🔸ترتیل صفحه ۲۴۴ با صدای استاد حامدولی زاده 🔸مقام‌ : نهاوند #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇

🌷نکته تفسیری صفحه 🌷244 پیمانه‏ ی پادشاه: پسران یعقوب كه از احترام و پذیرایی عزیز مصر یعنی برادر كوچكشان یوسف كه البته او را نشناخته بودند به وجد آمده بودند، با باری از گندم ،حتی بیش از آنچه گمان می كردند به سرزمین خود كنعان بازگشتند؛ امّا پس از مدّتی كه دوباره خواستند برای گرفتن بار گندم به مصر بروند، سخن عزیز را به یاد آوردند كه گرفتن گندم را مشروط به آوردن برادر كوچكترشان یعنی بنیامین ،كه برادر تنی اش بود، كرده بود. به‏ همین‏ سبب نزد پدر رفتند و با اصرار و پافشاری از او خواستند كه بنیامین را با آنان بفرستد. یعقوبِ پیامبر كه هنوز خاطره‏ ی تلخ یوسف را از یاد نبرده بود، ابتدا نپذیرفت؛ امّا پس از اصرار فراوان فرزندان، پس از گرفتن پیمان از آنان، بدین کار رضایت داد. آنگاه پسـرانش به سوی مصر روانه شدند و نزد عزیز رفتند. یوسف با دیدن بنیامین، مخفیانه خود را به وی معرّفی كرد و او را - كه از آزار و اذیت برادران دیگر، سخت رنجیده بود ـ آرام كرد و به او دلگرمی داد. پس از راضی شدن بنیامین به ماندن نزد برادر، یوسف نقشه‏ ی دقیقی طراحی كرد؛ بدین ‏صورت كه پیمانه‏ ی آبخوری پادشاه را در میان اسباب و وسایل بنیامین قرار داد. پس از خارج شدن برادران یوسف از قصر، مأموران كاخ كه از مفقود شدن جام پادشاه خبردار شده بودند، كاروان كنعان را نگه داشتند و فریاد برآوردند كه شما دزد هستید! پسران یعقوب كه از حیرت و وحشت خشكشان زده بود، ترسان و لرزان، علّت آن اتّهام را سؤال كردند و پاسخ مأموران را شنیدند. برادران یوسف گفتند كه ما دزد نیستیم و حتماً اشتباهی رخ داده است. مأموران قصر به آنان گفتند: ما به روش خودتان با دزد برخورد می‏ كنیم. شما بگویید که اگر حرفتان راست نبود و پیمانه‏ ی پادشاه نزد شما بود، با دزد چه‏ کار کنیم. آنان گفتند: راه و رسم ما این است كه دزد، خدمتكار كسی می شود كه از او دزدی كرده، و نزد او می ماند. در این هنگام، حضرت یوسف شروع به بازرسی اسباب و وسایل برادران خود كرد، و برای این كه به او شك نبرند، ابتدا اسباب و وسایل برادرانِ دیگر را وارسید، و پس از آن، وسایل بنیامین را وارسی کرد و جام پادشاه را از میان آن بیرون آورد. بدین ‏ترتیب، یوسف با نقشه و تدبیری كه خدا به او آموخته بود، بدون اینكه به بنیامین آسیبی برساند، او را نزد خود نگه داشت. بر اساس قوانین مصر در آن روزگار، مجازات دزد، تنبیه بدنی و زندان بود؛ ولی یوسف می خواست برادرش را بدون هیچ آسیبی نزد خود نگه دارد تا اوّلاً به او دلگرمی بدهد و ناآرامی و بی قراری او را كه از دوری و جدایی چندده ساله ی او از یوسف ایجاد شده بود، برطرف کند؛ ثانیاً آزمودن یعقوب و سنجش میزان صبر و تحمّل او پس از جدایی از یوسف كامل شود؛ و ثالثاً مقدّمه‏ ی دیدار یوسف با پدر و خانواده اش فراهم شود و كدورت های میان او و برادرانش از بین برود.

#رابطه_اعمال_و_پاداش_ها ❤️امیر المومنین علیه‌السلام: ☀️وإِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِيٌّ بِمَا أَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ 🌗«و (بدان) انسان تنها به آنچه از پيش فرستاده جزا داده مى شود و بر آنچه قبلا براى خود ذخيره کرده وارد مى گردد. 📘#نامه_21

#یک_داستان_یک_پند ✍️ پیرمردی که پشتش خمیده بود، پایش آبله زده بود و چرک و خون از پایش سرازیر بود. که برای مهمانی در میان قوم خود آمده بود. نبی مکرم اسلام (ص) هم در آن مهمانی، برای طعام دعوت شده بودند. پیرمرد، نزد هر کسی که می‌نشست، از کنار او برخواستند و کناری می‌رفتند. اما نبی مکرم اسلام (ص) به پای او برخواستند و نزد خود نشاندند و با او در کاسه‌ای هم غذا شدند. فرمودند: چرا حال عبادت را در شما نمی بینم؟! گفتند: حال عبادت در چیست؟فرمودند: در تواضع، هرگاه انسان متواضع و مظلوم دیدید با او تواضع کنید و چون متکبری دیدید با او تکبر کنید تا تحقیر شود. به خدا قسم (در عالم الست) خدای تعالی مرا اختیار داد که بنده‌ای رسول باشم، یا فرشته‌ای نبی (مانند جبرییل) باشم. سکوت کردم و دوست من از ملائکه جبرییل بود او را نگریستم، جبرییل گفت: خدای را تواضع کن، گفتم می‌خواهم بنده و رسول باشم. جبرئیل کارش به مراتب از پیامبر (ص) آسان‌تر بود و مشکل شماتت و درد و رنج و... مردم را نداشت.

✅یک داستان از مثنوی معنوی مولانا ✍️مردی برای خود خانه ای ساخت واز خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند. مدتی گذشت ترکی در دیوار ایجاد شد مرد فوراً با گچ ترک راپوشاند.بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد وباز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرارشد و روزی ناگهان خانه فرو ریخت. مرد باسرزنش قولی که گرفته بود را یاد آوری کرد و خانه پاسخ داد هر بار خواستم هشدار بدهم وتو را آگاه کنم دهانم را با گچ گرفتی و مرا ساکت کردی این هم عاقبت نشنیدن هشدارها! 👌عاقل را اشارتی کافیست..

✅از بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻦ! ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﮕﻮﻧﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ مےگذاری، ﺣﺎﻟﺶ ﺭﺍ مےپرسی، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﯿﻒ ﻭ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﺍﻭ نمےروی، ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ مےپرﺳﯽ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ مےکنی، ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺟﻮﯾﺎ مےشوی،ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺕ ﺩﻋﻮﺍ نمےکنی.. 💥ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﯾﮑﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ. ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ مالکیت!

📹 نماهنگ | بسیج چگونه تشکیل شد؟ 🗓 بازنشر به مناسبت #هفته_بسیج 💻 @Khamenei_ir

#تقلید اصطلاح "جایز نیست"، یعنی حرام است؟ یا بمعنای مکروه می‌باشد؟ #اصطلاحات_فقهی

🎞#کلیپ_تصویری ⛔️#بدون_توقف⛔️ ✅ گفتگوی خواستگاری باید به گونه ای باشد که ما به شناخت برسیم ...😌 ⁉️گفتگوی خواستگاری در فضای مجازی آری یا نه ؟!🤔 🎙روایت حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی از عوامل موثر در انتخاب درست همسر

🎬🎤🎥فراخوان اولین دوره تخصصی مجری بازیگری مدرس دوره :فاطمه امینی سرفصل های آموزشی ✅بالا بردن اعتماد به نفس ✅تقویت فن بیان و گفتار شیوا ✅افزایش دقت تمرکز ✅تقویت حواس پنج گانه ✅پرورش خلاقیت تقویت تخیل 👈ظرفیت محدود 👈به صورت حضوری کلاس ها برای ساکنین تهران 🌼به علت ظرفیت محدود در اسرع وقت برای ثبت نام تماس بگیرید🌼 eitaa.com/khanehonarmandan110

💫جشنواره گوهر فاطمی💫 📌با محوریت عفاف و حجاب 🔵موضوعات: ✔️عکس و فیلم کوتاه ✔️کتابخوانی ✔️طراحی پوستر ✔️شعر و سرود ✔️دلنوشته ✔️پویا نمایی ✔️نقاشی ✔️تاتر 👤مخاطبین: خانواده‌ها، کارکنان، بازنشستگان، نیروهای وظیفه 📆مهلت ارسال آثار: ۱۵ آذر ۱۴۰۰ 🔴جهت کسب اطلاعات بیشتر از جوایز ارزنده، قوانین و ضوابط فنی تهیه و ارسال آثار می‌توانید: 1️⃣وارد کانال خانه هنرمندان در پیام‌رسان ایتا شوید: @khanehonarmandan110 2️⃣به روابط عمومی محل خدمت خود مراجعه نمایید. 3️⃣با شماره ۰۲۱۲۹۹۷۲۴۲۸ تماس حاصل نمایید. eitaa.com/khanehonarmandan110

آثار دریافتی جشنواره گوهر فاطمی