💐امام رئوف💛
علامه #طباطبایی میفرمودند :
«همه امامان علیهم السلام لطف دارند،
اما لطف #حضرت_رضا علیهالسلام محسوس است. » و در نقلی دیگر، بیان میکردند: «همه امامان معصوم علیهم السلام #رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا علیه السلام ظاهر است. »
و نیز میفرمودند: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی علیه السلام میشود، مشاهده میکند که از در و دیوار حرم آن امام #رأفت میبارد.
✨السلام علیك یا علی بن موسی الرضا علیه السلام (یاضامن آهو)✨
#چهارشنبہ_های_امام_رضایی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@golzar_shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان دقایقی پیش .. حضور زوجی جوان بر مزار #سردار_دلها در اولین ساعات زندگی مشترکشان
◽️هم اکنون
#گلزار_شهدای_کرمان 🌼
خدایـــا ؛
در روزگارِ بی شهادتی ،
دلم #شهادت می خواهد🕊
مُردن را همه بلدند...!😔
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️حاج قاسم زنده تر شد🌷
👈رفتہ ولی...
شک نکنید ...
جبہہ پر از دلاوره✌️
👌مالک اشتر علی هنوز کنار رهبره!
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_shohaday_kerman
💞زوج جوانی کہ
آغاز زندگیــــ♡ـــشان را
معطر ڪردند
به عِطر شــــــهدا🌷
🍃 سه شنبه 6خرداد
#گلزار_شهدای_کرمان 🍃
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_shohaday_kerman
دلت که گرفت💔
با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
این زمینیـ🌎ها
در کارِ #خود مانده اند
#شهیدان_ناظرند💫
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_shohaday_kerman
✍امام علی(علیه السلام) :
کسی که در جستجوی #عیوب_پنهانی دیگران باشد،
خداوند او را از دوستی دل های مردم محروم می کند.
📚شرح غررالحکم، حدیث ۸۸۰۰
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت "مادرشهید"
🔹صفحه۱۹۱_۱۹۰
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
#پارت_هشتاد_و_سوم🦋
((شیمیایی اول_بیمارستان لبّافی نژاد))
چند ماهی گذشت. #غلامحسین و محمّدشریف از #جبهه برگشتند، تقریبا از سال ۶۲ داشت به پایان میرسید که همسرم مرا صدا زد:
«خانم!...اینجا بشین کارت دارم.»
دل تو دل من نماند، چون از قیافش معلوم بود مرا برای شنیدن یک خبر تلخ آماده میکند.
کنارش نشستم :«بفرما حاج آقا!
من سراپا گوشم.»
گفت:« متاسفانه #محمّد_حسین مجروح شده و الان هم توی بیمارستان لبّافی نژاد تهران بستری است.»
گفتم:« چرا تهران؟! مگرکرمان چطور بود که او را به تهران فرستادند؟»
گفت:« نمیدانم خانم !
میگویند شیمیایی شده و فقط بیمارستان های تهران امکانات لازم برای بستری شدن چنین مجروحینی را دارند.»
حال غلامحسین خوب نبود و معلوم بود که خیلی دمغ است😔.
از کنارش بلند شدم و به حیاط خانه رفتم.
برای اولین بار بود که این کلمه را میشنیدم « مجروح شیمیایی.»
برای دیدن محمّدحسین بیقراری میکرد، پنهان از چشم همسرم عقده های دلم را خالی کردم و بعد اومدم کنارش: « میخواهم به ملاقاتش بروم.»
گفت :«حالا شما مقدمات سفر را آماده کن ! ان شاءالله به زودی حرکت
می کنیم.»
چیزی نگذشت که راهی تهران شدیم.
فقط #خدا بود که از حال دلم خبر داشت.
وقتی رسیدیم، وارد بیمارستان که شدم، حال خودم را نمی فهمیدم.😥
چهره مظلوم محمّدحسین لحظهای از جلوی چشمم دور نمی شد.
قلبم تند تند میزد و دنبال اتاقی میگشتم که محمّدحسین در آن بستری بود.
از جلوی اتاقی رد شدم.
یک مرتبه صدای محمّد حسین را شنیدم که گفت :« مادر جان!...من اینجا هستم ،بیا اینجا!»
من تند برگشتم و داخل اتاق را نگاه کردم، دیدم محمّدحسین روی تخت خوابیده است .
هراسان به طرفش رفتم ،با دیدن وضعیّت او تمام بیمارستان روی سرم چرخید و برای اینکه تعادلم بر هم نخورد، روی صندلی کنارش نشستم.
دستانش را بوسه می زدم.
بغض گلویم را گرفته بود و تا لحظاتی هیچ حرفی بین ما رد و بدل نشد.😔
چشمانش بسته بود و اشک چشمم را نمی دید. برای اینکه ناراحت نشود، بغضم را پنهان کردم و به حضرت زینب (سلام الله علیها) متوسل شدم تا بتوانم صبور باشم.🤲
همچنان که اشک می ریختم یک مرتبه یادم آمد که محمّدحسین چگونه با چشمان بسته مرا دید و صدا زد.
برای اینکه سکوتم را بشکنم،گفتم:«مادرجان! تو که چشمات بسته بود و آشنایی هم که توی اتاقت نبود...ما هم که سر و صدایی نداشتیم، از کجا فهمیدی من از در اتاق رد شدم؟»
گفت :«مادر فراموشش کن! دیگر نمیخواهد بپرسی.»
گفتم: «به من که مادرت هستم باید بگویی، چارهای نیست.»
گفت :«مادر! از همان ساعتی که از کرمان راه افتادی، متوّجه حرکت شما شدم و تا الان آمدن شما را حس
می کردم.»
خیلی متعجّب و متحیّر شدم😳.
محمّدحسین آن ،روز حتی نوع ماشینی را که ما با آن به تهران آمده بودیم برایم گفت، امّا بیشتر از این به سوالاتم جواب نداد.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
#اطلاعیه ❕ 🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم. لذا از خان
#اطلاعیه ❕
🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم.
لذا از خانواده، آشنایان و همرزمان دو شهید بزرگوار:
#شهید_مسعود_خاقانی
و
#شهید_محمد_ابراهیم_کوشکی_نژاد
خواهشمندیم در تکمیل اطلاعات این شهیدان با مراجعه به ادمین کانال به آیدی
@GSK_Admin
ما را یاری نمایند.
با سپاس از همکاری و همراهی شما...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه نهم حاج قاسم تعریف می کرد: حاج اح
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه دهم
خیلی دوست داشت یک زمانی ،یک جایی،یک حالی نصیبش شود.
می دانست که چه کار کند!
🍃خود #حاج_قاسم می گوید:
همیشه دلم می خواست کف پای مادرم را ببوسم ،ولی نمی دانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد.
آخرین بار قبل از مرگ مادرم که دیدنش آمدم، بالاخره سعادت پیداکردم و کف پای مادرم را بوسیدم ،باخودم گفتم که حتما رفتنی ام که خدا توفیق داده و این حاجتم بر آورده شد.
قطره قطره اشک از چشم حاجی می چکید روی صورتش .
آرام دستش را بالا آورد و اشک ها را پاک کرد و لب زد:
نمی دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم.
🍁خیلی از جوان ها ،قد وبالا که پیدا می کنند ،مدرک و قدرت و زیبایی که نصیبشان می شود ،
دیگر ادب واحترام را کنار می گذارند.
🌼اولین گام انسانیت ،فهم رموز عالم است؛
و
🌼 والدین رمز بزرگ سعادت فرزندان است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📚منبع کتاب: حاج قاسم
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
دلت که گرفت💔 با رفیقی درد و دل کن ⇜که #آسمانی باشد این زمینیـ🌎ها در کارِ #خود مانده اند #شهیدان_ن
#گلزار_شهدای_کرمان 🌷
⏳تو عاشقی یا #شهدا عاشقن؟!
حاج آقا ما عاشق شهداییم ..🖐
بابا!!!
عاشق رو معشوق به خونه دعوت میڪنه؟
یا معشوق، عاشق رو به خونه دعوت میڪنه؟
اصلا فهمیدی شهدا عاشقت شدن؟!
حاج آقا این حرف رو نزن!
این حرف خیلی گنده ست به دهن ما ..
ما؟؟
یعنے اونا مارو ..؟😔
آقا از بی ڪسی عاشقت شدن.❤️
امام زمان(عج) به شهدا گفت:
"بچه ها شما لتراب به مقدم ها فدا شدین؛
میتونین برین چندتا جوون برای من پیدا ڪنین 👈لِمُستَشهَدینَ بَینَ یَدَیه"؟👉
ما میخونیم شهیدِ تو بغل امام حسین(ع) جون داد!
بچه ها میدونین امام زمان داره برای بغلش،
آدم آماده میڪنه؟🙃
حیفه ها بمیری هاا ❗️
خاڪِ عالم بر سر بچه هاے این دور و زمونه ڪه بمیرن !
باید شهــ🕊ـــید بشن ..
اونم «مستشهدین بین یدیه» بشن.
بچه ها حیفه ..!
[ حاج حسین یکتا ]
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
@ostad_daneshmannd; ..mp3
4.11M
《امانتی به نام والدین》
استاد دانشمند 🎤
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman