| شورِ فرات |
بر سرِ نِی آمدهست، ماه به لیلالبرات
جامهدَران از حجاز، تشنهی شورِ فرات
ماه به خیزابِ خون، همنفسِ خیزران
زخمهی خونینِ اوست، بر جگرِ کائنات
باز به دستانِ شمر، برقِ اماننامه است
غیرتِ عباسی است، یکسره شرطِ نجات
نِعم حُسینی اَمیر، نِعم حُسینی اَمیر
از شکرستانِ کیست، این همه شهد و نبات؟
" اسلم ترکی" هنوز، گرمِ سر افشانی است
از نفَسش شعلهایست، پردهی کُرد و بیات
گفت از این عرصه "جون"، جان ببَرد مُرده است
سوختهام تا مگر، پَر بزنم پیشِ پات
شارحِ اوصافِ او، نیست به جز مصطفی
مانده مَلَک تا دهد، شرحِ کدامین صفات
قافلهی سر به نِی، آمدهاید از کجا؟
ای شبِ گیسویتان، شرحِ دعایِ سمات
خوانده به منبر سَنان، خطبهی فقهالجهاد
مانده به منبر شُریح، دست به شرحالصلات
حرملهها در پِیاند، دست به تیر و کمان
زنده همین کُشتگان، جمله جهان در ممات
جز که از این جاده نیست، راه به عینالیقین
خاکِ شهیدانِ اوست، معنیِ عینالحیات
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
#عضوکانال
@golchine_sher
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
روزِ زینب(س) شب شد از دلشوره؛ بر لب آه رفت
از میانِ آسمانِ خیمه وقتی ماه رفت
با حسين(ع) از "ضاق صَدري"گفت و دیگر إذن خواست
آه از قلبِ حسین بن علی(ع) ناگاه رفت
بی سپاهیِ برادر طاقتش را طاق کرد
غربتش را بینهایت دید، پس آنگاه رفت
مشکِ خالی را نگاهی کرده و شرمنده شد
هرچه که این روزها پیش رقیه(س) راه رفت
میرسید از کودکان هرآن صدایِ "العطش"
پس علَم برداشت و با ذکر بسم الله رفت
مشک را برداشت و شد مقصدش آبِ فرات
حضرتِ سقایِ-مان با هیبتی دلخواه رفت
موج زد در مشکِ تشنه سِیلی از آب فرات
خود نخورد آب و دوباره با عطش همراه رفت
عاقبت چشمش نظر خورد و به خون آغشته شد
تیرِ نحسی از کمانِ عده ای بدخواه رفت
بیهوا تیری اصابت کرد بر پهلویِ مشک
ریخت آب و خنده بر لبهایِ صد گمراه رفت
نالهٔ "أدرِک أخا"پیچید در گوش حسین(ع)
مُنکسِر شد! داغ دید و با غمی جانکاه رفت
اشک را با آستینِ گرد و خاکی پاک کرد
از نهانِ علقمه تا عرش اعلی آه رفت!
#صلی_الله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین_ع
#دخیلک_یاساقی_العطاشی_یاأبوفاضل_ع
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
نذر_علمدار_کربلا
رخصت از عشق گرفته است علم بردارد
یاعلی گفته و شمشیر دو دم بردارد
خیمهها سوز عطش داشت، پریشان میرفت
مشک بر شانهی خود حضرت باران میرفت
کوفیان بهت زده، محو رجزخوانی او
هیبت حیدریاش طلعت پیشانی او
لشکر از غرش این شیر به تنگ آمده است
این جوان کیست که اینگونه به جنگ آمده است؟
شده پر ولوله با هر قدمش قلب سپاه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله
رفت تا علقمه را ساقی کوثر گردد
کودکان چشم به راهند، عمو برگردد
کودکان چشم به راهند ولی آه، نشد
آسمان تیره شد و صحبتی از ماه نشد
آسمان تیره و سرها همه بر نیزه شدند
سر خونین پسرها همه بر نیزه شدند
دامن دختری از سوز چپاول میسوخت
باغبان از نفس افتاد، ولی گل میسوخت
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
#محرم
#حضرت_ابوالفضل
@golchine_sher
حسین آمد به میدان و ز ماتم قامتش تا شد
که پیش چشم خونبارش ، جوانش ارباً اربا شد
چه کرده این جوان یارب؟نمیدانم گناهش چیست؟
که این سان بر سر قتلش؛میان کفر دعوا شد
[برادرجان مرو بی من، بمان بابایمان تنهاست]
زبان طفل شش ماهه؛ درون خیمهها وا شد
درون خیمه می گِریَد، به دور از دیدهی مولا
خدا تنها خبر دارد، چه ها با قلب لیلا شد
نگویم در پس پرده، که اکنون روضه مکشوف است
برای روضه خوانان هم علیاکبر معمّا شد
حسین آمد به میدان و درونش روضه ای برپاست؛
چه سان آن قامت رعنا؛ میان یک عبا جا شد؟
#صل_الله_علیک_یا_علی_اکبر
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
السلام علیک یا علی بن الحسین❤️
پدرت کاش نمی دید که پرپر شده ایی
تکه تکه بدن از نیزه وخنجر شده ایی
پدرت کاش نمی دید که در دشت جنون
پایکوب هوس قوم ستمگر شده ایی
عطر قرآن تنت در دل صحرا پیچید
باداز شاخه ی توسوره ی یاسین میچید
آیه های بدنت بس که تلاوت شده اند
روی رحل پدرت مصحف پرپر شده ایی
اشک لبریز شد از کاسه ی چشمانت ریخت
در خرابات دلت عطر مناجات آمیخت
سیب سرخ نفست پرشده از بوی خدا
بی سبب نیست که اینقدر معطر شده ایی
ریخت برروی زمین هرورقی از بدنت
کربلا پرشده از رایحه ی پیرهنت
جان خورشید به لب آمده الله الله
روی گلدسته اذان گفت که اکبرشده ایی
قطعه قطعه تن تو زیر سم چنگیزان
برگهای بدنت حادثه ی پاییزان
زخمه زخمه بدنت سوز قیامت دارد
نفخه ی صور دمیده ست که محشر شده ایی؟؟؟!؟
عارض سبز تو را سوسن سرمد زده اند
عطر گیسوی تو را شمه ی احمد زده اند
روی آیینه ی تو مهر محمد زده اند
بی جهت نیست که اینقدر پیمبر شده ایی
حادثه موج زد و قلب تو دریا تر شد
تیغ و شمشیر و سنان ؛ماه خدا پرپر شد
نشد آیینه به تصویر کشد روی تو را
حضرت ماه چه زیبا و تناور شده ایی
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
شده تسبيحِ باران: يا اباالفضل
نوای چشمه ساران: يا اباالفضل
اگر که تشنگی جان بر لبت کرد
بگو با کام عطشان: يا اباالفضل
#یوسف_رحیمی
@golchine_sher
دیده دریـا و دلـم تنـگ و قلـم دل خون اسـت
چه عزاییسـت که این گونه فلک گلگون اسـت
نکنــد عــرش خــدا روی زمیــن افتــاده اســت
کــه چنیـن حال زمین در هم و دیگر گون اسـت
جسم هفتاد دو خورشید به خون غوطور است
دشت از خون عزیزان خدا جیحون اســت
مــاه انــگار کــه مهمــان شــب کــرب و بلاســت
چهـره اش از غـم عبـاس جـوان محـزون اسـت
پــاره هــای تــن اکبر ،تــن قاســم ای وای
چـون سـتاره بـه تـن دشـت و دل هامـون اسـت
غنچــه را تــاب ســه شــعبه نبــود ای ظالــم
جنـگ بـا کودک شـشماهـه کجـا قانــون اسـت
این چه سوزیست در این روضۀ عظمی ای دل
کـه چنین قلب جهانی ز غمـش مجنون اسـت
نیسـت در خیمه شکـفته گلــی از آل رســول
گل پرپـر شده در دشـت بلـا افزون اســت
#علی_اصغر_شکفته
#عضوکانال
@golchine_sher
حضرت_عباس_ع_شهادت
به نام آب، به نام فرات نام شما
من آفريده شدم كه كنم سلام شما
نوشتهاند به روي جبين ما دو نفر
شما غلام حسين و منم غلام شما
خوشا به حال پروبال اين كبوترها
گهي به بام حسين و گهي به بام شما
تو آن هميشه امامي و ما همان مأموم
به قامتي كه گرفتيم با قيام شما
تو ماه بودي و نزديك آبها كه شدي
تمام علقمه پا شد به احترام شما
هزار باده، هزاران پياله میروئید
همینکه تير رسيد و شكست جام شما
همینکه نالهي ادراك اخايتان پيچيد
شكست قامت طوبائي امام شما
مسير علقمه را بوي انكسار گرفت
چه حس بیرمقی بود در كلام شما
به حالوروز بلنداي تو چه آوردند
تمام علقمه پر گشته از تمامِ شما
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
با سلام خدمت اعضای محترم کانال به احترام تاسوعا و عاشورای حسینی
امروز و فردا فقط اشعار در وصف واقعه ی عاشورا بارگزاری خواهد شد
از صبوری شما سپاسگزاریم 🙏🙏🙏
@golchine_sher