🌹نـــ✒ــونوَ الْــــقَــلَــم🌹
#آیه_های_جنون
#قسمت_405
نفس نفس زنان سعے میڪنم صاف بایستم،میخواهم دست هایش را رها ڪنم ڪہ ابروهایش را بالا میدهد.
جدے مے گوید:ڪمڪت میڪنم!
سپس بازویم را آرام مے گیرد،لبخند مهربانے میزنم:ممنون عزیزم!
سارہ با شیطنت نگاهمان میڪند:خدا قسمت مام ڪنہ!
روزبہ لبخند ڪم رنگے میزند و چیزے نمے گوید،با خندہ همراہ هم قدم برمیداریم ڪہ صداے یڪے از همان دختر ها بہ گوش مے رسد.
_آقا! مراقب باش دختر ڪوچولوت نیوفتہ!
سپس صداے خندہ ے خودش و دوستش بلند میشود.
روزبہ خونسرد بہ راهش ادامہ میدهد،صداے پچ پچ چند نفر باعث میشود سر برگردانم!
چند تن از هم ڪلاسے هایم متعجب بہ من و روزبہ خیرہ شدہ اند و پچ پچ میڪنند!
این حالت ها زیاد برایم غریبہ نیست! هر از گاهے ڪہ بہ خرید یا رستوران و مهمانے میرویم این نگاہ ها را احساس میڪنم! بیشتر هم در جمع فامیل!
ڪمے ناراحت میشوم اما بے تفاوت نگاهم را میگیرم و سر بر مے گردانم.
سارہ با حرص مے گوید:حیف آقا روزبہ اینجاست! وگرنہ چند تا حرف قشنگ بارش میڪردم! دخترہ ے سبڪ مغز!
روزبہ مے خندد:طبیعیہ! چندتا بچہ ان ڪہ از نیمڪت مدرسہ پرت شدن تو دانشگاہ و پز دانشجویے و روشن فڪرے دارن! براے من ڪہ اهمیتے ندارہ اما نگران جامعہ اے ام ڪہ اینا روشن فڪراشن!
سوار ماشین میشویم،در راہ مدام بہ اتفاقات جلوے دانشگاہ فڪر میڪنم!
بعد از اینڪہ سارہ را مے رسانیم روزبہ فرمان را مے چرخاند و مے پرسد:ڪدوم بستنے فروشے بریم؟!
نگاهم را از رو بہ رو مے گیرم و مے پرسم:چے؟!
پیشانے اش را بالا میدهد و معنادار نگاهم میڪند:پرسیدم ڪدوم بستنے فروشے بریم؟!
سعے میڪنم لبخند بزنم:هرجا دوست دارے!
سرے تڪان میدهد و چیزے نمے گوید،نگاهش را ڪہ بہ رو بہ رو میدوزد بے اختیار خودم را در آینہ نگاہ میڪنم.
چهرہ ے شادابم در بیست و یڪ سالگے ڪہ ڪمے هم ڪم سن و سال تر بہ نظر مے رسد!
سپس نگاهم را بہ روزبہ میدوزم،چهرہ اش مردانہ و آرام است،چهرہ اش بہ سن و سالش میخورد!
یعنے اختلاف سنے مان در ظاهر ڪاملا مشخص است؟!
سنگینے نگاهم را ڪہ احساس میڪند سر بر مے گرداند و با حالت بدے نگاهم میڪند!
سریع سر بر مے گردانم،نفس عمیقے میڪشد:فڪر ڪنم امروز بهترہ نریم بیرون!
منے ڪہ براے برف و دیوانہ بازے مے مردم جواب میدهم:آرہ! خیلے خستہ ام!
لبخند معنادارے میزند،ڪہ یعنے "خودتے!"
سرعتش را بیشتر میڪند و مهربان مے گوید:بیرون ڪہ میریم! مردہ و قولش خانم زود رنج!
اول میریم خونہ یا یہ جای دنج ڪہ جدے حرف بزنیم!
متعجب نگاهش میڪنم:راجع بہ چے؟!
با دست بہ خودش اشارہ میڪند:راجع بہ خودمون و اتفاقات امروز ڪہ ناراحتت ڪرد!
سریع مے گویم:من ناراحت نشدم،مے دونے ڪہ...
اجازہ نمیدهد حرفم تمام بشود:دروغ گفتن بهت نمیاد آیہ جان! بریم خونہ یا ڪافہ؟!
ڪمے فڪر میڪنم و جواب میدهم:بریم خونہ!
دستش را روے چشمش میگذارد:چشم!
همیشہ ڪسے ڪہ سعے میڪرد ڪوتاہ بیاید و مشڪلات را حل ڪند او بود...
شاید همین ڪوتاہ آمدن ها و خونسردے ها باعث شد ڪہ بہ یڪ بارہ ڪم بیاورد...
✍نویسنده:لیلے سلطانے
💚بے تو من در همہ ے شهر غریبم...💚
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#چهل
چله ميگرفت ؛ قرار هاي مختلفي مي گذاشت؛ زيارت عاشورا ميخواند يا يک چله نماز صبح ميرفت کنار شهداي گمنام تيپ الغدير.
نيتش را نميدانستيم ،وقتي مدتي بعد از نماز مغرب عاشورا ميخواند حدس ميزديم ک دوباره چله خواني دارد يکي از کار هايي ک باب کرده بود و به ما هم ياد داد ، قبل از محرم شروع ميکرديم به عدس پلو خوردن،
ميگفت عدس اشک را زياد ميکند.
از چند روز مانده به محرم مراقبه را شروع میکرد ...
#چله_نوکری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#حاج_عمار
http://eitaa.com/golestanekhaterat
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
هدایت شده از خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
پدر شهید مدافع حرم در حال دست فروشی
پدر قدخمیده شهید مدافع حرم "سردار شهید مراد عباسی فر" در کنگاور در حال دست فروشی ، شهیدی که هنوز پیکرش در دست داعش است.سهم این پدر از سفره انقلاب این است چون آنها به دنبال سهم از انقلاب نیستند . آقا تویی ، آقازداه و ژن خوب هم فرزندت است
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313
🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت http://eitaa.com/golestanekhaterat
#هرروز_معرفی_یک_شهید
#شهید_مدافع_حرم_شهید_حسین_معزغلامی
🌹 نام: حسین
🌹 نام خانوداگی: معزغلامی
🌹 ولادت : 1373/1/5( در شناسنامه 15فروردین)
🌹 محل تولد : خوزستان،امیدیه(درشناسنامه همدان)
🌹 شهادت : 1396/1/4
🌹 محل شهادت : حماء،سوریه
🌹 وضعیت تاهل : مجرد
🌹 شغل شهید و آخرین مقام : مداح. بسیجی،مربی حلقه های صالحین
🌹 مزار شهید : تهران،بهشت زهرا
🌹 سن شهادت : 23سال
🌹 قسمتی از وصیت نامه :
...به خانواده ام و هم دوستانم میگویم که در بدترین شرایط اجتماعی ,اقتصادی و .... پیرو ولی فقیه باشید وهیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید.
امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید ونگذارید خون شهدا پایمال شود...
پایان
°•| روحمون با یادشون شاد |•°
🍃 🌸 | اَلـلّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰے مُحَمَّدْ وَ آلِہ مُحَمَّدْ وَ عَجِّـلْ فَرَجَهُمْ | 🌸 🍃
#رفیقتوپیداکن 😉
#زکاتدانستناینمطلبانتشارآناست
📈جهت عضویت در کانال
گلستان خاطرات شهدا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
http://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🌺🍃
🌺شهیدذبیح الله عباسی
✨سفارش به نماز
🔹دربیمارستان بود.
عصربه هوش آمدوگفت:"مرا روبه قبله بگذارید."واصرارکرد.
بعدنمازظهروعصرش راخواندو آیه الکرسی وقرآن ودعاو...
سپس به برادرش گفت:"به مادرم بگوئید ازشهادت من ناراحت نباشدکه من به آرزویم رسیدم.
به همه سفارش کن که نمازرا فراموش نکنندو آن را اول وقت بخوانند."
📚ازشهداچه خبر؟,جلد1, صفحه8
🌷گروه فرهنگی ازشهدا_ تاشهادت
🌷شهرستان کازرون
📈جهت عضویت در کانال
گلستان خاطرات شهدا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
http://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷🌷🌷
هدایت شده از خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
وقتى یه اتفاق بد تو زندگیت میفته
کتاب رو نبند، ورق بزن و برو فصل بعدى
🍃 🌸🍃🌸🍃
زندگیت پر از اتفاقات خوب😊
عضویت با👇👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313
🌷🌷🌷
درنشر لینک حذف نشود