#ܝߺ̈ߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝߊܢߺ߭ܣ
‹بہقولشھیدابراهیمهاد؎:
مُشڪِلمـٰااینـھكبرـٰاۍِرـضایَٺ
همہڪارمیڪنیمجزرـضاۍِخـدا🌿..
#أَللّٰھُـمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَٱلْفَرَج𝟑𝟏𝟑
چیکارکنیمکهازگناهکردنبترسیم؟!
فرمودند:
بهعاقبتگناهکردننگاهکنید🖐🏻🌱؛
چطورههرروزحداقلپنجدقیقه،
وقتبزاریموبهعاقبتگناهامون
فکرکنیم؟!
کافرانهنگامروبهروشدنباعذاب،
چهبسیارآرزومیکنندکهکاشتسلیم
فرمانهایخدابودند..(:
•سورهحجرآیه۲•
#یامهدی
این جمعه هم میگذرد ولی✨
بدون او🥺
#یامهدی
#دهه_فاطمیه
#آش_نذری
#ضیافت_فاطمی
پخت آش نذری واحد امیدان بسیج دانش آموزی شهید موسی کلانتری
شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲
#حوزه_بسیج_دانش_آموزی_شهید_مطهری(ره)
#ناحیه_برخوار
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_اصفهان
#دهه_فاطمیه
#آش_نذری
#ضیافت_فاطمی
پخت آش نذری واحد امیدان بسیج دانش آموزی شهید موسی کلانتری
شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲
#حوزه_بسیج_دانش_آموزی_شهید_مطهری(ره)
#ناحیه_برخوار
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_اصفهان
داستان واقعی 👇
✍سه روز پیش رفتم تو مغازه ی لوازم جانبی موبایل و اینجور چیزها
بعد یه کابل شارژر هم میخواستم اومدم حساب کنم دیدم منشی خیلی خیلی بی حجابه ... خیلی داغون
به آقای صاحب مغازه آروم گفتم آقا میشه بگید خانوم محترم حجابشون رو رعایت کنند لطفا
گفت آقا به شما چه ربطی داره تو کار بقیه دخالت میکنی خریدتو بکن برو
گفتم ترجیح میدم جایی خرید کنم ک به قانون احترام بزاره و اومدم بیرون
اما اینجا تموم نشد که ، 😁 مغازه دار رو سرویسش کردم.
تو این سه روز ، روزی دو تا سه نفر رو فرستادم از مغازه خرید کنه خرید سنگین مثلا ده پونزده تومن بعد موقع تسویه میگن خانوم چه وضع حجابه سریع خرید میندازه میاد بیرون ،آخرین نفر از بچها ک صبح رفت عملیات انجام بده میگه یارو یه نگاهی به دختره کرد از صدتا فحش بدتر بود
الان از اونجا رد شدم رفتم چک کنم دیدم خانومه مقنعه سرش کرده😂
#داستان_واقعی
#حجاب
🟣ازطرف یکی از هموطنان
یک دست صدا نداره دست به دست هم میشه یک منکری رو اصلاح کرد👌👌
نگیم به ماربطی ندارة
@golenargesborkhar
#شهدا
#کاشت_نهال
کاشت نهال به نیابت از شهدا توسط کادر و دانش آموزان بسیجی واحد امیدان حاج سید رضا موسوی آذر ماه ۱۴۰۲
#حوزه_بسیج_دانش_آموزی_شهید_مطهری(ره)
#ناحیه_برخوار
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_اصفهان
.
در من کسی فراق تـو را داد میزند
فکری به حالِ پاسخ این بی جواب کن..
.
#یا_صاحب_الزمان♥
با سلام
کمتر کسی از ماها داستان دوازده برادر و ننه سرما و چله بزرگ و چله کوچیکه رو برای بچهها و نوه هایش تعریف میکنه .
متن زیر را بخوانید و به اشتراک بگذارید، تا نسل امروزمون هم
اینارو یاد بگیرن❤
چلهی بزرگ ...
چلهی کوچک ...
چارچار ...
سده ...
اَهمنوبهمن ...
سیاهبهار ...
و سرماپیرزن ...
❄ زمستان به دو بخش تقسیم میشه :
♦️چله بزرگ(چله کلان )
♦️چله کوچک (چله خرد )
_ چله بزرگ از
( اول دی ماه تا دهم بهمن ماه)
وچهل روز کامل میباشد .
_ چله کوچک از
( یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه )
و 20روز کامله
👌🏼 وبه همین دلیل چون 20 روز کمتر است ؛چله کوچک نامیده شده است .
🌹 غروب آخرین روز چله بزرگ ( جشن سده) برگزار می شده
و مردم دور هم جمع می شدند واز این جشن لذت می بردند ودر نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی بدور آتش، سده را جشن
می گرفتند.
🔵 این دو برادر
( چله بزرگ وچله کوچک )
در هشت روزی که در کنار همدیگر هستند آن 8 روز را ( چار چار)
می نامند .
👌🏼به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک« چار چار» می گویند.
پس از چار چار نوبت به
« اهمن و بهمن» پسران پیرزن
(ننه سرما ) می رسد
که خودی نشان دهند.
♦️ 10 روز اول اسفند را (اهمن )
♦️10روز دوم اسفند را ( بهمن)
می گویند .
واین 20 روز ممکن است
آنقدر بارندگی باشد که این دوبرادر به دوچله طعنه بزنند .
👇با توجه به شعری که قدیمی های نازنین می خواندند::
(اهمن وبهمن ،
آرد كن صدمن ،
روغن بیار ده من ،
هیزم بکن خرمن،
عهده همه بامن )
تا اینجا 20روز از اسفند به نام اهمن وبهمن نامگذاری شده اند .
🔵 می ماند 10 روز آخر اسفند ماه که :
♦️5 روز اول( سیاه بهار ) نام گرفته وشعری هم که قدیمی ها میخوانند :
سیاه بهار شب ببار و روز بکار
از این شعر هم مشخص می شود
در این ایام شبها بارندگی فراوان
بوده وروزها کشاورزان مشغول
کشت وزراعت بوده اند ،
♦️5 روز آخر هم (سرماپیرزن) نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی ،گاهی همراه با باد واکثر اوقات از آسمان تگرگ می بارد ؛
که قدیمی های دل پاک، براین باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده ومُهرههای آن به زمین میريزد.
🤔حیف است بچه های ما اینها را نشنوند و این قصه ها از صفحه روزگار محو شود!
❄☃❄☃❄