هدایت شده از احمد ایرانی نسب
📙 کانال اشعار #احمد_ایرانی_نسب
💠 اشعار _سرود و نوحه
💠 تکی بیتی _ طرح استوری
💠 اطلاع رسانی کارگاه های آموزش شعر
💠 اطلاع رسانی جلسات و اجراها _مصاحبهها
💠 گزارش تصویری عکس و کلیپ اجراها
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇
https://t.me/ahmadiraninasab
بلبل به بهانه ی سرودن آمد
پروانه به شوقِ پر گشودن آمد
برخیز گلِ یاسمنم ؛ صبح شده!
خورشید به شوقِ با تو بودن آمد
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
ابریم در بهار، ما رای می دهیم
در اوج اقتدار، ما رای می دهیم
سبز از ولایتیم، سرخ از شهادتیم
چون پرچم استوار ،ما رای می دهیم
برگیم بر درخت، در باغ انقلاب
سبزیم و بی شمار، ما رای می دهیم
با ما بخوان بلند ، با شور و با شکوه
این است این شعار : ما رای می دهیم
در روز انتخاب، بر ریل انقلاب
صف: می شود قطار، ما رای می دهیم
رای من و شما، شمشیر دیگر است
شد وقت کارزار، ما رای می دهیم
ای خصم نابکار! هستیم پای کار
ما را نکش کنار، ما رای می دهیم
من رای می دهم، تو رای می دهی
دنیا در انتظار، ما رای می دهیم
در دست کوچه ها، بر شاخه امید
تا گل کند بهار، ما رای می دهیم
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#ایران_قوی
@golchine_sher
اگر که تند مزاجم اگر دل آزارم
همیشه مضطربم بی قرار و غمبارم
اگر که پنجره هارا ندیده میگیرم
و از تمامی دیوارها طلبکارم
و باب ذوق نبودم برات هیچ زمان
و باب میل نبوده ست هیچ رفتارم
اگر صدا زدمت هر دقیقه بی مورد
چون از تمام ضمایر به جز تو بیزارم
مرا ببخش که تنها به تو دلم گرم است
مرا ببخش عزیزم که دوستت دارم
#سعیده_کرمانی
@golchine_sher
عشق میخواست خرابم کند از دوری تو
حرف او پیش تو آورده خرابش کردم
باغ انگور مرا کس نخرد لیک چه باک
میفروشم دوبرابر چو شرابش کردم
#محمد_سهرابی
@golchine_sher
صبحِ غزلم در شبِ گیسوی تو گُم شد
مهتاب در آشفتگی موی تو گُم شد
وقتی که نسیمِ سحر از کوی تو آمد
عطرِ گل من در عطشِ بوی تو گم شد
در برکه ی شب ماهِ رخت مست چو افتاد
خورشید فغان کرد و سرِ کوی تو گم شد
ای بوی تو آویشنِ فنجانِ زمستان
مهتابِ شبم در خَمِ ابروی تو گم شد
ای روحِ غزل ، موجِ ترانه ، گلِ لبخند
عالم همه در بانگِ هیاهوی تو گم شد
بارانِ بهاری شده چشمانِ تو ( شایق)
وقتی که ز باغم گلِ شبوی تو گم شد
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
@golchine_sher
لای گیسوی زرافشانِ تو پنهانم من
روزگاریست که در روضه رضوانم من
ز ازل ساکنِ این کویم و می نازم
خوش
که در آن سلسله ، عمریست که
مهمانم من
بَه چه نظمی، که غزل شد متحیّر از آن
به ردیفش کنم اقرار، که حیرانم من
همه را موی به مو، آیه به آیه خواندم
چشم بد دور، که خود حافظِ قرآنم من
شده با مِهر تو زنجیر چنان دست و دلم
که اگر سر برود، بر سرِ پیمانم من
نه مرا صبر، که بنشینم و برچینم درد
نه قراری، که غمی را ز تو بنشانم من
ز گلستانِ وفا، حرمتِ بی حد دیدم
بزنم چَه چَه، که چون مرغِ غزل خوانم من
#محمد_رضا_فتحی
#م_ح_شاد
#عضوکانال
@golchine_sher
آنجا که تویی، غم نبوَد، رنج و بلا هم
مستی نبود، دل نَبُوَد، شور و نوا هم
اینجا که منم، حسرت از اندازه فزونست
خود دانی و، من دانم و، این خلق خدا هم
آنجا که تویی، یک دل دیوانه نبینی
تا گرید و گریاند از آن گریه، تو را هم
اینجا که منم، عشق به سر حدِ کمالست
صبر است و سلوکست و سکوتست و رضا هم
آنجا که تویی باغی اگر هست، ندارد
مرغی چو من آشفته و افسانهسرا هم
اینجا که منم جای تو خالیست به هر جمع
غم سوخت دل جملهی یاران و مرا هم
آنجا که تویی ، جمله سرِ شور و نشاطند
شهزاده و شه، باده به دستند و گدا هم
اینجا که منم بس که دوروییّ و دورنگیست
گریند به بدبختی خود، اهل ریا هم
#معینی_کرمانشاهی
@golchine_sher
اگر چه تنگ گرفته مرا گلوبندم
برای حال تو آغوش آرزومندم
برای من که پر از گریه های بیشترم
نشد به شادی این زندگی بپیوندم
تو مثل قهوه ی تلخ سکوت اما من
هنوز شکل همین چای ساده با قندم
هنوز سرخی پیراهن دلم خون است
بریز آتش گلدار روی اسپندم
من آن غمم که پس از گریه های بسیارم
به گور حضرت دنیا بلند میخندم
چقدر منتظر زندگی شدم نرسید
بگو به وقت تو ای مرگ ساعت چندم
چه اتفاق قشنگی ست مرگ اینگونه
به روی گردن من پنجه ی گلوبندم
تو را شبیه همین دکمه های پیراهن
تو را شبیه خودم از دل خودم کندم
#الهه_بیات_مختاری
@golchine_sher
از آن همه اشتیاق، حسرت مانده
از کرده و ناکرده ندامت مانده
در درد و غم غریبه ای غوطهورم
تا صبح ولی هزار ساعت مانده!
#مهر_آفرین
#عضوکانال
@golchine_sher
گریه نتواند دل مارا ز غم خالی کند
کی شود از خرج باران کیسه ی دریا تهی!؟
#واعظ_قزوینی
@golchine_sher
بخوان با من ،
که خواندن بی تو در عالم
برایم هیچ درمان نیست.
برایم هیچ سامان نیست
برایم قصه ی شاه پریان نیست
بخوان با من
چکاوک سان نشسته روی یک شاخه
خوش و خندان و بی کینه
به دور از های و هوی و غبغب و
فریاد و خاموشی
بخوان با من
بخوان شعر رهایی را...
#حسین_اسفندیار
#عضوکانال
@golchine_sher
کوچهای بود و دری و آتشی افروخته
هُرم آن آتش تمام خـیمهها را سوخته
#حمید_جهانگیر_فیضآبادی
#عضوکانال
#امتداد_آتش_تا_کربلا
#یازهرا_س
@golchine_sher
اگر بیتابی من خاطرت را میکند محزون
غمت را مثل تیری از دل خون میکشم بیرون
تو هم شادابیام را دیدی و هرگز نفهمیدی
که چون نیلوفری گل کردهام در برکهای از خون
در آغوش «وداعم» با تو و هر«بوسهای» امشب
هجوم تلخی «معنا»ست بر شیرینی «مضمون»
کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش
«جوان»شد پیر،«گل»شد سربهزانو،«بید»شد مجنون
هدر شد مستیام در یاد دیروز و غم فردا
بنوش از بادەی اکنون، خوشا اکنون، خوشا اکنون
#فاضل_نظری
@golchine_sher
بختت بلند باد و بلندا ببینمت!
ایرانِ من مباد که تنها ببینمت!
یک عمر روی پای خودت ایستادهای
بگذار چون گذشته سرِ پا ببینمت
زیبای چارفصلِ انار و بهارِ من
بر شاخههای شوق، شکوفا ببینمت..
همچون حماسههای خودت باشکوه باش
تا همچنان در اوج تماشا ببینمت
پُرحوصله چو خاک خراسان و سیستان
یکرنگ مثل آبی دریا ببینمت
پیش هزار رنگ شغالان شومِ شب
ای شیرِ نر، شکسته مبادا ببینمت
من رأی میدهم به تو ای خاک جاودان!
در خاک و خون معرکه حاشا ببنیمت!
#جعفر_عباسی
#ایران_اسلامی
@golchine_sher
در زد کسی از سمت خیابان، تو نبودی
برخاستم از خواب هراسان، تو نبودی
در هشتی تاریک، صدایی به زمین خورد
مانند ترک خوردن انسان، تو نبودی
پاشویه پر از برگ شد و ماه فرو رفت
در شاخه ی تاریک درختان ... تو نبودی
ای قصه ی شرقی ندمیدی و شبم ماند
در این شب تاریک هراسان، تو نبودی
ای رایحه ی سوره ی یوسف نوزیدی
ای عطر غزل های سلیمان، تو نبودی
ای عشق من ای غنچه ی نارس نشکفتی
ای روح من ای نیمه ی پنهان، تو نبودی...
#عبدالجبار_کاکایی
@golchine_sher
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دلداده به آواز شباهنگ
یادم آید تو به من گفتی:
از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم
نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی
من نه رمیدم نه گسستم
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
"حذر از عشق؟" ندانم
نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت....
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم....
بی تو اما
به چه حالی
من از آن کوچه گذشتم...
#فریدون_مشیری
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
چون وزن خوشایند سماعی هستی
مضمون قشنگ اجتماعی هستی
در دشت خیال من کمی راه برو
تو لذت ابیات رباعی هستی
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
عاقلانه کنار گذاشتمت
اما هر بار که
مژهای میافتد
روی گونهام
بی اختیار
تو را آرزو میکنم
مثل بعضی صبحها
که یادم میرود نیستی
و بلند میگویم:
صبح بخیر
#مینا_آقازاده
@golchine_sher
بی روی تو در جهان غریبیم بیا
از ماه و ستاره بی نصیبیم بیا
عمریست که رفته ای و ما آواره
در حسرت و ذوق بوی سیبیم بیا
#امالبنین_بهرامی
#عضوکانال
#امام_زمان_ع
@robaiiyat_takbait
از مستی ما گشت جهان پوچ و بقا هیچ
یا رب، سرِ ساقی به سلامت، سرِ ما هیچ
آه از دلِ پروانه که با نالهی خاموش
خود سوخت و شب را به سحر برد و صدا هیچ
هرچند حبابیم، ولی در دل دریا
با این همه سرمایه که داریم چرا هیچ؟
گفتند که یوسف سر بازار حراج است
ما نیز تهیدست و خریدار تو با هیچ
از موعظهی زاهد و از وحشتِ دوزخ
انگار نداریم امیدی به خدا هیچ
وقت است که از رستم و سهراب بپرسیم
اینجنگ چه جنگیست که «ما هیچ و شما هیچ»
یک قطره مِی ناب چشیدیم و خماریم
این است که من معتقدم یا همه یا هیچ
#هادی_محمدحسنی
@golchine_sher
یک دفتر پاره… دوتا خودکار…
یک تکه از پیراهنی گلدار…
یک جانماز کوچک زخمی
یک آسمان تسبیح و استغفار
یک لنگهکفش خسته و خاکی
دلبستهٔ یک راه ناهموار
یک قاب عکس سوخته… یک شمع…
یک خاطره از آخرین دیدار
اینسو سکوت و بهت در تجدید…
آنسو صدای گریه در تکرار…
این است دنیایی که من دارم
در خانهای بی سقف و بی دیوار
دنبال انسانهای آزادهست
دستی که بیرون مانده از آوار
من هم اگر این روزها رفتم
تو پرچمم را از زمین بردار
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@golchine_sher
در پای ترمههای عزا گریه میکنی
بانو! بلا به دور، چرا گریه میکنی؟
ابری است خانه، یکسره باران گرفته است
تا روبهروی آینهها گریه میکنی
گلدان پشت پنجره میگفت با نسیم
یا خیرهای به پنجره، یا گریه میکنی!
از جزر و مد چشم تو جریان گرفته رود
دریاست چشمهای تو، تا گریه میکنی
بر گونههای خیس تو جاری است آسمان
باران بهانه است، چرا گریه میکنی؟
حیفند اشکهای تو، دیگر سر مزار
اینگونه دلشکسته نیا، گریه میکنی!
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
گفتی ؛
همه جا دنبالت گشتم!
شهر به شهر
کوه به کوه
ندیدمت!
تو کجایی ای پُر ادعای خموش؟!
من ؟!
من اینجا گوشه قلبت
کنار زنبیل عشقم
صف اول
نشسته ام هنوز
سری هم به قلبِ نازنینت بزن
سالها
به انتظارت لحظه ها را
شماره میکنم
تو را صدا می زنم؛
با تمام واژه های عاشقانه سعدی
با رندی غزلیات حافظ
و با ظرافت مولانا
هرگز نامت از زبانم نیفتاده است
هرگز خواب به چشمم
سلام نداده است
هرگز ...
تو بیا
تو ببین
تو بخوان
تا بهار با تو برقصد
تا غزل جان بگیرد
تا غنچه شکوفا شود
چمن قد بکشد
باغ گل دهد
قناری بخواند
و
زندگی دوباره آغاز شود.
* تو را من چشم در راهم *
#محمد_رضا_فتحی
#عضوکانال
@golchine_sher
تمام دل خوشیام شور عاشقانه توست
دو چشم منتظرم تا همیشه خانه توست
تو صبر گفتی و من خسته از شکیبایی
تمام زندگیام غرق در بهانه توست
بهانه همه شعرهای من، برگرد
بیا که خانه قلبم پر از ترانه توست
دل گرفته من همچو مرغ در قفسی
تمام هوش و حواسش به آشیانه توست
به کنج خلوت خود، همچو ابر میبارم
سرم درون خیالم به روی شانه توست
تو رفتهای و من اینجا میان خاطرهها
به هر طرف که نظر میکنم نشانه توست
دل شکسته من از تو عشق میگیرد
کبوترم که امیدم به آب و دانه توست
#فاطمه_طاهریان
@golchine_sher
برخاسته چون موج و تلاطم کردند
جان و دل خود نثار مردم کردند
از خاکستر دوباره زاییده شدند
آنها که به شعله ها تبسّم کردند
#محسن_درویش
#عضوکانال
@golchine_sher