🌷 داستان پسری به نام شیعه
🌷 قسمت سوم
🌟 مادرم گفت : حالا چکار کنیم ؟
🌹 پدر گفت : من میخواهم شیعه بشوم
🌟 مادر گفت : تو مطمئنی ؟
🌟 میدانی اگر بفهمند چکارت میکنند ؟
🌟 اینجا عربستانه ، پر از وهابی و جاسوس هست .
🌹 پدر گفت : حالا که حقیقت را فهمیدم
🌹 دیگر برایم مهم نیست ،
🌹 سرنوشت خودم را به دست حضرت زهرا س ، می سپارم
🌟 مادر گفت : پس ما چی ؟
🌹 پدر گفت : شرمنده خانمم ،
🌹 من نمیتوانم شما را مجبور کنم که مثل من شیعه شوید .
🌹 ولی به خاطر اینکه در امان باشید
🌹 من تا مدتی از این شهر خارج می شوم .
🌟 مادر گفت : نه آقا ، وایسا
🌟 ما رفیق نیمه راه نیستیم ،
🌟 هر کجا بروی باهات میاییم .
🌟 من بهت اعتماد دارم ،
🌟 به همین خاطر من نیز شیعه می شوم.
🌸 پدر و مادرم ، تا مدتی بدون اینکه کسی بفهمد ، شیعه شدند .
🌸 اما جاسوسان شهر ، وقتی ارتباط پدر با مسجد شیعیان را دیدند ، فهمیدند که پدرم شیعه شده .
🌸 بعد از آن ، آزار و اذیت های اطرافیان و فامیل شروع شد .
🌸 و درد و رنج ما زیاد شد .
🌸 هر روز ، از طرف فامیل پدر و مادرم ، تهدید می شدیم .
🌸 هر وقت مادرم را ، تنها در کوچه و بازار می دیدند ، به خود جرأت می دادند ، و به او جسارت می کردند .
🌸 گاهی به مامانم ، سیلی می زدند ،
🌸 گاهی دعواش می کردند ،
🌸 گاهی به او ، حرفای زشتی می زدند .
🌸 گاهی میوه و گوجه و تخم مرغ ، به طرفش پرتاب می کردند
🌸 ولی به پدرم چیزی نمی گفت
🌸 تا ناراحت و شرمنده نشود .
🌸 اما گاهی آنقدر دستشان قوی بود که جای سیلی روی صورت چون ماه مادرم نقش می بست و پدرم ، ماجرا را می فهمید .
🌸 روزایی که همراه مادر بودم
🌸 نسبت به اذیت های مردم ، غیرتی می شدم ، داغ می کردم و با آنها دعوا می کردم .
🌸 ولی قدّ من ، به آنها نمی رسید .
🌸 تا بخواهم دستشان را بشکنم
🌸 و نگذارم به مادرم سیلی بزنند و اذیتش کنند
🌸 متاسفانه زورم نمی رسید تا از مادرم دفاع کنم
🌸 فقط زار و زار گریه می کردم و از مردم کمک می خواستم
🌸 با چشمانی پر از اشک ، به تک تک مردم التماس می کردم که به ما کمک کنند
🌸 اما انگار ، هیچ مردی در شهر نبود تا به داد ما برسد ...
⚜ ادامه دارد ⚜
📚 نویسنده : حامد طرفی
@gole_zahraa 👈
بزرگواران قسمت اول و دوم در کانال هست
مداحی آنلاین - چرا امام زمان را نمی بینیم؟ - حجت الاسلام دارستانی.mp3
1.52M
♨️چرا #امام_زمان (عج) را نمی بینیم؟
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام دارستانی
@gole_zahraa 👈
أين دعا امروز بخوانيد. بجاي نقطه اسم بچه هاتون را بگذاريد
سلام امروز روزی است كه دعا درحق فرزندان به اجابت ميرسد...
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيم
*با این دعا فرزندانتون ،ان شاء الله در حفظ و مراقبت الله قرار خواهند گرفت.
بجای نقطه چین (( نامهای فرزندانتان را بگویید))
*بار الها تو….... را بدون اینکه من قدرت و توانایی داشته باشم به من داده ای پس .... را در پناه خودت بدون قدرت و توان من حفظ بفرما.*
*بار الها... را از هر بدی و شر و ضرری حفظ بفرما.*
*خداوندا ....را از مریضیها حفظ بفرما.*
*خداوندا آزمایش و امتحان من را در..... قرار مده.*
*بار الها ... را در آزمایشات پنهانی و آشکار موفق بفرما.*
*خداوندا ....را از بندگان صالح خودت قرار بده و ....را از نظر دین و عبادت و اخلاق از بهترین مردم و از نظر زندگی خوشبخت ترین مردم قرار بده*
*بار خدایا.... را با حلالت از حرامت بی نیاز بگردان و با فضل و بخشش خود از احتیاج به غیر تو بی نیازشان بگردان.*
*خداوندا همانطور که کتابت را تا قیامت حفاظت می کنی .....را از شیطان رانده شده محفوظ بدار .*
*بار الها دوستی با بهترین افراد و خصلتها ی پاک و توکل بر خودت را نصیب ... بفرما.
*بار الها تمامی مرضهای قلبی و بدنی را از ....دور بفرما و با قدرت و توان خودت مرا به نهایت آرزویم درباره .....نائل بگردان یا کریم یا منان.*
*بار الها مرا از احسان و نیکی .....در حیاتم برخوردار بفرما و با دعایشان بعد از مرگم مرا خوشحال بگردان.*
*(بار الها فرزندانم را ، تکه ای از قلبم را به تو سپرده ام در مکانی که از دیدگان من پنهان هستند اما از دیدگان تو پنهان نیستند ،پس آنها را با حفاظتی که لائق عظمتت می باشد حفظشان بفرما)
خدایا همّ و غم آن کسی که این پیام را برای من فرستاده است را برطرف بفرما و هر آنچه را که آرزو دارد نصیبش کن.*
آمین
✅ http://eitaa.com/gole_zahraa/
حدیث امام صادق ع
🌷 ديدار قبل از #ازدواج🌷
عن الصادق عليه السلام قال:لا باس بان ينظر الرجل الى المراة اذا اراد ان يتزوجها. ينظر الى خلفها و الى وجهها.
مانعى ندارد که مرد قامت و صورت زنى را که قصد ازدواج با او دارد، ببيند.
﴿وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾
@gole_zahraa 👈
🌷 خاطرات یک فراری 🌷
🌷 قسمت چهارم 🌷
🌟 به خانه رسیدیم
🌟 ولی خیلی شرمنده مهمونا شده بودم
🌟 چون یخچال نداشتیم ؛
🌟 آب خنک یا پذیرایی هم نداشتیم .
🌟 زن عمو فرشاد ،
🌟 وقتی شرمندگی مارا دید ، گفت :
🌹 خدا را شکر کنید .
🌹 در آینده به یک جایی می رسید
🌹 و با مشکلاتی روبرو می شوید
🌹 که می گوئید ای کاش مشکل ما ،
🌹 فقط همان نداشتن یخچال بود .
🌟 مشغول صحبت و شوخی بودیم
🌟 که ناگهان عمو فرشاد ،
🌟 پنجاه هزار تومان در آورد ،
🌟 و به عنوان هدیه خانه ،
🌟 به خانمم داد .
🌟 سپس با هم بلند شدند .
🌷 گفتم : عموجان !
🌷 درست است که رمضان هست
🌷 ولی شما مسافرید ، روزه ندارید
🌷 لطفاً پیش ما بمانید
🌷 و برای نهار شما ،
🌷 یک چیز ساده درست می کنیم
🌟 عمو قبول نکرد که بمانند .
🌟 و گفتند باید به تهران برگردند
🌟 چون چند روز می شود
🌟 که بچه ها در خانه ، تنها هستند .
🌟 وسایلی را که بابا فرستاد
🌟 یک کارتن بزرگ بود .
🌟 آن را باز کردیم .
🌟 و همان چیزی که خیلی لازم بود ؛
🌟 در آن پیدا کردیم .
🌟 تلویزیون ، که هدیه داداش حبیب بود
🌟 فرش دوازده متری ،
🌟 که پدر ، نو خریده بودند .
🌟 دوتا توشک ، چندتا پتو و ظروف .
🌟 در این شش سالی که قم بودیم
🌟 محبت های پدر و مادرم به ما ،
🌟 بی شمار بود .
🌟 هر وقت به قم می آمدند
🌟 بی اطلاع و یهویی می آمدند
🌟 که ما به زحمت نیافتیم
🌟 و خودمان را به زحمت نیاندازیم
🌟 و چیزی نخریم .
🌟 ولی خودشان هنگام آمدن ،
🌟 آنقدر برای ما گوشت و میوه
🌟 و وسایل آشپزخانه می خریدند
🌟 که تا چند هفته استفاده می کردیم .
🌟 و متاسفانه برعکس ،
🌟 ما وقتی به اهواز می رفتیم ؛
🌟 همیشه دست خالی بودیم .
🌟 همیشه به خاطر این بی پولی ،
🌟 شرمنده پدر و مادرم بودم .
🌟 خانمم نیز با محبت ،
🌟 پنجاه تومان عموفرشاد را ،
🌟 تقدیم بنده کردند .
🌟 اول به ایستگاه اتوبوس رفتم
🌟 و کرایه اتوبوس را دادم .
🌟 سپس وسایل افطار و سحری خریدم .
🌷 ادامه دارد ... 🌷
@gole_zahraa 👈
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👌داستان کوتاه و پندآموز
💠راشد هَمَدانی و امام زمان(عج)❗️
🍃احمد بن فارس ادیب از اساتید شیخ صدوق می گوید: راشد همدانی از مردم هَمَدان به حج می رود. هنگام بازگشت، کاروان در بیابانی منزل می کنند تا شب را به روز آورند.
🍃مرد، در انتهای کاروان به خواب رفته بود. وقتی که از حرارت آفتاب بیدار شد، کاروان رفته بود و اثری از آن به جای نمانده بود. حاجی همدانی در این زمینه می گوید:
🍃در آن لحظه وحشت زده از جا برخاستم و بدون آن که بدانم به کجا می روم، با توکل به خدا به راه افتادم. مقداری راه رفته بودم که سرزمین سبز و خرمی را دیدم و در وسط آن منطقه سرسبز، خانه ای را دیدم که دربانی بر درِ آن ایستاده است. به سوی دربان رفتم، تا مرا راهنمایی کند.
🍃دربان، مرا با خوشرویی پذیرفت و بعد از اجازه گرفتن از صاحب خانه مرا به درون خانه نزد صاحب خانه برد. جوانی در اتاق نشسته بود و در بالای سرش شمشیر بلندی از سقف آویزان بود. سیمای آن جوان مانند ماه شب چهارده می درخشید. سلام کردم بعد از پاسخ فرمود: می دانی من که هستم. گفتم: نه.
🍃فرمود: من قائم آل محمد هستم. من آن کسی هستم که در آخر الزمان ظهور خواهم کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهم کرد؛ وقتی که از ظلم و بیداد پر شده باشد. تا این سخن را شنیدم، به رو بر زمین افتادم و چهره ام را به خاک ساییدم. فرمود: این کار را نکن سرت را بلند کن.
🍃من اطاعت کردم. سپس فرمود: تو فلانی هستی و نام مرا بر زبان آورد. از شهری هستی که در دامن کوه قرار دارد و هَمَدانش گویند. گفتم: آری سرورم چنین است. فرمود: می خواهی نزد خانواده ات بازگردی؟ گفتم: بلی ای آقای من، و به آنان مژده دیدار شما را خواهم داد.
🍃حضرتش به خادم اشاره ای فرمود. خادم، دستم را گرفت و کیسه ای به من داد و چند قدم همراه من برداشت که من تپّه و ماهورها و درختانی و مناره مسجدی را دیدم. پرسید: این شهر را می شناسی. گفتم: نزدیک ما شهری است به نام اسد آباد و این بدان شهرماند.
🍃گفت: این همان اسد آباد است برو به خوشی و سعادت. دیگر او را ندیدم. وقتی که داخل اسد آباد شدم، کیسه را باز کردم. دیدم محتوی چهل یا پنجاه دینار زر است. پس به سوی همدان رفتم و تا دینارها باقی بود روزگار خوشی داشتم.
🍃همسفران او که در حج بودند، پس از زمانی نه چندان کوتاه رسیدند و گم شدن او را به همه می گفتند. وقتی او را در شهر خودشان دیدند، تعجب کردند. فرزندان و خاندان او و بسیاری از کسان، از سفر این مرد هدایت یافتند.
🌷یک ثانیه از عمر دراز شب
🌷باعث شده تا صبح به یادش بنشینیم
🌷ده قرن ز عمر پسرفاطمه بگذشت
🌷یک شب نشد از داغ فراقش بنشینیم!
@gole_zahraa 👈
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
📚منبع: #امام_زمان(ع) سرچشمه نشاط جهان،
ص 147؛ پاک نیا، عبدالکریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید از فاطمه (س) تا معصومه (س)
🏴ویژه #وفات_حضرت_فاطمه_معصومه(س)
⁉️دلیل مقام والای #حضرت_معصومه سلام الله علیها چیست؟
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
@gole_zahraa 👈
hossin al rahim.mp3
8.14M
ملاقات_شیخ_حسین_آل_رحیم_
با#امام_زمان
به روایت شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافی
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
@GOLE_ZAHRAA 👈
🌺صبح شنبه تون معطر به ذکر
🌸شریف صلوات بر حضرت محمد ص
🌺و خاندان پاک و مطهرش
🌺🍃 الّلهُمَّ
🌸🍃 صَلِّ
🌺 🍃 علی
🌸 🍃 مُحَمَّدٍ
🌺🍃 وَآل
🌸 🍃 مُحَمَّد
🌺🍃وَعَجِّل
🌸🍃 فَرَجَهُم
سلام صبحتون بخیر و شادی
ترجمه سوره قاف👇
ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!(16)
(به خاطر بیاورید) هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت میدارند(17)
انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم، فرشتهای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است!(18) کانال تلگرام
@gole_zahraa 👈
🌷 داستان غم انگیز
🌷 پسری به نام شیعه
🌷 قـســمـت چـهارم
🌟 پدرم به خاطر شیعه شدن ،
🌟 از کارش اخراج شد
🌟 پولاش داشت تموم می شد
🌟 آشپزخونه و یخچالمون داشت خالی می شد
🌟 پدر تصمیم گرفت از اون شهر خارج بشیم
🌟 وقتی فامیلامون فهمیدن
🌟 به طرف خونه ما حرکت کردن
🌟 تا مانع فرار ما بشن
🌟 ما تازه اومدیم بیرون و توی کوچه ها راه می رفتیم
🌟 مادرم باردار بود و ماه پنجمش بود
🌟 به خاطر همین نمی تونست سریعتر با ما بیاد
🌟 که ناگهان جمعیت زیادی رو در مقابلمون دیدیم
🌟 به ما حمله کردن
🌟 فامیل و غریبه در وسط خیابون ما رو زدن
🌟 اونقدر به مادرم لگد زدن که بچه توی شکمش سقط شد و خودش در وسط خیابون ، غرق در خون افتاد
🌟 اونقدر گریه کرد و جیغ و فریاد کشید تا بیهوش شد.
🌟 خواهر یک ساله ام رو که دست بابا بود ، گرفتند و به یک طرف خیابون پرت کردند و گفتند : این نجسه و باید بمیره
🌟 پدر مظلومم گریه میکنه و فریاد میزنه :
🌹 نامردا ، بی غیرتا ،
🌹 با من مشکل دارین بچه مو رها کنید
🌟 اما انگار نمی شنیدن
🌟 نامردا خواستن خواهرمو لگد بزنن
🌟 که پدرم خودشو روی خواهرم انداخت
🌟 اونقدر به کمر بابام لگد زدند
🌟 که شکستن استخوناش و شنیدم...
⚜ ادامه دارد ⚜
@gole_zahraa 👈
راه و مسیر رسیدن به کرامت و بزرگی.mp3
1.66M
🔖منبر کوتاه 🔖
#استاد_ماندگاری
👆راه و مسیر رسیدن به کرامت و بزرگی
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@gole_zahraa 👈
🌾🌿🌾
خدایا!
اگر بر بیچاره ای در حضورم،
ستم کردند و من یاری اش نکردم،
و یا کسی به من نیکی نمود،
و سپاس نگزاردم،
و یا خطاکاری از من عذر خواست،
و من نپذیرفتم،
و تنگدستی از من چیزی طلب کرد،
و او را بر خود ترجیح ندادم،
وحق مؤمنی بر عهده من ثابت شد،
و کامل ادا نکردم،
و بر عیب مؤمنی آگاه شدم،
و نپوشاندم،
و از هر گناهی که پیش آمد،
و من پرهیز نکردم،
از تو پوزش می طلبم!
(صحیفه سجادیه، دعای ۳۸)
@gole_zahraa 👈
عمریست
ڪہ در وادے غم حیرانیم
چشم
بر راه نشستیم و بدان میمانیم
بعد غیبت
هزار و صد و چندی سال است
هر روز
بهر ظهور تو فرج مےخوانیم
اللهم_عجـل_لـولیـک_الـفـرج
#امام_زمان
👇👇👇👇👇
@gole_zahraa
4_5925013827006498097.mp3
5.03M
🔳 #وفات_حضرت_فاطمه_معصومه
🌴وجود غم گرفته ی تو رنگ عشق
🌴برای ما قم شبیه شهر دمشق
🎤 #جوادمقدم
⏯ #شور
👌فوق زیبا
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 جشن ازدواج یک زوج تهرانی، در میان ساکنان کورهپز خانه
@gole_zahraa 👈
▪️امام صادق علیه السلام:
🌴همه شیعیان من با شفاعت #فاطمه_معصومه علیهاالسلام وارد بهشت خواهند شد.
📗بحار الأنوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶
@gole_zahraa 👈
tasnimnews.com - برترین امامزادهای که به ایران هجرت کرد- اخبار فرهنگی - اخبار تسنیم - Tasnim.mp3
27.79M
🔖منبر کامل 🔖
استاد_عالی
🔻برترین امامزاده ای که به ایران هجرت کرد🔻
در رأس همه امامزادههایی که به ایران آمدند، حضرت معصومه (سلام الله علیها ) بود.
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
@gole_zahraa 👈
16 آذر، #روز_دانشجو
به شما دانشجویان عزیز مبارک باد🎓
ترم زندگیتون بی مشروطی،
لحظاتتون همیشه پاس،
معدل شادیتون ۲۰،
سایه حذف از زندگیتون دور..
#روز_دانشجو_مبارک
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#باید_به_رئیسی_کمک_کرد
🔸 یادواره شهدای بسیج مسجد جامع ابوذر
🔸زمان: ۵ آذر ۹۸
استاد حسن عباسی
@gole_zahraa 👈
🔰داستان کوتاه و پندآموز
مــرد فقیـــرى بـــود ڪه همســــــرش از ماست ڪَره مى گرفت و او آنرا به یڪى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن ڪَره ها را به صورت توپ های یڪ ڪیلویى در می آورد. مرد آنرا به یڪى از بقال های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
🔹روزى مـــرد بــقال به انــدازه ڪـــره ها شڪ ڪرد و تصمیم گرفت آنها را وزن ڪند. هنگامى ڪه آنها را وزن ڪرد، اندازه هر ڪَره 900 گرم بود.
او از مـرد فقیــر عـصبانــــى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو ڪَره نمى خرم، تو ڪَره را به عنوان یڪ کیلو به من مى فروختى در حالى ڪه وزن آن 900 گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یڪ ڪیلو شڪر از شما خریدیم و آن یک ڪیلو شڪر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم و مرد بقال از شنیدن پاسخ آن مرد فقیر، از شرمندگی نمیدانست چه بگوید.
از ماسـت ڪه بر ماسـت..
@gole_zahraa 👈
ماجرای دفن جنازه حضرت معصومه(س)
زمینی که آستانه حضرت معصومه(س) در آن واقع است، با بلان نام داشته، و این زمین پیش از آنکه مرقد مطهر آن حضرت شود، بنایی نداشته است، فقط ملکی از ملکهای موسیبن خزرج بوده است، این زمین را موسیبن خزرج که هم مهماندار حضرت معصومه بود و هم در عصر خویش رئیس و محترم بود، برای دفن آن حضرت معین کرد.
آلسعد در این سرزمین سردابی حفر کردند تا آن را مقبره
#حضرت_معصومه(س) قرار دهند.
پس از آنکه جنازه مطهر آن بیبی بزرگوار را غسل داده کفن نمودند، آن را به آن سرزمین آوردند، در این وقت میان آلسعد گفتوگو شد که چهکسی داخل قبر شده جنازه را در سرداب به خاک بسپارد، سرانجام اتفاق کردند که شخصی بهنام قادر که پیرمرد پرهیزکار و صالح و سید بود، داخل قبر شود و آن گوهر پاک را دفن کند. چون بهسراغ آن مرد رفتند، ناگاه از جانب صحرا دو سوار نقابدار پیدا شدند، همین که نزدیک رسیدند، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت معصومه(س) نماز گزاردند، سپس داخل سرداب شده جنازه را دفن کردند، آنگاه بیرون آمده رفتند، و کسی نفهمید که آنها چهکسی بودند. آنگاه موسیبن خزرج سقف و سایبانی از بوریا بر سر قبر برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام نهم(ع) وارد قم گردید و قبهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
بعد از مدتی اممحمد دختر موسی پسر امام جواد(ع) وفات کرد، جنازه او را کنار مرقد حضرت معصومه به خاک سپردند
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جراح مغزی که هنوز مستاجره!!
چقدر باید تلاش کرد تا اینجور از دنیا دل بکنی به نظرم اینه هدف علم و اینا موثر در عالم اند
خدا به اینا نگاه میکنه فخر میکنه
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬پولهای کشور ما صرف کجا و چه کسانی میشود!
🔆 سخنان تازه منتشر شده و جنجالی حاج آقا دانشمند!
@gole_zahraa 👈
« جرأت کن »
وقتى روز جديدى شروع مى شود جرأت كن و قدرشناسانه تبسمى كن
وقتى به تاريكى رسيدى جرأت كن و اوّلين كسى باش كه شمعى راروشن مى كند
وقتى به مشکلی برخوردى جرأت كن و به كارت ادامه بده
وقتى به نظرت مى رسه مشکلات زندگى داره به زمينت مى زندجرأت كن و با مشكل مقابله کن
وقتى احساس خستگى و نااميدى مى كنى جرأت كن و به راهت ادامه بده
وقتى زمانه سخت مى شود جرأت كن و از آن سخت تر باش
وقتى كسى را در رنج ديدى جرأت كن و التیام بخش اوباش
وقتى كسى را ديدى كه گم شده جرأت كن و راه را به او نشان بده
وقتى دوستى به زمين افتاد جرأت كن و اوّلين كسى باش كه دستش را به سويش دراز مى كند
وقتى احساس شادمانى مى كنى،جرأت كن و دل دیگران را هم شاد كنی
عبارت تاکیدی :
جرأت كن و به بهترين كسى كه
مى توانى تبديل شو ، جرات کن
« خدایا سپاسگزارم »
@gole_zahraa 👈
🌷 خاطرات یک فراری 🌷
🌷 قسمت پنجم 🌷
🌟 چند روز بعد ،
🌟 خانمم با خانم وصال طلب ،
🌟 به بازار رفت و النگوی خود را فروخت .
🌟 با قسمتی از آن پول ، یخچال گرفت .
🌟 و بقیه را به من داد تا خرج خوراک خانه کنم .
🌟 با اولین حقوقم از حرم ،
🌟 با همدیگر به سمساری رفتیم
🌟 و کمد و کابینت دست دوم خریدیم .
🌟 کارم در حرم خیلی زیاد بود .
🌟 صبح تا شب در حرم بودم .
🌟 در ماه مبارک رمضان ،
🌟 تا قبل از سحری ، برنامه داشتیم .
🌟 گاهی فقط افطاری ، در حرم بودم
🌟 و گاهی تا صبح کار می کردیم
🌟 و علاوه بر افطاری ،
👈 سحری را هم در آنجا می خوردم .
🌟 گاهی نمایشگاه می زدیم .
🌟 و تابلوهایی که طراحی خودم بودند را در نمایشگاه ، در معرض عموم می گذاشتند .
🌟 از مراسمات نماز حرم ، و نمازهای مناسبتی مثل عید فطر ، نماز ظهر عاشورا و... عکس و فیلم می گرفتم .
🌟 گاهی کلیپ می ساختم .
🌟 و گاهی گزارش می گرفتم .
🌟 بنده خدا خانمم ،
🌟 خیلی دراین مدت سختی کشید .
🌟 بیشتر وقتها ، در خانه تنها بود .
🌟 نه کسی را داشت که با او حرف بزند
🌟 نه بچه ای داشت که سرگرمش کند .
🌟 و نه من بلد بودم که خانواده ،
👈 بر همه چیز اولویت دارد .
🌟 فقط غرق کار بودم .
🌟 ای کاش بلد بودم ؛
🌟 که یک وقتی برای خانواده بگذارم
🌟 ای کاش می فهمیدم
🌟 که باید زودتر به خانه برگردم .
🌟 متاسفانه بیشتر جوانان مثل خودم ،
🌟 هنگام ازدواج ،
🌟 در مسائل زناشویی ، اخلاق خانواده
🌟 و ارتباط با همسر ، بی سوادند .
🌟 به همین دلیل ،
🌟 بعدها دچار مشکل و بحران می شوند .
🌟 و کسی نیست به آنها آموزش دهد
🌟 و هر کسی که خیرخواهانه ، پیش قدم شود تا این مسائل حیاتی و مهم را به جوانان و همسران بیاموزد ،
👈 او را به باد تهمت و بی حیایی می زنند .
🌟 در دعواهای زن و شوهر ،
🌟 همه داماد یا عروس را ملامت می کنند .
🌟 اما حقیقت این است ؛
🌟 که باید خودشان را ملامت کنند .
🌟 باید دولت را ملامت کنند .
🌟 باید رسانه ها را ملامت کنند .
🌟 باید آموزش و پرورش را ملامت کنند .
🌟 باید متصدیان فرهنگ اجتماعی و خانواده را ملامت کنند .
🌟 جوانی که بیست سال ، مجرد بوده
🌟 و قرار است متاهل شود ؛
🌟 باید از چه کسی ،
👈 رفتار و اخلاق متاهلی را بیاموزد ؟
🌟 در کشور ما ، برای گرفتن ماشین یا مدرک به درد نخور ، به اجبار باید ساعت ها و روزها ، کلاس و دوره شرکت کنیم و کتاب های متعدد بخوانیم و آزمون های متفاوت بدهیم ، تا در آخر ، به ما گواهینامه بدهند .
🌟 اما برای ازدواج ، چنین آموزش هایی ، کلاس و کتابی ، اجبار نشده است .
🌟 به خاطر همین ،
🌟 بلد نبودن فن و آداب همسرداری ، بی تجربگی و عدم آگاهی در مواجهه با مشکلات ،
👈 در همان اوایل ازدواج ، همسران را به جان هم می اندازد .
🌟 و من هم از این مشکلات و دعوای زن و شوهری ، بی نصیب نبودم .
🌷 ادامه دارد ... 🌷
@gole_zahraa 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام خامنه ای به #حضرت_معصومه (س)مداحی کربلایی سید رضا نریمانی
@gole_zahraa 👈