اند بی جهت نیست که اینقدر پیمبر شده ایی حادثه موج زد و قلب تو دریا تر شد تیغ و شمشیر و سنان ؛ماه خدا پرپر شد نشد آیینه به تصویر کشد روی تو را حضرت ماه چه زیبا و تناور شده ایی @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شده تسبيحِ باران: يا اباالفضل نوای چشمه ساران: يا اباالفضل اگر که تشنگی جان بر لبت کرد بگو با کام عطشان: يا اباالفضل @golchine_sher
دیده دریـا و دلـم تنـگ و قلـم دل خون اسـت چه عزاییسـت که این گونه فلک گلگون اسـت نکنــد عــرش خــدا روی زمیــن افتــاده اســت کــه چنیـن حال زمین در هم و دیگر گون اسـت جسم هفتاد دو خورشید به خون غوطور است دشت از خون عزیزان خدا جیحون اســت مــاه انــگار کــه مهمــان شــب کــرب و بلاســت چهـره اش از غـم عبـاس جـوان محـزون اسـت پــاره هــای تــن اکبر ،تــن قاســم ای وای چـون سـتاره بـه تـن دشـت و دل هامـون اسـت غنچــه را تــاب ســه شــعبه نبــود ای ظالــم جنـگ بـا کودک شـشماهـه کجـا قانــون اسـت این چه سوزیست در این روضۀ عظمی ای دل کـه چنین قلب جهانی ز غمـش مجنون اسـت نیسـت در خیمه شکـفته گلــی از آل رســول گل پرپـر شده در دشـت بلـا افزون اســت @golchine_sher