🌷🌷🌷
🌷🌷
🌷
🔴 با #ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چه اتفاقات #زیبا و #عجیبی رخ میدهد⁉️
1- علم به #اوج خود می رسد و #جهل و #نادانی از بین می رود
2- حیوانات #درنده با حیوانات #اهلی هم بازی و هم خوراک میشوند ( گرگ و گوسفند )
3- بسیاری از گمراهان #هدایت می شوند
4- #ظلم و #جور برطرف شود و #عدالت و #امنیت تمام جهان را فرا گیرد
5- زمین #گنج ها و #برکات خود را آشکار می کند(طلا و نقره روی زمین انباشته میشود)
6- تمام فقرا #بی_نیاز می شوند به طوری که کسی برای گرفتن خمس و زکات پیدا نشود
7- تمام مریض ها #خوب می شوند و کورها #بینا می گردند
8- باران به قدر کفایت ببارد و کل کره زمین مثل #مخملی سبز و خرم شده و تمام درختها میوه دار شوند
9- بدنها سالم و عمرها #طولانی شود
10- #ویرانه اي روي زمين نمي ماند مگر اينکه حضرت مهدي (عج) آن را آباد ميسازد.
11- اشرار نابود شوند و اخیار ( #خوبان) باقی بماند
12- #کینه از دل مردم برود و دلها با هم مهربان گردد
13- #رحمت خداوند متعال و #گشایش الهی مردم را فرا گیرد
14- امام زمان عجل الله در هر سال دو #عطیه و در هر ماه دو شهریه به مردم پرداخت می نماید
15- به مردم مومن به اندازه #چهل نفر نیرو داده خواهد شد و دل او مانند پاره آهن می گردد
16- درندگان و حيوانات با هم #صلح نمايند و بچه ها با مار و عقرب بازی می کنند و ضرری به آنها نمی رسد .
17- شیعیان از راه #دور امام زمان عجل الله را می بینند و با آن حضرت صحبت می کنند
18- تمام #مرزها برداشته شده و همه ی کره زمين تحت يک حکومت خواهد بود.
19- گروهی از مومنین #زنده شده و برای یاری امام به دنیا بر میگردند
20- هر مرد مومن از #شبر دليرتر و از نيزه کاری تر می شود
21-فرشتگان #خادمان مردم خواهند بود
22-مردم با #طی_السما به دورترین نقاط عالم خواهند توانست مسافرت کرده و تفرج کنند و با #طی_الارضی روی زمین در یک چشم بر هم زدنی طولانی ترین راهها را طی خواهند کرد
23-شیطان #گردن زده خواهد شد
📚منبع: برگرفته از کتاب مکیال المکارم بر اساس احادیث اهل بیت (علیه السلام)
⚜خدایا بحق حضرت زینب(سلام الله علیها)فرج امام مظلوم مارابرسان...
کانال در تلگرام👇
https://t.me/gole_zahraa
# کانال درایتا 👇
✅ http://eitaa.com/gole_zahraa/
🕊ظهـــور نـزديــڪ اســت🕊
🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
پاداش زائر امام حسين(ع)
«مَنْ زَارَنِى بَعْدَ مَوْتِى زُرْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ إِلا فِى النّارِ لاَخْرَجْتُهُ».
امام حسين (ع) فرمود: «هركه مرا پس از مرگم، زيارت كند، روز قيامت زيارتش مى كنم و اگر در آتش هم باشد، او را بيرون مى آورم».
(المنتخب للطريحى، ص۶۹ )
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🔴گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
🔘"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
✳️کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست...
💠با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود، چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟
♻️ ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نميشود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
🌹خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است.
▪️شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيريات" را بطلبي...
📘مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی
کانال در تلگرام👇
https://t.me/gole_zahraa
# کانال درایتا 👇
✅ http://eitaa.com/gole_zahraa/
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
#گریه_آیت_الله_بهجت_و_جوان_تهرانی
«تهران زندگی میکردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیتالله بهجت )ره( میخواندند را دیدم و لذت بردم.
تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیتالله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه میشود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامهام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم.
یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح میرفتم قم نماز میخواندم و برمیگشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه میکرد که چرا از کار و زندگی میزنی و به قم میروی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … .
کم کم نسبت به فریادهای آیتالله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد میکشه؟ چرا داد میزنه؟ چرا با درد سلام میده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلامهای آقا سلام میدادم.
به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد میکشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران میخونم، این هفته هفته آخرمه …
یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطهور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف میزدم، آقا اگر بهم نگی میرم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیتالله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی میگفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟
سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائما با خودم میگفتم آقا چطور حرفهای من را شنید؟ در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیتالله بهجت )ره( ایستادم و در صف اول نماز میخوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمیتوانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول!
خوشحال بودم و پشت آقا نماز میخواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوهای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم.
یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد میکشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم میرفتم و سپس به تهران بازمیگشتم تا آقا رحلت کردند.».👇👇
عبادت نيافريديم» اين است كه اگر ميخواهيد به آن رحمتي برسيد كه بالاترين رحمتهاست و هيچ موجودي لياقت درك آن را ندارد، راهش عبادت است.
به طور خلاصه ميتوان گفت: خداوند ما را آفريده تا مشخص شود كه كدام نيكوكارتريم، و نيكوكارتر كسي
است كه خدا را بهتر عبادت كند، و بعد با عبادت خدا انسان لياقت آن رحمتي را مييابد كه براي آن خلق شده است؛ «وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ». با استفاده از آيات كريمه قرآن و روايات فراواني كه در اينباره آمده است، ميفهميم كه آن رحمت، عنوان عامي دارد كه آن «قرب خدا» است.
گريه آقاي بهجت در نماز به چه جهت بود؟ آيا از چيزي ناراحت بود كه آنگونه گريه ميكرد؟ چرا اصلاً ايشان نماز را اين طور ميخواندند و اين قدر گريه ميكردند؟
آنچه پيش رو داريد سخنان آيتالله مصباح يزدي (دامت بركاته)است👇
هدف خلقت را شناخت
==============
اگر از بنده بخواهند «آيتالله بهجت را در يك جمله معرفي كن» من به اندازه فهم و بر طبق سرمايه عقلي ومعرفتي خودم ميگويم آقاي بهجت كسي بود كه فهميد براي چه آفريده شده است و دانست چه راهي را بايد طي كند تا به مقصد خلقت برسد. او اين راه را پيمود و سعي كرد در طول زندگياش به ديگران هم معرفي كند. البته ديگران ممكن است تعريفهاي بهتر، جامعتر و كاملتري ارائه دهند.
حال اگر بخواهيم اين سخن كه «مرحوم آيتالله العظمي بهجت دانست براي چه آفريده شده است» را تحليل كنيم، بايد بگوييم كه اين مطلب چند پيشفرض دارد:
ـ اول اينكه ما براي هدفي آفريده شدهايم.
ـ دوم اينكه براي رسيدن به آن هدف بايد با رفتار اختياري خودمان قدم برداريم و به سوي آن حركت كنيم.
ـ و در نهايت، راهي كه بايد بپيماييم راهي مشخص است كه اگر آن را شناختيم و پيموديم، به مقصد ميرسيم، اما اگر آن را نشناختيم يا در پيمودن آن تنبلي كرديم، به مقصد نخواهيم رسيد.
اين امور، پيشفرضهاي اين جملهاند. و اينها يك سلسله مسايل بسيار حياتي هستند كه هر انسان عاقل و آگاهي بايد به آنها توجه كند. و پاسخ اين سؤالها را بيابد كه:
براي چه خلق شده؟ براي چه هدفي بايد زندگي كند؟ و چگونه بايد به آن هدف برسد؟
پاسخ تفصيلي اين سوالات به چندين جلسه بحث نياز دارد. خداي متعال راه را براي ما آسان كرده و جواب اين سوالات را در قرآن كريم آورده، و به وسيله پيغمبر اكرم و ائمه معصومين صلواتاللهعليهماجمعين براي ما تبيين نموده است تا بتوانيم به استناد همين مطالب، راه خودمان را پيدا كنيم و به مقصود برسيم.
هدف نهايي خلقت
============
همه ما با اين آيه آشناييم: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ »1 ترجمه آيه خيلي روشن است؛ خداي متعال ميفرمايد: «من جن و إنس را نيافريدم، مگر براي اينكه مرا عبادت كنند.» همه به اين مطلب معتقديم، اما شايد براي بسياري از ما اين سؤال مطرح باشد كه مگر خدا به عبادت ما نياز داشت كه انسان را براي عبادت آفريد؟ بر اساس آنچه از قرآن استفاده ميشود، تنها دو موجود، مكلف هستند. خداوند ميفرمايد «من اين دو موجود را نيافريدم، مگر براي اينكه مرا عبادت كنند.» خدا از عبادت اينها چه هدفي داشت؟ شايد بسياري از كوتهنظران گمان كنند كه همانطور كه انسانها معمولاً علاقه دارند كه ديگران در برابرشان خضوع كنند، خم و راست شوند ـ در مورد برخي هملباسهاي بنده ـ بگويند «يار امام خوش آمد» و دستشان را ببوسند، خداي متعال هم چنين خواستهاي دارد؛ انسانها را آفريده تا در مقابلش به خاك بيفتند و سجده كنند! اما همه ميدانيم كه اين، تصور درستي نيست. خداي متعال به چيزي نياز ندارد و از عبادت ما هم بهرهاي نميبرد. بسيار كوتهفكري است كه تصور كنيم خدا از خم و راست شدن ما خوشش ميآيد و براي همين هم ما را آفريده است! قطعاً اين فكر، فكر غلطي است. پس معناي اين سخن چيست؟ اجمالاً در آيات كريمه قرآن به هدف خلقت انسان اشاره شده است. در يكجا ميفرمايد: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً ...؛ ما مرگ و زندگي شما را آفريديم تا شما را آزمايش كنيم.»2 خدا اين عالم را كه تركيبي از موت و حيات است، براي اين آفريده است كه ما را بيازمايد تا مشخص شود كدام يك نيكوكارتريم. اين آيه در مقايسه با آيهي «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيعْبُدُونِ»، مطلب متبايني ندارد؛ بلكه يا اينها يك مطلباند، يا يكي مقدمه ديگري است. از توجه به اين دو آيه در كنار هم، متوجه ميشويم كه آن «احسن عمل» كه خداي متعال از ما انتظار دارد، چيزي جز عبادت پروردگار نيست. وقتي ميفرمايد شما را آفريدهام تا مشخص شود كه كدام يك نيكوكاتريد، يعني نيكوكارتر آن كسي است كه بهتر عبادت خدا را انجام دهد؛ چراكه براي خلقت، هدف ديگري وجود ندارد.
در جاي ديگر ميفرمايد: «... وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ * إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ ...»3: ما ا نسانها را آفريديم براي اينكه به آنها رحمت بورزيم. اين آيه هم وقتي كنار آن دو آيه بيايد، معلوم ميشود كه خداي متعال انسان را براي رحمت خاصي آفريده است كه ساير موجودات ظرفيت درك آن را ندارند؛ تنها انسان و شايد تا حدي هم جنيان ميتوانند آن رحمت را درك كنند. بحثهاي عقلي هم همين معنا را افاده ميكند كه خداي متعال هدفي جز افاضه فيض و رساندن رحمت ندارد و براي خودش چيزي نميخواهد. او فقط ميخواهد رحمتش به ديگران برسد. پس معناي اينكه ميفرمايد: «ما شما را جز براي ادامه👇
🔹 فرزندم ! زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن.
#علامه_امینی
@gole_zahraa
#حڪـایــت
🔰کاش من هم با شما بودم!
✨شهید دستغیب نقل کرده است یکی از دوستان ، این حکایت را تعریف کرد:
❤️ مکرر بر زبان جاری می کردم:
«یا لیتنی کنت معکم »
یعنی:
ای امام حسین (علیه السلام) و یاران آن امام، کاش من هم با شما بودم، و تصور می کردم، ثواب شهدای کربلا را خواهم داشت.
⚪️ شبی در عالم رؤیا وقایع کربلا را آن طور که اهل منبر می گفتند، ملاحظه کردم، لشکر امام و سپاه «ابن سعد» در مقابل هم قرار گرفتند و من رو به خیمه های سالار شهیدان رفتم و جزء اصحابش قرار گرفتم .
🔘آن وقت بنی هاشم یکی یکی به عرصه رزم رفتند.
🗡 پیش خود می گفتم الآن نوبت من فرا می رسد و موقع فداکاری نزدیک است، مواظب بودم که آقا امام حسین (علیه السلام) مرا نبیند.
❗️بعد به سرعت پا به فرار گذاشتم و به قدری در متواری شدن التهاب و هیجان داشتم که از سرعت و دویدن از خواب بیدار شدم .
⭕️ آری با زبان و لفظ کار درست نمی شود و گاهی انسان طی رؤیایی صادق مورد امتحان قرار می گیرد.
📔 شهید آیت الله دستغیب، عدل، ص 250
به ما بپیوندید⇩⇩⇩
@gole_zahraa 👈
کانال در تلگرام👇
https://t.me/gole_zahraa
# کانال درایتا 👇
✅ http://eitaa.com/gole_zahraa/
▪️ اگر تعلقات انسان اصلاح نشده باشد خطر جدا شدن از امام حسين(ع) وجود دارد؛ آن تعلقاتی كه عدهای را آورد تا مقابل امام حسين(ع) صفآرايی كردند و كمكم دستشان را به خون سيد الشهدا(ع) آغشتند! آنهايی كه به كربلا آمده بودند همهشان اينطوری نبود كه به قصد كشتن آمده باشند! خيلیهايشان میگفتند: میرویم انشاءالله صلح میشود و كار تمام میشود! ولی وقتی حضرت ايستاد، آنها هم ايستادگی كردند و كمكم كار به همان جايی رسيد كه میبينيد.
▪️ اگر انسان رشته تعلقاتش را اصلاح نكرده باشد، تعلقات انسان میتواند انسان را از سيدالشهدا(ع) جدا كند؛ میتواند برای انسان "عذر" درست كند و به حسب ظاهر هم عذر برای آدم، مقبول باشد ولی واقعاً اين عذر، انسان را از امام حسين(ع) جدا میكند.
▪️ عدهای نيامدند؛
عدهای دير آمدند و وقتی رسيدند كه كار تمام شده بود؛
عدهای دير فهميدند؛ توابین كه در كوفه خروج كردند، چه وقت میتوانند در صف اصحاب سيدالشهدا(ع) باشند ولو همهشان هم كشته شوند! ماندند و خون سيدالشهدا(ع) ريخته شد و حالا اينها متوجه شدند كه عجب اشتباهی شده و حالا يك فكری كنيم! چه فايدهای دارد؟
آنهايی ارزشمندند كه «بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ علیهالسلام»؛ خونشان را پيشِروی امام حسين(ع) دادند. آنهايی كه خونشان را پشت سر امام حسين(ع) میدهند خیلی ارزش ندارند! آنهايی كه سپر میشوند ارزش دارند.
▪️ اين از مهمترين نكات است که انسان اگر رشته تعلقش را با دنيا قطع نكند، اگر حساب خودش را با دنيا صاف نكرده باشد، اگر برای مرگ آماده نشده باشد هيچ كمكی به ولیّ خدا نمیتواند بكند و هيچ كمكی به خودش نمیتواند بكند.
⬅️ استاد سید مهدی میرباقری
❤️🍃
✍️ زیاد دعا کردن برای فرج، واجب است چون امر امام معصوم است
🔻امام زمان(عجّ) در نامه ای خطاب به اسحاق بن یعقوب فرمودند:
💢واکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم:
👈برای تعجیل در امر فرج ، بسیار دعا کنید که همان فرج شماست.»
📚(کمال الدین و تمام النعمه ، باب ۴۵، حدیث۴
✅ نکته اینجاست که امام زمان عج نفرمودند دعا کنید بلکه فرمودند:
👈⭕️اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج ⭕️👉
👈زیاد دعا کنید ...
✅ پس دعا کردن برای فرج، مثل نماز نیست که صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء نماز بخوانیم و....
🔻بلکه فرمودند زیاد، یعنی👇
🔸دائما، در طول شبانه روز،
🔸در هر جائی هستی،
🔸در هر کاری هستی
🔸در حال راه رفتن،
🔸هنگامی که سوار ماشین هستی،
🔸می نشینی
و ...
✅ خلاصه در تمام لحظات و تمام زمان باید برای فرج امام زمان دعا کنیم این معنی واقعی اکثرو الدعاء است
💯هر کاری میکنیم قلب و زبانمان بگوید👈 اللهم عجل لولیک الفرج
می دونید اگر امام زمان (عج)نبود ماهم نبودیم خدا زمین و آسمان به خاطر او نگه داشته
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
خدایی را که به اجبار یاد کنی🌸🍃
بی اختیار از یاد خواهی برد🌸🍃
خدا را باید با دل دید و با دل از او یاد کنی💕
برای یافتنش به قلبت رجوع کن 💖
با چشم دل بنگر و حضورش را حس کن💓
او همیشه انجا کنار توست تا هر زمان🌸🍃
@gole_zahraa 👈
🔰حکایت عابد و سگ
🔶 روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدین گونه سیر نمایند...
🔷 بعد از ۷۰ سال عبادت، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم.
🔶 آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد.
🍞 بت پرست ۳ قرص نان به او داد و او به سمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
🐕 سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت...
🍞 مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت،
🍞 مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمیگذاشت مرد به راهش ادامه دهد.
😡 مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
🐕 سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهایی که به من غذا داد پیشش ماندم، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم...
تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست آمدی و طلب نان کردی...
💥 مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد...
کتاب پند و حکمتها/علامه حسن زاده
آملی
کانال در تلگرام👇
https://t.me/gole_zahraa
# کانال درایتا 👇
✅ http://eitaa.com/gole_zahraa/ .
هدایت شده از شمیم گل نرگس
🔰حکایت عابد و سگ
🔶 روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدین گونه سیر نمایند...
🔷 بعد از ۷۰ سال عبادت، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم.
🔶 آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد.
🍞 بت پرست ۳ قرص نان به او داد و او به سمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
🐕 سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت...
🍞 مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت،
🍞 مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمیگذاشت مرد به راهش ادامه دهد.
😡 مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
🐕 سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهایی که به من غذا داد پیشش ماندم، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم...
تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست آمدی و طلب نان کردی...
💥 مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد...
کتاب پند و حکمتها/علامه حسن زاده
آملی
کانال در تلگرام👇
https://t.me/gole_zahraa
# کانال درایتا 👇
✅ http://eitaa.com/gole_zahraa/ .
مادر شهیدی که یک شبه قرآن خواندن آموخت👇 #كرامت_سردار شهید به_مادر....
🌷مادر در خواب پسر شهیدش را می بیند. پسر به او می گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می خوای برات بفرستم؟ مادر می گوید: چیزی نمی خوام؛ فقط جلسه قرآن که می رم، همه قرآن می خونن و من نمی تونم بخونم خجالت می کشم. می دونن من سواد ندارم، بهم می گن همون سوره توحید رو بخون. پسر می گوید: نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
🌷....بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد. قرآن را بر می دارد و شروع می کند به خواندن. خبر می پیچد. پسر دیگرش این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می کند و از ایشان می خواهد مادرش را امتحان کنند. قرار گذاشته می شود. حضرت آیت الله نزد مادر شهید می روند. قرآنی را به او می دهند که بخواند. به راحتی همه جای را میخواند؛ اما....
🌷....اما بعضی جاها را نه! مى فرمايند: قرآن خودت رو بردار و بخوان! مادر شهید شروع می کند به خواندن؛ بدون غلط. آیت الله نوری گریه مى كنند و چادر مادر شهید را می بوسند و می فرمایند: جاهایی که نمی توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم.
راوى: برادرِ سردار شهید حاج کاظم نجفی رستگار فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا👇 کانال مذهبی
@GOLE_ZAHRAA 👈
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️ انسان سالم"
⇦ کينه نمي ورزد،
⇦ دوست مي دارد،
⇦ خجالت نمي کشد،
⇦ خود را باور دارد،
⇦ خشمگین نمیشود
⇦ و مهربان است...
❤️ ˝انسان سالم"
⇦ حرص نمي خورد،
⇦ همه چيز را کافي مي داند،
⇦ حسد نمي ورزد
⇦ و خود را لايق مي داند...
❤️ انسان سالم"
⇦ نيازي به رقص و پايکوبي
⇦ و تظاهر به خوشي ندارد،
⇦ زيرا شادکامي را در درون خويش
⇦ مي جويد و مي يابد...
❤️ "انسان سالم"
⇦ براي بزرگداشت خود احتياج به
⇦ تحقير ديگران ندارد،
⇦ زيرا خوب مي داند که هر انسان
⇦ تحفه الهي است...
@gole_zahraa 👈
حضرت علی(ع)
اللّهُمَّ اشرَح بِالقُرانَ صَدری، وَ استَعمِل بِاالقُرآنِ بَدَنی، وَ نَوّر بِالقُرآنِ بَصَری، وَ اَطلِق بِالقُرآنِ لِسانی، وَ اَعِنّی عَلَیه ما اَبقَیتَنی، فَاِنّهُ لا حَولَ وَ لا قُوَّة اِلاّ بِکَ»[۴]
بار خدایا! سینه ام را با قرآن گشاده گردان، جسمم را با قرآن به خدمت بگیر، چشمم را با قرآن نورانی نما، زبانم را با قرآن گویا کن، و تا زنده ام مرا در راه قرآن یاری کن، که هیچ نیرو و قدرتی جز تو نیست.
[۴] . همان، ص ۲۰۹.
خاطرات از دعای توسل
■ خاطره بچه دار شدن:
در ماه مبارک رمضان سال 1392 در یک جلسه ای که مثل همیشه اثرات خواندن دعای توسل هر روز را مطرح می کردم، قرار شد که همگی هر روز دعای توسل را بخوانند.
بعد از جلسه جوانی به نام سید عمار که بیماری پوستی بسیار سختی در صورت و بدنش داشت و با این شرایط ازدواج هم کرده بود، به من گفت که خیلی دلش می خواهد که بچه داشته باشد ولی بچه دار نمی شوند.
من هم ایشان را خیلی امیدوار کردم که خودت و همسرت به این نیت دعای توسل را هر روز بخوانید و بگویید: خدایا اگر خودت مصلحت
می دانی به ما بچه ای سالم و صالح بده که اگر خدا بخواهد بچه دار هم خواهید شد. آنها هم با امیدواری فراوان، خواندن هر روز دعای توسل را شروع کردند.
آنچه لازم است بدانید این است که آنها با وجود مشکلات مالی فراوانی که داشتند حتی تمام مراحل آزمایشات برای لقاح مصنوعی را هم انجام داده بودند و مبلغ مورد نیاز برای انجام این کار را هم به سختی آماده کرده بودند. بنابراین کاملا آماده بودند برای انجام لقاح مصنوعی که در این شرایط و در آن جلسه با قرآن و دعای توسل آشنا شدند!
روزی که قرار بود نتیجه قطعی آزمایشات را قبل از انجام لقاح مصنوعی از آزمایشگاه بگیرند، بخاطر امید زیادی که به برکت دعای توسل در دلشان بوجود آمده بود، از خانمش می خواهد که یک سونوگرافی هم قبل از لقاح مصنوعی انجام بدهد! وقتی جواب آزمایش را از سونوگرافی می گیرند، آن مسئول به آنها می گوید:
شما اصلا نیازی به عمل لقاح مصنوعی ندارید و همسر شما بصورت طبیعی جواب آزمایشش مثبت و باردار است!!!
سید عمار در اولین فرصت با من تماس گرفت و با خوشحالی فراوان گفت بهترین اثر را از دعای توسل دیده است!
سپس روز 18 مهر سال 1393که روز ولادت امام هادی(علیه السلام) بود با خوشحالی زیاد به من خبر داد که دخترش به دنیا آمده است و نامش را (هدی سادات موسوی) انتخاب کرده اند و عکس (هدی خانم) را برایم فرستاد!
http://eitaa.com/joinchat/4168286212Cac02609f6a
🌷☘🌿🍂
🌾🌸
🍂
#نکته #علما #شاه_آبادی #تبلیغ_دعا_ی_توسل
🔸آیت الله شاه آبادی و تبلیغ دعای توسل:
🔹حضرت آیت الله حاج آقا روح الله شاه آبادی (حفظه الله) فرمودند:
"تبلیغ دعای توسل هم مانند خواندن آن، آثار و برکاتی دارد، بنابراین به هر یک نفر که می گویید دعای توسل را بخواند، بدون اینکه از ثواب خواندن او چیزی کم بشود، تا وقتی که او این دعا را می خواند، مثل این است که شما روزی دوبار، دعای توسل را خوانده باشید."
🔹و فرمودند:
"هر روز دعای توسل را بخوانید و به دیگران هم توصیه کنید که این دعا را بخوانند."
بسیار آموزند👇
آیا آنها ندانستند که خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گسترده یا تنگ میسازد؟! در این، آیات و نشانههایی است برای گروهی که ایمان میآورند.(52)👇
بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.(53)👇
و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید!(54)👇
و از بهترین دستورهائی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید پیش از آنکه عذاب (الهی) ناگهان به سراغ شما آید در حالی که از آن خبر ندارید!»(55)👇
(این دستورها برای آن است که) مبادا کسی روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخرهکنندگان (آیات او) بودم!»(56)👇
یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت میکرد، از پرهیزگاران بودم!»(57)👇
یا هنگامی که عذاب را میبیند بگوید: «ای کاش بار دیگر (به دنیا) بازمیگشتم و از نیکوکاران بودم!»)58)👇
آری، آیات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تکذیب کردی و تکبّر نمودی و از کافران بودی!(59)👇
و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند میبینی که صورتهایشان سیاه است؛ آیا در جهنّم جایگاهی برای متکبّران نیست؟!(60)👆
ترجمه آیات 52 تا 60از سوره الزمر
کانال مذهبی با بهترین مطالب
کانال در تلگرام👇
https://t.me/gole_zahraa
# کانال درایتا 👇
✅ http://eitaa.com/gole_zahraa/
در غفلتم
از خواب چون به یاد تو بیدار می شوم
با ناله ی دعای فرج یار می شوم
هر چهره ای که در دو جهان دلبری کند
تنها اسیر روی تو دلدار می شوم
با یک نگاه نافذ تو ایُّهَا العَزیز”
از چشمه سارِ عشق تو سرشار می شوم
وقت غروب جمعه که دلگیر می شود
آماده بهر لحظه ی دیدار می شوم
در غفلتم که وقت گنه ناظر منی
آنجا که پیش دیده ی تو خار می شوم
احساس می کنم که مرا می کنی قبول
وقتی دخیلِ دستِ علمدار می شوم
یک یا حسین” باعث تغییر حال ماست
وقتی دوباره عبد گنهکار می شوم
وقتی که مادر تو دعا می کند مرا
سوی تو می پَرم چو سبُکبار می شوم
گَرد و غبارِ شالِ عزاداریِ تو را
با نقد جان خویش خریدار می شوم
رضا رسول زاده
کانال در تلگرام👇
https://t.me/gole_zahraa
# کانال درایتا 👇
✅ http://eitaa.com/gole_zahraa/
آثار رحم کردن یا بی رحمی کردن به حیوانات
کسانی بعد از مردن مورد رحمت قرار می گیرند که به خودشان و به دیگران رحم می کنند. از نظر مکتب ما بی رحمی به یک حیوان هم گناه کبیره است. زنی گربه ای را در قفس زندانی کرد زبان بسته هر چه آه و ناله کرد آب و غذا نداد تا از گرسنگی و تشنگی مرد. امام صادق7فرمودند: این خانم به خاطر بی رحمی به این حیوان وارد آتش جهنم می کنند.
برای عکسش هم نمونه هایی داریم. افرادی که به یک حیوان رحم کردند و عاقبت به خیر شدند یا مورد لطف و عنایت حق قرار گرفته اند. مرحوم حجة الاسلام شفتی (در مرکز شهر اصفهان، خیابان مسجد سید، کنار مسجد سید بارگاه و ضریحی است که قبر سید حجةالاسلام شفتی آن جاست.) اهل گیلان بود و در نجف با فقر و فلاکت درس می خواند در ایام فقر و قحطی شدید که داشت تلف می شد مقداری نان و جگر تهیه می کند که ضعفش را درست بکند. به منزلش می رفت که غذا بخورد می بیند سگی کنار راه افتاده، دارد از گرسنگی می میرد. دلش به رحم می آید می گوید من در این حد نیستم که بمیرم این خیلی مهم است. غذایش را به حیوان می دهد تا از مردن نجات دهد. سید گرسنه به حیوان محبت می کند خدا هم در رزق را به رویش باز می کند. یکی از تجار ایران به نجف برای زیارت آمده بود متوجه می شود که این سید اهل گیلان وضعش خوب نیست. اموال زیادی را به این سید هدیه می کند. همین آقای سید شفتی می آید در اصفهان ساکن می شود و در چندین روستا هزارها هکتار زمین کشاورزی داشت. وقتی که خدا بخواهد به یکی رزق بدهد این طور می دهد. سید آن قدر به فقراء می رسید و خدمت می کرد که هنوز هم بعد از چهارصد سال ضریح دارد. می روند به عنوان یک امام زاده و عالم بزرگوار زیارتش می کنند. نذر می کنند و حاجت می گیرند. این آقای حجةالاسلام سید شفتی بر اثر رحم کردن به چنین مال و جایگاهی می رسد. ببینید رحم آدم را به کجا می برد.
مرحوم فیض کاشانی در زمان قحطی و فقر شدیدی قرار گرفته بودند. غذایی تهیه کرده بودند که بخوردند به سگی برخورد می کند که در حال جان دادن بود. مرحوم فیض دلش می سوزد می گوید این حیوان هم آفریده خداست کمک کنم. مرحوم فیض غذا را خرد می کند و در دهان این سگ می گذارد می بیند که حیوان صورتش را بالا برد. از صورتش اشک آمد. (مثل این که دعا کرد که من را از مردن نجات دادی خدا نجاتت دهد. حیوان ها هم دعا و نفرین می کنند. روایت داریم در زمان حضرت موسی یا حضرت سلیمان قحطی شدباران نمی آمد. حضرت امت را جمع کرد ببرد در بیابان دعا کنند باران بیاید. به مورچه ای رسیدند دیدند این مورچه سرش را بالا کرده است می گوید ای خدا ما را به گناه این بنی آدم مواخذه نکن. مردم گناه کردند ما هم به قحطی افتادیم. خدای متعال به پیامبر خطاب کرد برگردید ما دعای مورچه را اجابت کردیم باران می آید. یک مورچه می تواند دعا کند بر بنی آدم باران نازل بشود.) مرحوم فیض می گوید از آن وقت به بعد مثل این که در سینه من علم موج می زد. سخن که می گویم یا دست به قلم که می شوم همین طور علم به من الهام می شود. علم می خواهی، رزق می خواهی، دنیا و آخرت می خواهی رحم کن تا خدا هم به شما رحم کند.
http://eitaa.com/joinchat/4168286212Cac02609f6a
روزی مردی مستجاب الدعوه ، پای کوهی نشسته بود ،
به کوه نظری انداخت ، و از آن جایی که با خدا خیلی دوست بود گفت: خدایا این کوه را برایم تبدیل به طلا کن... و در یک چشم بر هم زدنی کوه تبدیل به طلا شد مرد از دیدن این همه طلا به وجد آمد و دعا کرد: خدایا کور شود هر آنکس که از تو کم بخواهد و طولی نکشید که هر دو چشم او کور شد.
@gole_zahraa 👈
📝 برادرها و خواهرانم ! سعی کنید زندگیتان تجملی نشود ...
#شهید_غلامرضا_مجیدی
#دفاع_مقدس👇
@gole_zahraa