eitaa logo
گلچین شعر
16.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
420 ویدیو
14 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
پر نورتر از چهره ی مهتاب رضاست نقشینه ی نقش بسته در قاب رضاست ما قطره‌ی ناچیز و سرابیم همه سر چشمه ی چشمه های پر آب رضاست @golchine_sher
صبح است و من منتظر شنیدن "سلام" تو ... که صدایت شروع زندگیست... @golchine_sher
کاش آن آینه ئی بودم من که به هر صبح تو را می دیدم می کشیدم همه اندام تو را در آغوش سرو اندام تو با آن همه پیچ آن همه تاب آنگه از باغ تنت می چیدم گل صد بوسه ی ناب @golchine_sher
چنان که از قفس هم ، دو یا کریم به هم از آن دو پنجره ما خیره می شدیم به هم به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج چنان دو نیمه سیبی که هر دو نیم به هم من و توایم دو پژمرده گل میان کتاب من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم   شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است شبیه بودن گل های بی شمیم به هم  من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم من و تو کوه شدیم و نمی رسیم به هم بیا شویم چو خاکستری رها در باد من و تو را برساند مگر نسیم به هم @golchine_sher ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
غریب و در به در افتاده ام کنج شبستان مرا آغوش امن تو کشانده تا خراسان به دور تو که چرخاندم نگاهم را فرو ریخت گمانم پاره شد در چشم من تسبیح باران میان حوض مواج تو دیدم کهکشان را همین که ریسه ها در آسمانت شد چراغان دَرِ این خانه را از بید مجنون میتراشند که از بدو ورودَش می شود زائر پریشان ملائک بال خود را زیر پایم فرش کردند به شوق دیدنت که رد شدم از صحن رضوان برای هم کلامی با کبوتر هات،شاعر چه گندم واژه هایی باز پاشیده در ایوان @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آئینه وزید از سر خورشید ضریحش صدصبح شفا ریخت،زانفاس ضریحش صدباغ شفاعت؛گل باران ،صدف ماه صدمعجزه درشیوه لبهای ملیحش این حضرت عشق است که در ساحت اعجاز گل می شکفد از دمِ خوشتر زمسیحش هرخطبه زسرخطّ خدا مشق گرفته هرخطّه قدمگاه کرامات نفیسش تا زین همه شاعر صله ی لطف که گیرد؟! در گریه قلم هاست به سودای مدیحش قرآنِ دلش، نور خدا داشت به تحقیق هرچند نخواندند به اعراب صحیحش من معتکف پنجره فولادم و تا صبح گنجشک دلم پر زده بر صحن و ضریحش @golchine_sher
دوست دارم موج باشم راهی دریا شوم چون کبوتر ، زائر بارانی آقا شوم دوست دارم کنج خلوت در شبستان شما در حریم امن صحنت آهووانه جا شوم اشک را مرهم نهم بر آتش داغ وجود بال بگشایم بسویَت ، راهی آنجا شوم بالهایم گرچه بشکسته زِ انبوه گناه دستگیرم می شوی تا لایق معنا شوم ؟ در نشیب زندگی دلخسته گشتم یا رضا! دست خالی آمدم لبریز از صهبا شوم وای از روزی بگردانی نِگه از روی من در حباب نخوت و حُبّ جهان ، رسوا شوم روسیاهم ، دور از صحن و سرایَت بوده ام نور می پاشی به قلب و دیده ام بینا شوم؟ در میان این همه زائر که باشد هموطن دوست دارم یک نظر با تو رضا تنها شوم @golchine_sher
نمی رنجم اگر كاخ مرا ويرانه می خواهد كه راه عشق، آری، طاقتی مردانه می خواهد كمی هم لطف بايد گاه گاهی مرد عاشق را پرنده در قفس هم باشد، آب و دانه می خواهد چه حسن اتفاقی، اشتراك ما پريشانی ست كه هم موی تو، هم بغض من، اينك شانه ميخواهد تحمل كردن قهر تو را يك استكان بس نيست تسلی دادن اين فاجعه، ميخانه می خواهد اگر مقصود تو عشق است، پس آرام باش ای دل چه فرقی مي كند می خواهدم او يا نمی خواهد؟ @golchine_sher
آن قدر با من مهربان بودی كه بعد از تو يك لحظه حس كردم كه صد سال است تنهايم... @golchine_sher
در وفاداری ندیدم هیچ‌کس را مثل تو ای غم از حال دلم یک لحظه غافل نیستی @golchine_sher