eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
848 عکس
295 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
منم ماه زیبای اردیبهشت نگهبان آتش ، مقدس سرشت عروس بهارم پر از عطر و گل که پیشانی ام را خدا خوش نوشت @golchine_sher
قول می دهم هرگز تو را کتاب نکنم این مردم شعر نمی خوانند و تو در کتابفروشیها خاک خواهی خورد. @golchine_sher
هنوز گر چه صدایت غریب و غمگین است بلند حرف بزن،گوش شهر سنگین است بلند حرف بزن ماه بی قرینه،ولی مراقب سخنت باش،شب خبرچین است مراقب سخنت باش و کم بگو از عشق شنیده‌ام که مجازات عشق سنگین است اگر به نام تو دستی به آسمان برخاست گمان مبر که دعا می‌کنند،نفرین است.... به قدر خوردن یک چای تلخ با من باش که تلخ با تو عزیزم هنوز شیرین است مرا به خوب شدن وعده می‌دهی اما شنیده‌ام همه‌ی وعده‌ها دروغین است به حال و روز بد پیش از این چه می‌نالی؟ چه ماجرا که به تقدیرمان پس از این است... @golchine_sher
دوستت دارم ؛ و چقدر توضیح دادنِ حرف‌هایِ ساده سخت است! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شد قصه تمام با رفتن تو پایان تمام عشق ها غمگین است @golchine_sher
چشم‌هایت با من است، اما دلت با دیگری‌ست دل به این آیینه‌ها بخشیدن ازخوش‌باوری‌ست کوشش بیهوده کردم تا فراموشش کنم کار غم در خاطر دیوانگان یادآوری‌ست بیخبر در کورە‌ی محنت مذابت می‌کند ْعشق جانسوز است، اما کارگاه زرگری‌ست ِحسرت دریا ندارم در دل مهتابی‌ام گرچه مردابم، ولی سرتاسرم نیلوفری‌ست من نه تاریکم شبیه شب، نه روشن مثل روز چون غروبی گرگ و میشم، بخت من خاکستری‌ست @golchine_sher
اهل دنيا همچون كاروانيانى هستند كه آنان را به سوى مقصدى مى برند و آنها در خوابند @golchine_sher
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست روز بزرگداشت سعدی شیرازی گرامی باد. @golchine_sher
درخت منتظر ساعت بهار شدن و غرق ثانيه هاي شكوفه بار شدن درخت، دست به جيب ايستاده آخر فصل كنار جاده، در انديشه ي سوار شدن درخت منتظر چيست؟ گاري پاييز؟ و يا مسافر گردونه ي بهار شدن ؟ و او شبيه به يك كارمند غمگين است درست لحظه ي از كار بركنار شدن گرفته زير بغل، برگه هاي باطله را به فكر ارّه شدن، سوختن، غبار شدن درخت، ديد به خوابش كه پنجره شده است ولي ملول شد از فكر پر غبار شدن و گفت پنجرگي .... آه دوره ي سختي ست بدون ِ پلك زدن، چشم انتظار شدن و دوست داشت که يك صندلي شود مثلاً و جاي دار شدن، چوبه مزار شدن درخت،ارّه شد و توي كاميون افتاد فقط يكي دو قدم مانده تا بهار شدن و سر در آورد از كارگاه نجاري پس از بريده شدن، خيس و تابدار شدن ولي درخت ندانست قسمتش اين بود برايِ يك زن ِ آوازه خوان، سه تار شدن @golchine_sher
به لطف نور اینجا آفتاب است تمام نقشه ها نقش برآب است چه زیبا رهبرم سید علی گفت سپاهی پاسدار انقلاب است @golchine_sher
دلبرا، یارا، نگارا، حال نامت هرچه هست! تا من افتادم ز چشمت، شیشه‌ی عمرم شکست فکر می‌کردم که مردن چاره‌ی اندوه ماست بی‌ امید وصل اما مرگ هم بی‌فایده‌ست بس که خود را در تو می‌بینم، تو را در خویشتن خلق حیران‌اند و می‌نامند ما را خودپرست عاشقت شد بی‌گمان از دوستان و دشمنان هرکسی یک‌بار پای درد دل‌هایم نشست ناز چشمی که شبی عکس تو را در خواب دید بعد از آن بر خوبرویان تا همیشه چشم بست @golchine_sher