eitaa logo
صبح امید
37 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
8 فایل
کانال صبح امید https://eitaa.com/goleeyaas خادم کانال🌹 @Mobini3339
مشاهده در ایتا
دانلود
درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت و گفت: شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی... پس درویش تاملی کرد وگفت: ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام... این را بگفت و روانه شد. خواجه متأثر گشته از دنبال وی شتافت و هر چه کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد. از او بخواه که دارد و میخواهد که از او بخواهی... از او مخواه که ندارد و می ترسد که از او بخواهی...! 💙
💠 🔸 امام هادی علیه السلام: هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر او سهل گردد، گر چه تکه تکه شود. ✨ مَن کَانَ عَلی بَیِّنةٍ مِن رَبِّهِ هَانَت عَلیهِ مَصائِبُ الدُّنیا وَ لَو قرضَ و نشرَ 📚 تحف العقول/ص511 ✍🏼 سختی دنیا هر چه باشد، اگر انسان به خدا کند برایش راحت است و خداوند وعده داده است، کسی که به او توکل کند، او برای کافی است و زندگی اش را کفایت می کند. عضویت در سرویس های روزانه👇 pay.eitaa.com/v/p/ برای لغو عضویت از لینک بالا اقدام نمایید👆🏼
حاج قاسم:بزودی فتنه‌هایی پیش روی خواهید داشت ڪه ڪل شهدا آرزوی حضور بجای شما را خواهند داشت! آن‌روز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نڪنید یا خامنه ای
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️استاد عالی 🔶️خود بیداری سحر در سحر یه فضیلت عظیم است... اگر حال داشتید دعایی یا نمازشبی بخوانید، نور علی نور است... 🖇🌸⃟🕊🇮🇷჻ᭂ࿐✰
امام صادق (علیه السلام)میفرمایند: تَسْبیحُ فاطِمَةَ علیهاالسلام فى کُلِّ یَوْمٍ فى دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ صَلاةِ اَلْفِ رَکْعَةٍ فى کُلِّ یَوْمٍ. تسبیحات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در هر روز پس از هر نماز، نزد من محبوب‏تر از هزار رکعت نماز در هر روز است. 📚 کافى: ج۳، ص۳۴۳، ح ۱۵ ۳۴مرتبه ۳۳مرتبه ۳۳مرتبه
سلام؛ آخرین یوسفِ دنیا! پیراهنت را نمی‌فرستی؟ قرنهاست چشمِ دنیا از ندیدنت تاریک شده! السلام علیک یا صاحب الزمان
خدا مرحوم پدر ما را رحمت کند. من حدود پنجاه سال قبل، این داستان‌ها را شنیده بودم. سن ما هم خیلی نبود، بچه بودیم. به فکر افتادیم که ما هم مثل آشیخ حسنعلی بشویم یا مثل آشیخ محمد کوفی بشویم. آشیخ محمد کوفی تشرفات زیادی محضر امام زمان عج داشت و با پدر ما رفیق بود، در نجف به حجره پدر ما می آمد، داستان‌هایش را می‌گفت من هم به این جهت علاقه پیدا کرده بودم که مثل او بشوم. گفتم ریاضت می‌کشم. مشغول ریاضت شدیم. چهار پنج روزی بود مشغول بودیم که یک روز پدرمان فرمودند: محمد چه می‌کنی؟ مثل اینکه یک کم ضعف داری. کاری انجام می‌دهی؟ گفتم: من می‌خواهم یک چند روزی ریاضت بکشم تا خدمت حضرت برسم. گفت: ریاضت که اینها نیست، اینها که تو انجام می‌دهی راه انحرافی است. ریاضت آن است که شرع مقدس دستور داده است. گفتم: شرع مقدس چه دستور داده است ؟ گفتند: واجباتت را انجام دهی و محرماتت را هم ترک بکنی. بزرگترین ریاضات است. بله آقا، ریاضت این است که انسان واجباتش را بجا بیاورد و محرماتش را هم ترک بکند و در تمام مشکلاتش یا بن الحسن بگوید. ممکن است انسان یک ذکری و وردی بگوید و چند روزی یک قدرت‌هایی پیدا کند یا یک خوابی ببیند یا یک صدایی بشنود اما اینها موقت است. ادامه ندارد. ریاضت این است که انسان مقید به شرع مقدس بشود. بزرگان هم همین را می‌گویند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه زیبا.... حتماگوش کنید وبرای دوستان تون هم ارسال کنید.
پناه من قشنگ معلوم است که دنیا می‌خواهد وجودم را به تسخیر خویش در بیاورد. از هر طرف که فرار می‌کنم از سویی دیگر به سراغم می‌آید. انگار خسته شدن در قاموسش نیست و گویی بنا ندارد که از دویدن به دنبال من مأیوس شود. صدای پایش را می‌شنوم که تند و تیز به دنبالم می‌دود ولی نمی‌دانم چرا هیچ گاه به نفس نفس زدن نمی‌افتد! من نیز می‌دوم تا در دامش گرفتار نشوم ولی دیگر نفسم بالا نمی‌آید. گاهی احساس می‌کنم دنیا کمتر از یک قدم با من فاصله دارد. می‌خواهم بایستم و شکست را قبول کنم امّا با همان رمقِ نداشته‌ام باز هم می‌دوم. این دویدن‌ها تا کی امتداد می‌یابد؟ نمی‌دانم آیا دنیا ناامید می‌شود و من از تعقیب او رها می‌شوم یا من می‌ایستم و گرفتار دنیا می‌شوم؟ نمی‌دانم. ولی این را می‌دانم که دیگر نای دویدنم رو به اتمام است و می‌دانم که دنیا هنوز خسته نشده. حالا تو بگو چه کار کنم؟ من در این دویدن‌های بی‌رمق، به دنبال آغوش تو می‌گردم زیرا جایی را جز آغوش تو نمی‌شناسم که پناه من از گزند دنیا باشد. آقا! کجا آغوشت را باز کرده‌ای تا به بنده‌ای خسته و شکسته پناه بدهی؟ من اگر بدانم آغوشت در کجا برایم باز شده با نصفه و نیمه جانی که در پیکرم مانده همچون آهوی جوان تیزپایی خواهم دوید و در این هنگام می‌دانم که دنیا به گرد پایم نخواهد رسید. آغوشت را باز کن، بی‌پناهی پناه می‌خواهد.