eitaa logo
گلچین شعر
15.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
349 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیای من پر از هیجان های دیدنی ست هر لحظه ام ظهور زمان های دیدنی ست آن خاک کهنه ام که به هر ذره ذره ام جانهای دیدنی و جهان های دیدنی ست رودم که در مسیر به دریا رسیدنم هر قطره قطره ام جریان های دیدنی ست در رفت و آمدند مرا زرد و سبزها در من بهار ها و خزان های دیدنی است با من به شهر عشق بیا شهر شاعران شهری که در حصار مکان های دیدنی ست آنجا زبان به شعر گشودند سنگ ها شعری که غرق شرح و بیان های دیدنی ست از پرده راز غنچه و گل ها شنیدنی ست در چنگ باد شور و فغان های دیدنی ست با قامتی کشیده و با سینه ای ستبر در صحن باغ ،سبز جوان های دیدنی ست در جان بی کرانه من، در جهان من هر لحظه را چنین و چنان های دیدنی ست  @golchine_sher
اِی‌ خوش آن ‌دَم که پَریشان به پَریشان برسد @golchine_sher
گفتمش دل بردی از ما جان من مقصد کجاست؟ گفت عاشق را نشاید پرس و جو با ما بیا @golchine_sher
برخاست غبار از قدمت لحظه‌ی رفتن تا روز ابد پیرهنم را نتکانم...! @golchine_sher
قول دادی که سال آینده با بهاری دوباره برگردی سال آینده ما اگر باشیم، سال آینده‌ای اگر باشد @golchine_sher
تنت از رایحه‌ی میخک نوبر سرشار از کدامین پَر این باغچه گل می‌چینی؟! @golchine_sher
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم @golchine_sher
چشم بستم که شدم غرقِ خیالی الکی قصه‌ی عاشقی و شوقِ وصالی الکی فرض کردم که تو هم عاشقِ چشمم شدی و... همه‌ی دلخوشی ام  فرضِ محالی الکی پَر کشیدیم، چه نقاشی زیبایی شد آسمانی الکی با پر و بالی الکی "درس خواندی؟ چه خبر؟ حال شما؟ خوبی که؟" عشقِ پنهانی من پشتِ سؤالی الکی ! روز هجران و شب فِرقَت یار آخر شد ما رسیدیم به هم آخرِ فالی الکی... @golchine_sher
به روی آینه‌ی پر غبار من بنویس بدون عشق جهان جای زندگانی نیست @golchine_sher
پيري آن نيست كه از سر بزند موي سپيد هر جواني كه به دل "عشق" ندارد "پير" است @golchine_sher
می‌خواستم ببوسمت، ايمان نمی‌گذاشت ترس از فرشته‌های نگهبان نمی‌گذاشت! می‌خواستم بغل کنمت تنگ و تنگ‌تر اما لهیب شعله‌ی سوزان نمی‌گذاشت! باید خدا که عاقل و خوب است، اینقَدَر اعجاز توی طرز نگاتان نمی‌گذاشت! یا سیب گونه‌های تو را کال می‌کشید یا در دهانم این‌همه دندان نمی‌گذاشت! مثل نمازهای قضایی شدم که تو می‌خواستی بخوانی و شیطان نمی‌گذاشت! می‌خواستم ببوسم و می‌خواستی، اگر تردید توی دامن انسان نمیگذاشت! @golchine_sher
چقدر بوی تو خوبست ... بوی آغوشت همیشه زحمت من بوده است بر دوشت چنان زلال و لطیفی که مطمئن هستم دو بال بوده به جای دو دست بر دوشت ولی به خاطر من بال را کنار زدی که با دو دست بگیری مرا در آغوشت که با دو دست برایم دو بال بگذاری به جای روشنی بالهای خاموشت که آسمان خودت آسمان من باشد که از بهشت بخوانم دوباره در گوشت آهای روسریت آفتاب تابستان! شکوفه تاج سر تو بنفشه تن پوشت بهشت جای قشنگیست جای دوری نیست بهشت باغ بزرگیست، باغ آغوشت بهشت اول و آخر، گمان نکن حتی بهشت هم بروم می کنم فراموشت @golchine_sher