eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
29.3هزار ویدیو
163 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر جهت انتقاد یا پیشنهاد @golchintap1
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ پنج راه کار برای مقابله‌ با تنوع طلبی که ریشش می‌تونه همون کمال طلبی باشه: 1. فعالیت هایی که برای شما عادی و روزمره هستن یا از انجام دادنشون خسته می‌شید رو بافعالیت ها و کارهای جدید جایگزین کنید. مثلا هر از چند گاهی مدل لباس، ظاهر یا مدل خوراکی همیشگی و …را برای خودتون تغییر بدید. 2. سعی کنید داخل هر رابطه‌ای که هستید همیشه هیجان و تنوع ایجاد کنید. جاهای تکراری نرید، حرفای تکراری نزنید و... 3. اگر با هر کسی توی رابطه هستید از هر نوعی به مشکل خوردید، سعی کنید با صحبت کردن حلش کنید. 4. سعی کنید توی واقعیت زندگی کنید و خیال پردازی های خودتون رو کنترل کنید. چون خیال پردازی های بیش از حد فقط شما رو از حقیقت ها و واقعیت‌ها دور می کنه. 5. زمانی که بیکار می‌شید سعی کنید با کارایی که می‌تونید از انجام دادنش لذت ببرید انجام بدید و در کل تایمای بیکاری خودتون رو پر کنید.
:🤌 📌می گویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر بـه زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی بـه دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون بـه شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده بـه قافله سالار می دهد تا در شهر بـه برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق بـه این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد. چون قافله سالار بـه شهر و بازار محل کسب برادر می رسد و امانتی را می دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و بـه قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب بـه برادرش بدهد. چون برادر غار نشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و بـه شهر و دکان وی میرود. در گوشه دکان چشم بـه برادر داشت و دید که برادر زرگرش بازوبندی از طلا را روی بازوی لخت زنی امتحان می کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان بـه زمین میریزد. چون زرگر این را می بیند می‌گوید: ای برادر اگر بـه دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان و لمس آنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه ی ي زاهد هستند… @golchintap
پیشنهاد میشه که : ‏به فرزندانتون بیاموزید بازی کردن با احساسات دیگران جنایته، وقتی با احساسات کسی بازی کردید دیگه اون آدمو کشتید.. @golchintap
پیشنهاد میشه که : واسه بهتر شدن حالمون این کارا رو انجام بدیم : ۱- ورزش کنین ۲- سبزیجات بخورین ۳ - با خودتون مهربون باشین و برای خودتون گل بخرین ۴- در طول فعالیت داشته باشین و کل روز روی ثابت و توی تختتون نباشین ۵- با دوستان و خانوادتون بیشتر وقت بگذرونین ۶- برید تراپی ۷- افکار و احساساتون رو ژورنال کنین ( بنویسین) ۸- بیشتر توی طبیعت وقت بگذرونین و مدیتیشن کنین ۹- خودتونو با کسی مقایسه نکنین ۱۰ - از زردچوبه و کاکائو استفاده کنین ( برای افسردگی تاثیر زیادی داره) @golchintap
اگر میخواهید واقعا یک آدم موفق باشید؛ سعی کنید که این هشت ویژگی را در خودتان حفظ کنید: ۱- عمل گرا باشید. (اگر تصمیمی می‌گیرید بهش عمل کنید، روش وایسید.) ۲- بی‌ سر و صدا زندگی کنید و برای هر موفقیت یا شکست کوچک دادار دودور راه نندازید. ۳- دائم در حال یادگیری چیزهای جدید باشید. ۴- هیچوقت خودتان را با کسی که سه قدم از شما عقب تر یا جلوترست مقایسه نکنید. ۵- انعطاف پذیر باشید؛ یعنی برنامه ریزی داشته باشید ولی بَرده برنامتان نباشید. ۶- سعی کنید همیشه خوشبین باشید. ۷- دنبال افراد و‌ موقعیت هایی باشید که راه را برای رسیدن به هدف های شما هموار می‌کنند. ۸- یک گوشتان را در کنید و دیگری را دروازه، در مقابل کسانی که زیر گوشتان آیه یأس می‌خوانند. @golchintap
من یک بار به کسی التماس کردم که مرا‌ همانگونه که دوستش دارم‌ دوست بدارد و‌ این غم انگیز‌ترین کاری بود که تاکنون انجام داده‌ام! ‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسرو شکيبایی ؛ با اون صدای طلاييش چه قشنگ می گفت : هميشه يادمان باشد که ... نگفته ها را ميتوان گفت ولی گفته ها را ؛ نميتوان پس گرفت ... چه سنگ را به کوزه بزنی ؛ چه کوزه را به سنگ ، شکست با کوزه است ... دلها خیلی زود از حرفها می شکنند ! مراقب گفتارمان باشيم...👌🏻👌🏻👌🏻
در سريال معلم دهكده؛ نامزد معلم ازش ميپرسه شما كه قاضی بوديد چرا رها كرديد و معلم شديد؟ ايشون جواب ميدن: چون وقتی به مراجعينم و مجرمينی كه پيش من می آمدند دقيق می شدم می ديدم كه اونها كسانی هستند كه یا آموزش نديده اند و يا آموزشی که دیده اند درست نبوده و به خودم گفتم: به جای پرداختن به شاخ و برگ بايد به اصلاح ریشه بپردازیم. و ما چقدر به معلم دانا بیش از قاضی عادل نیازمندیم برای فرزندانمان قصه هایی بگوییم که بیدار شوند نه قصه هایی که به خواب فرو روند بیداری وجدان و خرد دلنشین تر از خواب است...
♦️تایم مصرف ویتامین ها
:🤌 📌می گویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر بـه زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی بـه دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون بـه شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده بـه قافله سالار می دهد تا در شهر بـه برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق بـه این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد. چون قافله سالار بـه شهر و بازار محل کسب برادر می رسد و امانتی را می دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و بـه قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب بـه برادرش بدهد. چون برادر غار نشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و بـه شهر و دکان وی میرود. در گوشه دکان چشم بـه برادر داشت و دید که برادر زرگرش بازوبندی از طلا را روی بازوی لخت زنی امتحان می کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان بـه زمین میریزد. چون زرگر این را می بیند می‌گوید: ای برادر اگر بـه دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان و لمس آنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه ی ي زاهد هستند… @golchintap