شاعر
از خوشدل تهرانی
نیست شاعر آن که بهرِ زر شود مَدّاح زور
فرق بسیار است با مرد سخن، مُزدور را!
مشاعره، خرّمی، ص ۲۸۷.
#شاعر
#خوشدلتهرانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
راضی به قضا
از مشتاق اصفهانی
از سیلی غم، چند کنی چهره بنفش؟
وز سختی راه، نالی و تنگیِ کفش
راضی به قضا باش که با حُکم خدا
باشد جَدَلت، ستیزهی مُشت و دِرَفش*!
*درفش: وسیلهی نوکتیز کفّاشان برای سوراخکردن چرم.
غزلیات و قصاید و رباعیات مشتاق، ص ۱۹۵.
#راضیبهقضا
#مشتاقاصفهانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
نیکبخت
از رودکی
نیکبخت، آن کسی که داد و بخورد
شوربخت، آن که او نخورد و نداد!
مشاعره، خرّمی، ص ۲۸۷.
#نیکبخت
#رودکی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
شمع و باد
از صائب تبریزی
بی خموشی نیست ممکن، دل، زبانآور شود
شمع، روشن در گذارِ باد کردن، مشکل است!
هزار گوهر، نوربخش، ص ۱۴۶.
#شمعوباد
#صائبتبریزی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae