🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#پدر_شهید بابک سوالات زیادی که از #جبهه، از من میکرد، به خاطر همین؛ من هم #دفتر خاطراتم📖 را به او
✍شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون #داعش بود و #آزادسازی هنوز انجام نشده بود
❤️✨حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم #بابک بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم #نماز_صبحه
❤️✨به بابک گفتم چرا منو #بیدار نکردی پست بدم؟ گفت #لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود
❤️✨گفت من خودم داشتم با #خدای خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود،
❤️✨بنده خدا بابک نوری از #خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای #سرد حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو #شرمنده خودش کرد...
#شهید_بابک_نوری_هریس🌷
#شهید_مدافع_حرم
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🌴شما #پاسداران مثل جوانهاى صدر اسلام هستید 🌴
💠امام خمینی(ره) :
⚜شما مثل سربازان #صدر_اسلام (هستید) که با جان و دل❤️ و با #عشق و علاقه به اسلام خدمت کردند، به اسلام خدمت کردید و مىکنید.
⚜من امیدوارم #خداى تبارک و تعالى همان اجرى را که به #پاسداران اسلام در صدر اسلام عنایت فرموده است، به شما برادران عزیز عنایت فرماید👌
📚 منبع↫صحیفه نور/ ج 6/ص5
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🌴بعد از شهادتش🌷 سپردم همه جا را دنبال #وصیتنامه اش گشتند. حتی توی وسایلی که در سوریه جامانده بود اما وصیت نامه ای در کار نبود❌ تنها چیز مکتوبی📝 که از او موجود است همان نامه ای💌 است که برای #همسرش در شب شهادت امیر المومنین (ع) نوشته بود
🌴این وصیتنامه را بعد از #شهادتش منتشر کردم. محض اطمینان، یکبار از همسرش💞 درباره وصیتنامه سوال کردم. گفت: یک بار در خانه🏡 درباره ی وصیتنامه از او پرسیدم، پوستر #شهیدهمت را نشان داد و گفت: وصیت من این است، #محمودرضا پوستری از حاج همت در اتاق کوچکش روی کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود، روی این پوستر، زیر تصویر حاج همت این فراز از وصیت نامهاش نوشته شده بود:
📜با #خدای خود پیمان بسته ام تا آخرین قطره خونم❣ در راه حفظ و حراست از #انقلاب_الهی یک آن آرام و قرار نگیرم✊
راوی:برادرشهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌴بعد از شهادتش🌷 سپردم همه جا را دنبال #وصیتنامه اش گشتند. حتی توی وسایلی که در سوریه جامانده بود اما وصیت نامه ای در کار نبود❌ تنها چیز مکتوبی📝 که از او موجود است همان نامه ای💌 است که برای #همسرش در شب شهادت امیر المومنین (ع) نوشته بود
🌴این وصیتنامه را بعد از #شهادتش منتشر کردم. محض اطمینان، یکبار از همسرش💞 درباره وصیتنامه سوال کردم. گفت: یک بار در خانه🏡 درباره ی وصیتنامه از او پرسیدم، پوستر #شهیدهمت را نشان داد و گفت: وصیت من این است، #محمودرضا پوستری از حاج همت در اتاق کوچکش روی کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود، روی این پوستر، زیر تصویر حاج همت این فراز از وصیت نامهاش نوشته شده بود:
📜با #خدای خود پیمان بسته ام تا آخرین قطره خونم❣ در راه حفظ و حراست از #انقلاب_الهی یک آن آرام و قرار نگیرم✊
راوی:برادرشهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
سلام علیکم
همان طور که اطلاع دارید کتابے دیگر در رابطہ با زندگے نامہ شهید ابراهیم هادے تحت عنوان
#خداے _خوب_ ابراهیم
چاپ و انتشار شده است.😍
لذا تصمیم بر این است،
جهت زنده نگہ داشتن یاد و خاطر شهدا از #امشب
#دو_پارت از این کتاب را در این کانال قرار داده تا شما عزیزان نیز از این نعمت بهره مند شوید.
امیدواریم که مورد عنایت همہ شما عزیزان قرار بگیرد و شهدا راچراغ راه زندگے خود قرار دهید.
اجرکم الله
💖#همہ چیز دست خداست💖
🔹#قسمت اول🔹
🔸#خداے خوب ابراهیم🔸
رابطہ عاشقانہ ای با خــدا داشت.
این را از صحبت هاے خصوصے اش
مے فهمیدم.
من از بقیہ نیر هاے رزمنده ڪوچڪتر بودم.
غیرمستقیم مرا نصیحت مے کرد.
یکبار بہ من گفت:
خـــدا،خـــدا،خـــدا.
همہ چیز دست خداست.
تمام مشکلات بشر بہ خاطر دورے از خداست.
ما باید مطیع محض باشیم.
او از سود و زیان ما خبر دارد.
هرچی گفتہ باید قبول کنیم.
خیروصلاح ما در همین است.
بعد بہ من گفت:
این آیــہ رو ببین،چقدر خــدا قشنگ با ما حرف زده.
آدم مے خواد از خوشحالے فریاد بزنہ:
#آیا خــدا براے بنده اش کافے نیست؟
(زمر/۳۶)
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💖#سوء ظن💖
🔹#قسمت دوم🔹
🔸#خداے خوب ابراهیم🔸
توے گیلان غرب و جزو نیروهاے گروه اندرزگو بودم.
یکے دو روز بود کہ رفتار ابراهیم با من تغییر کرد!
خیلے مرا تحویل نمے گرفت.
شب بهش گفتم:چیزے شده؟
گفت:از تو توقع نداشتم فلان کار را انجام بدهے.
با تعجب گفتم:من؟!اشتباه مے کنے.
بعد ثابت کردم من این کاررا نکردم.
ابراهیم صبح روز بعد مرا صدا زد.
اگر اجازه مے دادم حاضر بود جلوے جمع دستم را ببوسد.
خیلے معذرت خواهے کردو گفت:
من بہ خاطر حرفے کہ یڪ آدم... زده بود درمورد تو سوء ظن پیدا کردم.
خواهش مے کنم من رو ببخش.
دیگہ ندیدم کہ ابراهیم با شنیدن سخن این و آن،زود تصمیم بگیرد.
چون قرآن مے فرماید:
#اے کسانے کہ ایمان آورده اید،
اگر فرد فاسقے با خبرے بہ نزدتان آمد،پس تحقیق کنید تا مبادا ندانستہ بہ گروهے بے گناه حمله کنید و بعد از عمل خود پشیمان شوید.
(حجرات/۶)
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
💖#سوء ظن💖 🔹#قسمت دوم🔹 🔸#خداے خوب ابراهیم🔸 توے گیلان غرب و جزو نیروهاے گروه اندرزگو بودم. یکے دو روز
💖#آرامش دلها💖
🔹#قسمت سوم🔹
🔸#خداے خوب ابراهیم🔸
تو اوج درگیرے و عملیات بودیم.
شرایط خیلے سخت و روحیہ نیروهاے ما خراب بود.
از همہ طرف بہ سمت ما شلیڪ مے شد.
دشمن حلقہ محاصره را کامل کرد.
دراین شرایط ابراهیم روے بلندے رفت و با صداے بلند فریاد زد:
الله اکــــــبر...اشهدان لااله الا الله...
وقتے اذان و نام خــدا بہ گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویے هیچ خبرے نیست!
دشمن هم با شنیدن نواے ملکوتے ابراهیم عقب نشینے کرد.
وقتے ابراهیم پایین آمد،یکے از رفقا بهش گفت:
خیلے عالے بود.
با صداے شما آرامش پیدا کردیم.
ابراهیم یادآور شدکه:
من نبودم.این یاد خدا بود کہ آرامش ایجاد کرد:
#آگاه باش کہ تنها با یاد خــدا دلها آرام و مطمئن مے گردد.(رعد/۲۸)
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
💖#آرامش دلها💖 🔹#قسمت سوم🔹 🔸#خداے خوب ابراهیم🔸 تو اوج درگیرے و عملیات بودیم. شرایط خیلے سخت و روحیہ
💖#خدایا شکر💖
🔹#قسمت چهارم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
از صبح تا عصر به ادارات مختلف شهرمان رفتم اما مشکل من حل نشد.
با اینکه از جانبازان جنگ بودم،اما اینقدر عصبانی شدم کہ بہ تمام مسئولین فحش دادم و گفتم:کاش داعش مے آمدو
شما را...
آخرشب،فرزندم کہ از شرایط من ناراحت بودگفت:بابا،من امروز یک کتاب جالب خواندم.
خیلے آرامش بہ من داد.
بیا شما بخوان.
بعد کتابی را کہ تصویر یک شهید روے آن بود بہ من نشان داد.
کتاب را انداختم آن طرف و گفتم:
همش دروغہ.
و بعد خوابیدم.
جوان خوش سیمایے بالاے سرم آمد و گفت:
دوست عزیز،چرا اینقدر ناشکرے؟!
چیزی نشده.مشکل شما را اگر خدا صلاح بداند حل مے کند.
خدا را بہ خاطر این نعمتی کہ داده شکر کن.نعمت ها را بیشتر مے کندو...
از خواب پریدم.
خودش بود.
همان جوانے کہ تصویرش روے جلد کتاب قرار داشت.
کتاب را از گوشہ اتاق برداشتم.
نوشتہ بود: سلام بر ابراهیم.
خاطرات شهید ابراهیم هادے.
او به من این کلام الهی را یادآورشد:
#اگر شکرگزارے کنید(نعمت خودرا)
برشما خواهم افزود و اگر ناسپاسے کنید،محازاتم شدید است.(ابراهیم/۷)
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──