eitaa logo
✅گلچین سیاسی و اجتماعی
2.3هزار دنبال‌کننده
34.7هزار عکس
24هزار ویدیو
89 فایل
اینجا جدیدترین اخبار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی رو بخونید پیوند کانال: http://eitaa.com/joinchat/3110141958Ccdcfc01422
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهکار دیروز سپاه که خیلی‌ها نفهمیدند؛ رونمایی از اولین موشک زیرزمینی بدون استفاده از لانچر در جهان ✌️ این موشک‌ها در کپسول در اعماق زمین دفن شده و همیشه آماده‌ی پرتاب است 😎 @Bisimchimedia
هدایت شده از بیان بازیار
♦️این روز خداوند برای آزمودن پیامبر خود حضرت ابراهیم (ع) فرمان داد تا فرزند خود حضرت اسماعیل را قربانی کند. به ابراهیم خلیل فرمان داد تا فرزندش اسماعیل را قربانی کند. او اسماعیل را به قربانگاه برد ولی جبرئیل همراه با «قوچی» نازل شد و ابراهیم آن را به جای اسماعیل قربانی کرد. ♦️عید قربان روز ذبح نفس با تیغ تقوا است. قربانی کردن حیوان، به نشانه ذبح جنبه حیوانی انسان است! ابراهیم را برسینه اسماعیل بردی تا بیازمایی که چقدر از روح‌تقوا برخوردار است! ماراخواستی که گوسفند ذبح نماییم در این روز به نشانه ذبح جنبه حیوانی انسان! خدایا فردا قربانی مخلصین درگاهت قبول نما در همین روز عینا همین فردا می نگری که : _ "روباه" صفتانی که قربانی(دین) را وسیله‌ای برای دنیایشان قرار داده‌اند و آنچه را به زبان می‌آورند در دل قبول ندارند .ذبح را در نگاه فقراء می نمایند و آش را برای اغنیاء بار می گذارند. ♦️ "گرگ"، صفتان همان تجار و کسبه‌ای گران فروش بودند که از جیب فقراء به زیادتر از حق خود در آوردند و با کمال پر رویی قربانی به آنان برسانند نه به اون گرانفروشیت مرتیکه نه به این قربانیت! ♦️آنچه نوشتم با اقتباس از یک روایت بود که شد تا حواسمان به فردا وقت قربانی جمع باشد که گرگ و روباه درون را ذبح نماییم نه......!!!! ✍️ . = https://eitaa.com/joinchat/1502281752C6fd84a776f
ﺩﺍﻧشجویی از برادران اهل تسنن به استادش ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﭼﺮﺍ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﯿ‌ﺪ؟ سوال و جواب استاد و دانشجو به روایت از استادش: گفتم :ﻣﮕﺮ ﻧﺸﻨﯿﺪﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﻛﻼ‌ﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ. دانشجو : ﻧﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ(ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟ ﮔﻔﺖ: ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ. ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭﯾﺶ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﯾﮏ ﻧﻔﺮﯼ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻏﺎﺋﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺮﯾﮏ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟ گفت : ﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ. ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻥ ﺑﺤﺚ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ. ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺍﻝ اولت ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ. ﭘﺲ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺑﻌﺪ گفتم سوال دومت ﻛﻪ ﮔﻔتی ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ تا بحال مشهد رفته ای. گفت : نه گفتم ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ. گفت ما شنیده ایم که شما به حرم میروید و شفا میخواهید. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ؟ ﮔﻔﺖ نه: ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ﺭﻭ ﺑﻪ او ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﺎ ﺣﺎﻻ‌ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺍﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﯾﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻡ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ . ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﻔﺎﯾﺖ ﺩﺍﺩ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﯼ. ﺩﯾﺪﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻄﻮﺭ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺷﻔﺎﯼ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﮏ ﻗﺮﺹ ﮐﻮﭼﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ، ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ﻉ) ﺑﺪﻫﺪ؟ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻩ ﮔﯿﺮ ﻛﺮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ، ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽ ﺷﺪ. ﻃﯿﻨﺖ ﭘﺎﮐﺶ ﺣﮑﻢ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ﻉ) ﻗﺪﺭﺗﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺑﺪﻫﺪ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﯿﻦ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺮﮎ ﻧﯿﺴﺖ. ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍنشجویم ﺟﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ گفتم ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﻭ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﺎﺕ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ(ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ) ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ‌ﺧﺮﻩ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؟ ﮔﻔت : ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﺐ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺋﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﺴﺮﯼ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔت : ﻧﻪ.... ﺷﮑﺮﺧﺪﺍ،ﮐﻪ ﻧﺎﻡ " ﻋﻠــــﯽ " ﺩﺭ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﯾﻢ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻋﻠﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﺯ ﯾﺎ ﻋﻠـــﯽ، ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻫﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺻﻼ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿـــــﻦ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎ ﺷﯿــــــــﻌﻪ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻫﺰﺍﺭﺷﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﺷـــــﯿﻌﻪ ﺯﺍﺩﮔﯽ، ﺷﺮﻑ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ *عزیزان چند روز مانده به غدیر* *اگر مسئله غدیر خوب تبلیغ می شد عاشورایی رخ نمی داد* *""""یا علی مدد""""*🌹🌟🌹
♦️احتکار بیش از ۵۰۰ واحد مسکونی توسط ۸ بانک نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس: 🔹طرح مالیات بر خانه‌های خالی با احتکار مسکن مقابله می‌کند. 🔹۸ بانک بیش از ۵۰۰ واحد مسکونی در اختیار دارند. 🔹اگر احتکار واحد‌های مسکونی به وسیله بانک‌ها یا دستگاه‌های دولتی و نهاد‌ها انجام شود، دو برابر میزان مالیات محتکران مسکن حقیقی از آن‌ها مالیات گرفته می‌شود. 🔹اگر مدیر یا کارمند دستگاه‌ها برای ارائه اطلاعات به سامانه املاک همکاری نکند به انفصال از خدمت محکوم می‌شود. 🔹مالیات بر خانه‌های خالی، به ازای سال اول شش برابر، سال دوم ۱۲ برابر و سال سوم ۱۸ برابر درآمد، خواهد بود. @AkhbareFori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅چرا بریم حج؟؟!!! توضیحات عالی حجت الاسلام موسوی را در پاسخ به این شبهه که این روزها زیاد شنیده می‌شود، بشنوید... این یک‌ونیم دقیقه طلایی را از دست ندهید بفرست برای اونایی که میگن: چرا پولمونو بریزیم تو جیب سعودی؟ چرا بدیم عربای تروریست؟ چرا به اقتصاد عربستان کمک کنیم؟ چرا به جای حج پولمونو به فقرا ندیم؟ و... 🇮🇷گلچین سیاسی @golchinseyasy
☑️پایان مناقشات در موضوع محرم 🔸رهبر معظم انقلاب در زمینه برپایی مراسمات عزاداری ماه محرم تاکید کردند که همگان باید تابع تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا باشند. 🔸 مدتهاست هرکسی یک چیزی درباره محرم میگوید،خب عزاداری را بالاخره به یک شکلی میکنند 🔸من میخواهم تأکید کنم در عزاداریها معیار آن چیزی است که کارشناسان بهداشت به ما میگویند. 🔸 بنده خودم شخصا هرچه را که آنها لازم بدانند مراعات خواهم کرد. 🔸 توصیه من به هیئات منبریها و مداح ها و دیگران این است که هرکاری میکنید ببینید ستاد ملی کرونا چه میگوید اگر ضابطه ای تایید کردند همه ما موظفیم آنرا رعایت کنیم. ☑️بزرگترین کانال خبری استان قم👇 http://eitaa.com/joinchat/1031798786C1a8f8517c9
🔰 مهار قیمت ارز باید جزو کارهای کوتاه‌مدت باشد 👈 گزارش داده‌اند که مشکل ارز دلایل امنیتی-سیاسی هم دارد 🔻 مسئله‌ی فوری در مشکل اقتصادی، مسئله‌ی مهار قیمتها است. متخصّصین مسائل اقتصادی معتقدند که این کار ممکن است و میشود قیمتها را مهار کرد. البتّه گاهی اوقات قیمتها که بالا میرود، به خاطر کمبود کالا است، لکن در مواردی هیچ کمبودی وجود ندارد؛ جنس وجود دارد، در انبار نگهش میدارند، عرضه نمیکنند؛ خب با اینها بایستی برخورد کرد. مسئله‌ی بعد هم حفظ ارزش پول ملّی است. اینکه ارز همین طور مدام افسار پاره کند و قیمتش روز‌به‌روز بالا برود، چیز بسیار بدی است. این جزو کارهای کوتاه‌مدّتی است که بایستی انجام بدهند. البتّه من اطّلاع دارم که بانک مرکزی تلاشهای زیادی دارد میکند و ان‌شاءاللّه موفّق هم خواهد شد. و از جاهای مطمئن به بنده گزارش شده که این بیش از آنچه دلایل اقتصادی داشته باشد، دلایل امنیّتی ـ سیاسی دارد که خب باید جدّاً مقابله بشود با کسانی که به این آتش‌افروزی دامن میزنند. ۹۹/۵/۱۰
عزاداری های محرم در شرایط کرونا با الهام از فرمایشات رهبر معظم انقلاب @AkhbareFori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحات محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر اسبق صمت در رابطه با اتهامات دخترش، شبنم نعمت‌زاده در خصوص احتکار دارو @AkhbareFori
✅انواع و اقسام صدقات و خیرات🌸🌸 ✅ صدقه واجب و مستحب، صدقه جاری (دائمی) و غیر جاری، صدقه مادی و غیر مادی، صدقه سرّى و علنى، صدقه نقدى و غير نقدى، صدقه غذا، لباس، وسیله، عمل و دعا... 1. صدقه واجب؛ مثل زکات فطره و خمس و زکات عام 2. صدقه مستحب؛ شامل انواع صدقات غیر واجب 3. صدقه سرّى که مخفيانه و ناشناس انجام می گيرد و بهترين نوع صدقه است (بقره271) 4. صدقه علنى که به قصد قربت و نيّت الهى و براى تشويق ديگران باشد. 5. صدقه مادى نقدى؛ مانند دادن پول، طلا 6. صدقه مادی غير نقدى؛ رساندن اجناس و مايحتاج فرد نيازمند به وى 7. صدقه غير مادى (معنوى) انجام هر کار خوبی که شبيه صدقه بوده و ثواب و پاداش آن را دارد. ✅ انواع صدقه غیر مادی 8. يارى رساندن به شخص ناتوان، به هر نوع ممکن 9. استفاده از آبروى خود براى كمك به ديگران 10. آموزش احكام اسلام 11. تعليم قرآن 12. دست نابينايى را گرفتن و او را به مقصد رساندن 13. حُسن خلق در مقابل سائل، اگر پولى ندارد 14. آشتى و سازش دادن بين دو نفر كه اختلاف دارند 15. عيادت از بيماران و مستمندان 16. هزينه ‏اى كه انسان براى حفظ آبروى خودش مى‏كند 17. مدارا و همدردى با مستمندان 18. آدرس دادن به كسى كه جايى را بلد نيست 19. دست نوازش بر سر يتيم كشيدن 20. تربیت فرزند صالح 21. قرض الحسنه دادن 22. دعا کردن در حق دیگران و ... ✅ انواع صدقات جاری 23. صدقه جارى وقف؛ (وقف و حبس عین مال که از منافع آن همیشه استفاده شود) 24. انواع وقف برای مکان: وقف ملك يا سرمايه براى يكى از اماكن متبركه، مشاهد مشرفه، امامزاده، مسجد، حسينيه، حوزه علميه، مدرسه، بيمارستان، درمانگاه، منبرخانه، مؤسسه خيريه، سقاخانه، سردخانه، آب خورى، تعمير توالت مسجد، آب انبار، پل سازی و راه‏سازى،... 25. انواع وقف براى افراد: وقف برای یک شخص یا افراد خاص يا طايفه و گروه و یا برای عموم مردم: مثل وقف برای سادات، فقرا، علما، اولاد ذكور، عزاداران حسينى، زائران امام حسين يا ساير امامان عليهم السلام، زنان بى سرپرست، ايتام، وقف امام جماعت مسجد، برای مؤذن، تكبيرگو، نونهالان و نوجوانان مسجد، بيماران خاص و صعب العلاج، .... 26. انواع وقف برای کار خاص: تشكيل جلسه روضه خوانى، امور خيريه، كارهاى فرهنگى،... 27. صدقه جاری وصیت؛ برای بعد از مرگ خود است 28. وصاياى مالى واجب؛ (بدهی شخصی، خمس، زكات، رد مظالم، حج، جهت نماز و روزه قضا شده) 29. وصاياى مالى مستحب؛ (دادن مال یا ملك به افراد یا مکان خاص) 30. وصاياى غير مالى؛ (اقرار به اعتقادات و شهادتین، توصیه فرزندان، نزديكان و آشنايان خود به انجام واجبات و كارهاى نيك، سفارش به نماز، روزه، حسن همجوارى، اخلاق نيكو، صله رحم، و تمام كارهاى خوب، و آنان را از كارهاى ناپسند باز دارد) ✅تفصیل مطالب در کتاب «نقش تربیتی انفاق و صدقه» از نگارنده ✍️احمد سعیدی راه پیوستن به کانال👇👇 🇮🇷 @fasle57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏ 🚩 الان میشه فهمید که سردار سلیمانی بعد از شنیدن این جملات، چرا بغض و گریه کرد؟
🌐 هرگونه گمانه‌زنی درباره نحوه دستگیری جمشید شارمهد تکذیب می‌شود 🔸 وزارت اطلاعات: 🔹 وزارت اطلاعات با تکذیب ادعای برخی رسانه‌ها مبنی بر دستگیری سرکرده گروهک تندر در تاجیکستان، تصریح کرد که هرگونه اطلاعات رسمی درباره اقدامات سربازان گمنام امام زمان (عج) در قالب بیانیه از طریق روابط عمومی وزارت اطلاعات منتشر می‌شود. 🔹 روز گذشته وزارت اطلاعات اعلام کرد که «جمشید شارمهد» به اتهام طراحی و اجرای چند طرح تروریستی که به شهادت و مجروح شدن جمعی از مردم از جمله در انفجار حسینیه شیراز منجر شد، دستگیر شده است. 🌎 @NewsJavan
⚡️اعلام جرم دادستان علیه وزیر ارتباطات / مجادله تند دادستان کل با وزیر ارتباطات بر سر فیلتر اینستاگرام و قهر آذری جهرمی 🔺سحام مطلع شده که از سوی دادستانی بر علیه محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات اعلام جرم شده است. 🔺گزارش سحام حاکی از فشار مرکز ملی فضای مجازی بر وزیر ارتباطات برای جلوگیری از فراگیری اینستاگرام است. این مرکز وزیر ارتباطات را به صورت غیرمستقیم به عنوان عامل فراگیری شبکه‌های اجتماعی خارجی قلمداد کرده و اثرات گسترش جرایم را به این دلیل دانسته است. 🔺این منبع به سحام نیوز گفته که در پی نامه نگاری فیروزآبادی با جهرمی، در جلسه آخر شورای عالی فضای مجازی جدال لفظی سنگین و جدی بین دادستان کل کشور و وزیر ارتباطات رخ داده است. 🔺در پی این جدال لفظی، دادستان کل کشور علیه وزیر ارتباطات به دلیل عدم تبعیت از مصوبات شورای عالی فضای مجازی، «اعلام جرم» کرده و دادستانی تهران نسبت به احضار وزیر ارتباطات اقدام نموده است. 🔺در پی این احضار، چند هفته‌ای است که وزیر ارتباطات، همه فعالیت های رسمی خود را تعطیل کرده، در فضای مجازی حضور ندارد و غیبت طولانی در جلسات هیئت دولت و سایر جلسات دارد. وی غایب بزرگ جلسه اخیر شورای عالی فناوری اطلاعات بود و حتی او در جلسه افتتاح 5G با حضور رییس جمهور، حضور نداشت. 🔺شنیده شده دستور محدودسازی و مسدودسازی اینستاگرام توسط قوه قضاییه صادر شده است. با روی کار آمدن مجلس محافظه کار،‌ فشار بر دولت برای محدود کردن شبکه های اجتماعی افزایش یافته است. ✅ @Sahamnewsorg
*تظاهرات آلمانی های متمدن !!* *در مخالفت با ماسک* *«مجبورمان کرده اند پوزه بند ببندیم»* اگر این تظاهرات در ایران اتفاق می افتاد تا قرن ها درتاریخ ، فرهنگ و ادب ملت خودمان را تحقیر می کردیم و علیه خرافه 🤣😇 و نقش مذهب در عقب افتادگی ملت ایران، قلم فرسایی می کردیم و اصرار که این ها .... نشان عقب افتادگی دینی است !! اما این تظاهرات علیه ماسک مربوط به اروپا است ... نشان آزادی و دمکراسی است 😇😭🤣 لحن یورونیوز هم کاملا خنثی است ... همان یورونیوز بی طرف !! که درباره لیسیدن دیوار توسط یک نفر چه ها که نگفت !! 👇👇👇👇👇 *تظاهرات مخالفان محدودیت های کرونایی در پایتخت آلمان* یورونیوز فارسی 01/08/2020 - 19:17 برابر با 11/05/1399 هزاران نفر از معترضان به اعمال محدودیت های کرونایی روز شنبه اول اوت در برلین تجمع کردند. این تظاهرات با عنوان «پایان بیماری همه گیر- روز رهایی» برگزار شد. در این تظاهرات گروه های مختلفی از جمله راست گرایان، مخالفان واکسیناسیون و نظریه پردازان تئوری توطئه حضور داشتند. برخی معترضان ماسک بر چهره نداشتند و برخی دیگر پلاکاردهایی به دست داشتند که روی شعارهای مبتنی بر تئوری توطئه نوشته شده بود از جمله اینکه «کرونا، زنگ هشدار دروغین» و «ما اینجا با صدای بلند حضور داریم تا آزادی مان را به سرقت نبرید.» *«مجبورمان کرده اند پوزه بند ببندیم»* معترضان همچنین شعار می دادند «مجبورمان کرده اند پوزه بند ببندیم » و «محافظت طبیعی به جای واکسیناسیون» این تظاهرات در شرایطی برگزار می شود که دولت آلمان چند روزی است نسبت به شروع موج دوم کرونا در این کشور هشدار داده است. آلمان نیز مانند بسیاری از کشورهای اروپایی محدودیت هایی را برای مردم وضع کرده تا بتواند از شیوع ویروس کرونا و شکل گیری موج دوم آن جلوگیری کند. براساس آمار دانشگاه جان هاپکینز در آلمان تاکنون 210676 نفر به ویروس کرونا مبتلا و9153 نفر نیز به دلیل ابتلا به کووید19 جان باخته اند. برای دیدن فیلم به آدرس ذیل بروید https://video.euronews.com/mp4/EN/WB/SU/20/08/01/fa/200801_WBSU_12748218_12748221_51080_190545_fa.mp4 منبع : سایت یورونیوز فارسی https://per.euronews.com/2020/08/01/germany-anti-corona-virus-restrictions-protest-in-berlin-against-mask 🇮🇷گلچین سیاسی و اجتماعی http://eitaa.com/joinchat/3110141958Ccdcfc01422
مشخص شدن ابعادی از قهر آذری جهرمی / تیغ عدالت آیت الله رئیسی سراغ آذری جهرمی رفته است؟ 🔹 طبق خبرهای رسیده، آذری جهرمی به خاطر تخلفات گسترده در وزارت ارتباطات جهت پاسخگویی به دادستانی تهران احضار شده است. 🔹 آذری جهرمی بعد از سوالات مستند دادستان، نمی تواند نسبت به تخلفات صورت گرفته جوابی دهد. 🔹 دادستان با توجه به وزیر بودن او دستور بازداشت آذری جهرمی را صادر نمی کند ولی به او هشدار می دهد که باید تخلفات را اصلاح کند وگرنه با او برخورد خواهد شد. ‌ 🔹 آذری جهرمی بعد از این قضیه به جای اصلاح رفتار خود، همانند بچه ها قهر می کند و دیگر به وزارت ارتباطات نمی رود و خانه نشین می شود! 🔹 از قوه قضائیه نیز انتظار می رود همچنان که به تخلفات برادر رئیس جمهور، دختر وزیر، داماد وزیر و... رسیدگی کرد، رسم ناصواب و غیرعقلانی عدم محاکمه مسئولان در دوران مسئولیت را کنار زده و در دادگاهی علنی به تخلفات وزیر ارتباطات رسیدگی کند. 🔹لازم به ذکر است تاکنون اسنادی مبنی بر سواستفاده و رانتخواری نزدیکان جهرمی همچون خانم ثنا اسدیان (خواهر همسرش)، فاطمه صحرائیان (همسر برادرش) و سمانه اسدیان(همسرش) منتشر شده است. ✅ به نظر می رسد اینبار تیغ عدالت آیت الله رئیسی سراغ آذری جهرمی و مافیای اقتصاد دیجیتال کشور رفته است.
❌علی اشرف ریاحی داماد نعمت‌زاده وزیر سابق صمت در دولت روحانی، که از متهمان کلان پتروشیمی است از کشور گریخت!!! 👤قاضی مسعودی مقام، در جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده پتروشیمی: 🔸"ریاحی با پاسپورتی به نام دیگری از کشور فرار کرده است. 🔹او علیه وزیر سابق که پدر خانومش است، مستنداتی ارائه داده است. 🔸ریاحی همچنین درباره «شبنم نعمت زاده» در بحث دارویی مطالبی را ارائه کرده است." 🔻همین چند روز قبل بود که صدا و سیما با دعوت از نعمت‌زاده، خودش و خانواده‌ش رو در اذهان عموم پاک کرد! واقعا باید به جناب گلادیاتور علی عسگری خسته نباشید گفت! @Afsaran_ir
روس‌ها رسم دارند به تناسب طرف مقابل به او هدیه می‌دهند. مثلا در دیدار با اعراب اغلب به آنها پرنده های شکاری گرانقیمت هدیه می‌دهند! در دیدار پوتین با رهبر انقلاب،پوتین یک قرآن نفیس قدیمی هدیه داد. این هدایا معانی خاصی دارد.در حالی داستان جالب می‌شود که دقت کنیم هم اعراب و هم ما مسلمانیم.اما چرا روس‌ها به آنها قرقی و شاهین هدیه می‌دهند و به ما قرآن؟ جواب روشن است.روسها جایگاه ما در جهان اسلام را خوب می‌دانند. در دیدار امروز دکتر قالیباف با رییس کمیته روابط خارجی دومای روسیه، هدیه امروز بسیار معنادار بود. تابلوی سیاه قلم چهره رهبر انقلاب. حداقل معنی این هدیه اینست که روس‌ها با دقت و وسواس وقایع و جریانات داخل را رصد می‌کنند و متوجهند گرایشات مجالس و دول ایران چگونه است. معنای دوم هم اینست که روس‌ها با این هدیه به ایران اعلام. می‌کنند که از نظر آنها معمار روابط راهبردی ایران و روسیه رهبر انقلاب است. 💠 @Sepahiy.. اخبار سپاه پاسداران
💖🍃🕊️ 💎_*گفت‌وگوی «جوان» با همسر شهید بهرام شهپریان که در پی یک* *تحول روحی انقلابی شد* *شهیدی که تا ۱۸ سالگی نماز خواندن بلد نبود* ⭕_*پدر بهرام به خاطر تفکرات انقلابی پسرش، او را از ارث محروم کرد، اما بهرام حاضر نشد خودش را از خط امام محروم کند* *بهرام شهپریان فرزند و عزیز دردانه خانواده‌ای مرفه و متمول بود. در فامیل او را «شاه‌نوه» لقب داده بودند. شهپریان‌ها که پیشتر به صراف‌نژاد شهرت داشتند، اغلب* *آدم‌های متمولی بودند و غیر از پدر بهرام که با درجه سرهنگی ریاست حوزه نظام وظیفه اسبق را برعهده داشت، عموهایش هم همگی از افسران ارشد و صاحب‌منصبان نظامی بودند. در چنین خانواده‌ای که* *شاه‌دوستی موروثی بود، بهرام عاشق امام شد و همه زندگی‌اش را وقف انقلاب کرد. به‌خاطر حضور در کمیته و سپس سپاه از ارث محروم شد، اما خودش را از هدفی که در آن گام نهاده بود محروم نکرد* *شهید بهرام شهپریان دانش‌آموخته رشته مهندسی برق در یکی از دانشگاه‌های ایتالیا که بعد‌ها بنیانگذار دوره‌های چتربازی و اسکی رزمی در سپاه شد*، *۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در حادثه سقوط بالگرد حاملش به شهادت رسید. قرار داشتن در ایام اردیبهشت ماه را فرصتی دانستیم تا در گفت‌وگو با* *طاهره بزم همسر شهید، مروری بر زندگی پرماجرای شهید بهرام شهپریان داشته باشیم*. ❓_*چطور با شهید شهپریان آشنا شدید؟* *ایشان یک نسبت فامیلی دوری با همسر برادرم داشتند. خانه‌هایمان هم تقریباً نزدیک هم بود. آن موقع ما در مجیدیه شمالی زندگی می‌کردیم و خانواده شهید در مجیدیه جنوبی. البته این‌ها باعث نزدیکی دو خانواده نمی‌شد، چراکه پدرشوهرم و کلاً خانواده شهپریان از آن خانواده‌های شاه‌دوست بودند و این طرف ما یک خانواده مذهبی و انقلابی داشت* *البته پدرشوهرم نماز می‌خواند و اهل حلال و حرام بود*، *ولی سبک زندگی و عقاید سیاسی و فرهنگی و... ایشان و خانواده‌شان زمین تا آسمان با ما فرق داشت. به عنوان مثال همسرم بعد‌ها به من می‌گفت: تا ۱۸ سالگی اصلاً نماز خواندن بلد نبوده است. خودش و مادر و خواهر‌های همسرم هم از نظر پوشش و ظاهر طور دیگری بودند و* *به‌اصطلاح شیک و مدرن تیپ می‌زدند. اما بعد از انقلاب که تحولی در وجود بهرام رخ داد، ایشان از خانواده‌اش فاصله گرفت و یک اتفاق ساده مقدمات آشنایی بیشتر و ازدواجمان را فراهم آورد*. ❓_*قبل از اینکه به ماجرای ازدواجتان بپردازیم، چه اتفاقی باعث شد تا ایشان متحول شود؟* *پدرشوهرم سرهنگ ارتش بود و وضع مالی خوبی داشت. اعتقادی هم به انقلاب و این چیز‌ها نداشت*. *بعد از پیروزی انقلاب که اوضاع کشور ملتهب شد، خانواده* *بهرام او را برای تحصیل به ایتالیا فرستادند. تأکید هم کردند که به هیچ عنوان ایران برنگرد و همان جا بمان. همسرم آنجا در انجمن اسلامی دانشگاه، دوستانی انقلابی پیدا می‌کند. کم‌کم با انقلاب و اندیشه‌های حضرت امام (ره) آشنا و متحول می‌شود،*. *پس از این تحول روحی تصمیم می‌گیرد به ایران برگردد، اما پدرشوهرم تهدید می‌کند که اگر برگردی، از ارث محرومت می‌کنم. بهرام قاطعانه پای اعتقاداتش می‌ایستد و به ایران برمی‌گردد. اول عضو کمیته می‌شود و در غائله گنبد هم حضور پیدا می‌کند. سال ۵۹ هم که وارد سپاه می‌شود. از آن طرف پدرشوهرم تهدیدش را عملی و همسرم را از خانه و خانواده طرد می‌کند. بهرام مدتی به منزل دایی‌اش می‌رود و بعد هم که زندگی مستقلی را شروع می‌کند. وقتی به خواستگاری‌ام آمد خانواده‌اش حاضر نشدند او را همراهی کنند و دفعات اول به‌تن‌هایی برای خواستگاری به خانه‌مان می‌آمد*. ❓_*مگر چند بار از شما خواستگاری کرده بودند*؟ *اصلاً چطور مسیر زندگی شما را مقابل هم قرار داد*؟ *پدرم آن موقع در یک درمانگاه کار می‌کرد و هر کسی از آشنا‌ها که کارش به دکتر و شکسته‌بند و این چیز‌ها می‌افتاد به پدرم مراجعه می‌کرد. در یک عملیات جنگی که دست بهرام شکسته بود، ایشان برای جا انداختنش به پدرم* *مراجعه کرد تا او را به یک شکسته‌بند حاذق معرفی کند. عرض کردم که ما یک نسبت فامیلی دوری داشتیم و دورادور* *همدیگر را می‌شناختیم. بر اساس همین شناخت یک روز بهرام پیش پدرم آمد. همان لحظه من و خواهرم برای خرید از خانه بیرون می‌رفتیم. جلوی در ایشان را* *دیدیم. زمان طاغوت دو یا سه بار او را با تیپ قبلی‌اش دیده بودم. حالا محاسنی داشت و اصلاً سر و وضعش با قبل خیلی فرق کرده بود. اصلاً او را نشناختم. خودش را معرفی کرد و گفت*: *شما دخترخانم‌های فلانی هستید؟ چون ما مستأجر داشتیم می‌خواست بداند مستأجر هستیم یا از خانواده پدرم هستیم. گفتیم دخترهایش* *هستیم و بعد به راهمان ادامه دادیم. آن روز بهرام از حجاب من خوشش آمده بود. خلاصه از همان جا قضیه* *خواستگاری شروع شد. در حالی که من اصلاً قصد ازدواج نداشتم و می‌خواستم درسم را ادامه بدهم. از طرفی، چون خانواده بهرام او را طرد کرده بودند، تنهایی به خواستگاری‌ام می‌آمد و پدر
و مادرم از این موضوع رضایت نداشتند*. *با اصراری که بهرام داشت، جلسات خواستگاری و آمدوشد ایشان از خردادماه سال ۶۰ تا تیرماه و سپس مردادماه همان سال کش پیدا کرد. طی این مدت بهرام به بهانه‌های مختلف به خانه ما می‌آمد و باز قضیه خواستگاری را مطرح می‌کرد*. ❓_*_خانواده همسرتان طی این مدت حاضر نشدند او را همراهی کنند*؟ *خانواده همسرم قبل از ماجرای خواستگاری از من، ایشان را طرد کرده بودند*. *بعد که ماجرای خواستگاری پیش آمد مخالف‌هایشان شدت پیدا کرد. ما یک خانواده مذهبی داشتیم و به قدر خودمان فعالیت انقلابی می‌کردیم. پدرم اوایل* *انقلاب شب‌ها به کمیته محلمان می‌رفت و فعالیت می‌کرد. چون خانواده بهرام شاه‌دوست بودند، کاملاً با ازدواج ما مخالفت کردن* *این طرف هم که پدر و مادرم به بهرام می‌گفتند باید با خانواده بیایی و رسم و رسوم را رعایت کنی. بهرام قضیه طرد شدنش را پیش می‌کشید و اصرار می‌کرد*. *یادم است به پدر و مادرم می‌گفت: این لباس پاسداری که به تن دارم کفن من است. خدا می‌داند بار بعدی که به جبهه رفتم قسمت می‌شود برگردم یا نه. با این حرف‌ها دل پدر و مادرم را نرم کرد*. *من دو پسرخاله داشتم که یکی‌شان در جنگ به شهادت رسید و دیگری بعد‌ها در تهران ترور شد. به خاطر پسرخاله‌ها که اتفاقاً با بهرام هم دوست بودند*، *مادرم روی رزمنده‌ها تعصب خاصی داشت. بهرام که بحث رزمندگی‌اش را پیش کشید، والدینم راضی شدند و بعد قرار شد من* *و بهرام حرف‌هایمان را بزنیم. راستش اصلاً نمی‌خواستم پیشنهاد ازدواجش را قبول کنم. یعنی اصلاً آماده ازدواج نبودم. ولی وقتی چند جلسه با هم حرف زدیم، قبول کردم. مشکل از طرف ما که حل شد، یک بار مادر بهرام به اصرار ایشان در جلسه* *خواستگاری حضور پیدا کرد. اما وقتی من چای به ایشان تعارف کردم، دستم را پس زد! به‌رغم* *همه این مشکلات و مخالفت‌ها ما ۱۶ مهر سال ۶۰ عقد کردیم و بهمن‌ماه همین سال هم مراسم ازدواجمان برگزار شد*. ❓_*شهید بهرام شهپریان* *به نظر شما چه چیزی باعث شد همسرتان* *متحول شود و در خط امام و انقلاب قرار بگیرد*؟ *جواب این سؤال را یکی در حلال‌خوری پدرش می‌دانم و دیگری در ذات پاک بهرام. پدرشوهرم هرچند شاه‌دوست بود و خیلی هم روی این مسائل تعصب نشان* *می‌داد، اما نمازش را می‌خواند و به مال حلال اعتقاد داشت. یک بار خودش تعریف می‌کرد که، چون رئیس نظام وظیفه بود، خیلی‌ها برای معاف شدن فرزندانشان به او رشوه می‌دادند. می‌گفت: من هیچ‌وقت* *هیچ‌کدام از این هدایا را قبول نکردم جز یک جلد کلام الله مجید را. هیچ وقت هم از قدرتم برای معاف کردن کسی استفاده نکردم جز سرباز‌هایی که از خانواده‌های فقیر بودند و می‌خواستم با معاف کردنشان بروند و کمک حال خانواده‌هایشان بشوند. بهرام هم آنطور که مادرش تعریف می‌کرد* *در کودکی بسیار دل‌رحم بود و به گماشته‌های پدرش کمک می‌کرد. مادرش می‌گفت، چون بهرام شاه‌نوه خانواده* *بود، موقع غذا اول بشقاب او را می‌کشیدیم و می‌فرستادیم تا در اتاقش بخورد. بعد که به بهرام سر می‌زدم* *می‌فهمیدم غذا را به سرباز‌های گماشته داده و وانمود می‌کند که غذا خورده است. گاهی هم از پول توجیبی خودش به سرباز‌ها می‌داد و آن‌ها را می‌فرستاد مرخصی تا به خانواده‌هایشان سر بزنند*. ❓_*همسر شما کسی بود که به خاطر اعتقاداتش حاضر شد از امکانات و زندگی مرفهی که داشت دست بکشد؛ طی زندگی مشترکی که داشتید، ایشان را چطور آدمی شناختید؟* *بهرام واقعاً خودش را وقف کشور و انقلاب کرده بود*. *با آن جسارت مثال‌زدنی که داشت، هر کاری انجام می‌داد تا بار انقلاب روی زمین نماند. ایشان تا می‌توانست به کشور‌های مختلف مثل سوریه و لبنان و حتی ژاپن و جا‌های مختلف می‌رفت تا چیز‌های بیشتری یاد بگیرد و به همرزمانش یاد بدهد*. *اسکی رزمی را بهرام وارد آموزش‌های سپاه کرد. یا اولین دوره‌های* *چتربازی در سپاه را بهرام پایه‌گذاری کرد. کلاً در بحث آموزش ید طولایی داشت. یک مدتی هم مسئول اعزام شده بود*. *البته من هیچ‌وقت از* *مسئولیت‌هایش مطلع نمی‌شدم؛ چون در خانه* *حرفی از کارش نمی‌زد. بعد از شهادتش و در صحبت‌های همرزمانش متوجه می‌شدم او فلان مسئولیت را برعهده* *داشته است. بهرام بیشتر در شهر حضور داشت و آموزش می‌داد، اما این* *موضوع باعث نمی‌شد از جبهه غافل باشد. مقارن با عملیات سریع خودش را به جبهه می‌رساند، اما، چون در پادگان‌های آموزشی مسئولیت* *داشت، حضورش در جبهه به همان چند روز عملیات محدود می‌شد. چندین و چند بار هم در جبهه و هم در حین* *آموزشی مجروح شد. در عملیات فتح‌المبین هر دو دستش شکست. بار دیگر سر و گردنش جراحت سطحی برداشت*. *یک بار هم در آموزشی چترش باز نشد و با چتر کمکی فرود آمد که دچار جراحت شدیدی شد*. *سه بار هم ترورش کردند. یک بار روی موتور به طرفش تیراندازی می‌کنند که زمین* *می‌خورد و بدنش روی زمین کشیده می‌شود. تا مدتی بدنش عفونت می‌کرد و سن
شد بتوانم اینقدر محکم با قضیه برخورد کنم. سال‌ها بعد که قرار شد حامد را عقد کنیم، موقعی که رفتیم اجازه عقد را از پدر عروس‌خانم بگیریم، آنجا بود که بغضم ترکید و بعد از این همه سال گریه کردم*. 📚منبع: روزنامه جوان 💖🍃🕊️
گریزه و ماسه‌هایی که توی تنش فرو رفته بود را از بدنش خارج می‌کردیم*. ❓_*پس کل چهار سال زندگی مشترکتان مملو از حوادث و مجروحیت‌ها و مأموریت‌های ایشان بود*؟ *فقط این‌ها نبود. آن زمان بحث ترور متوجه خانواده پاسدار‌ها هم می‌شد. یک مقطعی هم من و پسرمان حامد محافظ داشتیم و هم خود بهرام*. *مرتب تهدید می‌شدیم. گاهی زنگ خانه را می‌زدند و می‌گفتند همسرتان را کشتیم. یا اینکه به‌زودی او را ترور می‌کنیم. ما طی این چهار سال ۹ بار اسباب‌کشی کردیم و جا‌به‌جا شدیم*. *خیلی از مواقع هم به خاطر *تهدید‌ها و احتمال ترور، مجبور می‌شدیم شبانه یا به خانه اقوام بریم یا مسافرت کوتاهی داشته باشیم*. *در یک مقطع وقتی همسرم به محل کارش می‌رفت، در را به روی من قفل می‌کرد تا مبادا به هر دلیلی از خانه خارج بشوم و اتفاقی بیفتد. یک بار منافقین به طرف من و پسرمان حامد که آن موقع خیلی کوچک بود تیراندازی کردند*. *سریع به داخل یک نانوایی دویدم و شاطر من و پسرم را مخفی کرد. آن موقع بهرام یک اسلحه ژ. ۳ پشت پنجره آشپزخانه نصب کرده بود و یک کلت هم همیشه در خانه بود که در نبودش اگر اتفاقی افتاد از آن‌ها استفاده کنم*. ❓_*با این وجود شما هر آن احتمال شهادت همسرتان را می‌دادید*؟ *بله در طول آن چهار سال همیشه آماده شنیدن خبر شهادت همسرم بودم. یک بار که چتر بهرام در حین* *آموزشی باز نشده بود، یکی از همرزمانش آمد تا خبر مجروحیتش را بدهد. آن روز منزل پدرم بودم. قرار شد با یک اتومبیل من را پیش بهرام ببرند* *من حین راه گفتم آمادگی شنیدن هر خبری را دارم. اگر بهرام شهید شده رک و راست به من بگویید. آن بندگان خدا هم گفتند باور کنید ایشان مجروح شده و* *الان در بیمارستان بستری است. روزی هم که بهرام به شهادت رسید، پدرم خبر را به من رساند*. *می‌خواست از* *مجروحیت و این چیز‌ها مقدمه‌چینی کند که گفتم می‌دانم شهید شده است و نیازی به این حرف‌ها نیست. کما اینکه یک هفته قبل از شهادت بهرام* *صحبت‌هایی بین من و ایشان رد و بدل شد که به نوعی مرا آماده شنیدن خبر شهادتش کرده بود*. ❓_*چه صحبت‌هایی* *بهرام قرار بود به لبنان برود. یک هفته بعد از شهادتش با هم به زیارت شاه عبدالعظیم رفتیم. حین راه من خوابی را که دیده بودم برای بهرام تعریف کردم. در خوابم صحرای محشر و کعبه را دیده بودم و کیفیت این خواب چنان بود که بهرام را تکان داد*. *بعد‌ها همرزمانش می‌گفتند که این خواب او را خیلی منقلب کرده بود. همان روز حرف شهادتش را پیش کشید و گفت: اگر شهید شدم چه می‌کنی؟ گفتم ما هم خدایی داریم. این حرف را که زدم خدا را شکر کرد و گفت*: *حالا با خیال راحت به راهم می‌روم. گفتم کدام راه؟ گفت: شهادت دیگر. جا خوردم و گفتم این چه حرفی است. بعد که به خانه برگشتیم وصیتنامه‌ای نوشت. چون در آن توصیه کرده بود بعد از ایشان به زندگی ادامه بدهم و ازدواج کنم، از حرصم وصیتنامه را پاره کردم. نمی‌دانستم همه این‌ها مقدمه‌ای است برای شهادتش*. ❓_*نحوه شهادتشان چطور بود؟* *تعدادی از نیرو‌های آموزشی همسرم در پادگان شهید بادینه‌ای در پیشوای ورامین آموزش می‌دیدند*. *سال ۶۵ یک بارندگی شدیدی رخ داد و سیل آمد. نیرو‌های آموزشی در میان سیل گیر افتاده بودند و گویا به خاطر بیابانی بودن منطقه، شب‌های سردی را تحمل می‌کردند. همسرم برای اینکه به آن‌ها غذا و وسایل گرمایشی برساند، اصرار کرده بود که هلی‌کوپتری در اختیارش بگذارند*._ *بار اول در روشنایی روز می‌روند و وسایل را می‌رسانند. بار دوم که هوا تاریک شده بود، از بالگردی استفاده می‌کنند که امکان پرواز در شب را داشت. قبل از پرواز بهرام به مادرش زنگ می‌زند و از ایشان می‌خواهد هوای من و پسرمان حامد را داشته باشد. حامد پایش شکسته و بد جوش خورده بود. من هم آن روز‌ها ناخوش بودم. دخترم زهرا را باردار بودم. بهرام به مادرش گفته بود فرزند توراهی‌مان دختر است و اسمش هم زهرا است! مادرشوهرم بعد‌ها می‌گفت: من فقط نیم ساعت قبل از شهادت بهرام با او صحبت کردم. بعد از این تماس ساعت هشت و نیم شب ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۵ بالگرد حامل بهرام و ۹ نفر دیگر از همرزمانش سقوط می‌کند و همگی به شهادت می‌رسند*. ❓_*پسرتان موقع شهادت پدرش چند سال داشت؟ دخترتان چند ماه بعد به دنیا آمد*؟ *حامد سه‌ونیم ساله بود. زهرا هم هفت ماه بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد*. *با یک کودک سه‌ونیم ساله و نوزادی که هنوز به دنیا نیامده بود*، ❓_*قاعدتاً برای شما هم از دست دادن همسرتان سخت بود*؟ *من خودم در وادی جهاد و شهادت بودم و شهادت* *همسرم را از پیش پذیرفته بودم. شاید برایتان جالب باشد که* *هیچ‌کسی در هیچ‌کدام از مراسم همسرم گریه کردن من را ندید. همه فکر می‌کردند مریض شده‌ام و می‌گفتند تو بارداری، باید گریه کنی و خودت را تخلیه کنی*. *حتی می‌خواستند من را پیش دکتر ببرند، اما می‌گفتم کاملاً حالم خوب است و نیازی به دکتر نیست*. *کسی باورش نمی‌