eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
939 عکس
317 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
برای شادی روحم کمی غزل لطفا دلم پر از غم و درد است، راه حل لطفا همیشه کام مرا تلخ می کند دنیا به قدر تلخی دنیای تان، عسل لطفا! مرا به حال خودم ول کنید آدم ها فقط برای کمی گریه لا اقل، لطفا کسی میان شما عشق را نمی فهمد ادا،دروغ بس است این همه دغل، لطفا کجاست کوهکنی تا نشان دهد اصلا به حرف نیست که عاشق شدن، عمل لطفا "به زور آمده بودم، به اختیار مرا" ببر به آخر دنیا از این محل لطفا نمانده راه زیادی، کنار قبرستان پیاده میشوم آقا... همین بغل، لطفا @golchine_sher
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌گفتم ڪه تو منظور من از این همه شعری مغرور، نگاهے به من انداخت ڪه منظور...؟!    @golchine_sher
بر سرِ خوانِ تو تنها کفرِ نعمت می‌کنیم سفره‌ات را جمع کن ای عشق! مهمانی بس است.. @golchine_sher
آرزو میکنم دلت هرگز ،غرق در اضطراب و غم نشود روزگارت قرین آسایش،عشق از زندگیت کم نشود @golchine_sher
شب گذشته من و او، چه خواب خوبی بود در آن سیاهی شب آفتاب خوبی بود همیشه موقع دیدار او دلم می ریخت اگرچه ترس نبود، اضطراب خوبی بود گناه نیمه شب ما کلام حافظ شد گناه نیمه شب ما ثواب خوبی بود تفاُلی نزد و یک غزل برایم خواند ولی عجب غزلی! انتخاب خوبی بود "چه مستی است ندانم که رو به ما آورد" جهان به رقص در آمد... شراب خوبی بود سوال کردم از او عشق چیست؟ چشمانش سکوت ریخت برایم، جواب خوبی بود تمام شب تن او را ورق ورق خواندم غزل، سپید، ترانه، کتاب خوبی بود اگرچه شاعر آیینی ام دلش می خواست که عاشقانه بگویم، عذاب خوبی بود @golchine_sher
گفتم به هیچ‌کس دل خود را نمی‌دهم  اما دلم برای همان هیچ‌کس گرفت @golchine_sher
هر شب منم و خیال جانان ... @golchine_sher
جایی که یار نیست دلم را قرار نیست ... @golchine_sher
بين صد گرگى كه ازاین چاه پیدا می شود یوسفی-بینی و بین الله-پیدا می شود؟! خواب گرگ وچاه دیدم،خواب برق دشنه نیز ای شب تبدار!قرص ماه پیدا می شود؟ ابن سیرین!یک ستاره نیست درخواب"عزیز" آفتابی کی براین درگاه پیدامی شود؟ تا ترنج وکارد آمد درمیان،معلوم شد چون زلیخا چند خاطر خواه پیدا می شود دست من خالی ست ای یوسف فروشان نگذرید دربساطم عاقبت یک آه پیدا می شود آی مردم! دارد این ابیات، بوی پیرهن عشق، بعد از مصرعی کوتاه پیدامی شود چشم هایم خیره برگلدان حسن یوسف است سوره ای در برگ ها ناگاه پیدامی شود @golchine_sher
از سفرۀ حسین بلندم نکن که من محتاج آب و دانۀ شب‌های جمعه‌ام @golchine_sher
قد یک کوه.،دل غمزده ام غم دارد روزگارم که فقط میل به ماتم دارد ایستاده ست لب دره ی ٍرفتن، اما پای ٍپیش آمدن ٍحادثه را کم دارد مثل کوهی که به تهدید فرو میریزد مثل ارگی که فقط خاطره از بم دارد؛ خواستم، خواستن اما نتوانستن بود گاه، امید فقط یأس دمادم دارد « آسمان بار امانت نتوانست کشید » چه توقع که خدا از من آدم دارد @golchine_sher
خبر آمد که کسی صبر و قرارش شده است مثل من عاشق لبخند و وقارش شده است برده دل از نفس و زندگی ام، آخر سر نفسش ،زندگی اش ،دار و ندارش شده است دست در دست هم و زندگی ام رفت به باد آخرین خاطره ام سوت قطارش شده است وای بر حال دل باغ زمستان زده که قرعه ی سیل و عطش سهم بهارش شده است مثل روحی که شب جمعه به عشق خیرات شادمان آمده دشنام نثارش شده است شده دل فاتحه خوان خود و یکبار دگر نا امید از همه ی ایل و تبارش شده است کاسه ی چینی احساس که نه بنویسید شاعری غرق ترک سنگ مزارش شده است @golchine_sher