eitaa logo
🦜شعرکده گل وبلبل🦜
478 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه آرام گرفتند و از نیمه گذشت وآنچه در نشد چشم من و پروین است
اگر چه ، نیاید به چشم کم سویم ولی به خاطر تو،_شب_بخیر می‌گویم من از هجوم تو باز بیدارم بخواب، راحت و خوش ای نگار مه‌رویم
آسمان روی زمین بود و نمی دانستم آبی چشم شما سر به هوا کرد مرا
دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست من سرخوشم از لذت این چشم به راهی ای عشق، تو را دارم و دارای جهانم همواره تویی، هرچه تو گویی ‌و تو خواهی سلام✋ 🌻روزتون باب‌دل🌻
عشقم اگر علیست سرِ دارَم آرزوست من سر گذشتِ میثم تمارم آرزوست خرما فروختن بشود کارم آرزوست رسوا شدن میانه ی بازارم آرزوست
ما سو خته دلانیم که نداریم درعالم و آدم همه نداریم ماباک نداریم واز بگذشتیم بین خودی و هیچکس دیوارنداریم ما راه گرفتیم درگوشه ی اکنون بمیریم به جهان کار نداریم 🦋🌵
شُدَن نه اینکه نِشانِ رِضایَت است گاهی قَطعِ امید از مُخاطَب است 🦋🌵
بیدار تو تا بــــودم رویای تو می دیدم بیدار کن از خوابم ای شاهد رویایی از چشم تو می خیزد هنگامه ی سر مستی وز زلف تو می زایـد انگیزه ی شیدایی
قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر کاین کارخانه‌ایست که تغییر می‌کنند 🌵
شده ات پرستم کرده سعی بین حرم و دیدن دارد توبه کردم که قلم دست نگیرم اما هاتفی گفت که این بیت شنیدن دارد وخدا خواست که نبیند یک شهر بی مگر ارزش دیدن دارد 🦋🌵
ازازل،خاڪِ‌درت‌بـود‌گلِ‌هستۍمن دست‌من‌نیست‌کہ‌اینگونہ‌شدم ‌عاشقِ‌ تُو
نشستم دوش من با و در یک جا سخن گفتیم از بی مهری جانانه در یک جا من اندر ، بلبل در ، پروانه در سوزش تماشا داشت حال ما سه تن ، در یک جا
اين جهان ما و منيست عاقبت اين افتادنيست لاجرم هر کس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست 🦋🌵
اي خوشا روزا که ما را مهمان کنيم ديده از روي نگارينش نگارستان کنيم گر ز داغ او دردي است در دل‌هاي ما ز# آفتاب روي او آن را درمان کنيم 🦋🌵
بر طلوع، تو میرقصد هنوز زیبایت بخیر، ای بهترین تکرارها... 🦋🌵
سرخم چرا حالی ؟ بيا قسمت كنيم دردی كه داری بيا قسمت كنيم ، بيشش به من ده كه تو كوچك دلی ، نداری 🦋🌵
دیده را باز به دیدار که کردیم که خلل در صف جمعیت کردیم غیر وحشت نشد از نشئهٔ تحقیق بلند می به مگر از غزالان کردیم رهزنی داشت اگر وادی بی مطلب عافیت بود که زندانی نسیان کردیم 🦋🌵
ی بختِ سیهِ من شد و دیدم آینده ی خود در نگهِ سیاهت آن افتاده به خاکم که ندارم بال و پرِ پرواز به خورشیدِ نگاهت 🦋🌵