حين أحببتك
صارت ضحكة الأطفال في العالم أحلى
ومذاق الخبز أحلى
وسقوط الثلج أحلى...
عاشقت شدم
و خندهی کودکان جهان دلنشینتر
طعمِ نان شیرینتر
و بارشِ برف زیباتر شد...
#نزار_قباني
@golchine_sher
حضور تو کافی است
تا همه جا بی مکان شود
آمدن تو کافی ست
تا همه ی لحظه ها بی زمان شود...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
ليس كل شيء في القلب يقال،
لذلك خلق الله التنهيدة،
الدموع، النوم الطويل، الإبتسامة الباردة،
ورجف اليدين
هر آنچه در قلب میگذرد را
نمیتوان گفت،
برای همین خدا آه، اشک،
خواب طولانی، لبخند سرد و
لرزش دستان را خلق کرد
#نزار_قبانی
@golchine_sher
يداك سحابتان ربيعيتان
لولاهما
لمات العالم عطشًا...
دستان تو ابرهای بهاریاند
اگر نبودند
جهان از تشنگی می مُرد...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
دنبالِ شهری هستم مانند خودمان
زمستانش مانندِ ماست
پاییزش، آرامشش و جنونش مانندِ ماست
و تندرها و خیزابهایش.
دنبالِ شهری به رنگِ چشمانِ توام
به رنگِ اندوههای من!
دنبالِ شهری درانتهای جهان هستم
جایی که کسی را نمی شناسیم
و کسی مارا نمی شناسد.
بارانهایش غرقمان می کند
و برفش مارا می سوزانَد.
دنبالِ کوچه های تنگی هستم
که ما را می بلعد،
دنبالِ قایقی ماجراجو
که شبی مارا می گیرد و پس نمی دهد!
دنبالِ گوشه ای در رستورانی هستم
که به گفتگوی ما گوش می دهد،
دنبالِ باده ای ناب
که پیش ازآنکه آن را بنوشیم
ما را می نوشد!
دنبالِ شعری هستم
که لابلای انارها جا گذاشتم.
از کتاب «عشقِ تو پرنده ای سبزاست!»
#نزار_قبانی
#ترجمه_یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher
معلم نیستم
تا یادت دهم چگونه عشق بورزی
چرا که ماهیان نیازی به معلم ندارند
تا شنا یاد بگیرند!
و گنجشک ها نیازی به مربی ندارند
تا پرواز بیاموزند.
تنهایی شنا کن
تنهایی پرواز کن!
عشق، جزوه ی آموزشی ندارد
و بزرگترین عاشقانِ تاریخ
خواندن و نوشتن نمی دانستند
#نزار_قبانی
#ترجمه_یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher
« تن ها! »
زن، پیانوست
امّا مردانِ بیشماری
نواختن نمی دانند!
زن مثلِ زبان است
امّا مردانِ بیشماری
در زندگیِ خود کتابی نخوانده اند!
زن سرزمینی باروَر
امّا مرد، خشن
مثل بولدوزِر است!
زن، ایستگاه است
امّا مرد
قطارِ تُندروی ِ شبانه.
کالبدِ زن چون عبادتگاه
و تنِ مرد
قهوه خانه ای در راه!
زن، تنها گنجشکی می خواهد
امّا مرد،
همه ی زنان را می خواهد!
#نزار_قبانی
#ترجمه_یدالله_گودرزی (شهاب)
#عضوکانال
از کتاب تازه : جمهوری زنان
چاپ سوم
@golchine_sher
أُريدك دائماً بِقُربي
إن وقع حُزن الأرض
على كَتفي أميلُ إليك...
میخواهم همیشه کنارم باشی
تا اگر اندوه زمین روی شانههایم افتاد
به سمت تو کج شوم
#نزار_قبانی
@golchine_sher
شعر_جهان
« نامه ای از قعر دریا »
اگر یارم هستی کمکم کن
تا از تو دور شوم
اگر دلدارم هستی کمکم کن
تا شفا یابم،
اگر می دانستم عشق چنین خطرناک است
عاشقت نمی شدم
اگر می دانستم دریا اینقدر عمیق است
به دریا نمی زدم
اگر پایان را می دانستم
آغاز نمی کردم!
دلتنگت هستم
یادم بده چگونه ریشه های عشق را درآورم
یادم بده چگونه اشکهایم را تمام کنم
یادم بده چگونه قلب می میرد
و اشتیاق خودکشی می کند!
اگر پیامبری
ازاین جادو، ازاین کفر
رهایم کن
عشق، کفراست پس پاکم کن،
بیرونم بکش ازاین دریا
که من شنا نمی دانم!
موجی که در چشمانت جاری ست
مرا به درون خود می کشد
به ژرفترین جا
به عمیقترین نقطه!
حال آنکه نه تجربه ای دارم
نه قایقی.
اگر ذره ای پیشت عزیزم،دستم را بگیر
که از فرق سر تا نوک پا عاشقم
ودر زیر آب نفس می کشم
و ذره ذره غرق می شوم
غرق می شو...
غرق...!
#نزار_قبانی
#ترجمه_یدالله_گودرزی (شهاب)
#عضوکانال
@golchine_sher
چرا تو؟
چرا تنها تو از میان آدمیان
هندسه ی حیاتِ مرا
در هم می ریزی؟
چرا تنها تو را دوست دارم؟
#نزار_قبانی
@golchine_sher
و من
روزگاری است
به زنی محتاجم
که غمگینم کند
به زنی که میان بازوانش
چون گنجشک گریه کنم
به زنی که تکه پاره هایم را
چون سفالی شکسته
بند بزند...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
دستانت
ذات شعرند در فرم و معنا...
بی دستانت...
نه شعر بود، نه نثر
نه چیزی که به آن ادبیات می گویند
#نزار_قبانی
#ترجمه_یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher