eitaa logo
گل یاس
301 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
232 فایل
ارتباط با مدیر کانال @Sarbaz_velayat110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅غر زدن 💢 اگه میخوای همسرت عاشقت باشه انقد سخت گیری نکنین که ازتون پنهون کاری کنه! 💢 یه خانوم با سیاست ، یه جوری برخورد میکنه که همسرش خیال پنهون کاری یا دروغ رو اصلا نمیکنه، چون میدونه با گفتن اتفاقات و تصمیماتش نه سرزنش میشنوه و نه مقایسه و نه غُر !!! 💢رمزش هم اینه که زیادی سخت گیری نکنین، با سخت گیری زیاد مردها حس زیر دست شدن و مورد کنترل بودن میکنن که ازش متنفرن! ❌ غر نزن اما اگه خواستی غر بزنی : 🤔چطور غُر بزنیم؟😉 🔸اگر تو زندگی مشترک زیاد غر می‌زنین، برای اینکه کارتون به مشاجره نکشه این نکات غز زنی رو رعایت کنید!😏 هدفمند غُر بزنيد 🔸غر زدن زمانی مفيده كه برای رفع يک نگرانی خاص انجام بشه. بهتره هدف‌تون رو از غُر زدن مشخص كنين، در اين صورت همسر شما هم به نحو موثری می‌تونه برای حل مشكل پيش‌ اومده، به شما كمک كنه. زمان مناسب غُر 🔸برای غُر زدن زمان مناسبی رو انتخاب کنین و بدونين بهترين زمان غُر زدن به همسرتون دقيقا چه موقع هست! لحن مناسب غُر 🔸غر زدن زمانی مفید فایده هست که با لحن درست انجام بشه. به عبارت دیگه با توجه به روحیات و نقاط ضعف و قوت همسرتون باید بدونید به چه ترتيبی لحن غُر زدنتون رو مديريت كنين. و در آخر بهتره غُر زدن رو با کلمات محبت‌آمیز مثل عزیزم، قربونت بشم، عزیز دلم و ... آغاز کنین!
آزمون انسان‌شناسی در شب قدر.mp3
8.28M
💢 شب بیست و سوم، با دو شب قدر دیگر متفاوت است! در این شب یک میانبر هست، برای آنکه در این شب به قدرِ اجابت خداوند، قدر دریافت کنیم، نه بقدر ظرف خودمان ... 🔺امّا به این شرط که به سؤالات " آزمون انسان‌شناسی" پاسخ دقیق بدهیم! 💥 آزمون انسان شناسی ؟ 🌠 ویژه
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📩 توسل به امام زمان(عج) 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: امشب را که است، قدر بدانید. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصی‌تان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید. بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم. ۷۱/۱/۷ 🏷 📥 نسخه قابل چاپ👇 https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=49993
علامه طباطبایی وهمسر ✍️ روحیه سپاسگزاری از همسر، همیشه در علامه طباطبایی قدس سره وجود داشت به گونه ای که دختر ایشان نقل می کند: پیوسته می فرمود: این بود که مرا به اینجا رساند. او شریک من بوده است و هرچه کتاب نوشته ام، نصفش مال این خانم است. رفتارشان با مادرم بسیار احترام آمیز و دوستانه بود. همیشه طوری رفتار می کردند که گویی مشتاق دیدار هستند. 📖الگوهای خانواده اخلاقی ص32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت حضرت علی (ع) تسلیت باد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 کاری از امیر عباس نوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 🔹《خانواده‌های شیعه》تیرنشانِ دشمن! 🔸چطور خانواده‌های خود را حفظ کنیم؟ سلسله جلسات 🔺قسمت دوم
هدایت شده از 🌷شمیم یار🌷
آثار ارسالی دوستان عضو کانال
هدایت شده از 🌷شمیم یار🌷
آثار ارسالی دوستان عضو کانال
📌 غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد. 🔹 سردار مدافع حرم حاج درشب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد ، سردار نیساری فردی که برای شناسایی پیکر *شهیدحججی* به مقر داعش رفت وازطرف سیدحسن نصرالله لقب پهلوان مقاومت گرفت یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
🔹 ماموریت ویژه سردار برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ :* ◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. ◇ بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. ◇ به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟" ◇ می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. ◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید. ◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. ◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!" ◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"* ◇ حاج سعیدحرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"* ◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" ◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم." ◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد. 🔹 توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. ◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم. ◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند. 🔹 به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچه‌ها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."* ◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"* ◇ نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ ◇ گفتم: "حاج‌آقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش." ◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بی‌بی که بگو." ◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام." ◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."* 🔹 هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!* هدیه نثار ارواح مطهرشان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی 🍀«خــانــه ســبــز»🍀 ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄        @khanesabz110       🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
تصویری کمتر دیده شده از حاج قاسم در مراسم احیای شب قدر خدایا! از کاروان دوستانم جامانده‌ام... چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران... بخشی از وصیت‌نامه الهی سیاسی سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی انتشار به‌مناسبت شب بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان الهی الحقنا بالشهدا والصالحین اللهم عجل لولیک الفرج وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ شمسی میلادی: Tuesda 25 April 2022 قمری: الثلاثاء ٢٣ رمضان ۱۴۴۳ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت امام حسن مجتبی و امام حسین عليهما السّلام 💠 اذکار روز: 👈هزارمرتبه ذکر یا قاضى الحاجات 👈۱۲۹مرتبه یالطیف بگوید تا مال کثیر یابد. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅ وقایع روز: 🇮🇷شکست حمله نظامی آمریکا در طبس (۱۳۵۹ ه ش) ⏳🗓روز شمار تاریخ: 💐⌛️۰۷ روز تا عید سعید فطر ⬛️⌛️۲۱ روز تا سالروز شهادت حضرت حمزه علیه السلام (۳ ه ق) ⬛️⌛️۲۱ روز تا وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام (۲۵۲ ه ق)