📝
چند راه مخفی روانشناسی که کم از تراپی نداره
اگه شرایط تراپی رفتن نداری یه سری کارها هست که بسیار برای روانمون خوب و لازمه
۱) بنویس، بنویس، نوشتن خیلی وقت ها معجزه میکنه!
طبق پژوهش هایی که داشتن، نوشتن باعث میشه ذهنت از افکاری که درگیرت کردن تخلیه بشه، اضطرابت کم بشه، خلاق تر بشی
+حتی تا این حد خوبه که بهش میگن نوشتار تراپی
۲) کتاب بخون، کتاب خوندن کم از تراپی نداره
چندتا کتاب خوبی که میتونه بهت خیلی کمک کنه؛ برای بهتر شدن رابطهت ،کتاب محکم در آغوشم بگیر رو بخون، برای پیشرفت و کنار گذاشتن اهمالکاری، قدرت شروع ناقص رو بخون و برای بالا بردن انگیزهت" کتابخانه نیمه شب" رو مطالعه کن
۳) با یه دوست صمیمی حرف بزن
پژوهش ها نشون داده تاثیری که یه دوست روی روان ما میذاره، بسیار بیشتر از اون چیزیه که فکر می کنیم، دوست خوب میتونه توی تموم زمینه ها باعث بهتر شدن تو بشه حتی التیام و آرامش روانت
۴) حیوون خونگی داشته باش
داشتن حیوون خونگی، بازی کردن باهاش، وقت گذروندن با اون، به طرز عجیب غریبی افسردگی و اضطراب رو کاهش میده
۵)ورزش کن
مهم ترین راه مخفی برای بهتر شدن حالتو بهت معرفی کنم، فقط و فقط ورزشه، تموم اون هورمون های حال خوب کنی که می خوای رو ورزش بهت میده
۶) و در آخر معجزهای به نام آغوش
بغل کردن رو دست کم نگیر و حتما انجامش بده، خیلی وقتا ما دنبال شنیدن توصیه و راه حل از بقیه نیستیم، فقط دنبال بغل شدن و شنیده شدنیم
📝
داشتن دوست پایه موهبت است و به آدم آرامش میدهد. اینکه بدانی همیشه میتوانی روی همراهیاش حساب کنی. اگر حالت بد باشد او هست تا با هم گفتوگو کنید. اگر بخواهی بروی خرید او بهترین همراه است برای اینکه وقتی از اتاق پرو میآیی بیرون و چرخ میزنی بگوید چهقدر لباست بهت میآید. وقتی میروید تاتر و سینما در راه برگشت دربارهی آنچه دیدهاید حرف بزنید. اگر خواستی کاری را شروع کنی بتوانی روی کمکش حساب کنی. خلاصه که دوست پایه آرامش خاطر خیلی خیلی عمیقی به آدم میدهد.
اما من خودم چقدر دوست پایهای به حساب میآیم؟ کدام دوستم میتواند در لحظه بدون اینکه قبلش اسمس داده باشد به من زنگ بزند و بگوید بیا همدیگر را ببینیم؟ کدام دوستم میتواند همینطور سرزده بیاید خانهام و سر راه فقط برای اینکه خبری داده باشد زنگ بزند؟ کدام دوستم برای برنامههایی مثل تاتر و کنسرت و چه و چه اولین نفر به یاد من میافتد و مطمئن است اگر پیشنهادش را بدهد، من پایهام و میروم؟
خب باید بگویم که من در گذشته پایهترین فردی بودم که کسی میتوانست سراغ داشته باشد، یعنی ممکن بود درس و همهی چیزهای دیگر را رها کنم و بروم چون اولویتم این بود که وقتی به حضورم نیاز است، تماموکمال باشم.
حالا هم دلم میخواهد در سال جدید این را تمرین کنم. همین بودن در لحظه و تصمیم گرفتن برای تجربهی چیزی که از قبل برنامهای برایش نداشتم. میدانم که خیلی وقتها به خاطر کار و این همه مسئولیتی که دارم نمیتوانم درست انجامش بدهم اما فعلا تصمیمم این است و اگر بتوانم ده درصد هم پیشرفت کنم خوب است.
یعنی در روزگاری که آدمها دارند تمرین میکنند چگونه بگویند نه؛ من باید تمرین کنم همهی پیشنهادها را رد نکنم و آن وسط چندتایی بله بگویم. اسم این چالش را هم میگذارم چالش بلهبرون😎
خیلی استرس و هیجان دارم و اصلا نمیدانم چه میشود ولی خب به ازای هر پنج تا نه یک بله میگویم تا ببینم جریان زندگی من را به کجا میبرد.
دلیلش هم این است که خود من دوستهای غیرپایهام را کمکم حذف میکنم، یعنی اگر چندبار به طرف پیشنهادی بدهم و هربار نه بشنوم دفعهی بعدی که دنبال همراهی برای تجربهای باشم اصلا دیگر جزء گزینههایم هم قرار نمیگیرد و خود به خود حذف میشود و خب طبیعی است دیگر!
پس برویم ببینیم چه میشود...
👤 صدیقه حسینی
📝
از مخاطبای درونگرای صفحم پرسیدم
چه چیزی رو دوست دارید بقیه در مورد شما بدونن؟
+جواب ها بسیار جالب و خوندنی بود....
نوشته بود
دوست دارم همه بدونن ما هیچ تمایلی به تلفنی صحبت کردن نداریم تازه وقتی خودمون زنگ می زنیم هم خوشحال میشیم طرف جواب نده
+با پیام همه چی بهتره
اگه پیشت پرحرف میشم و دلم می خواد باهات زیاد حرف بزنم بدون انقدر دوست دارم که داری برونگرا ترین حالت یه درونگرا رو میبینی
بیرون رفتن، مسافرت ، همشون قشنگه اما هیچ جا اتاق خودم نمیشه انگار اونجا باتری اجتماعی بودنم دوباره شارژ میشه
اینکه دوست دارم کارهامو تنهایی انجام بدم به این معنی نیست که ازت خوشم نمیاد، فقط تنهایی راحت ترم همین
میشه وقتی دارم لذت میبرم از تماشای بقیه
با یه سوال تو چرا انقدر ساکتی و چیزی نمیگی کوفتم نکنی؟
ما درونگراها استاد جر و بحث کردن با بقیه توی ذهنمونیم، وقتی از کسی ناراحت میشیم
منطقه امنم که حالم رو خوب میکنه؟!
اتاقم، تختم، کتابام
و در نهایت
درونگرا بودن منزوی بودن نیست بلکه لذت بردن از تنهایی عمیقیه که هرکسی نمیتونه درکش کنه
چه خود گول زدنی ، فاصله ی کوتاه میان دو نیستی را زندگی نامیدن !
- روبر مرل
اونایی که تا سراغشونو نگیری سراغتو نمیگیرن
قدرشونو بدونید
همین که کاریت ندارن خودش یه نعمته :)
ما رو از رفتن نترسون
خودمون جوری باهات کات میکنیم که
تو هیچ سیستم عاملی پیست نشی :)
اونى كه از شوخیات ناراحت نميشه باجنبه نيست
فقط توقعشو از سطح شعور آدماى اطرافش پايين آورده و داره راحت زندگى ميكنه :)
مشكل اينجاست كه فكر ميكنيد هميشه گزينه بهترى هم هست
براى همين قدر هيچكس و هيچى رو نميدونيد :)
اگه بخوای با حیلهگری کنار ما راه بری
حلیهگر تر از ما پیدا نمیکنی :)