در چشمم اقیانوسی از طوفان نشسته است
بر گونههایم غربت باران نشسته است
تصویری از یک بغض چندین ساله دارد
گَردی که بر آیینهی دوران نشسته است
گندم به گندم حال آبادی خراب است
داس تجدُّد بر گلوی نان نشسته است
باز است بر فرش دعا سجّادهی هیچ
تا فقر جولان میدهد، ایمان نشسته است
از سطر اول شوق میبارید و حالا
اشک قلم در نقطهی پایان نشسته است
بر زخم اما چشم میبندم که امروز
بر سفرهی نان و نمک مهمان نشسته است
#مهدی_صحرایی
#عضوکانال
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برایم گفت از اصلِ عبادت
از اینکه نیست طاعت جز اطاعت
خدایا مثلِ زهرا(س) یاری ام کن
بمانم با ولایت تا شهادت!
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
گفتند از حوالی اینجا گذشته است
زیباییاش ز حد تماشا گذشته است
از من مخواه خشم خودم را فرو خورم
دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است
وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست
باید قبول کرد که فردا گذشته است
ای جام می که وسوسهام میکنی مدام
ما را معاف دار که از ما گذشته است
میراثدار سلسلهای پادشاهیام
دوران باشکوه من اما گذشته است
ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس
حالا که آب از سر دنیا گذشته است
#محمد_حسن_جمشیدی
@golchine_sher
هربار که نگاهت میکنم
جملهای آشنا به ذهنم خطور میکند
در اين سرزمين چيزی هست كه
ارزش زندگی كردن دارد...
#محمود_درویش
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ کیش و مات شدن وهابی ها توسط مرحوم علامه امینی رضوان الله تعالی علیه
هر بچه شیعه که می خواهد یک دلیل محکم برای شیعه بودنش داشته باشد این داستان علامه امینی و علمای اهل سنت را گوش کند.
#جهاد_تبیین
#انتشار_با_شما
@golchine_sher
صبح آمده صورت تو را ناز کند
در حاشیهی چشمتو پرواز کند
خورشید بهانهای شده تا دنیا
با دیدن تو روز خود آغاز کند
#محمدحسن_محمدی
@golchine_sher
عاشقي اول كار است و غمت آخر كار
آخر اين اول و آخر چه تناسب دارد؟
چيني نازك قلب من شاعر آخر
با دل سنگ تو كافر چه تناسب دارد؟
دل شادي طلب و خنده طولاني تو
با من غمزده خاطر چه تناسب دارد؟
تا بماند دل من ساخته اي كاخ بلور
قفس و مرغ مهاجر چه تناسب دارد؟
اين من خاكي و اين جسم گناه آلوده
با تو اي گوهر نادر چه تناسب دارد؟
#عليمحمد_پناهي
#عضوکانال
@golchine_sher
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ
در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چه کار؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
حضرت_زهرا_س_مدح
هر که با زهراست احساس سخاوت میکند
«مور این وادی سلیمان را ضیافت میکند»*
دستْپخت فاطمه نان است و نانش جذبه است
هر که شد یکبار سائل، کم کم عادت میکند
فرشیان نه، عرشیان هم رو به او میایستند
در میان خانهاش وقتی عبادت میکند
مرتضی بر فاطمه یا فاطمه بر مرتضی!
کیست که بر دیگری دارد امامت میکند؟!
هرچه مولا مدح خود را کرد، مدح فاطمهست
آینه از شأن همتایش حکایت میکند
روز محشر که بیاید کار دست فاطمهست
مرتضی میایستد، زهرا قیامت میکند
رشتهای از چادرش هم دست ما باشد بس است
رشتهای از چادرش؟! آری شفاعت میکند
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
و ما آنگاه روی دوشِ هم آرام خوابیدیم
و ما آرام مثل برههایی رام خوابیدیم
برای «عین» و «شین» و «قاف» الفبا را تکان دادیم
بدون اعتنا به «عین» و «قاف» و «لام» خوابیدیم
شبیه بادبادکهای تنها از نخ افتادیم
شبیه کفترانی مرده روی بام خوابیدیم
دو تا ماهی شدیم و تورهامان را به سر کردیم
دو تا ماهی که بر قلابِ ناآرام خوابیدیم
دو تا کودک شدیم و روزِ بیبازی کتک خوردیم
بدون کشف جادوی شباهنگام خوابیدیم
دو تا شاعر شدیم و زندگی بیآرزومان کرد
دو تا شاعر که در این شعرِ نافرجام خوابیدیم
دو تا پیچک شدیم و چوبههای خونیِ هم را
بغل کردیم و پیش از لحظهٔ اعدام خوابیدیم
شهیدانی شدیم و ناممان از کوچهها خط خورد
شهیدانی که در این قطعهٔ گمنام خوابیدیم
#حامد_ابراهیم_پور
@golchine_sher