eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
1.9هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
27.6هزار ویدیو
154 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر کانال و گروه جهت انتقاد یا پیشنهاد @bondar1357 @golchintap1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طولانی ترین زیپلاینِ دنیا در آفریقای جنوبی به طول 3.2 کیلومتر که سرعت را تا 120 کیلومتربرساعت می رساند. @golchintap
💫 سه دوست در یک اتومبیل به مسافرت رفته بودند و متاسفانه یک تصادف مرگبار باعث شد که هر سه در جا کشته شوند یک لحظه بعد روح هر سه دم دروازه بهشت بود و فرشته نگهبان بهشت داشت آماده می شد که آنها را به بهشت راه دهد… اما ناگهان یک سوال از آن سه نفر میپرسند !!! _ الان که هر سه تا دارین وارد بهشت می شین اونجا روی زمین بدن هاتون روی برانکارد در حال تشییع شدن بسوی قبرستان است و خانواده ها و دوستان در حال عزاداری در غم از دست دادن شما هستند دوست دارین وقتی دارن از کنار جنازه راه می رن در مورد شما چی بگن؟ اولی گفت : دوست دارم پشت سرم بگن که من جز بهترین پزشکان زمان خود بودم و مرد بسیار خوب و عزیزی برای خانواده ام دومی گفت : دوست دارم پشت سرم بگن که من جز بهترین معلم های زمان خود بودم و توانسته ام اثر بسیار بزرگی روی آدمهای نسل بعد از خودم بگذارم سومی گفت : دوست دارم بگن : نگاه کن داره تکون می خوره مثل اینکه زنده است ! @golchintap
@golchintap اگر روزی ۱۵ دقیقه کتاب بخونی؛سالی حدود ۱۵ تا کتاب میخونی! اگه روزی ۱۵ دقیقه ورزش کنی؛تو مدت یکسال بدنت خوش فرم شده! اگه روزی ۱۵ دقیقه بعد از بیدار شدنت برنامه های اون روزتو مرور کنی تو یکسال درست مثل آدمای موفق میشی! اگه روزی ۱۵ دقیقه واسه هدفت وقت بزاری؛تا آخر سال به دست اش آوردی! تو میتونی هر چیزی رو میخوای به دست بیاری فقط کافیه استارتشو بزنی! ‎‌‌ ‌‌‌
باورتون میشه بگم این یه نقاشیه که با مدادرنگی کشیده شده @golchintap
سرت را بالا بگیر بگذار همه‌ی آدم‌هایی که دورت ایستاده‌اند و برای زمین خوردنت با هم شرط بسته‌اند وا بمانند از اینکه هنوز میخندی که هنوز جای دست‌هایت روی زانوهایت جا خشک میکند. و مصرّانه به همه‌ی بی‌مهری‌ها میخندی سرت را بالا بگیر... بگذر از تمام چاله‌های اشتباهی که پاهایت را آزردند. حرف‌هایی که دلت را شکستند، آدم‌هایی که نگاهشان از هزاران تیشه بر ریشه‌ات بدتر بودند. خودت را ببخش. برای همه‌ی روزهایی که با سادگیِ کامل خودت بودی، خودت ماندی و خودت خواهی ماند. سرت را بالا بگیر. این روزها تاوانِ لحظه‌های سنگینی است که هر دقیقه‌اش خودت را خرج کسانی کرده‌ای که منتظر بودند افتادنت را ببینند و بلند سوت بزنند و بلندتر برای شکستنت دست بزنند. سرت را بالا بگیر.... ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
سرت را بالا بگیر بگذار همه‌ی آدم‌هایی که دورت ایستاده‌اند و برای زمین خوردنت با هم شرط بسته‌اند وا بمانند از اینکه هنوز میخندی که هنوز جای دست‌هایت روی زانوهایت جا خشک میکند. و مصرّانه به همه‌ی بی‌مهری‌ها میخندی سرت را بالا بگیر... بگذر از تمام چاله‌های اشتباهی که پاهایت را آزردند. حرف‌هایی که دلت را شکستند، آدم‌هایی که نگاهشان از هزاران تیشه بر ریشه‌ات بدتر بودند. خودت را ببخش. برای همه‌ی روزهایی که با سادگیِ کامل خودت بودی، خودت ماندی و خودت خواهی ماند. سرت را بالا بگیر. این روزها تاوانِ لحظه‌های سنگینی است که هر دقیقه‌اش خودت را خرج کسانی کرده‌ای که منتظر بودند افتادنت را ببینند و بلند سوت بزنند و بلندتر برای شکستنت دست بزنند. سرت را بالا بگیر.... ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
@golchintap 📝قسمت جالبی از متن کتاب "تسخیر شدگان" نوشته ''داستايوفسكى'' ✍هر گذشته ای دارد وهر گناه کاری آینده ای! پس قضاوت نکن. میدانم اگر: قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد... 🔹تا به من ثابت کند. در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم. محتاط باشیم، در سرزنش و قضاوت کردن دیگران وقتی؛ نه از دیروز او خبر داریم، نه از فردای خودمان
حتما که نباید سفر به آنتالیا و تایلند باشد ! یا گشت و گذار تویِ پاساژهایِ لوکس و شام خوردن توی رستوران هایِ سوپرلوکس ... ! حتما که نباید تویِ استخرهایِ مدرن و جِتِ شخصی یا ماشین هایِ آنچنانی باشد ... ! یعنی هنوز نفهمیده اید ؛ که خوشبختی ، هیچ ربطی به ثروت ندارد ... !؟ ببینم ؛ شده در یک تابستان ، با "آبدوغ خیار" ، یک سر تا بهشتِ خدا رفته باشید ؟! کدامتان تا به حال زیرِ دوشِ آب گرم ، با بیخیالیِ تمام ، سیب ، گاز زده اید ؟! یا مثلا اُملت را با نانِ آب کشیده نوشِ جان کرده اید ؟! شده اصلاً که با یک آهنگِ خارجیِ ملایم ، چشمانتان را ببندید و برای خودتان کلی خیالبافی هایِ دِنج و عاشقانه کنید ؟! شده بدونِ چتر زیرِ باران قدم بزنید ؟! یا تنهایی بروید کافه و کلی هم خودتان را سرِ میز تحویل بگیرید و حالتان با خودتان خوب باشد ؟! یک فنجان چایِ دبشِ عصرانه پایِ پنجره چی ؟! خورده اید ؟! خواستم بگویم ، آدم هایِ مثبت ، هرجا که باشند و با هر شرایط و هر دلخوشیِ بزرگ یا کوچکی ، حالِ لحظه هایشان خوب است ... خودتان را گول نزنید ؛ زندگیِ مدرن و لاکچری بهانه است ... خیلی ها ، حسرتِ همین شادی هایِ نقلی و ساده را دارند ... ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
🍂🌺🍂🌺🍂🌺 📝 🔹هارون‌الرشید و زبیده ✍آورده اند که در یکی از اعیاد رسمی با زبیده زن خود نشسته و مشغول بازي شطرنج بودند . بهلول بر آنها وارد شد و دید در حال بازی هستند ، در آن حال صیادي بر هارون وارد شد و به احترام خلیفه ، خم شد و به سجده در آمد و زمین را بوسه داد و ماهی بسیار فربه قشنگی را جهت خلیفه آورده بود تقدیم خلیفه نمود. 🔹هارون چون در آن روز سر خوش بود ، از این احترام و سجده کردن و تعظیم صیاد خوشش آمد. لذا امر نمود تا چهار هزار درهم به صیاد انعام بدهند . زبیده خاتون که همسر خلیفه بود به عمل شوهرش اعتراض کرد و به هـارون گفت : این مبلغ براي این صیاد زیاد است به جهت اینکه تو باید هر روز به افراد لشگري و کشوري انعام بدهی. 🔸چنانکه تو به آنها از این مبلغ کمتر بدهی خواهند گفت که ما به قـدر صـیادي هـم در نزد خلیفه ارزش نداشتیم و دارای احترام نیستیم و اگر زیاد بدهی خزینه تو به اندك مدتی تهی خواهد شد . هارون سخن زبیده را پسندیده و گفت الحال چه کنم ؟ گفت صیاد را صـدا کـن واز او سـوال نمـا ایـن ماهی نراست یا ماده ؟ 🔹اگر گفت نر است بگو پسند ما نیست و اگر گفت ماده است باز هم بگـو پـسند مـا نیست و او مجبور می شود ماهی را پس ببرد و انعام را بگذارد . بهلول که شاهد این جریان بود ، از روی نصیحت به هارون گفت : فریب زن نخور مزاحم صیاد نشو ولی هارون قبول ننمود . لذا صیاد را صدا زد و به اوگفت : ماهی نر است یا ماده ؟ 🔸صیاد باز هم زمین را بوسید و عرض نمود این ماهی نه نر است نه ماده بلکه خنثی است . هارون از این جواب و احترام و به سجده افتادن صیاد، در مقابل او خوشش آمد و امر نمود تا چهار هزار درهم دیگر هم انعام به او بدهند. صـیاد پولها را گرفته ، در بندي ریخت و موقعی که از پله هاي قصر پایین می رفت یک درهم از پولها به زمـین افتاد. صیاد خم شد و پول را برداشت. 🔹زبیده به هارون گفت : این مرد چه اندازه پست همت است که از یک درهم هم نمی گذرد. هارون هم از پـست فطرتـی صـیاد بدش آمد و او را صدا زد و باز بهلول گفت مزاحم او نشوید . هـارون قبـول ننمـود و صـیاد را صـدا زد و گفت : چقدر پست فطرتی که حاضر نیستی حتی یک درهم از این پولها قسمت غلامان من شود . صیاد باز زمین ادب بوسه زد و عرض کرد : 🔸من پست فطرت نیستم . بلکه نمـک شناسـم و از ایـن جهـت پول را برداشتم که دیدم یک طرف این پول آیات قرآن و سمت دیگر آن اسـم خلیفـه اسـت و چنانچـه روي زمین بماند شاید پا به آن نهند و از ادب دور است . خلیفه باز از سخن صیاد خوشش آمد و امر نمود چهار هزار درهم دیگر هم به صیاد انعام دادند. 🔹هـارون به بهلول گفت : من از تو دیوانه ترم به جهت اینکه سه دفعه مرا نصیحت کردی و مانع شدي و من حرف تو را قبـول ننمـودم. و حرف این زن را به کار بستم و این همه متضرر شدم. @golchintap